• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

ادبیات فولکلوریک در ایران

چاووش

متخصص بخش ادبیات
دبیات عامه ‌ایران (فولکلور)
«Folklore»، كلمه‌ای انگلیسی و مركب از دو جزء است: lore به معنی مردم، گروه، توده؛ و Folk به معنی دانش و فرهنگ می‌باشد که در فارسی آن را به «فرهنگ توده»، «فرهنگ عامه» و «دانش عوام» ترجمه كرده‌اند. در اصطلاح به مجموعه افسانه‌ها، داستان‌ها، ضرب المثل‌ها و سایر بخش‌های ادبیات عامه گفته می‌شود.

به‌این ترتیب دانش عوام ( فولکلور) رشته‌ای از ادبیات است که به دلیل بسط و گسترش فوق العاده‌ی خود شاخه‌ی جداگانه‌ای به شمار می‌آید. فولکلور ایران نخست توجه خاورشناسان و دانشمندان اروپایی را به خود جلب کرد و برخی از آنان در جنبه‌های گوناگون فرهنگ و زبان و ادبیات مردم ایران به تخقیق و مطالعه پرداختند. کنت دوگوبینو (Conte de Gobineau) فرانسوی و الکساندر خودسکو (A. Chodzko) نخستین کسانی بودند که تعزیه‌نامه‌های ایرانی را گردآوری و ترجمه و چاپ کرده و به عنوان "ادبیات دراماتیک ایران" به اروپا معرفی کردند.

درباره قصه‌ها و داستان‌های ایرانی، ادوارد مونتاین (Edward Montine) کتابی به نام "داستان های ایرانی " دارد که در سال ١٨٩٠ در پاریس منتشر شد و درباره فولکلور ایران است. همچنین آ. کریستن سن (A. Christensen) دانشمند دانمارکی در سال ١٩١٨ مجموعه‌ی "قصه‌های عامیانه‌ی ایرانی" را در کوبنهاون چاپ کرده است.

لوریمر (Lorimer) ایران‌شناس انگلیسی نیز قصه‌های عامیانه‌ی کرمانی و بختیاری را به انگلیسی ترجمه و در سال ١٩١٩ در لندن منتشر کرد، ولی متاسفانه متن فارسی آن‌ها را به دست نداده است. هانری ماسه (H. Masse) خاورشناس و تاریخ‌دان مشهور فرانسوی نیز چندین کتاب درباره‌ی ایران و ایرانیان تالیف کرده است.

وی در کتاب "قصه‌های عامیانه‌ی ایرانی" که در سال ١٩٢۵ در پاریس چاپ کرد، قصه‌ها و مثل هایی از فارسی به فرانسه ترجمه و متن خراسانی دو قصه را هم ضمیمه کرده است.

همین دانشمند بعدها در کتاب دیگر خود به نام "آداب و عقاید ایرانیان" تقریبا تمام "نیرنگستان" و "اوسانه"ی صادق هدایت و چهارده افسانه‌ی کوهی کرمانی را با اسناد و شواهد دیگری در دو جلد در سال ١٩۳٨ به چاپ رسانیده است. این کتاب جامع ترین و مستندترین کتابی است که به زبان خارجی درباره‌ی فولکلور ایران نوشته شده است.

در روسیه، پیشوای این کار ژوکوفسکی خاور شناس مشهور بود که در سال ١٩٠١ کتابی به نام "نمونه‌های آثار ملی ایران" نوشت و در آن مقدار زیادی از تصنیف های ایرانی را که در اواخر سده‌ی سیزدهم هجری رایج و زبانزد مردم بود، گرد‌آوری نمود و نمونه هایی نیز از ترانه‌های ملی ایران به دست داد.

یکی دیگر از ایران شناسان روس به نام گالونوف به ترتیب در سال‌های ١٩٢۷، ١٩٢٨ و ١٩٢٩ سه رساله درباره‌ی زورحانه، پهلوان کچل و خیمه شب بازی، در لنینگراد منتشر کرد.

