سومین مرکز احتمالی که بی حسی با آندروفین فرکانس پایین در سیستم هیپوتالاموس و هیپوفیز می باشد.در قسمت هسته قوسی ناحیه قدامی میانی هیپوتالاموس و هیپوفیز سلولهای بتا آندروفین مغز قرار دارند و از آنجایی که سلولهای هسته قوسی دارای آکسونهای بلند می باشند و بتا آندروفین که منشی هیپوتالاموسی دارد در سایر نواحی مغز نیز دیده می شود.
این سلولها از طریق آکسونهای دراز خود می توانند بی حسی را ایجاد نمایند.(در تحقیقی،تحریک بخش میانی مغز و هسته قوسی بی حسی با طب سوزنی را در موشهای صحرایی بلوکه می کند.)موارد غیر روشنی احتمالا در خصوص ارتباط احتمالی بتا آندروفین های هیپوفیز با تعدیل درد وجود دارد.در صفحات قبل،مدارکی دال بر دخالت آندروفین هیپوفیز در بی حسی با طب سوزنی( AA )را ارائه و درگیر بودن غده هیپوفیز در اشکال دیگر بی حسی نیز،مطالعه شد.
برای مثال ،بی حسی از طریق فشارStress،حداقلی توسط بتا آندروفین هیپوفیز موثر است و به دلیل غیر قابل اطمینان بودن تکنیک قطع هیپوفیز،مشکلات متعددی به وجود می آید.علاوه بر این،تزریق دارو نالوکسان می توانداثرات جانبی داشته باشد.اخیرا مسیر جدیدی برای رسیدن آندروفین های هیپوفیز به مغز در سیستم پورت هیپوفیز هیپوتالاموس کشف شده است.احتمالا آندروفین ها می توانند از طریقCSFبه بطن سوم رسیده و ساختارهایی از قبیلPAGرا تحت تاثیر قرار دهند.
شاید آزاد شدن همزمانACTHکه در حین بی حسی با طب سوزنی با طب سوزنی(AA )اتفاق می افتد،مهم تر از آزاد شدن آندروفین های هیپوفیز باشد؟چرا که این پدیده،غدد فوق کلیوی را تحریک می نماید تا سطوح کورتیزول خون را بعد از بی حسی با طب سوزنی( AA )افزایش دهد.طب سوزنی ساختگی،سطوح کورتیزول خون را بالا نمی برد.
از این رو،مطرح شدن فشار( ُStress)به عنوان دلیلی برای آزاد شدن کورتیزول رد می شود.باید نتیجه گرفت که مدارک بسیار قوی مبنی بر دخالت بی حسی با طب سوزنیِ(AA)به وسیله آندروفین ها وجود دارند،در حالی که شواهد مبنی بر دخالت مونو آمین ها برای مشخص نمودن وجود سینرژیسم احتمالی بین سروتونین نوراپی نفرین،احتیاج به بررسی بیشتر دارد.