
تاثیر تای چی بر بهبود رفتار مصرف مواد مخدر، الکل و اعتیاد
این مقاله جهت درمان تاثیرتای جی به بیماران مواد مخدر تنظیم شده است و در تلاش هست نشان دهد که کاربرد ذهن و جسم در حرکت یا در ورزش می تواند به بیماران جهت درمان کمک کند ، تای چی چوان نیز در این مسیر گام بر داشته و توانایی تنظیم ذهن و بدن را دارا می باشد. و باید از این ورزش باستانی چین در رفع بیماریها اعم از جسمی و یا روحی که در این نوع بیماران هر 2 نوع را دارا هستند استفاده کرد و این ورزش را در حد سلامتی، بهبود بیماریها و بالا بردن توانایی جسمانی بکار برد.
امروز این افتخار را داریم که با همکاری موسسه نیکوکاری طلوع برای اولین بار با تمرینات تای چی و چی کونگ بر افراد تحت پوشش درمان جهت درمان این تمرنات را انجام داده و بزودی نتیجه این پروژه را اعلام می کنیم.
به ادامه بروید
وقتی صحبت از رفتار مواد مخرب می شود دیگر مهم نیست که آنرا اعتیاد ، اجبار و یا ضرورت غیر قابل مقاومت و یا انگیزه غیر قابل کنترل بنامیم.درمان این شرایط بسیار گوناگون است ولی هیچ جا بهتر از چین مشهود نیست که در آنجا بیش از 2000 سال است که رفتار اجباری و غیر قابل کنترل ، شناخته و درمان شده است. اگر چه روش ها و متدهای مختلفی بکار رفته ولی همگی دراصول چینی خود که هماهنگیyin & yang است مشترک بوده اند و نتیجه اصول تائوئیست مربوط به آنها در سه اصل بودائیسم بیان شده است یعنی طمع ، خشم و رنج.
این اصول چندین قرن قدمت دارندهنگامی که اعتیاد به تریاک در چین در دهه 1700 آغاز شد و از روشهای درمانی مختلفی استفاده شد وقتی از بریتانیای کبیر و فرانسه تجارت تریاک به چین در اواسط دهه 1800 صورت گرفت علم رغم روش درمانی یا فلسفه بکار رفته چینی ها اولین اقدام را در هر اعتیادی سم زدایی می دانستند.از گوشت بوقلمون سود بسیاری استفاده می شد و انواع مختلفی جایگزین میشد از طب سوزنی تا ورزش گرفته تا انواع گیاهان دارویی که تنباکو متداولترین ماده جایگزین پس از معرفی اش در چین به حساب می آمد.
مردم چین تفاوت میان اعتیاد فیزیکی به تریاک و مواد دیگر و اعتیاد روحی و روانی و رفتار اجباری را می دانستند و هر یک را به شکل متفاوتی درمان می کردند.آنان همچنین متوجه شدن که درصد کمی از همه ی اعتیاد ها و رفتارهای اجباری توسط خود شخص درمان می شود. یعنی افراد فقط باید تصمیم به ترک اعتیاد بگیرند حال چه مصرف تریاک باشد چه الکل باشد و چه رفتار مخرب دیگر و نباید هرگز به سوی آن برگردند.البته درصد موفقیت در این روش 1 تا 3 درصد ب بود حال مهم نبود که روش بکار رفته تا چه حد ناموثر و یا عجیب باید اما یک وجه تشابه همه متدها تعهد معتاد به این برنامه و آگاهی شخص و بهبودیش توسط خودش بوده است.
اگر شخص تمایل به تغییر خودش نداشته باشد هیچ برنامه قابل اجرا نخواهد بود اما در هیچ روشی از راههایی که در غرب به نام 12 قدم معروف است استفاده شد که در ان افراد احساس درماندگی می کنند تا بر شرایط موجود غلبه کند و در عوض یه یک نیروی برتر خارجی تکیه می کند هر چند که شناخته شده است.
