-
توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an alternative browser.
You should upgrade or use an alternative browser.
گفتگوی آزاد ویژه بخش هواشناسی
- شروع کننده موضوع Abbath
- تاریخ شروع
navid-mashhad
کاربر ويژه
دیوانه خانه درست کردن !!!
پسره ننه باباشو کشته چال کرده !!!!
پسره ننه باباشو کشته چال کرده !!!!
navid-mashhad
کاربر ويژه
پاکش می کنم حال آدم بد میشه !!!
آقا دیدین می خواد دعوا بشه خودتونو کنترل کنین !!! اصلا فرارو به قرار ترجیح بدین
بهتون بگن ترسو بهتره تا برین سینه قبرستون
آقا دیدین می خواد دعوا بشه خودتونو کنترل کنین !!! اصلا فرارو به قرار ترجیح بدین
بهتون بگن ترسو بهتره تا برین سینه قبرستون
آقا شاعر داره لب گوشم میخونه این شعرو :خنده1: طبعم لایت شده چند وقته
It seemed to be like the perfect thing for you and me
It's so ironic you're what I had pictured you to be
But there are facts in our lives we can never change
Just tell me that you understand and feel the same
کی هست؟میتونید تشخیص بدین؟
It seemed to be like the perfect thing for you and me
It's so ironic you're what I had pictured you to be
But there are facts in our lives we can never change
Just tell me that you understand and feel the same
کی هست؟میتونید تشخیص بدین؟
خاک بر سرش مگه ادم با پدر مادرش همچین کاری میکنه
من پدرم فوت کرد تا چهل روز اول نتونستم نفس بکشم شوکه شده بودم
محمد این نشان از درکو فهم کم دوطرف میده به نظر من طرف هر دوطرف مقصر بودن البته پسره هم فکنم تو اون لحظه جونون گرفته اقا خوب عصبانی هستی یه دیقه برو بیرون یه لیوان اب بخور الله اکبر عجب جانعه ای داریم ما
[h=3]اینو چند روز پیش خوندم گریه کردم
پدری که روی صورت دخترش اسید پاشید دختری که توسط پدرش و با همکاری برادرش با اسید در خرداد ماه امسال سوزانده شده در بیمارستان سوانح و سوختگی بستری گردید.
به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ ۲ خرداد ماه امسال در شهر قزوین در ساعت ۱۴ دختر جوانی به نام تهمینه یوسفی مورد اسید پاشی توسط پدرش قرار گرفت.
به دنبال این اتفاق تهمینه توسط برادر بزرگترش با خودروی شخصی به بیمارستان قزوین رسانده شده ولی به دلیل این که دختر از ناحیه صورت و دست و پا دچار سوختگی شدید شده به بیمارستان سوانح و سوختگی تهران منتقل شد.
تهمینه بخت برگشته ۲۰ روز در بیمارستان بستری بود و پزشکان چهار عمل پوست وی انجام دادند.
خواهر بزرگ تهمینه که خود نیز چند سال پیش به ضرب چاقوی پدرش زمانی را در بیمارستان سپری کرده بود و یکی از شاهدان عینی ماجرا بود در خصوص این جنایت هولناک گفت: خواهرم تازه با پسری جوان عقد کرده بود و در دوره نامزدی متوجه شد که شوهرش اعتیاد به مواد مخدر دارد.
خواهرم که از این موضع بسیار آزرده خاطر شده بود قصد جدا شدن از شوهرش را داشت که پدر و مادرم با کار او مخالفت شدیدی کردند، چند روزی زندگی خواهرم با پدرم با جر و بحث گذشت و پدرم از آن جایی که می‌دانست خواهرم بسیار روی جهیزه اش حساس است اقدام به فروش لوازم جهیزه‌اش کرد تا این که ۲ خرداد ماه ساعت ۱۳ وقتی خواهرم به خانه آمد متوجه شد که فرش جهیزه اش را پدرم برده و فروخته است.
