• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

اسرار دل من(mamaryam)

mamaryam

کاربر ويژه
سلام عزیزای دلم

چیزهایی که اینجا میخونید شعر نیست، دل نوشته اس ،سبک نداره و از هیچ قواعدی پیروی نکرده چون من اصلا با شعر اشنا نیستم ...مینویسم هر انچه از دلم بر میاد بدون تفکر و بدون درنگ... نا خواسته بر روی قلمم جاری میشه، یکی بهم گفت موج نو و یکی گفت غزل ورباعیات خام و یکی دیگه گفت عمیق وپر معنا مینویسی ...نمیدونم !!!

پس ایرادهاشو به بزرگی خودتون ببخشید.




چون در ایام محرم قرار داریم این اولین ها رو با یاد مظلومیت حسین مینویسم .
 

mamaryam

کاربر ويژه
دلم را به عشق حسین باختم
سالها چشم به این درگه امید دوختم
لبان تشنه و هل من ناصر خون خدا
الاها
حسین را من بر سر نیزه یافتم




 

mamaryam

کاربر ويژه

عشق یعنی انگشت به خون دل اغشتن
گل سرخی کشیدن وبه یار عرضه داشتن
عشق یعنی حسین را قربانی داشتن
عشق یعنی صبر و درد زینب داشتن

عشق یعنی تشنه لب اب به دوش داشتن
با دست بریده وفرق شکافته مشک بدندان داشتن






 

mamaryam

کاربر ويژه

رسم عشق



عشق یعنی چشم زیبا بین داشتن
یار را تمامی حسن و کمال پنداشتن
عشق یعنی خیانت دیدن و بغض داشتن
دست را پر از خاک به حلق ودهان داشتن
عشق یعنی حرف دروغ یار را راست انگاشتن
شب تا سحر اشعار فروغ را به زیر لب داشتن
عشق یعنی طاقت رقیب را داشتن
یار را با او دیدن و لبخند به لب داشتن
عشق یعنی انگشت به خون دل اغشتن
گل سرخی کشیدنو به یار عرضه داشتن
 

mamaryam

کاربر ويژه


یه جا پیدا کردم که میتونم شعرهامو داخلش با خط خوش بنویسم وتزئین کنم



rm3fsdcx2socz592kydi.jpg

 

پیوست ها

  • 1470175_355782381232287_1183417278_n.jpg
    1470175_355782381232287_1183417278_n.jpg
    40.3 کیلوبایت · بازدیدها: 1

mamaryam

کاربر ويژه

ای خدا...


ای خدا دلم تنگه از این دنیا چقدر سیرم

ای خدا دلم تنگه از این بودن چه دلگیرم

ای خدا دلم تنگه از این دنیا چیـــا دیــدم

ای خدا دلم تنگه پس چرا من نمی میرم

ای خدا دلم تنگه برای مردن هم پیـــرم



 

mamaryam

کاربر ويژه
خنده تلخ




خنده تلخ من از گریه غم انگیز تر است،چون.....

که مروت درجهان رو به فناست

که نجابت متاعی بی بهاست

که دستگیری بینوا از رو ریاست

که خیانتکاری بجای وفاست

که مهربانی کردن هم خطاست

که نادانی و جهل عین بقاست

که ظلم به مظلومان رواست

که عدالت خود نوعی جفاست

که عبادت به هر نوعی گناست

که پرستش ابلیس جای خداست

کارم از گر یه گذشته به آن میخندم




 

mamaryam

کاربر ويژه


خواب


سحرگهان خوابتو دیدم بهت گفتم.....
هزار غمزه ونازتو خریدم بهت گفتم....
صدای دلنشینتو شنیدم بهت گفتم.....
به هوای تو ز عالمی بریدم بهت گفتم.....
برای یک نگاه تو جونمو میدم بهت گفتم.....
بهم بی اعتنایی کردی فهمیدم بهت گفتم.....
اخه بهتر از تو دراین عالم که ندیدم بهت گفتم......
تویی یار عزیزم تویی عشق سعیدم بهت گفتم.....