موفق ترین برنامه هایی درمانی چینی که به افراد کمک کرده است تا فکر و جسم خود را با هم هماهنگ کنند بدون اینکه به شرایط خارجی بیاندیشند و نگران آن باشند. یعنی قدرت احتمالی برای تغییر کردن از درون ناشی می شود و از طریق هدایت و راهنمایی دکتر تغییر صورت می گیرد و یا در نهایت از هماهنگی با طبیعت وI CHing ناشی میشود.
دو تا از موفق ترین روشهایی شناخته شده متدهای درونی و بیرونی اند. در روش درونی از تنفس و مدیشین برای آموزش ذهن و فکر جهت کنترل بدن و روح و روان استفاده می شود در حالی که در روش خارجی بدن و جسم با ورزشهای خاص و کنترل تنفس آموزش داده میشود که خود نیز سبب تغییر روح و روان می شود البته روش هایی نیز وجود دارد که آمیزه ای از روش های درونی و بیرونی اند.
در روش خارجی، از سرگرمی جسمی استفاده می شود که شامل ورزش و تمرینات فیزیکی ، اموزش تای چی و نیز تمرینات جسمی سخت در برابر موانع طبیعی است مانند بالا رفتن از کوه ، رویا رویی با شرایط خطرناک و دشوار و دیگر فعالیت هایی که در آنها به قدرت جسمانی و ذهنی نیز نیاز است.
این نوع تمرینات و تمرین های دیگر موقتی بودند که فرد را از حالت اجباری و اعتیاد به شخص تبدیل می کند که خود را کنترل کند و ازطریق سرگرم کردن فکرش خود را مدیریت می کند.البته این تاثیر کوتاه مدتی داشته و اینطور دلیل آورده شده که وقتی اعتیاد فیزیکی با روش های ترک بر طرف می شود ذهن و فکر هنوز درگیر مواد است و این درگیری را می توان با چیز دیگر جایگزین کرد و یا با انرژی های تامین شده از طریق ورزش و منحرف ساختن فکر و جسم از میان بر داشت اما ورزش هم شبیه به تریاک مستلزم بالا رفتن کمیت است تا نیاز فکر و مغز بر طرف شود یعنی مغز سریعاً به عناصر و محرک هایی که از طریق ورزش تامین می شود عادت می کند و این مستلزم آن است که ورزش بیشتری انجام شود تا نیاز مغز و فکر تامین شود همچنین انحراف فکری و جسمی نه تنها باید همواره تغییر کند بلکه به گذشت زمان نیاز است وقت صرف شود.
در روش های درونی و بیرونی توماً از جسم و فکر استفاده شده و حرکات فیزیکی انعکاس فکر و ذهن بوده است، خط اصلی و خوشنویسی قدیمی ترین و موفق ترین روش آموزش درونی و بیرونی بوده است با تعلیم و آموزش بدن برای حرکت هماهنگ با قلم مو طرز تفکر درونی و روح و روان تغییر میکند و متقابلاً با تغییر فکر و ذهن و روح و روان حرکت قلم مو و تصاویری که میکشد تغییرات حساس را روی کاغذشان می دهد در هنرهای رزمی ، قلم مو به نوعی ادامه حرکت جسم را نشان می دهد و از شمشیر دست خالی نیز استفاده می شود.
این مفهوم که ذهن و فکر ، جسم و احساسات را کنترل می کند مانند یک چرخ است که در سال 1950 دوباره اختراع شد و اصلاح رفتار و شگفتی هایآن و ذهن درمانی و درمان رفتار احساسی منطقی در کنار ابداع شد اما دهه های قبل در اروپا ارتباط میان خصوصیات شخصی در دست خط Klana Romana دیده شده بود که بعد ها معلوم شد دست خط نه تنها درون شخص را نشان می دهد بلکه وقتی درون شخص تغییر می کند دست خطش هم نیز تغییر میکند و با تغییر دست خط می توانید خصوصیات شخصی خود را تغییر دهید.
(( رادولف لابان )) از اصول جسمی و فکری در روان شناسی حرکت استفاده کرد زمانی که هر حرکت صورت می گرفت و ویژگی های درونی و بیرونی با هر حرکت مشخص می شد و با برخورد مناسب درونی و استفاده از فکر، حرکت بدن نیز طبق آن تغییر می کرد.