روماسکویچ که در سال‌های ١٩١٦ تا ١٩٢٩ مجموعه‌ای از "دو بیتی های ملی فارسی" را در پتروگراد چاپ کرده بود، در سال ١٩۳٤ "قصه‌های ملی فارسی" را تالیف نمود و سپس در سال ١٩۵٦ مجموعه‌ی "قصه‌های فارسی" ترجمه‌ی یانو روزنفلد منتشر شد.

در سال ١٩۵٨ شعبه‌ی خاورشناسی آکادمی علوم شوروی ۷۵ افسانه از افسانه‌های ایرانی را در ترجمه‌های علی یف، برتلس و عثمانف در مسکو منتشر کرد. در سال ١٩٦۷ نیز جالیاشویلی و فاراس کتابی به نام "قصه‌های اصفهان" که از منابع گوناگون گردآوری کرده بودند، با مقدمه‌ای به قلم بورشچوسکی در مسکو انتشار دادند.

اما گردآوری و ضبط دانش و ادبیات مردم در خود ایران سابقه طولانی ندارد و کار تازه‌ای است و به جز چند کتاب امثال و حکم و برخی خرافات و اوهام که در تاریخ های خصوصی و قصص ایرانی آمده است تا روزگاران نزدیک گذشته کسی به فکر گردآوری و تدوین آن‌ها نبود.

پس از مشروطیت، علی اکبر دهخدا به جمع آوری مثل ها و حکمت‌های عامیانه پرداخت و برخی از امثال و حکم فارسی را ( البته نه به صورتی که زبانزد عامه است، بلکه به نحوی که در کتاب ها ضیط شده) در "امثال و حکم" و "لغت نامه" گرد آورد.

او در مقالات "چرند و پرند" و جمال‌زاده در داستان های "یکی بود یکی نبود" و تالیفات دیگرش مقدار زیادی از لغات و مصطلحات عامه را که نویسندگان تا آن روز از به کار بردن آن‌ها امتناع می کردند و بیم آن بود که به مرور زمان از خاطرها فراموش شود، به کار بردند و راه به کارگیری آن‌ها را برای نویسندگان دیگر باز نمودند.

از نخستین کسانی که در ایران به‌این گنجینه‌ی نفیس ادبیات فارسی پی بردند احمد کسروی بود. وی در ماموریت های بسیار خود به عنوان قاضی دادگستری به هر شهر و شهرستانی که می رفت در لهجه‌های گوناگون و تاریخ و جغرافیا و نام ده‌ها و آبادی ها و آداب و سنن مردم به مطالعه و تحقیق می پرداخت.

وی اشعار و آثار ادبی زبان طبری را نیز که از وسیع ترین لهجه‌های ولایتی در مازندران است گردآوری و یادداشت نموده است. صادق هدایت نیز که در این رشته زحمت بسیار کشیده است در حقیقت پایه گذار اصلی این کار است و راه درست تحقیق و شیوه‌ی گردآوری فولکلور را نشان داده است و خود از روی قاعده و اصول دقیق علمی به‌این کار پرداخت.

وی در سال ١۳١٠ش "اوسانه" را که دارای شعرها و ترانه‌ها و چیستان‌ها و بازی های ملی بود، انتشارداد و در سال ١۳١٢ش نیز "نیرنگستان" را که مجموعه‌ای از آداب و تشریفات جشن و عروسی و زناشویی و عزا و ناخوشی ها و برآمدن حاجت‌ها و خواب و مرگ و تفال و ساعات سعد و نحس و خواص گیاه‌ها و دانه‌ها و خزندگان و پرندگان و دام و دد و غیره بود، با دیباچه‌ای چاپ کرد. در سال ١۳١٦ش فروغی از دانشمندان و رجال سیاسی ایران موفق شد نظر فرهنگستان ایران را به تشکیل موزه‌ی "مردم شناسی" جلب کند.

پس از شهریور ١۳٢٠ش و تبعید رضا شاه با رواج اندیشه‌های مترقیانه در ادبیات و ادب شناسی ایران، میل به مطالعه و گردآوری آثار شفاهی ملی افزایش یافت. مجله‌ی سخن به سردبیری دکتر پرویز ناتل خانلری در شماره‌های سوم تا ششم دوره‌ی دوم انتشار خود ( اسفند ١۳٢۳ تا خرداد ١۳٢٤ش) مقالات مسلسل هدایت را که نویسنده در آن‌ها پژوهندگان ادبیات عوام را به شیوه‌ی گردآوری، مطالعه، ثبت و طبقه بندی ترانه ها، متل ها، تمثیل ها، قصه‌ها و افسانه‌های ملی راهنمایی کرده بود، درج و از همه‌ی دوستان ادبیات، آموزگاران و دانش آموزان درخواست کرد تا مطالبی را که گردآوری کرده‌اند به دفتر مجله بفرستند.

این درخواست با استقبال مردم رو به رو گردید و مجله موفق شد که مقداری از ترانه‌ها و افسانه‌ها و دو بیتی ها و متل ها را که از خراسان و گیلان و فارس و سایر استان های ایران رسیده بود، منتشر نماید. سپس کسانی نیز به ترجمه‌ی قصه‌ها و افسانه‌های ملل دیگر پرداختند که برای مقایسه با قصه‌ها و افسانه‌های ایرانی سودمند بودند. بعدها نیز سازمان هنرهای زیبای کشور اداره‌ای به نام "فرهنگ عامه" بنیاد نهاد و بررسی جامعه‌ی ایران را از نظر مردم شناسی و توده شناسی (فولکلور) به آن اداره واگذار نمود.

ضرب‌المثل‌های فارسی
امثال و حکم فارسی نیز مانند دیگر بخش‌های فولکلور ایران از مدت‌ها پیش توجه دانشمندان غرب را به خود جلب کرده است: در سال ١٢٠۳ش (١٨٢٤م) به کوشش نشر ویلسون "مجموعه‌ی امثال و حکم زبان فارسی و هندی" در کلکته منتشر شد.

این کتاب تالیف توماس روبک (T. Roebuck) و دکتر گونتر (Gonter) اعضای "انجمن آسیایی" بود که پس از مرگ آنان به چاپ رسید. ویلسون از منابع فارسی این کتاب تنها مجموعه‌ی هندی "شاهد صادق" را نام می‌برد و که به احتمال زیاد پایه‌ی کار مولفان بر همین کتاب بوده است، زیرا همه‌ی امثال بخش نخست و بیش از نیمی از بخش دوم کتاب از این مجموعه نقل و اقتباس شده است.

در سال ١٢٩٢ش (١٩١۳م) "مجموعه‌ی ضرب المثل‌های فارسی" به زبان روسی در مسکو منتشر شد. این مجموعه را ایران شناس معروف م. ع. غفارف گرد آورده و مقدمه و ترجمه و تعلیقات آن را و. آ. گاردلوفسکی تهیه کرده بود.

در این رساله‌ی مختصر، پانصد مثل ایرانی گرد آمده و مهم ترین قسمت آن همان مقدمه‌ی کتاب به قلم گاردلوفسکی است.آکادمی علوم شوروی نیز کتابی به نام "امثال و حکم فارسی" انتشار داده است گه مولفان آن تنها ضرب المثل هایی را که زبانزد مردم ایران است به صورت اصلی خود با ترجمه و تفسیر آن‌ها به زبان روسی ضیط کرده اند.

این مجموعه دارای ١٠٦١ مثل، ٨٤ تمثیل و ٤٩٤ کلمه‌ی اصطلاحی است. اما در ایران از عهد مشروطیت نویسندگان و دانشمندان به ادبیات عامه نزدیک تر شدند و کسانی به قکر افتادند تا امثال و حکم ایرانی را گردآوری کنند. این کار در ایران سابقه‌ی تاریخی و اصول مدونی نداشت و گردآورندگان امثال می‌بایست دانش جدیدی را به وجود می‌آوردند.

دهخدا، امثال و حکم
در سال ١۳١٠ش کتاب قطور چهار جلدی دهخدا به نام امثال و حکم در تهران منتشر شد. این مجموعه دارای نزدیک به ۵٠هزار امثال و حکم و کلمات قصار و ابیات متفرقه است. مطالب به ترتیب الفبا تنظبم یافته و ضرب المثل ها شرح و تفسیر شده است.

بخش بزرگ‌تر کتاب (٩۷ درصد آن) عبارت از ضرب‌المثل‌های مکتوب ادیبانه، کلمات قصار و اشعاری از قدمای شاعران ایران یا شاعران فارسی زبان و تنها ۳ درصد آن ضرب المثل‌های عامیانه است.

امیرقلی امینی، فرهنگ عوام
پس از دهخدا باید از آثار ارزنده‌ی فولکلوریست معروف ایران، امیر قلی امینی مدیر روزنامه‌ی اصفهان نام برد. امینی مولف دو مجموعه از مثل‌های فارسی است. نخستین مجموعه به نام "هزار و یک سخن" در سال ١٢٩٩ش در چاپخانه‌ی کاویانی برلین چاپ شد و رساله‌ی کوچکی شامل ضرب المثل ها بدون شرح و تفسیر بود.

حسن استقبال مولف را به‌این اندیشه انداخت که کار خود را دنبال کند و تمامی امثال زبان پارسی و به ویژه مثل هایی را که بیش تر در میان توده‌ی مردم اصفهان رایج است با داستان هایی که زاییده‌ی امثال و یا امثال زاییده‌ی آن داستان‌ها است، گردآوری و به صورت کتابی منتشر کند. به ‌این ترتیب در سال ١۳٢٤ش اثر مهم و اساسی او با نام " داستان های امثال" در اصفهان منتشر گردید.

احمد اخگر، امثال منظوم
در سال ١٩ / ١۳١٨ش کتابی به نام "امثال منظوم" تالیف سرهنگ احمد اجگر لاریجانی در دو جلد از چاپ بیرون آمد. در این مجموعه نزدیک به پنج هزار امثال و حکم گرد آمده است.

سلیمان حییم، امثال فارسی- انگلیسی
در سال ١۳۳٤ش مجموعه‌ای به نام امثال فارسی - انگلیسی به همت سلیمان حییم، مولف فرهنگ های فارسی - انگلیسی و انگلیسی - فارسی منتشر شد. این کتاب از دو بخش تشکیل شده است: بخش نخست امثال و تعبیرات و اصطلاحات مثلی است. بخش دوم کتاب شامل بیش از سه هزار و پانصد اصطلاح و تکیه کلام و کلمات قصار و حتا افعال مرکب است.

قصه‌ها و افسانه‌های فارسی
افسانه‌ها در ادبیات منثور و منظوم ایران جایگاه بلندی دارند. فردوسی، آفریننده‌ی حماسه‌ی ملی ایران و نظامی گنجوی و گویندگان دیگر پارسی از شاهان و شهریاران و پهلوانان و از کارهای شگرف آنان افسانه‌ها آورده اند.

نثرنویسان نیز، چه به صورت کتاب مستقل و چه در ضمن کتاب‌های پند و اخلاق، افسانه‌های فراوانی از خود به یادگار گذاشته اند. از مهمترین کسانی که در گردآوری افسانه‌های ایران تلاش کردند عبارتند از:

حسین کوهی کرمانی
از نخستین کسانی که در این رشته به کوشش برخاستند، حسین کوهی کرمانی بود. وی چهارده افسانه از افسانه‌های شیرین و دلپسند روستایی را که ده نشینان و شبانان حدود کرمان و کاشان و اصفهان شنیده و در مجموعه‌ای گردآورده بود، با عنوان "چهارده افسانه از افسانه‌های روستایی ایران" در اسفندماه سال ١۳١٤ش در تهران چاپ کرد.

این کتاب با این که آن را سانسور کرده و به لطف و زیبایی آن صدمه زده بودند، سر و صدای زیادی براه انداخت و در خارج از کشور پروفسور کریستن سن آن را به زبان آلمانی و پروفسور هانری ماسه به فرانسه ترجمه کردند.

مولف پس از بیست سال، آن قصه‌ها و افسانه‌ها را همان گونه که گردآوری شده بود، بی تغییر و تحریف، با یک قصه‌ی اضافی و با تصاویری از نقاشی های زیبا به مناسبت هر قصه، در مهر ماه سال ١۳۳۳ش، این بار با نام "پانزده افسانه‌ی روستایی" چاپ کرد.

