• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

اصطلاحات انگليسي با اسم حيوانات !

وضعیت
موضوع بسته شده است.

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
Horse of a different color
معني: يک موضوع ديگر، يک مطلب کاملاً متفاوت، وصله ناهمرنگ

Take it on the lamb
معادل فارسي: در رفتن


Cat got your tongue
معادل فارسي: گربه زبانت را خورده (خجالتی)


What's the matter? Cat got your tongue?
موضوع چيه؟ گربه زبونت رو خورده؟ (يعني چرا حرف نمي‌زني)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
Go to the dogs
معني: مخروبه شدن


مثال با به کار بردن آن در جمله :

Have you seen their house lately? It's really gone to the dogs.
It's true that it has become run-down and in serious need of repair, but I'm sure that it can be fixed up to look like new.
اخيراً خانه آنها را ديده‌اي؟ آن واقعاً به مخروبه تبديل شده است. اين درست است که مخروبه شده است و به تعميرات اساسي نياز دارد، اما من مطمئنم که مي‌تواند (طوري) تعمير شود که نو به نظر برسد.



Holy cow!
توضيح: از اين اصطلاح بيشتر براي بيان احساساتي مانند غافلگيري يا عصبانيت استفاده مي‌شود. اين اصطلاح ميان نوجوانان بسيار شايع است.

دو مثال با به کار بردن آن در جمله :

"Holy Cow!" she said as she saw his car after the horrible accident.
او وقتي ماشينش را پس از آن تصادف وحشتناک ديد گفت: «خداي من!»


Holy cow! How did she do that?
خداي من! او چطور اين کار را کرد؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
Animals in slang


سلام
مبحث این پست را به پرکاربردترین اصلاحات عامیانه‌یانگلیسی (Slang) که با اسامی حیوانات ساخته شده‌اند، اختصاصمی‌دهیم:
Ant مورچه

ants in the pants:

تقریبا معادل کک توی تنبان افتادن و احساس ناراحتی وناآرامی کردن است.
[Do you have ants in the pants or what?]

چیه، کک تویتنبانت افتاده؟
Bat خفاش

blind as a bat:

کور
[Without my glasses, I am blind as a bat.]

بیعینک ، واقعاًکورم.
Bee زنبور

busy as a bee:

کنایه از پرمشلغه بودن
[He never seems to have time to talk. He’s always busy as a bee.]

انگار هیچ وقت فرصت حرف زدن نداره، خیلی سرششلوغه.
Birdپرنده

A little bird told me:

اصطلاحی معادل آقا کلاغه خبر داد
bird:

دخترزن
[Do you know that bird?]

اون زن رو می‌شناسی؟
early bird:

اصطلاحیبرای کسی که صبح زود از خواب بیدار می‌شود.
eat like a bird:

آدم کمخوراک
[She eats like a bird.]

خیلی کمخوراکه.
Buck آهو
buck:

دلار
[Can you lend me five bucks?]

می‌تونی پنچ دلار بهمبدی؟
Bug حشره
bug:

ویروس ـ سرماخوردگی
[My sister can’t come to your party because she caught a bug.]

خواهرم نمی‌تونه به مهمونی‌تون بیاید چون سرماخورده.
to bug:

اذیت کردن
[Stop bugging me!]

دست از سرم بردار. اذیتمنکن.
Buffalo گاومیش
buffalo:

حقه زدن
[He buffaloed me!]

بهم کلک زد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
Bull گاو نر
bull-headed:

لجباز
[Sometimes you are so bull-headed!]

بعضی وقت‌ها خیلی یک‌دنده می‌شی!
Butterfly پروانه
(to have) butterflies:

عصبی و هول شده
[I always get butterflies when I speak in front of large groups.]

وقتی جلوی یه جمعیت زیاد حرف می‌زنم، همیشه هول می‌شم.
Cat گربه
rain cats and dogs:

باران شدید
[It’s raining cats and dogs outside.]

بیرون عجب بارونی داره میاد.( داره مثه دم اسب بارون می‌باره)
catnap:

چرت کوتاه
[I’ll meet you at the movies right after a little catnap.]

یه چرت کوتاه که زدم توی سینما می‌بینمت.
Hen مرغ
hen-pecked:

مرد زن ذلیل
[He’s been hen-pecked for the past 25 years.]

25ساله كه زن ذليله.
Cow گاو ماده
(to have a) cow:

به شدت ناراحت شدن ـ دمغ شدن
[When I told my mother that I wouldn’t be home until midnight, she had a cow.]