در سال 1925 سبک و شیوه یانگ در تای چوان بکار گرفته شد تا انرژی به طریقی متفاوت برای بهبود معتادان به تریاک تامین شود. پس از رفع وابستگی جسمی و فکری شخص معلوم شد که سبک تای چی چوان نه تنها مواد شمیایی لازم برای مغز را جهت مبارزه با وابستگی فکری را تامین می کند بلکه همواره انرژی تازه برای مغز فراهم می سازد و این شرایط کاملا متناسب با روش های درمانی روز است و حتی آنها را برای شرایط بهتر تغییر می دهد.
معتادان به تریاک با حالت رنجور و ناتوانی به کلینیک های چینی مراجعه می کنند و معمولاً ترک با تمرین ها و ورزش های سبک شروع می شد و وقتی بدن از غفلت های فیزیکی رها میشود، ورزش ها بیشتر میشد و جسم و فکر قوی تر می ساخت اما وقتی بدن به آستانه فیزیکی خود می رسید.زیراورزش ذهن را پاک می کرد انگیزه ایجاد میشد تا مواد کنار گذاشته شود(موادی که قبلا فکر و جسم را آلوده کرده بود) از طرف دیگر تای چی چوان برای ورزش ایده آل ترین روش است حتی برای ضعیف ترین جسم ها ولی جنبه ذهنی این سبک بعد تازه ای به ورزش اضافه کرده است. یا درگیری حرکات فیزیکی تای چی مستلزم داشتن تمرکز حواس است و هنگامی که فرا گرفته می شود ورزش و تمرین فیزیکی مطابق با توانائی های فرد تغییر میکند تای چی چوان به جای فراهم کردن مواد شمیایی برای مغز انگیزه لازم برای ذهن را بوجود می آورد تا خود مواد شمیایی را بسازد اما اگر ورزش کلیه اشکال تای چی باشد در این صورت تحریک ذهنی به پایان می رسد و فرد معتاد به وابستگی قبلی خود بر می گردد. در تای چی چوان تحریک و انگیزه دائم ذهنی را فراهم می کند که برای رفع نیازهای مغز لازم است.
این انگیزه ذهنی تای چی ریشه در حرکات فیزیکی و پیشرفت هایی دارد که سبب آزاد شدن ذهن می شود و بنابراین آنچه ایجاد میشود هم استراحت و آزادی ذهنی است و هم جسمی و هیجان نیست هر چه جسم قوی تر می شود و به یاد سپردن ترتیب حالت ها و مراحل بیشتر به کنترل طبیعی حرکات تبدیل می شود(حرکات فرا گرفته شده) سپس کنترل تنفس با حرکات هماهنگ می شود و دوباره ذهن به چالش می افتد و در این چالش مواد شمیایی طبیعی برای مغز تولید می کند. هر چه فرد بیمار بیشتر به تای چی علاقه مند می شود و عمق آن را فرا می گیرد تحریکات ذهنی بیشتر و ادامه دار تر می شود بالا آوردن کمر و باز کردن سینه و انداختن شانه ها و پایین آوردن آرنج ها ، بالا بردن مچ دست ها و هماهنگی بالا تنه و پایین تنه و مسیر درونی و بیرونی حرکت ها و تشخیص موارد مهم و غیر مهم (وزن پاها در مقیاسه با دیگر بخش ها و نیروی یک دست بر دیگیری) افزایش انرژی و بالا کشیدن آن به بالای سر با استفاده از ذهن و نه به دلیل اجبار و پرورش چی (Qi) برای حالت شناوری، هر یک از اینها نوعی تحریک و چالش ذهنی است و ذهن نیز به نوبه خود مغز را تحریک میکند. اما چیز دیگری هم بوده است. حالت ها در تای چی چوان (یانگ چنگ) فقط حرکت نیستند و هر حرکت یک جنبه رزمی دارد یعنی بخشی از یک تکنیک دفاعی است که معنایی را که ذهن به دنبال آن است تا خود را از وابستگی به مواد آزاد کند و یا خود را از رفتار مخرب نجات دهد ، فراهم می کند.