(این افسانه‌ها عبارتند از: پسر صیاد، قصه‌ی حضرت موسا و مرد آب کش، درویش جادوگر، قصه‌ی دختر تاجر و ملا، کچل گاوچران و دختر کدخدا، سه نفر آخوند مکتب دار، قصه‌ی شاه زاده اسماعیل و عرب زنگی، نجما و دختر پادشاه، مغل دختر، کمالا و شفانون، قلعه‌ی وشا (وشاق)، قصه‌ی رمال باشی دروغی، قصه‌ی پسر تاجر، قصه‌ی تاجر و قاضی و بهلول، قصه‌ی دختر خیاط و پسر پادشاه).

صادق هدایت
صادق هدایت از مدت‌ها پیش به گردآوری آثار فرهنگ عوام برخاسته و در سال‌های ١۳١٠ش و ١۳١٢ش کتاب های "اوسانه" و "نیرنگستان" را منتشز کرده بود. وی در شماره‌ی آیان ماه سال ١۳١٨ش مجله‌ی "موسیقی" که وی سال ها از همکاران دایمی آن بود، شرح کوتاهی به عنوان "متل‌های فارسی" به چاپ رسانید و در پایان آن، دو قصه‌ی "آقا موشه" و "شنگول منگول" را به عنوان نمونه آورد.

و سپس، در شماره‌ی دوم سال دوم همان مجله، با عنوان "افسانه برای خردسالان" و در شماره‌ی ششم و هفتم سال سوم آن، با عنوان "متل‌های عامیانه" دو قصه‌ی دیگر "لچک کوچولوی قرمز" و "سنگ صبور" را چاپ کرد.

به ابتکار هدایت، مجله‌ی موسیقی، از مردم درخواست کرد افسانه هایی را که یادداشت کرده اند برای مجله بفرستند، و هدایت نسخه‌های متعددی را که از سراسر کشور می رسید، به دقت بررسی می کرد و با هم می سنجید و برای نقل در رادیو آماده می ساخت و بعضی از این افسانه‌ها را مجله با ذکر نام و شهرت تهیه کنندگان و توضیحات هدایت در شماره‌های خود به چاپ می رساند.

فضل الله صبحی
روز چهارشنبه چهارم اردیبهشت ماه سال ١۳١٩ش، ساعت شش بعد از ظهر، دستگاه پخش صدای تهران (رادیو ایران) گشایش یافت و روز جمعه ششم اردیبهشت ماه، صبحی مهتدی، نخستین قصه اش را به نام "عمو ماندگار" از رادیو ایراد کرد.

صبحی در ضمن قصه سرایی از رادیو، به‌این فکر افتاد که قصه‌های فارسی را گردآوری نماید. از این رو از طریق رادیو از همه‌ی مردم تهران و شهرستان‌ها خواهش کرد قصه هایی را که سینه به سینه به آن‌ها رسیده است، به روی کاغذ آورده و برایش بفرستند.

مردم این دعوت را اجابت کردند و در نتیجه، مقدار زیادی از افسانه‌های کهن و نو گردآوری شد و او قصه هایی را که قدیمی تر و اصیل تر تشخیص داد، انتخاب کرد و در بهمن ماه سال ١۳٢۳ش مقداری از آن افسانه‌های ملی را در تهران به چاپ رساند و دو سال بعد، در آخر سال ١۳٢۵ش، جلد دوم این مجموعه را انتشار داد.

وقتی که جلد نخست "افسانه ها" منتشر شد، رادیو لندن در برنامه‌ی فارسی خود، آن را مورد بحث قرار داد و از مسکو، کتاب خانه‌ی معروف لنین، نامه‌ی تشویق آمیزی به مولف نوشت و چند جلد از افسانه‌ها و فولکلورهای تاجیک و قصه‌های آذربایجانی و آثار نفیس دیگر را برای او فرستاد.