جر و بحث خواهرم با پدرم بالا گرفت تا جایی که مادرم برای حل مشکل به برادر کوچکم که متولد ۱۳۶۹ است تماس گرفت برادرم بدو ورود به خانه خواهرم را مورد ضرب و شتم قرار داد و سپس پدرم به برادرم گفت: صورتش را بگیر تا اسیدی را که از قبل آماده کرده ام بیاورم در این لحظه بود که من از خانه فرار کردم چرا که می ترسیدم بلایی نیز سر من بیاورند.
در این میان قربانی اسید پاشی درباره روز حادثه و ماجرای بعد از فرار خواهرش از خانه گفت: ابتدا خواستم فرار کنم ولی برادرم درب خانه را پس از خروج خواهرم قفل کرد و صورتم را محکم در دستانش گرفت و پدرم نیز اسید را روی صورت و بدنم ریخت سپس یک طناب دور گردنم حلقه کردند و پدرم از یک طرف و برادرم از طرف دیگر آن را کشیدند تا از فشار خفگی و ضرب و شتم بی هوش شدم.
قربانی اسید پاشی ادامه داد: چند ساعت بعد که به هوش آمدم بلافاصله از شدت سوختگی بلافاصله وارد حمام شدم و سپس در حالی که پدرم قصد کشتن من را داشت با التماس های مکرر من از اقدامش صرف نظر کرد و مادرم به برادر بزرگترم تماس گرفت تا من را به بیمارستان برساند.
تهمینه یوسفی در خصوص درمانش گفت: تا حال حاضر هیچ کمکی از سوی پدرم دریافت نکردم و مخارج چهار عمل پوستم را با فروش طلاهایم تامین کردم و در حال تنها دغدغه ام بعد از بین رفتن کامل زیبایی صورتم و عمل ها میلیونی آینده ام و نداشتن سرمایه کافی این است که بعد از مرخصی با خواهرم کجا بروم، در چه خانه ای زندگی کنم چرا که اگر به خانه پدرم بازگردانم به طور حتم کشته خواهم شد و در حال حاضر نیز تحت پوشش بهزستی هستیم.
در پایان خواهر قربانی اسید پاشی درباره عدم رسیدگی به شکایت در دادسرای قزوین گفت: پس از این که خواهرم از بیمارستان به طور موقت مرخص شد به کلانتری ۱۷ قزوین رفتم و در آن جا شکایتنامه را تنظیم کرد و سپس جهت پیگیری به شعبه ۷ دادسرای قزوین مراجعه کردیم ولی به دلایل نامعلومی پرونده خواهرم مورد رسیدگی دقیق قرار نگرفت.
گفتنی است در حال حاضر تهمینه یوسفی جهت ادامه درمان مجدد در بیمارستان سوانح و سوختگی تهران بستری است و با توجه به وضعیت مالی هم اکنون نیازمند یاری سبزتان است.
پدری که روی صورت دخترش اسید پاشید دختری که توسط پدرش و با همکاری برادرش با اسید در خرداد ماه امسال سوزانده شده در بیمارستان سوانح و سوختگی بستری گردید.
به گزارش باشگاه خبرنگاران؛ ۲ خرداد ماه امسال در شهر قزوین در ساعت ۱۴ دختر جوانی به نام تهمینه یوسفی مورد اسید پاشی توسط پدرش قرار گرفت.
به دنبال این اتفاق تهمینه توسط برادر بزرگترش با خودروی شخصی به بیمارستان قزوین رسانده شده ولی به دلیل این که دختر از ناحیه صورت و دست و پا دچار سوختگی شدید شده به بیمارستان سوانح و سوختگی تهران منتقل شد.
تهمینه بخت برگشته ۲۰ روز در بیمارستان بستری بود و پزشکان چهار عمل پوست وی انجام دادند.
خواهر بزرگ تهمینه که خود نیز چند سال پیش به ضرب چاقوی پدرش زمانی را در بیمارستان سپری کرده بود و یکی از شاهدان عینی ماجرا بود در خصوص این جنایت هولناک گفت: خواهرم تازه با پسری جوان عقد کرده بود و در دوره نامزدی متوجه شد که شوهرش اعتیاد به مواد مخدر دارد.
