• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

اثرات یاد خدا در زندگی انسان

taranom

کاربر ويژه
یاد خدا به عنوان روح و هدف عبادت

ذکر خدا و یاد خدا که هدف عبادت است، دل را جلا می‏دهد و صفا می‏بخشد و آنرا آماده تجلیات الهی قرار می‏دهد. امام علی علیه السلام درباره یاد حق که روح عبادت‏ است چنین می‏فرماید: « ان الله سبحانه تعالی جعل الذکر جلاء للقلوب، تسمع به بعد الوقره و تبصر به‏ بعد العشوه و تنقاد به بعد المعانده و ما برح لله _عزت آلاوه _ فی البرهه بعد البرهه و فی ازمان الفترات عباد ناجاهم فی فکرهم وکلمهم فی ذات عقولهم‏»(خطبه 222): خداوند یاد خود را صیقل دلها قرار داده است، دلها بدین وسیله از پس‏ کری، شنوا و از پس نابینائی، بینا و از پس سرکشی و عناد، رام‏ می‏گردند، همواره چنین بوده و هست که خداوند متعال در هر برهه‏ئی از زمان‏ و در زمانهائی که پیامبری در میان مردم نبوده است بندگانی داشته و دارد که در سر ضمیر آنها با آنها راز می‏گوید و از راه عقلهایشان با آنان تکلم‏ می‏کند. در این کلمات خاصیت عجیب و تاثیر شگرف یاد حق در دلها بیان شده‏ است تا جائی که دل قابل الهامگیری و مکالمه با خدا می‏گردد.

در همين خطبه حالات و مقامات و كرامتهائی كه برای اهل معنی در پرتو عبادت رخ می‏دهد توضيح داده شده است، از آن جمله می‏فرمايد: تنزلت علي«قد حفت بهم الملائكه و هم السكينه و فتحت لهم ابواب‏ السماء و اعدت لهم مقاعد الكرامات فی مقعد اطلع الله عليهم فیه فرضی سعيهم‏ و حمد مقامهم يتنسمون بدعائه روح التجاوز... »فرشتگان آنان را در ميان گرفته‏اند، آرامش برايشان فرود آمده است، درهای ملكوت بر روی آنان گشوده شده است، جايگاه الطاف بی‏پايان الهی‏ برای‏شان آماده گشته است، خداوند متعال مقام و درجه آنان را كه بوسيله‏ بندگی به دست آورده‏اند ديده و عملشان را پسنديده و مقامشان را ستوده‏ است، آنگاه كه خداوند را می‏خوانند بوی مغفرت و گذشت الهی را استشمام‏ و پس رفتن پرده‏های تاريك گناه را احساس می‏كنند. یاد خدا مایه حیات قلب است، مایه‏ روشنائی دل است، مایه آرامش روح است، موجب صفا و رقت و خشوع و بهجت ضمیر آدمی است، باعث بیداری و آگاهی و هوشیاری انسان است.

یاد خدا باعث خودیابی

در عبادت و یاد خداست که انسان، خود را پیدا می کند، خود را واقعاً باز می یابد. بنابر این یکی از شرایط باز یافتن خود، شناختن و باز یافتن علت و خالق و موجد خود است. یعنی محال است که‏ انسان بتواند خود را جدا از علت و آفریننده خود به درستی درک کند و بشناسد. علت واقعی هر موجود مقدم بر وجود او است از خودش به خودش‏ نزدیکتر است.« و نحن اقرب الیه من حبل الورید و ما از رشته رگ ها به او نزدیک تریم. سوره ‏ق آیه 16 و اعلموا ان الله یحول بین‏ المرء و قلبه» و بدانید که خدا میان انسان و دل او حایل می گردد.سوره انفال آیه. 24 نکته بسیار جالبی که از تعبیرات قرآن کریم استفاده می‏شود اینست که‏ انسان آنگاه خود را دارد و از دست نداده که خدا را داشته باشد. آنگاه‏ خود را به یاد دارد و فراموش نکرده که از خدا غافل نباشد و خدا را فراموش نکند. خدا را فراموش کردن ملازم است با خود فراموشی. " « و لا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم » و مانند کسانی نباشید که خدارا فراموش کردند پس خدا هم خودشان را از یادشان برد سوره حشر آیه 19. از اینجا معلوم می‏شود که چرا یاد خدا مایه حیات قلب است، مایه‏ روشنائی دل است، مایه آرامش روح است، موجب صفا و رقت و خشوع و بهجت ضمیر آدمی است، باعث بیداری و آگاهی و هوشیاری انسان است.

