• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

استان زنجان...سرزمین شگفتی ها

Nicol

متخصص بخش گردشگری
موقعیت جغرافیایی غار کتله خور


غار عظیم و زیبای کتله خور در 165 کیلومتری جنوب باختری استان زنجان قرار گرفته که از طریق جاده آسفالته زنجان-سلطانیه خدابنده-گرماب و از طریق جاده زنجان-بیجار-گرماب و همچنین از طریق جاده همدان-کبودر آهنگ نیز قابل دسترسی است که این غار از شهر گرماب حدود 7 کیلومتر فاصله دارد.


وجه تسمیه غار
کتله خور بر اساس برسیهای انجام گرفته معانی مختلفی مثل :تپه خورشید-روستای بدون خورشید و غیره که مناسبترین معنی بدستامده یک کاربرد ترکی بوده که کتله به معنی پستی و بلندی و ناهمواری های داخل غار و خور به معنی راحتی و آسانی است که به صورت.کلی به معنی پستی و بلندیهای راحت و دنج می باشد.طبق نظریه های علمی و نقشه های زمین شناسی غار کتله خور در دل کوه ساقیزلو در آهکهای الیگومیوسن مربوط به دوران سوم زمین شناسی بوجود آمده و تقریبا حدود 30 میلیون سال می تواند قدمت داشته باشد.
سال پیدایش این غار برای اولین بار توسط انسان معلوم نمی باشد ولی مردمان این گرماب از سال پیدایش در این غار رفت و امد داشته و گفته های افراد مسن گرماب و روستاهای اطراف که به گفته آنان پدران و بزرگان آنان نیز از رفت و امد مردم منطقه در این غار تعریف می کردند این موضوع را اثبات رسانده است و همچنین داستانهایی از خود ساخته و پرداخته بودند و چندین با ر اتفاق افتاده بود که از اهالی در این غار رفته و هنگام برگشت نتوانسته بودند راه را پیدا کنند و بعد چند روز توسط اهالی گرماب پیدا شده بودند.
دهانه ورودی غار کتله خور به صورت طاق مثلثی شکل به قطر 70 سانتیمتر بود که تنها راه دسترسی به داخل غار بوده و هست و سیلاب یا رودخانه کوچکی که از جلوی ورودی غار رد می شده باعث شده بود که دهانه این غار کمی بالاتر و در دامنه کوه قرار بگیرد. که بعدا این سیلاب از قسمتهای بالاتر منحرف گردید.
این دهانه تا سال 1372 به صورت طبیعی بود که از این سال توسط معاونت عمرانی استانداری زنجان تعویض و باز گشایی گردید و در کاوشهای اولیه توسط ای ارگان در حدود 15 متر اولیه مسیر به سمت چپ جدا می شده که به دهلیز کنار غار مربوط می شد , گه بعدا به موازی ورودی غار نیز راهی از بیرون به این دهلیز باز شد که الان به صورت سالن انتظار استفاده می شود .
ورودی اولیه این دهلیز به منظور جلوگیری از آسیبهای احتمالی بسته شده است. این مکان را افراد محلی یورت یری می گفته اند که به زبان ترکی به معنی محل زندگی افراد یا ابا و اجدادا طلاق می شود که تعدای اسکلت انسان و تکه های سفال قدیمی در این محل پیدا شده و بر اساس بررسیهای انجام گرفته متعلق به اواخر هزاره دوم قبل از میلاد می باشد که در این مکان گم یا دفن شده اند. تشکیل غار برای اولین بار بر اثر نفوذ آب اسید دار و انحلال توده های اهک ایجاد شده که رگه های سفید رنگ کف همین آب در دیواره های طبقه اول که در بعضی قسمتها به صورت چند خط سفیدی بوده و نشان دهنده دفعات تخلیه آب به طبقات پائین می باشد و در دراحل بعدی زمین شناسی آب طبقه اول از قسمتهایی که قابل انحلال بوده و الان نیز به اصطلاح زمین شناسی که این مناطق تقریبا بالا کشیده شده آب طبقه اول از قسمتهائی که قابل انحلال بوده و الان نیز به اصطلاح زمین شناسی به صورت پر نور در کف دهلیز های طبقه اول مشاهده می شود به قسمتهای پائین تخلیه گردیده و همین آبهای کربتانه با عث انحلال اهکهای توده ای و تشکیل طبقات پائین این غار گردیده است که همین اتفاق در طبقات پائین نیز اتفاق افتاده است و هم اکنون این غار به صورت سه طبقه خشک و طبقه چهارم به بعد مسیرهائی نیز به صورت آب بوده و زمین شناسان احتمال تشکیل چهار طبقه دیگر را تا سفره آب زیر زمینی نیز داده اند که در سال 2003 میلادی حدود 30 کیلومتر از مسیرهای متعدد غار توسط زمین شناسان آلمانی و سوئیسی نقسه برداری شد و از سال 72 تاکنون تقریبا 2/5 کیلومتر آن بهصورت رفت و برگشت آماده بازدید شده است.