جلد نخست "افسانه ها" دارای ١٦ افسانه (گل خندان، نمدی، بُزی، راه و بی راه، خیر و شر، مرغ سعادت، سعد و سعید، گل زرد، نخدو، جستیک نخودی، نخودی و دیو، گوسفندی، رمال باشی، خاله قورباغه، خاله گردن دراز، سکینه آوردی) و جلد دوم آن شامل ١۷ افسانه است (نمکی، ملی، نمکک، ملک خسرو، ماه پیشانی، کره دریایی، گاو پیشانی سفید، نارنج و ترنج، نارنج، شاه و وزیر، چل گیس، چل گره مو، کچلک، بوعلی، قاطر و آفتابه، سنگ صبور، مرد سه زنه).

سپس صبحی دو دفتر دیگر از کهنه ترین و اصیل ترین افسانه‌های نغز فارسی را با روایات مختلف فراهم آورد و جلد نخست آن را در مهر ماه سال ١۳٢٨ش و جلد دوم را با مقدمه‌ای از یان ریپکا خاور شناس چک، در سال ١۳۳١ش چاپ کرد.

جلد نخست "افسانه‌های کهن" ٢٠ افسانه (یکی بود یکی نبود، دویدم و دویدم، یز زنگوله پا، گرگ و هفت بزغاله، بلبل سرگشته، خاله سوسکه، کک به تنور، خروسک پریشان، کلاغ لج باز، غوزه، گنجشک، دم دوز، پیره زن، کدو قلقله زن، کدو، شیر شکر، روباه و لک لک، شیخ روباه، زور، گنجشک دنبک زن) و جلد دوم آن ١٨ افسانه داشت (بدین قرار: روباه پیر، پوپک، روباه سیاه پوش، شغال، روباه و خروس، سگ پیشنماز، کلاغ و روباه، لج باز، عروس و مادرشوهر، پیله ور، شاه زاده و مار، ملک ابراهیم، شغال بی دم، پیره زن و شغال، دیوانگان، عروس و مادر شوهر خل، دختر قاضی، گرگ خون خوار و روباه، افسون کار).

در نوروز سال ١۳۳٠ش نیز "افسانه‌ی دژ هوش ربا"، و در نوروز سال ١۳۳١ش "داستان های دیوان بلخ" با مقدمه‌ای از عباس اقبال و در اردیبهشت سال ١۳۳۳ش "افسانه‌های بوعلی سینا" انتشار یافت (با افسانه های: سرگذشت بوعلی، بوعلی و بیمار، حکایت عاشق، مالیخولیایی، گربه‌ی بیمار، بوعلی سینا، بوعلی، بوعلی و استاد، خواجه بوعلی، ای وای، دفتر جهان نما، استاد بوعلی).

کتاب "افسانه‌ی دژ هوش ربا" که از داستان های باستانی ایران بود، مورد توجه واقع شد. اتحادیه‌ی کتاب خانه‌های امریکا آن را جزو کتاب های با ارزشی که در کشورهای مختلف جهان برای کودکان نوشته شده است انتخاب کرد و در شهر بالتیمور و سپس در واشنگتن به معرض نمایش گذاشت.

صبحی این افسانه را در میان قصه هایی که از گوشه و کنار کشور برایش فرستاده بودند یافت و با مطالعه‌ی آن دریافت که‌این داستان همان است که آن را جلال الدین محمد بلخی در دفتر ششم مثنوی آورده ولی به پایان نرسانده است.

امیر قلی امینی
تازه‌ترین تالیف مهمی که در این رشته می‌شناسیم، کتابی است که امیر قلی امینی مدیر روزنامه‌ی "اصفهان" در سال ١۳۳٩ش چاپ کرده و سی افسانه از افسانه‌های محلی اصفهان را در آن گرد آورده است.

امینی ابتدا به گردآوری امثال و داستان های امثال پرداخت و چون کارهایش مورد تشویق و استقبال واقع شد، از همان هنگام به فکر گردآوری قصه‌ها و افسانه‌های محلی افتاد. کتاب "سی افسانه" به گفته‌ی مولف، مجموعه‌ی کوچک و مختصری از افسانه‌های زیادی است که وی به زبان محلی اصفهان و بختیاری گردآوری کرده است.
 
بالا