• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

Recent content by hich

  1. H

    لطفا یکی یکی انگشتا رو رو کنین!!!:دی

    ب نام خدا!:دی این اولین تاپیکیه ک اینجا باز میکنم و امیدوارم همین تاپیک دلیل سقوط سقفمون نشه!!:122::دی دوست عزیزم پرستو جان(parastu) ازم خواستن یه تاپیک باز کنیم ک دوستانِ از هر انگشت هزارتا هنر بریزمون جایی رو واسه نمایش آثارشون داشته باشن:دی خب برای اینکه چراغ این تاپیک رو روشن کنیم، قرار شد...
  2. H

    عکسهای کوچولوهای ایران انجمن

    خواهرزاده م ایلیا، قبلا عکس خواهرش الناز رو تو همین تاپیک گذاشته بودم، همون ک با دخترخاله گرامیشون با ماژیک و درحالی ک مشغول آرایش همدیگه بودن دستگیر شده بودن!!:146::دی خب وقتی الناز دخترخاله ش رو درکنار خودش نداشته باشه مجبوره با کمبود امکانات بسازه و این بلاها رو سر برادر بیچاره ش بیاره:86::دی...
  3. H

    عکسهای زیبا از انیمیشن عصر یخبندان

    وای خدای من!!:دیگه 122 هم نمیتونه احساسات منو منتقل کنه!!:دی : ممنون دوست عزیزم از باز کردن این تاپیک♥ ممنون از باران عزیزم بخاطر تایید این تاپیک♥ منم یه چندتا عکس ک تو کامیم هست رو میذارم اینجا;) البته چون من عاشق sid هستم، خیلی از کل کاراکترهای انیمیشن عکس ندارم:دی
  4. H

    دهه شصتی ها (طنز)

    یا چه شوقی چراغا رو خاموش میکردیم تا تصویر واضح تر بشه:122: دوستان محصل باید بگم با دیدن این عکس حس این روزهای شما رو درک کردم مامانم صد دفعه سعی کرد بهمون یاد بده ولی همیشه آخرش یه کاری میکردیم ک از اصرارشون پشیمون بشن♥:دی تنها قرصی ک بدون گریه زاری میخوردیم:122: یادمه با ظرفش یه چیزی...
  5. H

    دهه شصتی ها (طنز)

    فکر کنم یه دو سه باری اون توپ (البته شکلش بیضیه ولی ما توپ صداش میزدیم:دی) خورده تو صورتم:دی زبان هندیمون رو از این کاراکتر یاد گرفتیم♥:دی همین چند وقت پیش داداشم یکی عین همین واسه پسرش درست کرد:122: خدا رحمتشون کنه♥ یادمه یه برنامه رادیویی بود ک صبحهای جمعه پخش میشد و بابا کله سحر(ساعت...
  6. H

    دهه شصتی ها (طنز)

    یکی از برنامه های مورد علاقه م بود♥ هنوزم نفهمیدم قلقلی میتونه حرف بزنه یا نه:122: اون قسمت آبیش منجی اونایی بود ک زیادی بد خط بودن(ازجمله خودم:خجل::دی) یک تفریح سالم و در عین حال رقابتی:دی
  7. H

    دهه شصتی ها (طنز)

    آخ ک چقدر حرص خوردم بخاطرش اون صدبرگش کابوسی بود واسه خودش:دی همیشه از دفتر ریاضی متنفر بودم چون تا آخر سال تموم نمیشد!!:122: الستون و ولستون (اسمشونُ درست نوشتم؟:دی) قلب من و شکستن ...، داداشمو مجبور کردم این آهنگ و برامون ضبط کنه:122: یادمه صدای تلویزیون رو زیاد کردیم و اون ضبط استریو...
  8. H

    دهه شصتی ها (طنز)

    بعد از خوردنش جرات نداشتیم بریم طرف مامان! چون هم از بوی اون خوششون نمیومد و هم بعد از دیدن پشت دستمون ک سبز و آبی شده بود با اون عکسای چاپی کلی عصبانی میشدن:122: در برابر کتابای الان ما تفریح میکردیم:دی ما همیشه ته خودکار رو داغون میکردیم ♥:122: کیف میکردم بچسبونمش به در یخچال و از اون...
  9. H

    دهه شصتی ها (طنز)

    رضا عطاران!!:دی♥ بازم منو ب یاد تهران میندازه:122: استرس!! کلی شوق!! در واقع فرهنگ قانون گریزی از همون دوران در بنده رشد کرده!!:دی تاریخ انتشارش همون تاریخ تولد منه:122::دی کلاس پنجم دبستان کلی از این کارتا گرفتم از بس خودمو برای معلممون لوس کرده بودم:122:
  10. H

    دهه شصتی ها (طنز)

    مشق تعطیل:8::دی، ما از همون بچگی میدونستیم رستم کلی دیو کشته!!:دی اعصاب خورد کن ولی بامزه♥:دی، بیچاره رییسش ک هردفعه با تمام تاکیدی ک به نابودی پیام میکرد بازم خودش با پیام ...:122::دی اولین بازی کامپیوتری ک خواهرم ریخت روی کامپیوترمون:122: الان ک عذابه!!:دی، چهارتا وروجک کوچولو ک میگن...
  11. H

    دهه شصتی ها (طنز)

    عشق دوران کودکیم♥ یه چیزی شبیه SID♥:دی، منتهی مدل ایرانی:دی هنوزم جای شکستگی ک بخاطر مسابقه دویی ک روی این نیمکتا برگزار کردیم، گوشه چشمم معلومه:122::دی هنوزم دلم از این شیرا میخواد، همیشه تو خونه دعوا داشتیم ک کی اولین قُلُپ ازش بخوره:122::دی عجیب ترین خواهر!! و برادر!!:دی، یه موقعی عاشقش...
  12. H

    دهه شصتی ها (طنز)

    دوستان ک معرف حضورتون هستن:دی باعث شده بود دلم خونه درختی بخواد!! اونم کجا! تو شهر ما ک درختا ب زور بزرگ میشن!!:دی داداش بدجنسم ک هی با تفنگش منو زهره ترک میکرد مامان پارسال کادو داد به پسرش:دی خانواده ایرانی♥ چقدر از اون محیط دور شدیم خیلی ندیدم ولی فیلم سینماییش رو یه کم بخاطر میارم♥
  13. H

    دهه شصتی ها (طنز)

    یه موقعی استفاده از اینا برامون آرزو بود:122: یه جور انتقامگیری ازاوناییکه ازشون دلخور بودم!! با پرکردن تمام قسمت ها از اسامی حیوان!!:خجل: تهران!! آخه هرموقع میرفتیم تهران بابا رو مجبور میکردم منو سوارش کنه:122: عاشق اون برگه نازکی ک بین صفحات اصلیش بود، بودم و هستم♥:دی با دهنم دارم...
بالا