خاطرات شیرین ادمین شدن!!!!!

خب دوستان روال این تاپیکو رو اول بگم چه جوری هست :نیش:

طبق طرح جالب علی عزیز ادمین پرشور انجمن یه طرحی قراره تو انجمن اجرا شه :شاد: :شاد:
طرح ادمین سه روزه

هر عزیزی که این تجربه رو کسب کرد بیاد اینجا عکس یادگاری بزاره با خاطراتش

• خب اولین ادمین خودم بودم به مدت دوساعت:نیش: خوش گذشت.

• دومین ادمین جولیا بود.

خب البته این دوتا صرفا شوخی و خنده و از باحالی و شوخ طبعی علی ناشی شدن


ترتیب افرادی که در طی طرح 3روزه ادمین شدن

1. مریم (maryam)
2. حمید(cube)
3. ملیکا (melika)
4. امید(omid2248)
5. سمیه(nethunter)
6. محمد(آبی دل)
7. آیدا (سنجاقی)
   
8. الهام (eliza)
9. شهلا(shika hime )

-----------------------------------------------------------------------------------------------------




این تست صرفا جهت ابراز وجود در زمینه ادمین بودم هست و ارزش دیگری نداره
درست واستا بینم دهه :نیش: میزمت ها من ادمینم ها :نیش:

Nethunter گفت:

این تست صرفا جهت ابراز وجود در زمینه ادمین بودم هست و ارزش دیگری نداره
درست واستا بینم دهه :نیش: میزمت ها من ادمینم ها :نیش:

کلیک کنید تا باز شود...

خووووووووووووووووش به حالت :گریه:

..................................................................:دل شکسته:

.................................................................................هی هی هی

مریمی مگه من اجازه دادم گریه میکنی دهه دهه :نیش: بخند بینم بخند

به بهههههه . ..
والا مقاماااااااا . . . خوش به حالتان. . . .من را مدالی میدهید؟؟؟:نیش:

باید بفکرم زیاد بچه خوبی نیستی تو
شرایط میزارم عمل کردی یه نصفه مدالی میدم بهت :نیش:
1- برو تو ظرف یه ثانیه 600تا پست بده بینم
2- از طرف نت عزیزم هم 2000تا پست بده بینم
3- هر روز چایی سر وقت بیار بینم
4- بقیه رو بفکرم میگم :نیش:

بله قربااااااان . . .:غش:
فقط یه چیزی . . .
یه ثانیه چقدر می شه؟:فکر::هنگ:
:دعا:

یه ثانیه خیلی میشه سوال اضافی نپرس میفرستمت انفرادی بغل عقربو و مار و همه چی هااااااااااااااااااااااااااااااا

بدو برو کارهایی که گفتم بکن :عصبانی:

من به تو خيلي اميد داشتيم دايي جون ( در حالي كه اشك شوق از چشمانم سرازير )‌مي دونستم پله هاي ترقي را به سرعت و يكي يكي طي مي كشي نه اشتباه شد دايي جون طي مي كني :شاد:
حالا ديگه بستته دايي گلم يكمي هم بذار من ادمين باشم :نیش:آفرين دايي جون من مي دونم گل دايي به دايي نه نمي گم ...گذاشتم ايشالله ارشد قبول شدي برات 10 تا انجمن بخرم


پ.ن.اااااااااااااا . اين تو بايگاني بود ؟ نديدم :ي چرا ؟!!

خوب من یه عکسهایی از دوران خوش گذشته دارم برای رفع ابهام عزیزان در زمینه این تاپیک میزارم
تا این حمید جان متوجه این تاپیک شوند چی به چیه ؟
حمید صبر کردم بیایی بهت مدال بدم 10یا 20تا نیومدی که :نیش: حالا تو باشی بیشتر بیایی انجمن
برات کلی مدال گلچین کرده بودم کنار گذاشته بودم نیومدی که :آه: :نیش:

اینم عکس برای اثبات :نیش:


اینم یکی دیگه رو چت:


روزهای خوشی داشتم هااااااااااااا اما دیگه پیر شدم از پسش برنمی اومدم دادم به علی که جوونو پرانرژی هست .:نیش: آخه کی میگه ی میگه من همش دوساعت ادمین بودم کی میگه بکشمش:نیش:
برازنده شه ماشالله ادمین بودن عین کت و شلوار دومادی بهش میاد

واکنش اولیه ی جولیا بانو:

یاره یاره!

جولیا بانو در چت باکس ابراز قاطی پاتی بودن نه یعنی@_@ از همینا کرد!

بعد یهو همه جا قرمز شد !

و بله نگو فلن ساما توهم واسه جولیا زده بود :تعجب:اها از همینا دیگه !