خواهرم که از این موضع بسیار آزرده خاطر شده بود قصد جدا شدن از شوهرش را داشت که پدر و مادرم با کار او مخالفت شدیدی کردند، چند روزی زندگی خواهرم با پدرم با جر و بحث گذشت و پدرم از آن جایی که می‌دانست خواهرم بسیار روی جهیزه اش حساس است اقدام به فروش لوازم جهیزه‌اش کرد تا این که ۲ خرداد ماه ساعت ۱۳ وقتی خواهرم به خانه آمد متوجه شد که فرش جهیزه اش را پدرم برده و فروخته است.
جر و بحث خواهرم با پدرم بالا گرفت تا جایی که مادرم برای حل مشکل به برادر کوچکم که متولد ۱۳۶۹ است تماس گرفت برادرم بدو ورود به خانه خواهرم را مورد ضرب و شتم قرار داد و سپس پدرم به برادرم گفت: صورتش را بگیر تا اسیدی را که از قبل آماده کرده ام بیاورم در این لحظه بود که من از خانه فرار کردم چرا که می ترسیدم بلایی نیز سر من بیاورند.
در این میان قربانی اسید پاشی درباره روز حادثه و ماجرای بعد از فرار خواهرش از خانه گفت: ابتدا خواستم فرار کنم ولی برادرم درب خانه را پس از خروج خواهرم قفل کرد و صورتم را محکم در دستانش گرفت و پدرم نیز اسید را روی صورت و بدنم ریخت سپس یک طناب دور گردنم حلقه کردند و پدرم از یک طرف و برادرم از طرف دیگر آن را کشیدند تا از فشار خفگی و ضرب و شتم بی هوش شدم.
قربانی اسید پاشی ادامه داد: چند ساعت بعد که به هوش آمدم بلافاصله از شدت سوختگی بلافاصله وارد حمام شدم و سپس در حالی که پدرم قصد کشتن من را داشت با التماس های مکرر من از اقدامش صرف نظر کرد و مادرم به برادر بزرگترم تماس گرفت تا من را به بیمارستان برساند.
تهمینه یوسفی در خصوص درمانش گفت: تا حال حاضر هیچ کمکی از سوی پدرم دریافت نکردم و مخارج چهار عمل پوستم را با فروش طلاهایم تامین کردم و در حال تنها دغدغه ام بعد از بین رفتن کامل زیبایی صورتم و عمل ها میلیونی آینده ام و نداشتن سرمایه کافی این است که بعد از مرخصی با خواهرم کجا بروم، در چه خانه ای زندگی کنم چرا که اگر به خانه پدرم بازگردانم به طور حتم کشته خواهم شد و در حال حاضر نیز تحت پوشش بهزستی هستیم.
در پایان خواهر قربانی اسید پاشی درباره عدم رسیدگی به شکایت در دادسرای قزوین گفت: پس از این که خواهرم از بیمارستان به طور موقت مرخص شد به کلانتری ۱۷ قزوین رفتم و در آن جا شکایتنامه را تنظیم کرد و سپس جهت پیگیری به شعبه ۷ دادسرای قزوین مراجعه کردیم ولی به دلایل نامعلومی پرونده خواهرم مورد رسیدگی دقیق قرار نگرفت.