وقتی به مادرم گفتم که تا نصفه شب نمی‌رم خونه، خیلی پکر شد.
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
Crocodile تمساح
in a while crocodile:

خداحافظ – می‌بینمت (کروکودیل به این صورت خونده می‌شود "کروکودایل" که هم‌وزن In a while است.)
Dog سگ
dog:

1-آدم خیلی زشت
[She’s a real dog.]

خیلی بد ترکیبه.
2-آدم (به طور کلی(
[You clever dog.]

بابا چقدر زرنگی تو!
3-پا
[My dogs are aching!]

پاهام درد می‌کنه.
Goat بز
space goat:

سپر بلا
[I’m always the space goat when anything goes wrong.]

هر وقت مشکلی پیش میاد همیشه من سرزنش می‌شم.(دیوار من از همه کوتاه‌تره(
Horse اسب
beat a dead horse:

معادل آب در هاون کوبیدن
[Stop asking him to do you a favor. You’re beating a dead horse.]

اینقدر ازش نخواه واسه‌ات کاری کنه. آب تو هاون کوبیدنه.
Mouseموش
mousy:

خجالتی
[She’s sort of mousy.]

یه جورایی دختر خجالتی‌ایه.
Owl جغد
night owl:

کسی که شب بیداری را دوست دارد
[You’re a real night owl, aren’t you?]

مشخصه دیگــــــــــــــــــه...
Pig خوک
pig out, eat like a pig:

جفتشون به معنی پرخوریه
pigheaded:

لجباز
[You’re always pigheaded.]

همیشه آدم لجبازی هستی.
Pigeon کبوتر
pigeon:

آدم ساده لوح – هالو
[Mark is no pigeon.]

مارک چقدر ساده لوحه.
Rat موش صحرایی
rat:

لو دادن – خبرچینی به پلیس
[I can’t believe that my best friend ratted on me.]

باور نمی‌کنم که بهترین دوستم منو لو داده باشه.
rat race:

کار روزانه
[Well, I suppose it’s time to go back into the rat race.]

خب دیگه، گمونم وقتشه برگردیم سراغ کار روزانه.
Turkey بوقلمون
turkey:

احمق – ساده لوح
Whale نهنگ
whale:

آدم چاق
Worm کرم
can of worms:

یک موضوع پیچیده و حساس
[I really opened up a can of worms when I asked him how his marriage was.]

وقتی ازش پرسیدم وضع زن و زندگیش چطوره، واقعاً موضوع حساس و پر مسئله‌ای مطرح کردم.
Rabbit خرگوش
rabbit ears:

آنتن تلویزیون
[The picture on the television isn’t very sharp. I think we need to buy some new rabbit ears.]

تصویر تلویزیون زیاد شفاف نیست. کمون باید یه آنتن جدید بخریم.

نکته:
worm و snake و rat هر سه به معنی آدم قابل سرزنش و نفرت انگیز است. مثلا می‌گویند:
[You like him? He’s such a worm!]

ازش خوشت میاد؟ خیلی آدم نفرت‌انگیزیه!
[He’s a real snake.]

واقعاً نفرت‌انگیزه!
 

mary.brayant

کاربر ويژه
اصطلاحات جالب با لغات جالب

pig
1.pigs might fly
=

there is something that never happen=وقتی چیزی هرگز اتفاق نخواهد افتاد

.2
this place is pigsty=this place is too dirty

3.to make a pig's ear of something=when some of something is very bad

 

آسمان دریایی

متخصص بخش زبان انگلیسی

1- Pigs might fly:

وقوع اتفاقی غیرممکن مثل پرواز یک حیوان چهارپا (خوک)



2- This place is a pigsty:

(مکان) کثیف و ریخت و پاش، "اتاقش مثل طویله یا خوکدونی است"



3- To make a pig's ear of something:

کاری را خیلی بد انجام دادن
 

آسمان دریایی

متخصص بخش زبان انگلیسی

1- To eat like a horse:

پرخوری بی اندازه، به اندازه زیاد غذا خوردن


2- Straight from a horse's mouth:

شنیدن موضوعی از یک منبع موثق


3- To flog a dead horse:

"به اسب مرده لگد نمی زنند"، آدم بدبخت را نباید بیشتر آزار داد

 

آسمان دریایی

متخصص بخش زبان انگلیسی
میمون" در اصطلاحات انگلیسی






1- To monkey around: احمقانه رفتار کردن
2- Monkey business: رفتار بد یا بدون صداقت
3- To make a monkey out of someone: کسی را احمق جلوه دادن
 

آسمان دریایی

متخصص بخش زبان انگلیسی
دو اصطلاح دیگر با زنبور(bee)

2-
The bee's knees: کاری که خوب و با کیفیت عالی انجام شده باشد.

3- To have a bee in your bonnet: وقتی کسی خیلی نگران است و دائما درباره نگرانی اش حرف می زند.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا