تاریخ معاصر تحت الحمایه بریتانیایی اوگانداکه در ۱۸۹۴ تشکیل گردید، پیرامون پادشاهی مقتدر و آفریقای بوگاندا ساخته شد. وضعیت ممتاز این پادشاهی عامل مؤثری در فقدان اتحادی بوده که از زمان استقلال گریبانگیز این کشور بودهاست. دکتر میلتون اوبوته ، شخصی که پادشاهی بوگاندا را در ۱۹۶۶ سرکوب کرد، طی کودتای به رهبری ژنرال عیدی امین در ۱۹۷۱ سرنگون شد. هنگامی که حقوق بشر و آزادیهای سیاسی محدود گردید و مخالفان رژیم به قتل رسیدند و جامعه آسیایی از کشور اخراج شد ، امین مورد انتقاد بین المللی قرار گرفت . در ۱۹۷۹ ارتش با حمایت سربازان تانزانیایی قدرت را در دست گرفت. اوبوته بار دیگر به قدرت رسید ولی طی کودتایی در ۱۹۸۵ برکنار شد، یکسال بعد نیروهای موسوینی قدرت را بدست گرفت بیثباتی و اعمال چریکی از سوی ارتش رب که تحت حمایت سودان بود هنوز استمرار دارد.
موسوینی که یک مائویست سابق است در حال حاضر مورد حمایت غرب بویژه بریتانیا قرار دارد.
«کیزا بسیجه»، رهبرمخالفان دولت اوگاندا است که قبلا در انتخابات شهرداریها ۱۹۹۸به پیروزی رسید اما آرا وی تایید نشد. وی دسامبر ۲۰۰۵ برای رقابت در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، وارد کشور شده بود، بلافاصله دستگیر شد.
«بسیجه» در دادگاه عالی مدنی به اتهام فعالیت درشورشهای مسلحانه محاکمه میشود.
سیاست
نظام سیاسی اوگاندا جمهوری است و دارای پارلمان قانونگذاری است . در سال ۱۹۶۲ ، اوگاندا استقلال خود را از بریتانیای کبیر به دست آورد. عیدی امین در دوره ریاست جمهوری "میلتون اوبوته" به فرماندهی ارتش و نیروی دریایی منصوب شد. در سال ۱۹۷۱ ، هنگامی که میلتون اوبوته در سفر خارج به سر میبرد ، عیدی امین دست به کودتا زد و حکومت وی را سرنگون کرد. قذافی در لیبی حمایت خود را از امین اعلام نمود . وی مبارزه همه جانبهای را علیه آسیاییها و بریتانیاییتبارها شروع کرد . رژیم عیدی امین در سال ۱۹۷۹ و پس از آن سرنگون شد که نیروهای نظامی تانزانیا ، همسایه اوگاندا، این کشور را اشغال کردند .اشغال اوگاندا به هشت سال حکومت عیدی امین خاتمه داد در حالیکه گفته میشد در این دوره، هزاران نفر در اوگاندا کشته شده بودند. از آن زمان تا کنون یووری موسوینی رهبری کشور را در دست دارد.
شهر کامپالا پایتخت پرجنب و جوش و شلوغ اوگاندا در جنوب، مشخص کننده تغییر اوگاندا از کشوری گرفتار فساد اقتصادی به سوی رفاه و رونق است. اوگاندا با رشد اقتصادی حدود ۸ درصدی تولید ناخالص ملی در طول سه سال گذشته نمونهای قابل قبول و جذاب از امید برای سایر ملتهای آفریقایی است. با این حال، شورشهای مسلحانه در شمال و شرق اوگاندا یکی از بزرگترین جمعیتهای آواره آفریقا را به وجود آوردهاست.
شورش ۱۸ ساله ارتش مقاومت لرد (Lord) علیه دولت، 6/1 میلیون نفر از مردم اوگاندا ـ که نیمی از آنان کودک هستند ـ را مجبور کردهاست به اردوگاههای نکبت بار و پر از آواره فرار کنند تا از حملات و کشتارهای وحشیانه درامان بمانند. تعداد آوارگان داخل این کشور از سال ۲۰۰۲ تقریباً سه برابر شده و حملات به هدفهای بیدفاع غیرنظامی توسط کودکان سربازی ادامه دارد که بسیار جوانتر از قربانیان خود هستند.