این مفهوم اعتقاد کسانی است که از طریق کنترل خویش، اعتیاد شان را ترک می کنند بدون اینکه از دیگران کمک بگیرند و یا برنامه ای برای آنها اجرا شودبهترین مثال آن موفقیت 100 درصد بخش های خاص zen است که در آن پیروان به شکل هدفمند برای مدت طولانی الکلی شده بودند و سپس ترک کردند و دیگر هرگز دوباره الکل مصرف نکردند اما لازم نیست شخص مذهبی باشد تا چنین کنترلی بر خویشتن داشته باشند.پدر خوانده من یک مرد باهوش و ذکاوت بود و من بیشتر آنچه را که در جوانی یاد گرفته ام مدیون او هستم او یک آدم مذهبی نبود، ولی دین خود را بخوبی میشناخت من یکی از دوستانش را میشناختم که با هم در دبیرستان همکلاسی بودند و با هم سربازی رفته بودند و با هم نیز کار میکردند و او را تا زمانی که با مادرم ازدواج کرد می شناختم در همه این مدت او هرگز الکل مصرف نمی کرد و ده سال بود مه با مادرم ازدواج کرده بود و در سه سال گذشته الکلی شده بود الکلی بودن او سبب نبودی کارش شد و به همین دلیل بود که من و برادر بزرگم وارد ارتش شدند.
سپس او از مادرم جدا شد و مصرف الکل را کنار گذاشت و هرگز دیگر مشروب خورد من نمی توانم دلیل این تغییر او را بگویم ولی می دانم که برای فرار از یک موقعیت غیر قابل تحمل به مصرف الکل روی آورده بود و به بهبود ترک او سه عامل بسیار اهمیت داشت. اول او به لحاظ فیزیکی خود را از محیط اعتیاد دور کرد و دوم ذهنش را از میل اجباری بودن پاک کرد و سوم به لحاظ فکری و احساس با ارداه اش تصمیم گرفت که هرگز دوباره الکل مصرف نکند و همین اراده بود که او را به بهبودی رساند و هرگز دوباره مشروب نخورد انگیزه ذهنی او به درونش بر می گشت و مسیر او برای ترک تقریبا یک شبه مشخص شد او یک الگو نیست ولی مسیرش برای بهبودی شبیه به مسیر اکثر اشخاص است که بر اعتیاد خود پیروز می شوند و غلبه می کنند.
به همین دلیل است که (یانگ چنگ فو) تا این حد در این زمینه موفق بوده است وقتی معتادان در حال ترک وابستگی فکری و ذهنی خود را به الکل یا مواد مخدر با چیز دیگری جایگزین می کنند و از انگیزه فکری تای چی استفاده می کنند، به سطحی می رسند که خویشتن را فراموش می شودو به لحاظ فکری یه یک حالت جدید می رسند. متاسفانه زمانی که مربیان تای چی چینی شروع به تغییر فرم یانگ کردند و آنرا با کوتاه کردن و یا ساده سازی اصلاح کردنداین نصیحت یانگ چنژ رو نفهمیدندکه گفت: اصلاحات بیشتر و تغییر فرم منجر به یک فاجعه خواهد شد.این اصلاحات سبب شد که تای چی چوان فقط ورزش بنا شود و اغلب اساس تای چی را دارا نباشند. هنگام تمرین با فرد معتاد در حال بهبود، این فرم های اصلاح شده به عنوان انگیزه ذهنی از میان می رود و چیزی نیست که ذهن و فکر معتاد بر آن غلبه کند معتادی که آنچه را که سبک یانگ برای تای چی چوان ترویج می کند فرا گیرد .مشاهدات من در هنگ کنگ در این رابطه نشان داده که این سبک ها مبنی و سنت سبک یانگ است بدون اینکه پایه و اساس آن وجود داشته باشد وقتی شاگرد به درک آنچه آموخته است می رسد و که آموزش یانگ چنگ فو نبوده احساس خیانت بوجود می آید و اغلب اوقات معتاد دوباره به مواد مخدر وابسته می شود.