جولیا بانو هم هنوز در توهمه

یکی بگه چیجوری از توهم فرار میکنن؟اصلا توهم چی هست؟من کیم؟شماها کیید؟جولیا چی هست؟خودکاره؟برگه کلاسوره!اهااا معلم زبانه! خودم فهمیدم ایول مخم!شماها کیید؟قرمز چیه؟چجوری تلفظش میکنن؟غلط املایی چیه؟(کنایه از اینکه این پست رو کپی نکنید تو تاپیک غلطا !؟) ها فهمیدم جولیا همون شیکا خودمونه...وایسا ببینم!شیکا کیه؟اوا!پس من معلم زبان نیستم؟وااااای! عجب! کی میدونه! شما فهمیدین به جولیا بانو بگید !

کلیک کنید تا باز شود...

الان جولیا دوزاریش افتاد!
تنیجه گیری ای که جولیا بانو گرفت :ادمین بودن= یکی از ترسناکترین ولی باحال ترین چیزای دنیا!
ترسناکش واسه اینه که میترسی اینور اونور ول بچرخی دکمه های متنوع زیاد هست میزنی فرومو بهم میریزی اونوقت فحشا سرازیر میشه
لذتشم! خوب لذت داره دیگه !اینکه ادمین باشه خیلی حال میده ! احساس باحالی میده! فقط رنگش البته اختیاراتش ترسناکههههههههه ولی اگه یه وقتی ادمین یه فروم باشم اوم حال نمیده! اینکه یکی بهت دستور بده حالش بیشتره ....

ای کوشولو . . . .پس حسابی کیف کردی دیگه . . .:خنده2:
رمزت رو هم به من ندادی دیگه . . .عیبی نداره . . .:گریه::زبون:

اولا که این تاپیک تا اونجایی که من می دونم اسمش خاطرات مدیر بودن بود نه ادمین. دوما : این مدالتو الان ازت می گیرم که دیگه به من گیر ندی دهه :شاد:
برید کنار حاکم بزرگ انجمن ، کیوب کومان .... احترام بگذارید ..... اگه نذارید نام کاربریتون چیز میشه ... همون چیز دیگه .... ای بابا ادمین بودن هم چقدر سخته ... باید همه اصطلاحات رو حفظ باشی :خنده2:

خوب تو چت باکس بودیم و ییهو دیدم رنگم پریده ... یکم شک کردم ... رفتم دکتر گفت رنگت نپریده ... بیماری قرمزک گرفتی ، چیزی نیست دوات پیش علیه !
اومدم تو انجمن دیدم .... به به امکاناته که زیر پامه .... همش تو انجمن در بست می گرفتم ... بعد ییهو دیدم یه لیموزین اومد (23 در) ..... پریدم توش و رفتیم تا خود صبح تو انجمن گشتیم .... به به این چراغونی ها رو که می دیدی ، کلی کیف می کردی .... انگار خود لاس وگاس بود ....
بعدش من بودم و کلی دکمه جدید که باید یکی یکی تست می کردم ببینم چین :فکر:
بعد ییهو دیدم تو 5 دقیقه 37 تا پیام خصوصی و 526 تا پیام نیمه خصوصی و 1259 تا پیام عمومی برام اومده .... ییهو ترس برم داشت ..... دکمه خروج رو زدم و د فرار .... پشت سرمو هم نگاه نکردم ....... :خنده2:
البته اول اولش یه عکس از خودم انداختم که فردا برم بدم اندازه یه سفره پرینتش کنن ، بزنم سر در خونمون ...... :شاد:.
قبلش هم هر چی گشتم که به خودم مدال بدم .... دکمش نبود که نبود .... اینقده دکمه ها زیاد بود که معلوم نبود چی به چیه .... نزدیک بود زیر بار دکمه ها خفه شم ..... بچه های شرکت به دادم رسیدن .....

این هم مدرک ، نیگااااااااااا :

به متن داخل عکس دقت در وکنین .... "مهم نیست کی ادمینه مهم اینه که هر کی ادمینه خیلی خیلی ادم خوب و خوش و گوگولی و باحالیه که به ادمینی برگزیده شده ...."

چه باحال ... میتونی همه پست های ملتو ویرایش کنی .....:نیش:
----------
می تونی اطلاعات کاربری ملتو عوض وکنی ... البته من بچه خوبی بودم و فقط اطلاعات پروفایل خودمو کامل کردم و به دکمه هایی که نمی دونستم چین ... نزدیک هم نشدم.....
خلاصه تا خود صبح زیر و بیر این انجمن و دکمه هاشو در میارم :

این هم سند نیگااااااااااا :
اطراف عکس به دلیل خطری بودن قیچی گردیده است ....

