اثر دوپلر:
همچنانکه که
می دانیم نور مرئی از نوسان ها یا موج هایی در میدان الکترومغناطیسی تشکیل می شود
. بسامد (تعداد موج در ثانیه) نور بسیار زیاد است :از چهارتا هفت صد میلیون ملیون
در ثانیه . بسامد های مختلف به دیده ما بصورت رنگ های مختلف ظاهر می شوند . پایین ترین
بسامد در انتهای سرخ طیف نوری و بالا ترین بسامد در انتهای آبی آن پدیدار می گردد
. حالا تصور کنید منبع نوری مثلا یک ستاره در فاصله ثابتی از ما قرار دارد و نوری با بسامد ثابت بسوی ما گسیل می کند.
بدیهی است بسامد امواج دریافتی با بسامد
امواج ارسالی برابر است (میدان گرانشی کهکشان به اندازه کافی بزرگ نیست و تاثیر
چندانی ندارد ) حالا فرض کنید منبع نور به
سوی ما شروع به حرکت کند وقتی که دومین تاج را گسیل می کند خود در فاصله کمتری از
ما قرار دارد بنا براین مدت زمانی که طول می کشد تا تاج موج به ما برسد کمتر از
وقتی است که ستاره ساکن بود. در نتیجه زمان بین دریافت دو تاج موج به وسیله ما
کوتاهتر است و بنا براین تعداد موج هایی که در هر ثانیه (بسامد) دریافت می کنیم از
وقتی که ستاره ثابت بود بیشتر است . به همین ترتیب اگر منبع نور از ما دور شود بسامد امواج
دریافتی کمتر خواهد بود . بنابراین با توجه به پدیده فوق متوجه می شویم که طیف
نوری ستارگانی که از ما دور می شوند به سوی انتهای سرخ طیف جا به جا می شود (انتقال
یافته به سرخ) و ستارگانی که به ما نزدیک می شوند
طیف نوریاشان به سوی انتهای آبی
جابه جا می شود.
در تجربه
روزمره نیز به این ارتباط میان بسامد و سرعت که اثر دوپلر نامیده می شود بسیار بر
می خوریم . به صدای ماشینی که از خیابان می گذرد گوش کنید : وقتی به ما نزذیک می
شود صدای موتور (بخاطر زیاد شدن بسامد امواج صوت ) با دانگ بیشتری شنیده می شود و چون از ما دور می گردد دانگ صدا کاهش می یابد
. رفتار نور و امواج رادیوئی نیز به همین سان است . در واقع پلیس با استفاده از
اثر دوپلر و تعیین بسامد امواج رادیوئی بازتابیده از اتومبیل ها سرعت آن ها را
مشخص می کنند .
به نقل از کتاب تاریخچه زمان اثر استیون
هاوکینگ
همچنانکه که
می دانیم نور مرئی از نوسان ها یا موج هایی در میدان الکترومغناطیسی تشکیل می شود
. بسامد (تعداد موج در ثانیه) نور بسیار زیاد است :از چهارتا هفت صد میلیون ملیون
در ثانیه . بسامد های مختلف به دیده ما بصورت رنگ های مختلف ظاهر می شوند . پایین ترین
بسامد در انتهای سرخ طیف نوری و بالا ترین بسامد در انتهای آبی آن پدیدار می گردد
. حالا تصور کنید منبع نوری مثلا یک ستاره در فاصله ثابتی از ما قرار دارد و نوری با بسامد ثابت بسوی ما گسیل می کند.
بدیهی است بسامد امواج دریافتی با بسامد
امواج ارسالی برابر است (میدان گرانشی کهکشان به اندازه کافی بزرگ نیست و تاثیر
چندانی ندارد ) حالا فرض کنید منبع نور به
سوی ما شروع به حرکت کند وقتی که دومین تاج را گسیل می کند خود در فاصله کمتری از
ما قرار دارد بنا براین مدت زمانی که طول می کشد تا تاج موج به ما برسد کمتر از
وقتی است که ستاره ساکن بود. در نتیجه زمان بین دریافت دو تاج موج به وسیله ما
کوتاهتر است و بنا براین تعداد موج هایی که در هر ثانیه (بسامد) دریافت می کنیم از
وقتی که ستاره ثابت بود بیشتر است . به همین ترتیب اگر منبع نور از ما دور شود بسامد امواج
دریافتی کمتر خواهد بود . بنابراین با توجه به پدیده فوق متوجه می شویم که طیف
نوری ستارگانی که از ما دور می شوند به سوی انتهای سرخ طیف جا به جا می شود (انتقال
یافته به سرخ) و ستارگانی که به ما نزدیک می شوند
طیف نوریاشان به سوی انتهای آبی
جابه جا می شود.
در تجربه
روزمره نیز به این ارتباط میان بسامد و سرعت که اثر دوپلر نامیده می شود بسیار بر
می خوریم . به صدای ماشینی که از خیابان می گذرد گوش کنید : وقتی به ما نزذیک می
شود صدای موتور (بخاطر زیاد شدن بسامد امواج صوت ) با دانگ بیشتری شنیده می شود و چون از ما دور می گردد دانگ صدا کاهش می یابد
. رفتار نور و امواج رادیوئی نیز به همین سان است . در واقع پلیس با استفاده از
اثر دوپلر و تعیین بسامد امواج رادیوئی بازتابیده از اتومبیل ها سرعت آن ها را
مشخص می کنند .
به نقل از کتاب تاریخچه زمان اثر استیون
هاوکینگ