ورودی این غار تا سه راهی اول مسیر به حالت سینه خیز بوده و تمامی سقف و کف قسمتهایی از کف غار دستکاری کردیده که رفته رفته دستکاری داخل غار کم شده و به صورت طبیعی با نور پردازیهای انجام گرفته قابل بازدید می باشد.گفته می شود این غار از لحاظ وسعت دومین غار جهان و از لحاظ زیبائی اولین غار جهان شناخته شده است که گشت و گذار و دیدن پدیده هی داخل غار اعم از دهلیزها و گذرگاهها و وجود ستونهای عظیم و وجود استاتگیت ها (چکنده ها ) و استلاگمیته (چکیده ها) به رنگهای مختلف و تعدادی قندیلهای تو خالی و نیسانی که جزئ کمیابترین قندیلها بوده و به لحاظ منحصر به فرد بودن جلوه ویژه ای با غار می دهد. طرز تشکیل این نوع استلاگتیتها گاهی به سمتهای مختلف رشد کرده و در سقف غار بافتهای زیبائی را پدید آورده است. و در آمدن قندیلها به اشکال مختلف مثل شیر خوابیده , پنجه شیر ,پای فیل , لباس عروس , قلع شمع , سگ شکاری , دست شیطان , نخل سوخته ] مریم مقدس , دوجادوگر , سفره عقد و عروس و داماد.
گفته های زمین شناسان فوق از لحاظ پیدا نشدن انتهای غار وجود مسیرهای دیگر این مهم را ثابت می کند . همچنین فسیلهایی نیز در داخل غار پیدا شده که چند مورد آن اسکت جانوران امروزی نبوده و متعلق به دوره های قبل می باشد که تشخیص کامل آن مستلزم بررسی های لازم می باشد و چند مورد آن به طور طبیعی از بین رفته و تنها مورد کامل آن نیز متاسفانه بدلیل رفت و آمد افراد قبل از حفظ واحیای دولت که این رفت و آمد هانه اینکه به صورت نا آگاهانه بوده باعث از بین رفتن سر این جانور شده است و از فسیلهای دیگر وجود دوکفه ای ها را در این غار می توان گفت که نمونه ای از دو کفه ای ها به نام پکتن بوده که فقط متعلق به اواخر دوره سوم زمین شناسی میباشد و در بر آورد سن غار نیز بسیار کمک کرده واکنون تنها موجود داخل غار به علت نبودن تغذیه و نور کافی فقط خفاش می باشد. که درزمان غروب جهت تغذیه در ورودی غار رفت و آمد دارند. آب و هوای داخل غار در قسمتهای مختلف متفاوت می باشد.
مثلا در ورودی به دلیل چرخش هوا تا 4000 متری به صورت تقریبا خنک بوده و از 11 درجه شروع و در قسمتهای جلوتر که رطوبت حدود 90 درصد می باشد که درحال حاضر رشد ندارند.کلیه قندیلهای غار در جند نوع بوده که بخشی به صورت گل کلمی می باشد که در حال حاضر رشد ندارند.کلیه قندیلهای داخل غار حاصل رسوبات آهکی می باشد که در حال حاضر رشد ندارند. کلیه قندیلهای داخل غار حاصل رسوبات آهکی که درمرحله اول از برخورد آب اسیددار با آهک به حالت بی کربنات محلول بوده و بعد از گذشتن از لابه لای سنگها و طی کردن مسیرهای طولانی در سقف غار قرار گرفته و بعد از کم شدن فشار و از دست دادن گاز به صورت کربنات کلسیم در سقف غار استلاگتیتها را تشکیل داده ومقداری ار رسوبات نیز به کف غار چکیده و استلاگمیتها را به موازات استلاگتیتها تشکیل می دهد که بعد از رشد و بهم رسیدن این فندیلهاپس از گذشت چندین سال ستونهای آهکی تشکیل می شوند که برخی از این قندیلها در اثر داشتن ناخالصیها رنگهای مختلف به خود گرفته اند و آنهایی که ترکیبات همراه نداشته اند و یا کمتر دارند به صورت بلورهای شیشه بسیار شفاف مشاهده می شوند.قندیلهای گل کلمی به خاطر عدم رسوب گذاری رشد نداشته و قبلا تشکیل هر میلی متر از این نوع قندیلها 30 سال طول می کشیده است.
ولی استلاگتیتها واستلاگمیتهای غار که قندیلهای قلمی و نسانی ار این نوع می باشند اکنون فعال بوده و هر 7 سال یک میلی متر ار آن تشکیل می شود که البته این رقمها برآوردی تقریبی می باشد.زیرا رشد قندیلها به خیلی شرایط مانند قابل نفوذ یا غیر قابل نفوذ بودن سقف غار و غلظت بی
کربنات محلول و سرعت آب و قابلیت نفوذ جهت نگهداری رسوبات و غیره بستگی دارد.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
untitled-1.jpg



katale-khor-cave-05.jpg
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
گنبد سلطانيه گنبد سلطانيه (زنجان )، اين گنبد در 36 كيلومتري جنوب شرقي زنجان و 4 كيلومتري جاده قزوين – زنجان در شهر سلطانيه واقع است . بنايي عظيم و ممتاز است كه در وسط شهر قديمي سلطانيه بنا گرديده است .

در خصوص تاريخچه شهر سلطانيه و گنبد معظم آن مي خوانيم: هنگامي كه ارغوان خان – پسر آباقا خان – چهارمين ايخان مغول براريكه سلطنت تكيه زد ، تصميم گرفت در محل سلطانيه فعلي شهري بنا كند . بدين رو دستور داد « قلعه اي كه دور باروي آن 12هزار گام باشد ، از سنگ تراشيده بسازند »‌. ارغون پس از ساختمان اين قلعه ، در حالي كه هنوز نيمه كاره بود ، در آن مسكن گزيد و به سال 691 ه . ق در گذشت و در همان جابه خاك سپرده شد . غازان خان – جانشين وي – از پيگيري كار پدر منصرف شد و متوجه تبريز و احداث محله شنب غازان گرديد .

با به حكومت رسيدن الجايتو به سال 702 ه. ق كار ساخت شهر سلطانيه از سر گرفته شد . وي دستور داد شهري بساز ند كه دور آن 30 هزار گام باشد ؛ همچنين قلعه اي كوچك به مساحت 2000 گام كه با حصار و 16 برج در بر گرفته مي شد . عرض ديوارهاي قلعه به اندازه اي بود كه چهار سوار به آساني مي توانستند در كنار هم بر روي آن حركت كنند . الجايتو همچنين امر كرد آرامگاه با شكوهي براي وي بسازند . سلطان ايلخاني براي ساخت اين بنا تمام هنرمندان و صنعتگران و تجار زبده ايران را به شهر سلطانيه كوچ داد و براي اسكان آنها محل هايي در نظر گرفت .

به بزرگان و در باريان نيز سفارش كرد كه به ساخت بناهايي در سلطانيه بپردازند . آنها نيز براي جلب توجه شاه ، در شهر ، محله هايي با عمارت‌هاي عالي بنا كردند ؛ ازجمله چلبي اوغلو و خواجه رشيد الدين فضل الله وزير كه براي خود محله و عمارت هايي ساختند . در سال 710 ه . ق كار ساختماني شهر به پايان رسيد و بعد از تبريزبه صورت بزرگترين شهر امپراتوري ايلخاني در آمد . الجايتو در سال 716 ه. ق ، بعد از يك بيماري نسبتاً طولاني در گذشت و با فوت او ، موقعيت سلطانيه نيز ساقط شد و با سقوط سلسله ايلخانان ، آخرين رمق سلطانيه كشيده شد .

سلطانيه در سال 786 ه. ق در حمله تيمور لنگ غارت و چپاول شد و بسياري از ابينه آن ويران گشت و مردمانش كوچ كردند . در عهد ميران شاه – پسر تيمور – اين شهر دوباره مورد ويراني قر ار گرفت و سرانجام در نتيجه جنگي كه بين قرا يوسف و فرزند ميران شاه به نام ابوبكر رخ داد ، شهر سلطانيه به كلي موجوديت سياسي و اقتصادي خود را از دست داد و تبريز دوباره جاي آن را گرفت .

در نوشته مورخان در خصوص بناي گنبد و ارگ سلطنتي مطالب در خور توجهي به جاي مانده است ابو القالسم كاشاني مورخ دو دهه نخست قرن هشتم ه.ق معاصر الجايتو – در اين مورد مي گويد : « ابواب البرّي مشتمل بر چند مواضع عالي از مدارس و خانقا و دار الشفا و دارالحفاظ و غير هم تا نوزده عمارت بر عدد حروف »‌.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
موزه باستان شناسي در گنبد سلطانيه

اشياء در معرض نمايش عبارتند از :اشياء بدست آمده از كاوش هاي باستان شناسي ارگ و شهر قديم سلطانيه شامل انواع كاشي زرنگار و زرين فام ، پي سوزهاي سفالي ساده و دسته دار ، قطعاتي از فقاع سفالي ، كاسه هاي سفالي ساده و لعابدار ، انواع دوات سفالي لعابدار دوره صفوي ، انواع بشقاب لعابدار منقوش دوره ايلخاني


نام بنا : گنبد سلطانیه
دوره تاریخی : ایلخانی قرن 8 ه. ق
بهاء بلیط ایرانی : 5000 ریال
بهاء بلیط خارجی : 5000 ریال
تلفن یگان حفاظت گنبد سلطانیه : 5822850-0242
تلفن امور اداری :5823277-0242
تعطیلی : تعطیلات رسمی کشور
ساعات بازدید :صبحها : 13:30 الي 8:30 عصرها :20 الي 15
آدرس : کیلومتر 35 جاده زنجان - قزوین
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
بقعه قيدار نبي


بناي آرامگاهي قيدار نبي در جنوب غربي شهرستان قيدار (خدابنده) و در دامنه ارتفاعات با همين نام قرار دارد اینبنا متعلق به قيداربن اسماعيل بن ابراهيم (عليه السلام) از پيامبران است، اين مسئله با استشهاد 65 نفر ز علماي طراز اول مورد تأييد قرار گرفته و بدين ترتيب شايعه اختصاص بنا به قبر بلغارخاتون زن غازان خان مغول مردود شده است. در كتاب منهاج البرا عه تأليف ميرزا حبيب الله هاشمي خويي شجره نامه حضرت بدين شرح ذكر شده است.

«محمد بن عبدالله(ص) بن عبدالمطلب و اسمه پيبه بن هاشم واسمه عمروبن عبدالمناف واسمه شيبه بن هاشم واسمه عمروبن عبدالمناف واسمه المغيره بن قصي واسمه زيدبن كلاب بن مره بن كعب بن لوي بن غالب بن فهربن مالك بن النصر و هو قريش بن كنانه بن جزيمه بن مدركه بن الياس بن مفربن نزاربن معبدبن عدنان بن اود بن ليسع بن الهميسع بن سلامان بن بنت بن حمل بن قيدار بن اسماعيل بن ابراهيم (عليه السلام) بن تاريخ بن ناخور بن ساروع بن آدم (عليه السلام) .

هم چنين در كتاب جلاء اليون تأليف محمد باقر مجلسي نيز بر همين منوال شجره قيدار نبي را به ابراهيم و آدم عليه السلام نسبت داده است.

كتيبه ها و شيوه هاي تزئيني بنا گوياي آن است كه سازه‌هاي معماري آن بايستي در دورانهاي مختلفي انجام پذيرفته باشد ، از جمله قديمي‌ترين كتيبه برجاي مانده در ضلع جنوبي صحن گنبددار به تاريخ 719 هجري قمري كه به تجديد ساخت آرمگاه توسط بلغان خاتون همسر غازان خان ششمين سلطان ايلخاني اشاره مي‌كند و كتيبه أي ديگر در همان صحن كه به شرح انجام تعميرات بنا توسط تيمورخان به سال 751 هجري قمري مي‌پردازد.