می تونی به خودت 3 تا 3 تا مدال بدی ... اون هم نه تو یه سال (زدن 2000 تا پست) .. بلکه تو یه دقیقه...:شاد:
البته بعد از اینکه با مدالام عکس یادگاری انداختم ... همه مدالامو برگردوندم سر جاش .... ( خداییش ببین چه بچه خوبیم ... من :نی نی
سند :

می تونی برا خودت اطلاعیه در وکنی :

که همه بیان و ببینن و شاد بشن و ..... (یکمی هم پز بدی و خودت شاد بشی و ....:شاد


و کلی امکانات دیگر که همون ندونین بهتره ، چون رو دکمش نوشته : دور از دسترس کودکان نگهداری شود ...
فقط نمی دونم چرا گذاشتن دم دست من ! :نی نی:

کلا مدیر شدن فقط همون 3 روزش خوبه ... بیشتر از 3 روز تبدیل به کابوس میشه
وای ، راستی با این همه پیام عمومی و خصوصی چه کنم ؟!:دعا: اجی مجی پیاما جواب داده بشن ... نه انگار نمیشه .... باید یکی یکی به همه رسیدگی کنم .....
خداییش ادمین بودن هم سخته ها .... :نیش:
و این بود ماجراهای ادمین شدن ... کیوب کومان .... احترام بگذارید .... دهه (باز جو گرفت منو)

هر کی احترام نگذاره ، با این دکمهه طرفه ... »» :بدجنس::49::50::51:
هر کی به پستام امتیاز + بده ، یه مدال جایزه داره ... هر کی امتیاز نده یا امتیاز منفی بده ... با همون دکمه بالایی .... حالا خود دانید ....
نیگا مدال سمیه رو ازش گرفتم .... زدم سر در انجمن که درس عبرتی بشه واسه همه (سمیه خانوم نترس ایشالله اگه عمری بود فردا شب میام .... اگه بچه خوبی بودی و دست به سینه گوشه انجمن نشسته بودی .... 2 تا پات هم گرفته بودی بالا و .... و .... و ..... مدالتو بهت پس میدم)

وای .... یه فکر توپ به ذهنم رسید ....
برم زود برا انجمن مشتری گیر بیارم ....
همین امشب باید انجمنو بفروشم و در برم ......... :نیش:
دیگه از این فرصتا گیرم نمیاد ...... یو ها ها ها ها :49::50:
باید زیر قیمت بدم که زود ببرن .... زیاد هم ارزون بدم خوب نیست ... می فهمن که مال دزدیه ....
چی ..... 500 تومن می خری ...... یکم بیشتر بده بابا ما زن و بچه داریم تازه نی نی مون هم تو راهه ...
چی 1500 ... خوبه خدا بده برکت ..... چک واسه فردا .... خوبه ... بیا این هم رمزم : 1236589 اره بابا انجمنش برکت داره هر کی خریده سود کرده ..... زیر پای یه خانم دکتر بوده ..... فقط باهاش می رفته مطب و میومده ..... خونش کرج بوده ... مطبش اهواز ... نه بابا در حد صفر کیلومتره ......
وای الانه که علی از خواب بلند شه .... من دیگه برم ... بای ....

ادمینی اصلا برازنده شماست اصلا میدونی رو کل کره زمین ادمینی مثل شما نبوده و نخواهد بود
اصلا وقتی چشم به جهان گشودی همون لحظه اول همه گفتن که این فقط ادمین میشه
(محض اطلاع ببیندگان: اینا تلاشهای که صرفا جهت پس گیری مدال و احیانا دریافت مدالهای بیشتر صورت میگیرد و ارزش غذایی و پوشاکی ندارد :نیش

ادمین جان الان دستور بده هر کی خواستی از دم تیغ بگذرونم شاد شی :نیش: میخوای بگم از این بازیهای گلادیتوری راه بندازن سرگرم شی :نیش:

امروز دارائی , دفترخانه وبعد سری به کارگاه و الان دوش گرفته عازم پایختم. دخترم تعطیلاتش تمام شده و باید برگردد شهر دانشگاهیش . باید از پایتختی که 30سال در آن زندگی کرده ام او را روانه کنم.
بابا گوشیتو بده .
بیا عزیزم
بعد از ده دقیقه مرسی بابا منتقل شد
چی منتقل شد عزیزم
پولی که لازم داشتم
بابا تو و داود واقعا کلاهبردارید
خندید گفت: حقته
راست میگه حقمه.
خدایا کمک از دست این دو نفر.
بهرحال من از امروز تا روزشنبه در مرخصی خواهم بود و متاسفانه نمی توانم با شما باشم. حالا یک مزایا داره دیگه مدیر کل سه روزه دسترسی بمن نداره :شاد: