دیشب شب رویای تو بود و تو نبودی
در گوش من آوای تو بود و تو نبودی
دل زیر لب آهسته تمنای تو میکرد
در حسرت ایمای تو بود و تو نبودی
نقاشی دریا که کشیدم تک و تنها
محتاج تماشای تو بود و تو نبودی
آن عطر قلم - جوهر عشق و دل رسوا
خواهان هوس های تو بود و تو نبودی
صد قافیه زد دل به هوای سر کویت
دل وسعت دریای تو بود و تو نبودی
دیشب که گل از آیینه ماه گل انداخت
در فکر تمنای تو بود و تو نبودی