پسر یانگ چنگ فو (پئونگ سائوهائو) و یکی از شاگردانش به نام تونگ پینگ هر دو چندین شاگرد داشتن که قبلا به تریاک معتاد بودند و از تای چی چوان برای ترک و بهبود استفاده کرده بودند.آموزش تای چی بهبودی آنها برای چند هفته خوب بود تا اینکه فهمیدند آنچه یاد گرفتند جعلی بوده و خوشبختانه آنها یکی از اساتید را یافتند و دیگر نیازی به مصرف تریاک نداشتند.
آموزش تای چی چوان نباید زوری یا اجباری باشد و طوری باید آموزش داده شود که شاگرد احساس ناامیدی نکند، اشخاصی که می خواهند به اجبار ترک کنند برای تغییر دادن خود ارزش چندانی ارزشی نائل نیستند و یا زندگی خود را با ارزش نمی دانند و برای ایک کار باید کمک بگیرند بنابراین باید از درمان تمام وقت استفاده کنند بنابراین تای چی چوان باید با روش های درمانی دیگر بکار رود تا بهبود صورت گیرد و معتاد باید به لحاظ فکری واقعیت را بپذیرد و باآن روبرو شود و معتاد در حال ترک باید بداند که تای چی چوان را با کمک استادی که تای چی اصلی را آموزش می دهد یاد می گیرد و بسیار مهم است زیرا فقط تمرین یک ورزش و حرکت نیست بلکه تای چی یک روش زندگی است.
تای چی و درد:
من خودم شخصا هیچگاه هیچگاه مشکل اعتیاد به الکل یا مواد مخدر نداشته ام و احساسی را که این مواد به من می دهد دوست ندارم. در اواخر دهه 50 و اویل دهه 60 یکی از شاگردان من در کلاس کاراته بود او طی جنگ جهانی دوم از چند ناحیه زخمی شده بود و همیشه درد داشت. او توسط اولین مربی کنفوی من معرفی شده بود و کنگفو سبب انحراف فکر او از دردش میشد او به من گفت تا زمانی که فکرش بر یک کار جدید متمرکز می شود و یا هر چیز جدید متمرکز می شود می تواند درد را فراموش کند. چهل و پنج سال بعد من به گردن درد و کمر درد شدیدی دچار شدم جراحتی که مرا برای مدت کوتاهی ازکمر فلج کرد. وقتی دوباره احساس کردم می توانم روی پاهایم راه بروم دیدم که همیشه درد دارم. یک عمل جراحی سبب شد که درد کمرم بر طرف شود و پتانسیل فلج شدن نابود شود ولی وقتی بهوش آمدم احساس می کردم زنگ هایی در گوشم به صدا در می آید و فکر می کردم شنوایی خود را از دست داده ام و حافظه ام را تا حد زیادی از دست داده و درد شدیدی در کمر و گردن دارم .از مسکن و دارو های مختلفی برای درد استفاده کردم ولی در نهایت بی فایده بود بنابراین با درد زندگی کردم و هنوز هم درد دارم. من از هر دارویی که تصور میشد درد را تسکین دهد استفاده کردم، اگر چه درد را تسکین می داد ولی در نهایت من را بی حال می کرد، چند ماه به دلیل درد نمی توانستم تمرکز داشته باشم و تای چی تمرین کنم ورزشی که تا قبل این حادثه 60 سال تمرین می کردم و حالا نمی توانستم بر حرکات تمرکز داشته باشم و فرم ها را اجرا کنم زیرا تلاش می کردم حافظه از دست رفته را بدست آورم که انجام حرکات را با همراه درد همراه می ساخت من به چندین مربی تای چی مراجعه کردم با این امید که بتوانیم برایم انگیزه فکری به وجود آید یعنی با استفاده از تمرینات در کلاس انگیزه بدست آورم. ولی این همراه با درد همراه بودو بالاخره فهمیدم که در درون خود قدرتی دارم که در آخر با آن بر درد غلبه کردم من متوجه شدم که انحراف فکر از درد، آنرا تسکین می دهد و برای من انحراف فکر از درد تنها با فراموش کردن خود و رسیدن به خویشتن میسر می شود.