ناراحتکنندهترین جنبه این بحران این واقعیت است که این جنگ، جنگ کودکان علیه کودکان است زیرا کودکان تقریباً ۹۰ درصد سربازان ارتش مقاومت لرد را تشکیل میدهند. بعضی از آنان هشت ساله هستند و در جریان حمله به روستاها به زور به عضویت این ارتش در میآیند. آنان را وادار به خشونت و وحشگیری با کودکانی که مانند خود آنان ربوده شدهاند و حتی برادران و خواهران خود میسازند. کودکانی که بخواهند فرار کنند، کشته میشوند. برای کسانی که با ترس مداوم زندگی میکنند، خشونت شیوهای برای زندگی میشود و لطمات روانی وارده به آنان غیرقابل محاسبهاست. انبوه کودکان، از بیم ربوده شدن، غالبا همراه مادران خود، هر شب خانههای خود را در روستاها رها میکنند و ساعتها پیاده میروند تا به امنیت نسبی شهرهای عمده برسند و با طلوع روشنایی به خانه بازمیگردند. حدود 40 هزار «شبرو» در مقابل خانههای دیگران، در مدارس، حیاط بیمارستانها یا پارکینگهای اتوبوسها میخوابند تا از دام ارتش مقاومت لرد فرار کنند.
از شروع شورش در دهه ۱۹۸۰ حدود ۳۰هزار کودک ربوده شدهاند تا به عنوان سرباز و باربر یا «همسر و کنیز» شورشیان کار و بچههای آنان را بزرگ کنند.
با وجود وخامت شرایط انسانی، کمتر از ۱۰درصد از ۱۳۰ میلیون دلار درخواستی جامعه بشردوستانه برای ۲۰۰۴ دریافت شدهاست. سوء تغذیه کودکان در بعضی مناطق تا ۳۰ درصد برآورد شدهاست. وحشت از حملات شورشیان عوارض زیانبار شدیدی برای فصل کشاورزی سال ۲۰۰۴ داشته و خطر تشدید کمبودهای غذایی شدید فعلی را در ماههای آینده بیشتر کردهاست. با تمام شدن ذخایر دارویی و فرار امدادگران بهداشتی از حملات ارتش مقاومت لرد، موسسات بهداشتی با دشواری به کار ادامه میدهند.
در شرایطی که فرآیند صلح در کشور همسایه، سودان به پیشرفتهای چشمگیری دست مییابد، این تحولات، صلح را در اوگاندا آسیبپذیر میکند. «داستان موفقیت» که نمایشگر اوگاندا در اذهان سیاستگذاران اقتصادی دنیا است با فاجعه مناقشه در شمال و شرق این کشور، که نشانی از فروکش کردن آن وجود ندارد، تضادی آشکار و آزاردهنده دارد.اوگاندا در پروسه صلح سودان و جان گارانگ نقش مهمی بازی کرد.
فرهنگ
مردم اوگاندا از قبایل مختلفی تشکیل شدهاند و ۱۲ پادشاه رهبری قبایل را برعهده دارد. قدرتمندترین شاه بوگاندای مستقر در کامپالا است هریک از قبایل آداب و رسوم خاصی دارند. اسلام در سالهای ۱۸۰۰ توسط بلوچهای ایرانی و عمانی وارد دربار کاباکا شد مسیحیت نیز در سالهای ۱۸۵۶ به دربار ارایه گردید.
قوم کراموجونگ یا برهنهگرایان که همسایه قوم ماساها و تورکانهها در مرز کنیا هستند از دیدنیترین اقوام اوگاندا هستند. هر جوان کراموجونگ برای اینکه شایستگی ازدواج پیدا کند باید یک شیر و یا پلنگ و یا گرگ شکار کند و به خانه عروس بیاورد. این قوم لباس نمیپوشند و برهنه گرایان غربی الگوی خود را از این قبیله اخذ کرده اند. دختران این قبیله نیز قد بلند و زیبا هستند