• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

امشب ...

shakira

متخصص بخش پزشکی
سایه ام امشب ز تنهایی مرا همراه نیست،

گر در این خلوت بمیرم هیچ کسی آگاه نیست،

من در این دنیا به جز سایه ندارم همدمی،

این رفیق نیمه راهم گاه هست و گاه نیست ...

:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
گفتی اندر خواب بینی بعد از این روی مرا ...

جان عاشق،

چشم عاشق آب هست و خواب نیست ...

:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
سهم "من" از "تو"،

عشق نیست،

ذوق نیست،

اشتیاق نیست؛

همان دلتنگی بی پایانی ست​

که

شبها دیوانه ام می کند

و چشمانم را بارانی میکند ...



:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
امشب ...

دلم از ظلمت دلها گرفته،

از اين بی مهری دنيا گرفته؛

نميدانم بخندم يا بگريم،

دلم اندازه ی دنيا گرفته ...

:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
حق با تو بود ...

همه چیز آن طور که قرار است پیش میرود،

ممنون که به رویم نمی آوری اکثر تلاش هایم بیهوده بوده است ...




:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
غصــه نخــور؛

کنــار آمـده ام بـا نبـودنت ...

خیلـی که دلـم بگیـرد،

گریـه میکنـم ...

:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
میروم ...

اما بدان

این رفتنم،

از صمیم قلب نیست...

میروم ...

اما ...

نمیدانم چرا

با من چنین کردی عزیز...

شاید اینک رفتنم،

در خیالت،

خیانت به تو باشد،

دلبرم ...

من میروم،

تا که تو راحت باشی ...

تو که اینک تا همیشه،

یا که از خیلی پیشتر،

آرزومند چنین لحظه ای بودی ...

آرزومند

آرزوهای قشنگت هستم،

قدر من را تو ندانستی عزیز ...


:گل:

 

shakira

متخصص بخش پزشکی
داستان من و تو از آنجا شروع شد که پشت شیشه ی بی جان مانیتور به هم جان دادیم ...

با دکمه های سرد کیبورد، دست های هم را گرفتیم و گرمایش را حس کردیم ...

با صورتک ها، همدیگر را بوسیدیم و طمع لب هایمان را چشیدیم ...

آهنگی را هم زمان با هم گوش کردیم و اشک ریختیم ...

شب بخیر هایمان پشت خط های موبایلمان جا نمی ماند ...

امروز داستان برگشت ...

آغوش هایمان واقعی، بوسه هایمان حقیقی، اما با این تفاوت که دیگر من و تو نبودیم، هر کداممان یک "او" داشتیم ...

پشت شیشه ی سرد مانیتورم، دلم لک زده برای یک صورتک بوسه ...

لک زده برای یک آهنگ همزمان ...

لک زده برای یک شب بخیر ...


شب بخیر ...

:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
آمدنت شیرین بود،

بودنت در ابتدا،

لذتبخش ترین واقعیت بود،

اما کم کم ...

سرد شدی،

دور شدی ...

دیگر مهم نیست

که میخواهی

با من و دلم چه کنی،

مدتهاست که جان داده ام

و در مرگ

زندگی میکنم ...

:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
همه مرا با خنده ی بلند میشناسند ...

بیچاره بالشم،

با گریه های بیصدا ...


:گل:
 

nafasss

کاربر ويژه
امشب به رسم عاشقان یادی ز یاران میکنم
در غربتی تاریک و سرد از غم حکایت میکنم
امشب دلم خسته است از سردی دلهای سرد....
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
گریه ی آخر شب هایم،

انگار کافی نبوده ...

این روز ها،

اوّل صبح ها هم،

گریه می کنم ...

...

ای با وفا! ...

این ها که می نویسم،

یعنی

چقدر زیاد دلم می خواهد،

کسی باشد،

بپرسد :

"خوبی ...؟"

...

:گل:
 

salar69

کاربر ويژه
امشب همه غم های عالم را خبر کن !

بنشین و با من گریه سر کن، گریه سر کن !
ای میهن، ای انبوه اندوهان دیرین !
ای چون دل من، ای خموش گریه آگین !
در پرده های اشک پنهان، کرده بالین !
ای میهن، ای داد !
از آشیانت بوی خون می آورد باد !
بربال سرخ کشکرت پیغام شومی است !
آنجا چه آمد بر سر آن سرو آزاد ؟
ای میهن، ای غم !
چنگ هزار آوای بارانهای ماتم !
در سایه افکند کدامین ناربن ریخت
خون از گلوی مرغ عاشق ؟
مرغی که می خواند
مرغی که می خواست
پرواز باشد …
ای میهن، ای پیر
بالنده ی افتاده، آزاد زمینگیر !
خون می چکد اینجا هنوز از زخم دیرین تبرها .
ای میهن ! در اینجا سینه ی من چون تو زخمی است ...
در اینجا، دمادم دارکوبی بر درخت پیر می کوبد ،
دمادم، دمادم ...

 

shakira

متخصص بخش پزشکی
گاهی آدم می ماند بین بودن یا نبودن ...

به رفتن که فکر می کنی،

اتفاقی می افتد که منصرف می شوی ...

می خواهی بمانی،

رفتاری می بینی که انگار باید بروی؛

این بلاتکلیفی خودش کلی جهنم است ...



:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
شب من پنجره ای بی فردا،

روز من قصه ی تنهایی ما ...

مانده بر خاک و اسیر ساحل

ماهی ام، ماهی دور از دریا ...

:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
چه سخته باور این که،
شدم دیگه فراموشت ...

چه تلخه این که جای من،
یکی دیگه است تو آغوشت ...

چقدر سر درگمم امشب،
عجب حال بدی دارم ...

از این حال پریشونم،
از این دلتنگی بیزارم ...

...

:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
سلام مــاه مــن ...

دیشب دلتنگ شدم و رفتم سراغ آسمان،

اما هر چه گشتم اثری از ماه نبود که نبود ...

گفتم بیایم سراغ خودت ...

احوال مهتابیت چطور است؟...

چه خبــر از تمام خوبی هایت و تمام بدی های مــن؟...

چه خبــر از تمام صبــرهایت در برابر تمام ناملایمتی های مــن؟...

چه خبر از تمام آن ستاره هایی که بی من شمردی و من بی تو؟...

چقدر نیامده انتظار خبــر دارم؟...

چه کنم دلم بــرای تمــام مهــربانی هایت لک زده است ...

راستی،

باز هم آســمان دلت ابری است یا ...؟

می دانم،

تحملم مشکل است ... ،

اما خُب چه کنم؟...

یک وقت خســته نشوی و بــروی مــاه دیگری شوی ...

هیچ کس به اندازه مــن نمی تواند آســـمانت باشد ... ؛

تو فقط ماه من بمون و باش ...

...

ماه من!

بهونه موندنم!

مراقب خودمون باش ...

:گل:



 

shakira

متخصص بخش پزشکی
کفنم را مشکی ببافید ...

تنها همدردم شب بود،

نمیخواهم خیانتم را ببیند ...


:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
میخواهم برقصم ...

تو ساز بزن،

من میرقصم به ساز بی محلی هایت ...


:گل:
 
بالا