آرامگاه قيدار نبي با ميانسراي مطبق داراي گنبد ناقوسي شكلي است با كاربندي زيبا كه در سطوح داخلي مزين به نگاره‌هاي گياهي و جانوري گچ‌بري شده‌اي مي باشد .

اين بناي آرامگاهي به شماره 321 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است .
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
مجموعه غارهاي داش كسن اين مجموعه در 10 كيلومتري جنوب شرقي سلطانيه ، در نزديكي روستاي وير ، از توابع همين بخش قرار گرفته است. اين مجموعه در محوطه اي به شكل مستطيلي ناقص ، به طول 400 متر و عرض 50 تا 300 متر ، ديده ميشود.

در درون اين مجموعه ، سه غار نسبتا" عميق در دل كوه كنده شده است كه كنده كاري هاي زيبايي دارند. از نقش هاي اين كنده كاريها ، ميتوان به دوتصوير اژدها كه در مقابل يكديگر به شكل قرينه حك شده اند و طول هريك 5/3 متر است ، اشاره كرد . در طرفين اين نقشها ، محراب هاي زيباي نقش داري با طرح هاي اسليمي ، گل و بوته و مقرنس هاي سنگي كنده كاري شده اند . مجموعه آثار كنده كاري اين محل ، يادگار هنرمندان چيني است كه به فرمان اولجايتو از چين فرا خوانده شده بودند.

بر اساس فرضيه اي ، غارهاي " داش كسن " در دو دوره تاريخي جدا از هم مورد استفاده قرار گرفته است. در دوره نخستين ، اين غار نيايشگاه آئين مهرپرستي در عهد ساساني بوده است ، اما از اين دوره آثاري بجاي نمانده است . دوره دوم كه نقش هاي اژدها ، برگ مو ، پيچك و طرحهاي اسليمي ، يادگار آن دوره است ، به دوران فرمانروايي ايلخانان تعلق دارد.

سنگهاي سبز بكار گرفته شده در حصار ارگ سلطانيه ، مطمئنا" از محل تاريخي داش كسن (سنگ بر) بريده شده است.در نتيجه برش و انتقال سنگ ، فضاي لازم جهت كنده كاري و دخمه سازي در اين محل فراهم شده و اين مكان با اندكي تغييرات به آرامگاه تبديل شده است . بنابراين ، محوطه تاريخي داش كسن را مي توان در رديف آرامگاه هاي دوره ايلخاني نيز طبقه بندي كرد.


معبد صخره‌اي داش كسن كه به معناي سنگ تراشيده يا بريده سنگ مي‌باشد در جنوب شرقي روستاي وير در سينه‌كش ارتفاعات محلي سلطانيه قرار دارد ، در اين معبد علاوه بر استفاده از فن‌آوري پيشرفته زمان كه پيامد رشد و تكامل فن سنگ‌تراشي با ابزار فلزي است ، انتخاب مناسب‌ترين نقطه نسبت به نقاط همجوار نمودار توجه و آشنايي كامل سازندگان آن با دانش زمين‌شناسي و معدن‌شناسي است .

به نظر مي‌آيد هنرمندان خلاق معبد صخره‌اي در خلق حجاريها و كنده‌كاريهاي زيبا كه در غرب و شرق اين نيايشگاه گسترده شده علاوه بر مهارت در تكنيك سنگ‌تراشي از پاره‌اي اصول پيكرتراشي نيز الهام گرفته‌اند .

ظهور و پيدايش اين معبد صخره‌اي را مي‌توان با توجه به شكل معماري ( چليپائي ) آن و وجود فضاهايي مانند مهرابه‌هاي مهرپرستان به سده‌هاي اول و دوم ميلادي بازگرداند و از سوي ديگر نحوه پرداخت نقوش آن متأثر است از اوضاع اجتماعي ايران قرن هشتم هـ . ق . نقوش حجاري شده اژدها ، طرحهاي گياهي ، رديفي از بن نگاره‌ها بر روي گلدانهايي در دو سوي طاق هلالي كه در دهه‌ها و سده‌هاي بعد ، اين شيوه تزئيني را بر گرداگرد ايوانهاي مساجد مي‌بينيم
همراه با محرابيهايي با تزئينات مقرنسي ، آميزه‌اي از هنر ايران و چين را با مفهوم و محتوايي ديگر بوجود آورده . اژدهاي نقش شده بر پيكره صخره‌اي داش كسن كه در هنر و انديشه ايراني مظهر ظلم ، ستم و پليدي است با نفوذ قوم فاتح همچون محافظ هميشه بيدار كه نشان از ارزاني ، خير ، بركت ، دولت و سلطنت دارد در هنر ايران جاي مي‌گيرد .
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
بناي غسالخانه ، سلطانی در ضلع شمالی گنبد سلطانیه و در کنار خیابان انقلاب بنای غسالخانه واقع کرد یده این بنا تا سه سال پیش نیز فعال بوده و پس از ساخت بنای جدید غسالخانه در ضلع شمال غربي و در داخل قبرستان فعلی، بنای قدیمی مورد نظر بصورتی بلا استفاده ترد گردیده است، برای رسیدن به قسمت اصلی بنا که محل شستشو و غسل ميت بوده است مي بايد از طریق راهرو رانويی شكل که ورودی فعلی آن به جهت جنوب می باشد، وارد شد و پس از طی چند پله به محوطه اصلی رسید، این قسمت در رقم 85/2 متری نسبت به کف خیابان فعلی واقع گرد یده که با اولین دید بنای آتشکده های ساسانی و یا چهار طاقیهای قرون اولیه اسلامی را در ذهن بیننده تداعی می نماید

بطور کلی آن عبارت است از بنای مربع شکل در ابعاد 25/3*25/3 متر با چهار جرز اصلی که با طاقهای شبه بیضي پوشش یافته، گنبد مرکزی با قوس پنج و هفت كند بر روی آن اجراء گرد یده، در مرکز گنبد یک نورگیر به شکل دايره تعبیه گردیده که عمل تهویه هوا را نیز انجام می داده است، با توجه به شواهد و وضعیت فعلی بنا هیچگونه تزئیناتی در بنا مشهود نمی باشد .

