• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

آموزش انواع خیانت، هر شب در ایران!

mallarme

کاربر ويژه

مجله زندگی ایده آل:

خوب يا بد، درست يا غلط، اين روزها صادرات سريال براي كشور تركيه تجارت سودآوري شده است كه در كنار صنعت توريسم درآمد هنگفتي براي‌شان دارد. تا آنجا كه وقتي تحريف تاريخ در يك سريال به ظاهر تاريخي، ديگ تعصب سياستمداران ترك را به جوش مي‌آورد و به ادامه ساخت و پخش آن اعتراض مي‌كنند، حساب و كتاب سودآوري فروش سريال باعث مي‌شود كوتاه بيايند و همه‌چيز به قوت خودش باقي بماند. اين وسط احتمالا دوبله‌ سريال‌ها هم براي عده ديگري نان و آب شده است و خلاصه اگر پر شدن اوقات فراغت مردم را هم اضافه كنيم بايد بگوييم همه‌اش سود است، اما تماشاي اين سريال‌ها با سوژه‌هاي مشابه و يكي پس از ديگري قرار است چه تاثيري بر فرهنگ جامعه ما داشته باشد؟ آيا اين سناريو همين‌قدر ساده است كه به نظر مي‌رسد؟



جداسازي درون خانوادگي

اين مدل سريال‌ها از اول با شبكه فارسي‌وان شروع شد كه اتفاقا من درباره آن شبكه تحقيق زيادي داشتم و بعد از آن شبكه‌هايي كه سريال‌هاي ترك را پخش مي‌كنند اضافه شدند. اگر بخواهم كل اين سريال‌ها را جمع‌بندي كنم بايد بگويم همه آنها هوشمندانه تهيه مي‌شوند. در واقع سازندگان اين سريال‌ها از يكسري نقطه ضعف‌ها سوءاستفاده مي‌كنند و برنامه‌هايي مي‌سازند كه طرفدار داشته باشد. نمي‌توانيم انكار كنيم كه در هر جامعه‌اي محدوديت‌هايي وجود دارد كه زمينه تقاضا را فراهم مي‌كند. خيلي از ما دوست داريم هر كاري كه دل‌مان مي‌خواهد بكنيم و اين سريال‌ها هم موضوعاتي را مطرح مي‌كنند كه جامعه به دليل قانون، شرع، عرف و اخلاق محدود مي‌كند. ما فكر مي‌كنيم چيزهايي را كم داريم و آنها با ما همذات‌پنداري مي‌كنند. معمولا هم زنان و جوانان بيننده‌هاي اصلي هستند. از طرف ديگر تشنه بودن مخاطب به اين سريال‌ها باعث مي‌شود پخش آن را در چندين نوبت در شبانه‌روز تكرار ‌كنند تا همه بتوانند ببينند. حتي در خيلي از خانه‌ها علاقه بعضي اعضاي خانواده به سريال‌هاي ماهواره‌اي و اصرار به تماشاي آنها باعث شده تلويزيون‌هاي مجزا در اتاقي جداگانه بگذارند و همين موضوع به جدايي افراد خانواده دامن مي‌زند. يك بار آپارتمان‌ها بين ما فاصله انداختند، يك بار اتومبيل و حالا نوبت تلويزيون است كه قاچ ديگري بر اين هندوانه روابط بزند و شكاف تازه‌اي ايجاد كند.

چرا زن‌ها ماهواره مي​بينند؟

همه اين سريال‌ها به صورت مخملي فرهنگ‌سازي مي‌كنند. مسلما نشان دادن شخصيت‌هاي فيلم‌ها مي‌تواند ته‌مانده اعتقادات ديني بيننده‌ را كه در بعضي مردم رسوب كرده از بين ببرد. خيانت آقايان از قديم وجود داشته و در واقع منكري بوده كه مباح شده ولي براي خانم‌ها هيچ راه فراري وجود ندارد. تا زماني كه زني در عقد مردي باشد به هيچ شكل نمي‌تواند با مرد ديگري رابطه برقرار كند. متاسفانه بايد بگويم بين مراجعانم با مواردي برخورد مي‌كنم كه فرد به دليل مثلا رفاه مالي كه در زندگي مشتركش دارد به طلاق فكر نمي‌كند اما دلش نمي‌خواهد به تعهداتش پايبند بماند. به هرحال همه خوبي‌ها در يك نفر جمع نمي‌شود ولي راهش اين نيست كه براي نيازهاي مختلف سراغ آدم‌هاي جداگانه برويم.