گفتنی است در حال حاضر تهمینه یوسفی جهت ادامه درمان مجدد در بیمارستان سوانح و سوختگی تهران بستری است و با توجه به وضعیت مالی هم اکنون نیازمند یاری سبزتان است.
aria_tehran
کاربر ويژه
سلام بر همگیآقا شاعر داره لب گوشم میخونه این شعرو :خنده1: طبعم لایت شده چند وقته
It seemed to be like the perfect thing for you and me
It's so ironic you're what I had pictured you to be
But there are facts in our lives we can never change
Just tell me that you understand and feel the same
کی هست؟میتونید تشخیص بدین؟
سرچ زدم دیدم جنیفر جون بود:خنده1:
سلام بر همگی
سرچ زدم دیدم جنیفر جون بود:خنده1:
درود
خب سرچ رو که همه میتونن بزن،مهم اونه که همین طوری تشخیصش بدی:خنده1:
aria_tehran
کاربر ويژه
اینم مثل مسابقه تشخیص عکس ه؟:خنده1:درود
خب سرچ رو که همه میتونن بزن،مهم اونه که همین طوری تشخیصش بدی:خنده1:
محمد این نشان از درکو فهم کم دوطرف میده به نظر من طرف هر دوطرف مقصر بودن البته پسره هم فکنم تو اون لحظه جونون گرفته اقا خوب عصبانی هستی یه دیقه برو بیرون یه لیوان اب بخور الله اکبر عجب جانعه ای داریم ما
من نمیفهمم چجوری به روی مادرش شلیک کرده اصلا درک نمیکنم
جای که میبینی دارن حقتو میخورن باید وایسی و از حقت دفاع کنی حتی اگه ناکار بشی.من واقعا شروع کننده دعواهام نبودم هیچکدومشو ولی اینکه جلو پدر و مادرش وایساده زده کشته نمیفهمم
اینم مثل مسابقه تشخیص عکس ه؟:خنده1:
نه خب خیلی سخت میشه اینطوری،لیریک های خارجی رو خودم هم نمی تونم تشخثس بدم بیشتر اوقات:خنده1:،باید براش از نو قانون بنویسم :دی
aria_tehran
کاربر ويژه
بابا بیخیال این خبرارو میذارین آدم حالش بد میشه
navid-mashhad
کاربر ويژه
آقا ول کنین بحثو
اصلا دور و بر دعوا نرین !!
اون که زبون میفهمه با زبون حالیش کنین
اون که زبون نمی فهمه ولش کنین !! حتی اگه فحش بد هم داد احساساتی نشین
میدونم سخته !! ولی الان جیب بچه 12-13 ساله کارد هست !! کارد هم به زور و هیکل نیست گوشتو پاره می کنه !!
اصلا دور و بر دعوا نرین !!
اون که زبون میفهمه با زبون حالیش کنین
اون که زبون نمی فهمه ولش کنین !! حتی اگه فحش بد هم داد احساساتی نشین
میدونم سخته !! ولی الان جیب بچه 12-13 ساله کارد هست !! کارد هم به زور و هیکل نیست گوشتو پاره می کنه !!
خوب کسی که فهم شعور نداشته باشه نمیدونه چه جوری حقشو بگیره البته بازم میگم طرف تو اون لحظه جونون گرفته بوده!!من نمیفهمم چجوری به روی مادرش شلیک کرده اصلا درک نمیکنم
جای که میبینی دارن حقتو میخورن باید وایسی و از حقت دفاع کنی حتی اگه ناکار بشی.من واقعا شروع کننده دعواهام نبودم هیچکدومشو ولی اینکه جلو پدر و مادرش وایساده زده کشته نمیفهمم
navid-mashhad
کاربر ويژه
آقا شب بخیر
2 شد:خنده2:
2 شد:خنده2:
آقا ول کنین بحثو
اصلا دور و بر دعوا نرین !!
اون که زبون میفهمه با زبون حالیش کنین
اون که زبون نمی فهمه ولش کنین !! حتی اگه فحش بد هم داد احساساتی نشین
میدونم سخته !! ولی الان جیب بچه 12-13 ساله کارد هست !! کارد هم به زور و هیکل نیست گوشتو پاره می کنه !!
درسته مگه روح الله داداشی یه بچه نزد ناکار کرد چقدر ناجوانمردانه کشتنش
خوب کسی که فهم شعور نداشته باشه نمیدونه چه جوری حقشو بگیره البته بازم میگم طرف تو اون لحظه جونون گرفته بوده!!
درسته سعید جان