در مركز بنا و در جهت جنوب به شمال آب قناتی در جریان است ( بر اساس اظهارات معتمدین محلی این قنات در ادامه قنات جلو خان می باشد ) بر کنار قنات سکوئی از سیمان ساخته شده که امر شستشو و غسل بر روی آن انجام می گرفته است .


قنات جلوخان :


قنات مزبور موسوم به جلوخان به معنی قناتی که از جلوی خانه عبور می نماید ، این قنات از ضلع جنوب غربی شهر سلطانیه در جهت جنوب به شمال تعبیه گرد یده که در طول مسیر خود پس از ورود به داخل شهر به فاصله حدودا 40 متری ضلع غربی گنبد بزرگ سلطانیه از کنار برج و بارو به طرف شمال در حرکت مي باشد

این قنات در طی مسیر خود مجهز به 24 حلقه میل چاه بوده که در فاصله بین 15 تا 20 متر از یکدیگر واقع گردیده اند ( مطابق نقشه پیوستی ) قنات مزبور پس ازطي مسیر داخل ارک، به غسالخانه فوق الذکر وارد شده و از آنجا نیز همچنان مسیر خود را بطرف شمال ادامه داده و در مدخل ورود شهر در چمن سلطانیه برروی سطح زمین جاری می شود، این قنات در حال حاضر نیز فعال میباشد .


 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
مصالح بكار رفته در بنا:

نظربه بررسی مقدماتی و با توجه به شواهد مشهود و قابل روئیت، در پي بنا از لاشه سنگ تراورتن که از کوههای مجاور ( ضلع جنوبی شهر ) تهیه گردیده استفاده شده است، دیوارها و طاق با آجرهائی به ابعاد 4*22*22 سانتی متر با ملاط گل کار شده، پوشش و اندود سقف طاقها و گنبد از ملاط گچ آهك بوده، که در سالهای اخیر با سیمان سفید روکش شده است کف بنا در حال حاضر با سیمان و بتن پوشیده شده و ایزولاسیون پشت بام نیز با کاه گل می باشد.


قدمت بنا:


از آنجائیکه متاسفانه هیچگونه سند مکتوبی که دال بر زمان ساخت بنا باشد، در حال حاضر در دسترس نیست، لذا با در نظر گرفتن اظهارات سالخوردگان محلی وهمچنین با توجه به سبک و سیاق و نوع مصالح بکار رفته در بنا می توان زمان ساخت آنرا به احتمال قریب به یقین به دوران اواخر صفویه تا قاجاریه نسبت داد، سبک و ساخت بنا به احتمال زیاد الهام گرفته و متاثر از چهار طاقیهای اوایل اسلام و بناهای تاریخی چون مسجد جامع سجاس و یا مسجد جامع قروه ( قرون پنجم ه ) که در فاصله کمتر از 30 کیلومتری آن هستند باشد .

نظر به تحقیقات میدانی و با عنایت به شواهد موجود از قدیم الایام در شهر سلطانیه چند طائفه بزرگ و سرشناس وجود داشته که عبارتند از سیدها ، کلانتریها، زمانیها و ملکی ها، این طوائف هرکدام در محله ای مشخص زندگی می کردند و در آنجا نیز اماکن و تاسیسات لازم جهت انجام امورات، آداب و رسوم خود از جمله مساجد، گرمابه ها و غیره .... تعبیه نموده بودند


بنای غسالخانه در محله سیدها و در فاصله حدودا 200 متری قبرستان مربوطه ساخته شده است با توجه به شواهد موجود به احتمال قریب به یقین درب اصلی بنا نیز رو به قبرستان مزبور ( بجهت شرق ) بوده که با ایجاد خیابان فعلی ( خ انقلاب )، درب جدیدی رو به خیابان ( بطرف جنوب ) ساخته شده و درب قدیمی با احداث منزل مسکونی آقای حاج سید اسد ا... صفوی ( روحانی) در جوار و در ضلع شرقی بنای غسالخانه ، بصورت اختصاصی مورد استفاده آقای صفوی جهت بهره برداری از آب قنات جلو خان که آب قابل شرب بوده تبدیل می گردد.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
بازار زنجان مجموعه تاريخي بازار زنجان در قلب بافت قديمي كه روزگاري مشرف به دروازه قلتوق ،دروازه جنوبي
شهر بودقرار دارد،اين بازار كه طويلترين بازار ايران مي باشد از سوي غرب و شرق گسترده شده بدين لحاظ بازار پائين و بازار بالا تقسيم و نامگذاري شده است .

طبق اسناد و متون تاريخي ساخت آن در سال 1205هجري قمري در دوران حكومت آقامحمد خان قاجار آغاز و به سال 1213هجري قمري مقارن حكومت فتحعلي شاه قاجار پايان پذيرفته است. و در دوره هاي بعد نيز به بناي آن افزوده شد از جمله ساخت چندين سرا ، مسجد ، گرمابه و… مجموعه بازار بالا مشتمل بر بازار قيصريه ، بازار بزازها ، حجت الاسلام ، امامزاده و عبد العلي بيك است . اين مجموعه از نظر توليد و عرضه كالا و خدمات جنبي وابسته ، بسيار غني و مهمترين مركز اقتصادي و تجاري شهر محسوب مي شده است .