تویی عشق وامیدم ....
تویی عشق وامیدم...




 

mamaryam

کاربر ويژه

امید



شفق سپیده دم میگه امیدم

بارون ریز بهار میگه امیدم

صدای پرنده ها،رو شاخه ها میگه امیدم

غنچه سرخ گلی سحرگهان میگه امیدم

خنده ها ی شاد کودکی میگه امیدم

قل قل چشمه ی اب میگه امیدم

رقص پروانه رو گل میگه امیدم

چشمک ستاره ها میگه امیدم

نور نقره ای ماه تو شب میگه امیدم

هر دم و بازدم نفس میگه امیدم

زندگی با همه ی قشنگی هاش میگه امیدم

اما من میگم فقط تویی عشق وامیدم



 

mamaryam

کاربر ويژه
اثبات عشق



ســر به امــر ایـن دل مجنــون شده

زیر تیغ یار نهادیم تا عاشقی ثابت شده

بر ســر این ادعا هر چـه داریم میدهیم

تا که یار نازنین از دست ما راضی شده



 

mamaryam

کاربر ويژه

میتوانم


میتوانم در کنار سفره تنهایی ام

نان درد را در میان ظرف عشق زده بر دهان بگذارم

میتوانم اشکهایم را همچو رواندازی وقت خواب

بر روی غمهایم بکشم

میتوانم سردی قلبم را به تب تند آتش فراموشی بسپارم

میتوانم وقت تنگدستی تمامی لبخندهایم را درون سبدمهربانی

پیشکش کنم

وگاهی میتوانم اسمان نگاهم را از پشت پنجره صبر آفتابی کنم


اگر تو با من باشی،اگر تو مرا یاری کنی ،اگر تو مرا در یابی


 

mamaryam

کاربر ويژه

برای تو...



میخواهم از ایینـه ها چتـری بسازم بـرای تو
میخواهم از ستاره ها خاطره بسازم برای تو


میخواهم جهان شود پـراز صـدای خنـدهـات
میخواهم نیست کنم کوه بزرگ غصـه هـات


میخواهم بشم برات پیری که میبینه تو خشت
میخواهــم بشم برات یه تجربــه از سرنوشـت


میخواهم اشکهاتو تو دل زمین من چال کنم
میخواهم با دنیا مهربونی توچشات نگاه کنم


کاش میدونستی دلم میشکفه باهر سخنـت
کاش میـدونسـتی دلـم میـلرزه با هـر قدمـت




 

mamaryam

کاربر ويژه
غم بودن


گاهی باید خودرا فریفت که همه چی خوبه
گاهی باید بغض را با خنده پنهان کرد
گاهی باید ناله درد را به اوازخوش سرود
گاهی باید در پس پرده صبر اضافی بودن خود را پنهان کرد
گاهی حس میکنی که حتی هوا هم تحمل نفسهای تو رو نداره
گاهی حس میکنی که خدا هم مشتاق دیدار تو نیست
ای کاش راهی بود ...راهی که تموم میشد بودن ،نفس کشیدن ،
اخ ...چقدر خسته ام ،دلم خواب میخواهد



 

mamaryam

کاربر ويژه

دنیای دروغی


تو این دنیای اهن وسنگ

تو این صورتهای مسخ شده در اینه بی رنگ

در این روز گمشده در تاریکی جهل

در این خونهای هم رنگ وبی رنگ

شهد های تلخ هم طعم زهر

خنده ها برنگ کینه، بغضهای رنگ جنون

عشقها حس تنفر ،احساسها مرده در غرور

در این جهنم زمینی ....خدایا تو رحمت للعالمینی



 

mamaryam

کاربر ويژه
می میرم

تو کوچه های عشق حیرانم وسرگردان

در این وادی کهنه که مرا راهی به ان نبود ،عطر گل عشقی را نشنیده

ونگاه معشوقی را ندیده دل سر گشته خود را چنین بیتاب ورسوا

ندیده بودم ،بیا وبه داد این من دیوانه برس

که بی تو تنهاترین تنهای دنیایم که بی تو......خدایم می میرم .





 
بالا