یاد خدا سبب قوت قلب

« يا ايها الذين آمنوا اذا لقيتم فئه فاثبتوا و اذكروا الله كثيرا لعلكم‏ تفلحون، سوره انفال ایه 45 ». ای اهل ايمان! آنگاه كه با دشمن در ميدان جنگ روبرو می‏شويد، پابرجا و محكم بمانيد.« و اذكروا الله كثيرا »در همان حال خدا را زياد ياد كنيد، اول دستور ثبات است شپس می فرماید: ياد خدا را فراموش نكنيد. یاد خدا سبب قوت قلب انسان است. مخصوصا وقتی که انسان در شرایط سختی قرار می‏گیرد، یاد کردن خدا که انسان از قدرت الهی استمداد کند، روحیه انسان را قوی می‏کند. « یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوه » سوره بقره، آيه 153 نماز ذکر خداست. قرآن می‏گوید از نماز مدد و نیرو بگیرید. اسلام که نمی‏گوید یا برو پاسبانی کن یا ذکر خدا بگو، یا برو خلبان باش یا ذکر خدا بگو، یا برو کشتیبان باش یا ذکر خدا بگو. اسلام می‏گوید هر کاری که می‏کنی ذکر خدا بگو، آنوقت کارت را بهتر انجام می‏دهی و روحیه‏ات قویتر می‏شود. چرا اینطور می‏گویی که آیا یک‏ پاسبان خانه‏ها را پاسبانی دهدبهتر است یا بنشیند در خلوت و تسبیح هزار دانه دستش بگیرد و ذکر خدا بگوید؟ مثل اینکه قرآن گفته ذکر خدا فقط به‏ این است که انسان در چله بنشیند، درها را به روی خود ببندد، تسبیح هزار دانه هم‏ دستش باشد و ذکر بگوید. قرآن به مجاهدین می گوید: « یا ایها الذین‏ آمنوا اذا لقیتم فئه فاثبتوا و اذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون »ای اهل‏ ایمان! آنگاه که با دشمن روبرو می‏شوید و مرگ دندانهای خود را به شما نشان می‏دهد، پابرجا باشید و یاد خدا بکنید. نگفت: " پابرجا باشید، اینجا دیگر جای یاد خدا نیست "، نگفت: " بروید در خانه‏ها بنشینید و یاد خدا بکنید "، گفت: پابرجا باشید و یاد خدا بکنید. در میدان جنگ‏ اگر یاد خدا بکنید بیشتر پابرجا می‏شوید، و در این صورت است که فلاح و رستگاری نصیب شما می‏شود.

یاد خدا باعث بینائی و روشنایی

خداوند در سوره اعراف می فرماید: «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسهُمْ طئفٌ مِّنَ الشيْطنِ تَذَكرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُون َاعراف، 201»« وَ إِخْوَنُهُمْ يَمُدُّونهُمْ فى الْغَىِّ ثُمَّ لا يُقْصِرُونَ،اعراف، 202»: پرهيزكاران هنگامى كه گرفتار وسوسه هاى شيطان شوند به ياد خدا و پاداش و كيفر او مى افتند ودر پرتو ياد او راه حق را مى بينند و بينا مى گردند.ولى ناپرهيزكاران برادرانشان يعنى شياطين آنان را پيوسته در گمراهى پيش مى برند و باز نمى ايستند!. در روايات كرارا به اثر عميق ذكر خدا در كنار زدن وسوسه هاى شيطان اشاره شده است. حتى افراد بسيار با ايمان و دانشمند و با شخصيت هميشه احساس خطر در مقابل وسوسه هاى شيطانى مى كردند، و از طريق مراقبت كه در علم اخلاق بحث مشروحى دارد با آن مى جنگيدند. اصولا وسوسه هاى نفس و شيطان همانند ميكربهاى بيمارى زا است، كه در همه وجود دارند، ولى به دنبال بنيه هاى ضعيف و جسمهاى ناتوان مى گردند، تا در آنجا نفوذ كنند اما آنها كه جسمى سالم و نيرومند و قوى دارند، اين ميكربها را از خود دفع مى كنند. جمله اذا هم مبصرون به هنگام ياد خدا چشمشان بينا مى شود و حق را مى بينند اشاره به اين حقيقت است كه وسوسه هاى شيطانى پرده بر ديد باطنى انسان مى افكند، آنچنان كه راه را از چاه و دوست را از دشمن و نيك را از بد نمى شناسد، ولى ياد خدا به انسان بينائى و روشنائى مى بخشد، و قدرت شناخت واقعيتها به او مى دهد، شناختى كه نتيجه اش نجات از چنگال وسوسه ها است.