بازار زنجان از نظر توليد و نوع فعاليت به هشت راسته تقسيم مي شود از جمله راسته زرگرها ، كفاشها ، بزازها ، سراجها و … . ازكاروانسراهاي جالب اين مجموعه كه نقش مؤثري در عرضة كالاها ايفا نموده ، سرا يا كاروانسراي حاج علي قلي و سراي حاج كربلايي علي را مي توان نام برد احتمالاًدر سال 1300 ه.ق تكميل شده است .

گستردگي جغرافيايي بازار از يك سو و تنوع راسته ها ، تعدد سراها و كاوانسراهاي درون شهري در راسته هاي فرعي كه هركدام به نامي و به فعاليتي خاص اختصاص يافته از سوي ديگر ،همچنين وجود مساجد فراوان گوياي پويايي اين مجموعه فرهنگي، اقتصادي ، تاريخي وهنري در طول زمان و به فراخور اوضاع و شرايط حاكم بوده .


خصوصا"از نقطه نظر بكاربردن تكنيك هاي معماري و سبكها وشيوه هاي تزئيني دوران قاجار كه در راسته ها ،حجره ها ،چهار سوقها ، مساجد،سراها و كاروانسراهاي درون شهري ،گرمابه ها به زيباترين شكل و شيوه أي اجرا شده است.

از جمله كاربرد انواع طاق و قوسهاي هلالي،جناغي و ضربي،گهواره أي خاصه در راسته هاي اصلي و فرعي مزين به آجرچينيهايي با طرحهاي مختلف هندسي ،خفته و راسته،حصيري و بكارگيري تكنيك آجر و كاشي ، و كاشيكاري به رنگها و طرحهاي قاجاري درسطحوح خارجي و داخلي بنا ها ،طاقنماها،طاق و قوسهاوهمچنين ستون نماهاي گلداني در مساجد و سراها قابل ذكر ميباشد كه اوج اين سبك هاي معماري و شيوه ها و نو آوريها ي تزئيني در اجزا,و اركان مساجد خاصه مسجد جامع به ظهور رسيده و اين مجموعه را در طول تاريخ خود تبديل به يكي از يادمانهاي ارزشمند و زيباي هنري و معماري دوران قاجار ساخته اين مجموعه در فهرست آثار ملي كشور به شماره 444/1/14/6/1374 به ثبت رسيده است.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
طرح مطالعه و احياي بازار زنجان
اين طرح شامل بخشهاي زير مي باشد.


– مطالعات تاریخی و تحلیلی
نحوه تشکیل بازار زنجان


اگر چه تشخیص نحوه تشکیل بازار زنجان بدرستی و با دقت زیاد میسر نیست اما بیان مورخین و همچنین چگونگی قرار گیری اجزا گوناگون آن در کنار یکدیگر تا حدود زیادی روشنگر شکل گیری و رشد و توسعه این بازار می باشد .

بازار زنجان با توجه به قرار گیری زنجان در مسیر راههای تجارتی شرق – غرب، در امتداد مسیر قزوین – تبریز ایجاد شده و متصل کننده دروازه قزوین به دروازه تبریز می باشد . از سوی دیگر ارتباط بسیار قوی زنجان با مناطق مرکزی از طریق کردستان و همینطور نیاز روستائیان اطراف بویژه در بخش های جنوبی منطقه زنجان در استفاده از مسیر ارتباطی عمده شرق – غرب ، وجود پل میر بها الدین موئد این مطلب است که ارتباط مناطق جنوبی این ناحیه ناحیه با زنجان از طریق این پل . راهی که از آن به شهر و بالتبع به بازار منتهی میشود بوده است . بنا براین میتوان نتیجه گرفت که نطفه اولیه تشکیل بازار را باید در محل تلاقی این دو راه عمده جستجو کرد .

بررسی نقشه بازار و شهر زنجان نشان میدهد که این نقطه تلاقی ، در محل برخورد کوچه حمام میر بها الدین با راسته بازار است . و حمام میر بها، مسجد میرزائی و منازل مسکونی با ارزشی که در این بخش وجود دارند این نظر را تقویت می کنند . بطور قطع نزدیکی این هسته به میدان ورکچی ها در سمت غرب آن که با توجه به چگونگی شکل گیری شهر و نقشی که اینگونه میادین در شهر ها و بازار ها داشته اند یکی دیگر از دلایل اثبات این مدعاست .

مطالعه موقعیت شهر و حصار آن و وضعیت فعلی بازار بیانگر این مطلب است که رشد بازار در مراحل بعدی به سمت شرق بوده و بخش شرقی بازار متاخر تر از بخش غربی آن است . چرا که حصار شهر در بخش غربی ، در حوالی خیابان اصغریه بوده و این امر امکان تصور رشد بازار رادر خارج شهر منتفی می دارد .

در جریان رشد بازار زنجان توسط راسته ها ، سراها ، میادین ، تیمچه ها ، بازار ها ، دالانها ، مساجد ، حمام ها ، تکیه ها و سایر عناصر آرایش می یابد تا جائیکه امروزه با رقمی معادل یکهزار باب مغازه و در حدود پنحاه نوع مشاغل مختلف ، نقش مهمی در سطح شهر و منطقه دارد .
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
راسته ها :
راسته اصلی بازار زنجان از خیابان سعدی شروع شده و پس از قطع آن توسط خیابان فردوسی ، در خیابان اصغریه به پایان می رسد و در حدود یک کیلومتر درازا دارد . در بدو شروع بازار از سمت شرق ، دو راسته به موازات یکدیگر شکل می گیرند که هر یک به سراهای مختلفی مرتبط می گردند این دو راسته، راسته امامزاده و راسته عبدالعلی بیک نام دارند .


