گل همیشه بهار
متخصص بخش اینترنت
آنگاه كه سقفها فرود آمد
خاك ها به چشم ها و دهان ها فرو شد
تيرها بر سرها و گردن ها نشست
دست و پاها كه ميل جنبش داشت
زير هوار خاك از جنبش ايستاد
و فريادها و نالهها به هوا بر خاست
ما نبوديم كه اين همه رنج را
ببينيم و دم بر نياوريم
اما ... خدا كه بود
مگر نديد نوباوگان شيرخوار پستان مادر ميمكند؟
مگر نديد نوعروسان خويشتن دار تازه به بستر رسيدهاند؟
مگر نديد مومنان شب زنده دار به نمازش ايستادهاند؟
مگر نديد كه تنهاي بيمار تبدار در انتظار
عافيتاند؟
مگر نديد؟ مگر نديد؟ مگر نديد؟
مگر نمي دانست كه هزاران كودك مجروح را
مادري نخواهد ماند كه مرهم جراحتشان باشد؟
مگر نميدانست پدران و مادران جان بدر برده فرزند
كشته را
اميدي براي زنده ماندن نخواهد ماند؟
مگر نميدانست به سفر رفتگان را
خويشاوندي نخواهد ماند كه بر شانه او اشكي
فشانند؟
مگر نميدانست؟ مگر نميدانست؟
بازهم ميگويي خداي من مهربان است؟
تو را به همان مهربان خداي خودت سوگند
مهرباني را برايم تفسير كن ...
" علي اصفهاني "