پرهيزكاران در پرتو ذكر خدا از چنگال وسوسه هاى شيطانى رهائى مى يابند، و اين در حالى است كه گناهكاران آلوده، كه برادران شيطانند در دام او گرفتارند، قرآن در آيه بعد در اين باره چنين مى گويد: برادرانشان - يعنى شياطين - پيوسته آنها را در گمراهى پيش مى برند، و از گمراه ساختن آنها باز نمى ايستند، بلكه بيرحمانه حملات خود را به طور مداوم بر آنها ادامه مى دهند و اخوانهم يمدونهم فى الغى ثم لا يقصرون(سوره اعراف ایه 202) اخوان كنايه از شياطين است و ضمير هم به مشركان و گنهكاران باز مى گردد، چنانكه در( آيه 27سوره اسراء) مى خوانيم ان المبذرين كانوا اخوان الشياطين: تبذير كنندگان برادران شيطانند!. يمدونهم از ماده امداد به معنى كمك دادن و ادامه دادن و افزودن است يعنى پيوسته آنها را به اين راه مى كشانند و پيش مى روند. جمله لا يقصرون به معنى اين است كه شياطين در گمراه ساختن آنها از هيچ چيز كوتاهى نمى كنند. سپس حال جمعى از مشركان و گنهكاران دور از منطق را شرح مى دهد و مى گويد هنگامى كه آيات قرآن را براى آنها بخوانى آنرا تكذيب مى كنند و هنگامى كه آيه اى براى آنها نياورى و در نزول وحى تاخيرى افتد مى گويند پس اين آيات چه شد؟ چرا از پيش خود آنها را تنظيم نمى كنى؟ مگر همه اينها وحى آسمانى است؟ و اذا لم تاتهم باية قالوا لو لا اجتبيتها. اما به آنها بگو من تنها از آنچه به سويم وحى مى شود پيروى مى كنم، و جز آنچه خدا نازل مى كند، چيزى نمى گويم قل انما اتبع ما يوحى الى من ربى. اين قرآن و آيات نورانيش وسيله بيدارى و بينائى از طرف پروردگار است، كه به هر انسان آماده اى ديد و روشنائى و نور مى دهد هذا بصائر من ربكم. و مايه هدايت و رحمت براى افراد با ايمان و آنها كه در برابر حق تسليمند مى باشد و رحمة لهدى وقوم يؤمنون.(سوره اعراف ایه 203)

یاد خدا مایه آرامش دلها

خداوند در سوره انفال آیات 2 تا 4 می فرماید: « مؤمنان تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده شود، دلهایشان ترسان می گردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می شود، ایمانشان افزونتر می گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند. آنها که نماز را بر پا می دارند و از آنچه به آنها روزی داده ایم انفاق می کنند. آری مؤمنان حقیقی آنها هستند، برای آنان درجاتی - مهم - نزد پروردگارشان است و برای آنها آمرزش و روزی بی نقص و عیب است». یاد خدا در زندگی مؤمن جایگاه ویژه ای دارد و در پرتو آن می تواند به آرامش حقیقی دست یابد. و آرامش در پرتو یاد خدا آنگاه نصیب مؤمن می شود که زمینه قلبی و باطنی آن را فراهم کند یعنی آنچنان دلش را از ناپاکی ها و زشتی ها و کدورت های معنوی پاک کند که بتواند حضور خدا را در دل خود احساس کند. نشانه این پاکی احساس ترس به هنگام شنیدن یاد خداست.اگر انسان به آن مطلوب حقیقی برسد به سعادت حقیقی که‏ سعادت حقیقی‏اش قهرا آرامش به همان معنای فوق همه چیز است به آرامش‏ حقیقی می‏رسد.