راسته های فرعی :
تنوع مشاغل و گردش در جهت استقرار صنوف همسان باعث تشکیل راسته های تخصصی و فرعی در اطراف راسته اصلی می شود که در بیشتر موارد به عرضه نوع خاصی از اجناس یا خدمات اشتغال می یابند . راسته های حاج حسن ، ترابی ، حاج حیدر ، انگورانی ، صباغها، رستمخانی و آقا از جمله راسته های فرعی بازار زنجان محسوب می شوند . مهمترین شاخه فرعی بازار ، راسته حجه الاسلام است که بموازات راسته اصلی بوجود آمده و به قیصریه متصل می شود.


قیصریه :
بازار قیصریه یا راسته قیصریه محل ارائه اجناس ظریف و پر بها است . در حال حاضر قیصریه زنجان محل فروش اجناس لوکس میباشد . موقعیت قیصریه زنجان که از راسته های اصلی منشعب می شودو آنرا به خیابان امام خمینی و سبزه میدان متصل می کند باعث تقویت این محور شده و در حال حاضر یکی از فعالترین محور های بازار است .
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
سراها:
کاروانسراهای بازار زنجان یا بعبارت دیگر سراهای آن از ارزشمند ترین عناصرتجاری و معماری این بازار به حساب می آیند . سراها غالبا محل استقرار تجارتخانه ها بوده اند و همگی دارای حیاط مرکزی هستند . نکته مهم در مورد سراها چگونگی ارتباط آنها با راسته و نحوه حر کت در داخل آنهاست .

سراهای ملک ، حاج شعبان ، حاج فتح ا... ، حاج جواد ، نهالی ، شاطرعلی ، حاج رحمان قربانی ، حاج کلبعلی ، حاج شامی ، بالاو پائین از جمله سراهاب یک حیاطی بازار زنجان هستند.

میادین :

در حوالی دروازه های شهر کاروانسراهائی ساخته می شدند که برای اطراق کاروانهای تجاری یا مسافری مورد استفاده قرار می گرفتند در مجاورت این کاروانسراها در داخل یا خارج شهر میدانهائی بوجود می آمدند که محل داد و ستد و مبادلات تجاری بوده اند و جود این میادین باعث می شد تا فرو شندگان دوره گرد ، روستائیان و بازرگانانی که بین شهرها آمد وشد داشتند بتوانند در این فضا ها به خرید و فروش بپردازند .

و نزدیکی این میدانها با کاروانسراهای عمده شهر سبب رونق و احیا آنها می شد نحوه استقرار میادین آهنگران و میدان ورکچی ها در شرق و غرب بازار زنجان در مجاورت کاروانسراهای عمده بازار و شهر زنجان بیانگر نقش این فضاها در کالبد بازار می باشد .
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
بناي معروف به آتشكده گيلان كشه اين بنا در بخش جنوبي روستاي گيلانكشه و بر روي بلندي هاي مشرف بر رود خانه گيلانكشه واقع است. نقشه بنا شامل يك فضاي راستگوش گنبد دار است كه از سمت جنوب داراي يك ايوان كوچك طاقدار است. نقشه بنا از بيرون به استثناي ايوان، مربع و از داخل تقريبا چليپايي است.

ورودي بنا از سمت جنوب و از طريق درگاهي كوچك است كه در ديوار انتهايي ايوان تعبيه شده است.

در سمت شرق بنا و چسبيده به آن، در كنار ايوان ورودي بقاياي پلكاني موجود است كه احتمالا در گذشته از طريق آن به قسمت فوقاني ارتباط مي يافت. در اضلاع داخلي بنا طاق نماهايي با قوس جناغي كار شده است. اين عناصر نقشه فضاي داخلي را به چليپايي تبديل كرده است.

در بالاي هريك از طاق نماها طاقچه هاي كوچك مثلثي تعبيه شده است. گنبد نيم كره اي بنا بوسيله چهار فيلپوش اجرا شده است. مصالح استفاده شده در بنا، قلوه سنگ و ملاط گچي – آهكي است.
]
بناي گيلانكشه از جنوب به دره رود خانه گيلانكشه، از شرق به خانه هاي روستا و از شمال و غرب به بخش درختكاري شده مجاور بنا منتهي است. مردم محلي معتقدند كه اين بنا آتشكده اي از دوران پيش از اسلام است. اما خصوصيات معماري بنا و جزئيات عناصر بكار رفته بيانگر آن است كه احتمالا بنا مربوط به دوران مياني اسلام است.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
مسجد جامع زنجان مسجد جامع
مسجد عبدا… ميرزا دارا

اين مسجد در بافت بازار زنجان راسته قيصريه قرار گرفته است و بزرگترين و زيباترين مسجد و مدرسه ديني شهر مي باشد كه توسط عبدا… ميرزا دارا پسر يازدهم فتحعلي شاه قاجار ساخته شده است .

عبدا… ميرزا دارا در سال 1211 هجري قمري متولد و در سال 1224 در سن 13 سالگي به حكومت زنجان منصوب شد و ميرزا محمد تقي علي آبادي كه از منشيان خاص شاه بود به وزارت وي برگذيده شد و به زنجان روانه گرديد .

