من بهارم تو زمین
من زمینم تو درخت
من درختم تو بهار
ناز انگشتای بارون تو باغم می کنه
میون جنگلا طاقم می کنه(شاملو)
در این شعر طاقم می کنه یعنی چی؟
ای شهسوار عرصه سرمد رکاب زن
مُلک وجودْ نعل بهای سمند توست
حکیم صفای اصفهانی
منظور از شهسوار عرصه سرمد چیست؟ اگر کسی برام توضیح بده ممنون میشم:احترام::گل:
در این بیت غزال ختن یعنی چی؟
چشمی که به یک غمزه مرا طبع غزل داد
نسبت نتوانم به غـــــــــــــــزال ختنش کرد
فروغى بسطامى
تا بزرگوارانی مثل جناب مرزبان و چاووش عزیز توی انجمن هستن شاید درست نباشه که من بیام و بر اساس حدس شخصی و به پشتوانه ی دانسته های کم جوابی بدم! اما مثل یک دانشجوی شلوووغ میخوام شرکت کنم:شاد:
امیدوارم مفید واقع بشه :گل:
طاق کردن به نظرم به همون مصراع قبل برمیگرده. جایی که میگه : باغم میکنه. یعنی لطف (بارون) تو، منو به باغی زیبا و پردرخت تبدیل میکنه و من مثل طاقی با شکوه از این سبزنگی میشم.
معنی که مشخصه. برای فهمیدن منظور، بیش از هرچیز باید دونست مخاطب شعر کیه؟ که من متوجه نشدم.
آهوی سرزمین ختن به جهت نافه ی مرغوب و بسیار معطّر در ادبیات ایران زبانزد هست و به زعم عدّه ای ختن زیباترین دختران رو داره.
آهوی ختن استعاره از معشوقه.
| عرض شود منظور گوینده در این شعر همونطور که از لحن گفتار مشخصه و با احترام از ایشون یاد میکنه و ایشون رو مخاطب خودش قرار داده |
| کسی نمیتواند باشد جز حضرت قائم (ع) مصداق این مصراع: بیا ای شهسوار جاده نور... |
بذار خیال کنم هنوز ترانه هامو می شنوی
هنوز هوامو داری و هنوز صدامو می شنوی
بذار خیال کنم هنوز یه لحظه از نیازتم
اگه تمومه قصه مون هنوز ترانه سازتم
بذار خیال کنم هنوز پر از تب و تاب منی
روزا به فکر دیدنم شبا پر از خواب منی
بذار خیال کنم تو دلتنگیات
غروب که میشه یاد من میوفتی
تویی که قصه طلوع عشقو
گفتی و دوست دارمو نگفتی
بذار خیال کنم منم اونکه دلت تنگه براش
اونی که وقتی تنهایی پر می شی از خاطره هاش
اونکه هنوز دوستش داری اونکه هنوز هم نفسه
بذار خیال کنم منم اونی که بودنش بسه
دوباره فال حافظ و دوباره توی فالمی
بذار خیال کنم بذار اگر چه بی خیالمی
خیلی خیلی خوشحالم از خوندن توضیحات پر و پیمونتون. ممنون برای وقتی که گذاشتید جناب چاووش :گل::شاد:
درست می فرمایید قالب این شعر، ترانه ست؛ امّا به واقع ترانه سبکی ثابت شده در قوالب شعری ما نیست؟
دلیلتون برای ردّ ترانه به عنوان یک قالب شعری این هست که از لحاظ وزن و قافیه و تعداد هجا و ارکان ناموزونه، امّا من تا امروز اینطور فکر می کردم که این خاصیت ترانه هستش.
راستش من بارها وقتی در مورد سبک ها و به خصوص قالب های شعری مطالعه کردم در کنار همه ی انواع، ترانه رو هم دیدم! الآن سؤال بزرگی توی ذهنم ایجاد شده.
مقصود اینه که ترانه جزء قوالب شعر معاصر نیست؟
اصلا آیا اساتید ادبیات فرقی بین موج نو و نثر ادبی قائل هستند؟
قایقذهن مرابرد به سوی دریای خاطراتت
بی هوا عطرت به مشامم رسید / بی هوا دستت به دستم رسید / ای همسفر شبهای بی تابی / ای هویدا در زندگیم ای گمشده در لحظه های دلتنگیم / از کدامین برگه از دفتر خاطراتم پاک کنم تو را / در کدامین گوشه از ذهنم خیالت را نادیده بگیرم / تو بگو با این یاد چه کنم ؟/ در آغوش بگیرم و با آه سطر سطرش را پر کنم یا آتش زنم روزهای گرمی که برایم ساختی /
نه هر چقدر می خوانمت خسته نمیشوم /
تکرار عادت من است .
گرچه دلتنگیت سنگین است / اما قول میدهم شانه هایم تاب بیاورد
_________
سلام:گل:
متن بالا از نظر شما چطور میشه تشخیص داد شعر نوست یا نثر ادبی؟
اصلا آیا اساتید ادبیات فرقی بین موج نو و نثر ادبی قائل هستند؟
قایقذهن مرابرد به سوی دریای خاطراتت
بی هوا عطرت به مشامم رسید / بی هوا دستت به دستم رسید / ای همسفر شبهای بی تابی / ای هویدا در زندگیم ای گمشده در لحظه های دلتنگیم / از کدامین برگه از دفتر خاطراتم پاک کنم تو را / در کدامین گوشه از ذهنم خیالت را نادیده بگیرم / تو بگو با این یاد چه کنم ؟/ در آغوش بگیرم و با آه سطر سطرش را پر کنم یا آتش زنم روزهای گرمی که برایم ساختی /
نه هر چقدر می خوانمت خسته نمیشوم /
تکرار عادت من است .
گرچه دلتنگیت سنگین است / اما قول میدهم شانه هایم تاب بیاورد
_________
سلام:گل:
متن بالا از نظر شما چطور میشه تشخیص داد شعر نوست یا نثر ادبی؟
اصلا آیا اساتید ادبیات فرقی بین موج نو و نثر ادبی قائل هستند؟
هفت راز خوشبختی از زبان کورش کبیر:
متنفر نباش
عصبانی نشو
ساده زندگی کن
کم توقع باش
همیشه لبخند بزن
زیاد ببخش
و
یک دوست خوب داشته باش....