اين چنار بي‌شعور

در بيشتر اين سريال‌ها شخصيت‌هاي اصلي دائم در ازدواج و طلاقند و درگير رابطه‌هاي عاشقانه. يكي با يكي ازدواج مي‌كند بعد عاشق يك نفر ديگر مي‌شود. بعد دوباره طلاق و باز ازدواج. شخصيت‌هاي داستان انگار هيچ كار و زندگي خاصي ندارند و فقط درگير رابطه‌هاي‌شان هستند. بيننده هم از خودش نمي‌پرسد اين آدمي كه از صبح تا شب درگير ماجراهاي عاشقانه است شغل و كارش چيست؟ اصلا كي وقت مي‌كند به بقيه مسائل زندگي‌اش برسد؟ از طرف ديگر اين سريال‌ها درگيري‌هاي عصبي هم ايجاد مي‌كند. بيننده با يكي از شخصيت‌ها همذات‌پنداري مي‌كند و برايش حرص مي‌خورد. من گاهي در خانه مي‌شنوم كه همسايه داد مي‌زند: باز اين چنار بي‌شعور پيدايش شد. خانم‌هاي خانه‌دار با ديدن اين سريال‌ها از شرايط خودشان عصبي مي‌شوند. حتي گاهي اعضاي خانواده حرص‌هاي‌شان از همديگر را با تماشاي فيلم‌ها خالي مي‌كنند. مثلا طرف دوست دارد به دامادش فحش بدهد ولي نمي‌تواند، به بازيگر سريال فحش مي‌دهد.


وقاحت به جاي قباحت

2قطب دافعه و جاذبه مقابل هم قرار گرفته‌اند. گاهي ما در جامعه دافعه ايجاد مي‌كنيم و آنها هم از طرف مقابل جاذبه ايجاد مي‌كنند. اگر از يك جوان درباره هدف آينده‌اش‌ بپرسيد، مي‌گويد: مي‌خواهم بروم خارج. اگر اين سريال‌ها را ببينيد فكر مي‌كنيد خارج يعني بهشت. در حالي كه در خيلي از كشورهاي خارجي 99 درصد آدم‌ها اين مدلي نيستند. پايبند بودن به تعهد براي‌شان مهم است. فرقي نمي‌كند كه ازدواج رسمي باشد و در كليسا اتفاق بيفتد يا تعهد دوستانه باشد به هر حال به تعهد خود پايبند مي‌مانند ولي گاهي وقاحت جاي قباحت را مي‌گيرد و اين اتفاق خيلي بدي است در يك جامعه. كاش مردم بتوانند مطالعه كنند و تمام نکات موجود در جامعه‌ای ديگر را ببينند، نه فقط چيزهايي را كه سريال‌ها مي‌خواهند، نشان بدهند.


براي چه کساني توليد مي کنند؟

از يك جايي اين شبكه‌ها به سمت سريال‌هاي تركيه‌اي رفتند. قبل از آن سريال‌هايي كه پخش مي‌شد مثلا مكزيكي و كلمبيايي بود و اگر فرهنگسازي هم در آنها وجود داشت ممكن بود بيننده بگويد اينها دين ندارند و شبيه ما نيستند يا فرهنگ‌شان با ما خيلي فرق مي‌كند ولي تركيه به ما نزديك است.

به ما شبيه‌ هستند و حتي مسائل ديني هم براي‌شان مطرح است. در اين فيلم‌ها حتي زن‌هايي را مي‌بينيم كه وقتي از خانه بيرون مي‌روند چيزي شبيه روسري و شال سر مي‌كنند. يعني اين بار صاحبان شبكه‌ها دقيقا به هدف زده‌اند. الگويي ارائه مي‌دهند كه هم مدرن است و هم در عين حال از سنت دور نيست.
براي تاثير بيشتر تيپ زن و مرد و دختر و پسر شرقي را مي‌سازند و حتي در دوبله از اصطلاحات رايج ما مثل ان شاءالله و ماشاءالله استفاده مي‌كنند تا بيننده بيشتر همذات‌پنداري كند. به هر حال تركيه از نظر سياسي هم دوست دارد ابرقدرت خاورميانه باشد، همانطور كه ما دوست داريم بهترين در منطقه باشيم.


نقش تلويزيون

در اين ميان صدا‌و‌سيما هنوز برنامه مشخصي ندارد كه مردم به تلويزيون ملي جذب شوند. خيلي از مخاطبان متوجه هستند كه چه اتفاقي با اين سريال‌ها مي‌افتد و نقاط منفي آن را مي‌دانند ولي باز هم تماشاي آن را ترك نمي‌كنند چون جايگزيني ندارند. سريال‌هاي تلويزيون روابط واقعي را نشان نمي‌دهند. بيننده با شخصيت‌هاي داستان احساس شباهت نمي‌كند. درست است كه محدوديت‌هايي وجود دارد ولي هنر اين است كه حقايق را نزديك وقايع بگويي. حتي وقتي در اين شرايط سريال خوبي ساخته مي‌شود كه مردم دوست دارند ببينند فروشي است و مخاطب بايد پول بدهد آن را بخرد، در حالي كه سريال‌هاي ماهواره‌اي عملا رايگان و در دسترس هستند.





 
بالا