مسجد جامع تنها مسجدي است كه در ميان مساجد شهر زنجان به سبك و سياق مساجد چهار ايواني ساخته شده وكليه قوانين و قراردادهاي مفروض در معماري مساجد سنتي ايران را با تأثير پذيري از سليقه ها و امكانات محلي در خود جاي داده است اين مسجد در طول تاريخ خود به اسامي متعددي چون مسجد دارا ، مسجد سيد ، مسجد سلطاني و مسجد جمعه ناميده شده وداراي 20 حجره در دو سوي ايوان غربي و ايوان شرقي است .

اوج تزئينات بنا در سطوح ايوانهاي شمالي و جنوبي تمركز يافته ، كاربرد خط معقلي يا بنائي ، نگاره هاي گياهي و انواع طرحهاي هندسي كه با تكنيك كاشي هفت رنگ يا مينايي اجرا شده طيفي از هنر دوره قاجار را به وجود آورده است .

مهمترين كتيبه تاريخي مسجد فرماني است از فتحعلي شاه قاجار در خصوص احداث بنا كه به خط ثلث در پاي قوس ايوان جنوبي نگاشته شده است .
اين بنا به شماره 1056 در فهرست آثار ملي كشور به ثبت رسيده است .
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
مسجد جامع زنجان


بزرگترين و زيباترين مسجد شهر زنجان در بافت بازار قديم (بازار بالا) در راسته قيصريه قرار گرفته است، اين مسجد اولين و بزرگترين مسجد و مدرسه شهر بوده، همچنين تنها مسجدي است كه در ميان مساجد شهر زنجان به سبك چهار ايواني ساخته شده و كليه قوانين و قرار دادهاي مفروض در معماري مساجد سنتي در ايران با تاثير پذيري از سليقه ها و امانات محلي در خود جاي داده.

اين بناي مذهبي توسط عبدالله ميرزا ملقب به دارا پسر يازدهم فتحعلي شاه قاجار ساخته شده كه به سال 1324 هجري قمري در سن 13 سالگي به حكومت زنجان منسوب شد و ميرزا محمد تقي علي آبادي كه از منشيان خاص شاه بود به وزارت وي اختصاص يافت و به زنجان روانه گرديد.

اين مسجد داراي اسامي متعددي مي باشد كه تعدد اين اسامي و دلائل اطلاق آنها مي تواند در خور توجه و اهميت باشد بدين ترتيب كه اين اثر تاريخي بدليل پويايي و جامعيت، وسعت فضا و اجراي صحيح و زيباي اصول معماري و تزئيني همواره از سوي مردم و حكومت هاي وقت بعنوان مسجد جامع شهر ساخته شده.

دومين نام مي تواند ملهم و متاثر از نام باني آن باشد، از اين رو اين مسجد را در كتب و اسناد تاريخي بنام سازنده آن مسجد دارا يا مسجد عبدا... ميرزا مي نامند.

همچنين در وقفنامه اين مسجد كه در سنه ............ تنظيم گرديده از اين مسجد به نام مسجد جمعه ذكر شده است،مسجد جامع را مسجد سيد نيز مي گويند. علت اين نامگذاري به اين دليل بوده كه امام جماعت و توليت مسجد و مدرسه علميه آن از سوي عبدا... ميرزا به سيد محمد مجتهد كه از مراجع به نام عصر خود در ناحيه خمسه بوده واگذار مي شود.

همچنين در مكاتبات ديواني و اداري مسجد جامع را مسجد سلطاني نيز مي گفتند.
مسجد و مدرسه جامع داراي 20 حجره مي باشد كه حجرات آن در دو سوي ميانسراي مستطيل شكل گسترده شده اند.

اوج تزئينات بنا در سطوح ايوانهاي شمالي و جنوبي تمركز يافته، كاربرد تزئينات معقلي و خط بنائي، نگاره هاي گياهي و انواع طرحهاي هندسي كه با تكنيك كاشي هفت رنگ يا مينايي اجرا شده، طيفي از هنر دوره قاجار را بوجود آورده است مهمترين كتيبه تاريخي مسجد فرماني است از فتحعلي شاه قاجار در خصوص احداث بنا كه به خط ثلث در پاي قوس ايوان جنوبي نگاشته شده است.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری

استان زنجان، سرزمین شگفتی ها

زنجان- استان زنجان با مراکز گردشگری طبیعی و
انسانی سرزمینی از شگفتی ها را در شمالغرب کشور ایجاد کرده است.




T52519-86638.jpg


 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
و اینجا منای عشق است و عرفات وجود


index.php



بی تردید تا کنون به کوچه های محرم سری زده ای و پا به پای دسته ها راهی تکیه ها و خیمه ها شده ای و کم وبیش از حال و روزشان با خبری ولی آنچه را که در این گزیده می بینی حکایت دلبری حسینیه ایست همیشه بهار و پر ترنم از عطر یار واقع در شمالغربی این دیار با پیشینه ای کهن و قدیمی از روزگار سماورهای زغالی و دیگهای آتشی که به همت مردمانی آراسته به اخلاص و سادگی بر پا شده و حدیث یکرنگی اش چنان بر دلها نشسته و جانها را مجذوب خود کرده که در طول سالیان، بسیاری از اهالی این خاکدان را نه با پای دل که با پای سر به سوی خود کشانده و از برکت سفره اش جرعه هایی شفابخش و گوارا به ایشان چشانده است. فزونی نذورات نقدی، ذبح هزاران هزار قربانی و حضور بی نظیر مردمی در دسته با شکوه عزاداری خود گواه صادقی بر این مدعاست.
و خلاصه اینجا کرانه ای بی انتهاست. وعده گاه دلهای مست و سرخ ترین قربانگاه شیعی دنیا که همه ساله شامگاه تاسوعا خسته دلان از التیام زخمها را در آغوش می کشد و با دستهای پر سخاوت سقّا بر جراحت جانها مرحم می نهد.
 
بالا