این است که قرآن می‏فرماید: « الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله » هدایت یافتگان کسانی هستند که ایمان آوردند و قلبهایشان به ذکر خدا اطمینان پیدا می کند و بعد می‏فرماید: « الا بذکر الله تطمئن القلوب »(رعد / 28)تنها با یاد خدا قلبها اطمینان و آرامش پیدا می کند. یعنی تنها با یاد خدا دلها آرام می‏گیرد، یعنی رسیدن‏ به هیچ مطلوبی به انسان آرامش حقیقی نمی‏دهد، یک آرامش موقت می‏دهد تا وقتی که خیال می‏کند به مطلوب حقیقی رسیده است، ولی یک مدتی که فطرتش‏ او را از نزدیکبه وی کرد و او را شناخت و درست درک کرد یک نوع عدم‏ سنخیت میان خود و او درک می‏کند و حالت بیزاری در او پیدا می‏شود. تنها حقیقتی که اگر به او برسد دیگر محال است نسبت به او بیزاری پیدا کند خداوند متعال است، و این، زمانی است که قلب انسان به " حقیقت‏ "، به " او "، به " توحید " رسیده باشد. اینکه صاحبان ایمان، از بهترین آرامش و آسایش روانی برخوردارند از آن جهت است که جهان را حکیم و علیم و هدفدار می‏دانند نه بی‏هدف.

خداوند به عنوان يك قاعده كلى و اصل جاويدان و فراگير مى فرماید آگاه باشيد با ياد خدا دلها آرامش مى گيرد( الا بذكر الله تطمئن القلوب). و در آخرين آيه با ذكر سرنوشت و پايان كار افراد با ايمان مضمون آيات قبل را چنين تكميل مى كند: آنهائى كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند بهترين زندگى براى آنهاست و سرانجام كارشان بهترين سرانجامها خواهد بود « الذين آمنوا و عملوا الصالحات طوبى لهم و حسن ماب، رعد 29 ».بسيارى از مفسران بزرگ كلمه طوبى را مؤنث اطيب دانسته اند كه مفهومش بهتر و پاكيزه تر يا بهترين و پاكيزه ترين است، و با توجه به اينكه متعلق آن محذوف است مفهوم اين كلمه از هر نظر وسيع و نامحدود خواهد بود، نتيجه ايكه با ذكر جمله طوبى لهم همه نيكيها و پاكيها براى آنان پيش بينى شده است، از همه چيز بهترينش: بهترين زندگى، بهترين نعمتها، بهترين آرامش، بهترين دوستان، و بهترين الطاف خاص پروردگار، همه اينها در گرو ايمان و عمل صالح است، و پاداشى است براى آنها كه از نظر عقيده، محكم و از نظر عمل، پاك و فعال و درستكار و خدمتگذارند.

یاد خدا بهترین پشتوانه صبر و استقامت

خداوند در سوره حجرات می فرماید:«فَاصبرْ عَلى مَا يَقُولُونَ وَ سبِّحْ بحَمْدِ رَبِّك قَبْلَ طلُوع الشمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ(ق، 39) وَ مِنَ الَّيْلِ فَسبِّحْهُ وَ أَدْبار السجُودِ(ق،40): در برابر آنچه آنها مى گويند شكيبا باش، و تسبيح و حمد پروردگارت را قبل از طلوع آفتاب و پيش از غروب بجا آور. و در بخشى از شب او را تسبيح كن، و بعد از سجده ها!. از آنجا كه صبر و استقامت نياز به پشتوانه اى دارد، و بهترين پشتوانه ياد خدا و ارتباط با مبدأ علم و قدرت جهان آفرين است در دنبال اين دستور مى افزايد: و تسبيح و حمد پروردگارت را قبل از طلوع آفتاب و پيش از غروب آن بجا آور. همچنين در قسمتى از شب او را تسبيح كن و بعد از سجده ها( و من الليل فسبحه و ادبار السجود). اين ياد مداوم و تسبيح مستمر همچون قطره هاى حياتبخش باران بر سرزمين قلب و جان تو مى ريزد، و آن را سيراب مى كند، دائما به تو نشاط و حيات مى بخشد و به استقامت در مقابل مخالفان لجوج دعوت مى كند.

tamishe.ir
 
بالا