پرچم ارمنستان از سه رنگ قرمز و آبی و نارنجی تشکیل شده. قرمز نشانگر سختیهایی است که ارامنه در طول تاریخ متحمل آن شده اند...
آبی نشان دهنده ی طالب صلح بودن آنان است و نارنجی نیز نشان از استعدادی است که مردم ارمنستان برای وفق دادن خود با محیط سخت زندگی از خود نشان دادهاند. ارمنستان با آذربایجانٰ، ایران، جمهوری قرهباغ، گرجستان و ترکیه همسایه است و به غیر از ایران ارتباط چندان جالب و دوستانهای با همسایگانش ندارد. بزرگترین شهر و پایتخت ارمنستان ایروان نام دارد. سیستم ادارهی کشور جمهوری است و قانون اساسی در سال ٢٠٠٥ در این کشور به رفراندم گذاشته شد.
مانند تمام كشورهای باستانی، ارمنستان نیز تاریخچهی تیره و تاری دارد. طبق افسانه ها و روایات انجیل، ارامنه از نسل هایك، یكی از نوادههای نوح پیامبر هستند كه هنوز هم آثار كشتی او در كوه آرارات پس از آن طوفان معروف به جا مانده. برای شناخت ارامنه، باید نقبی تاریخی به هایاستان، یعنی سرزمین قبیله هایك بزنیم. اولین كسانی كه موفق به شناسایی و کشف ارامنه شدند- البته فکر نکنید آنها گم شده بودند یا چنین چیزهایی- آلمانیها بودند. آنها در قرن ششم قبل از میلاد ارامنه را در قبیلهای در ناحیه لاك وان دیدند.
در قرن اول پیش از میلاد، ارمنستان توانست با حكمرانی تبگرانِس دوم، دست به کشورگشایی بزند و حدود مرزی خود را گسترش دهد. ارمنستان شرقی در دورهای از تاریخ خود جزو امپراطوری ساسانی و طبعاً ایران محسوب میشد. در همین حال بخش غربی ارمنستان تحت حاکمیت امپراطوری روم بود. اما وضع در بخشهای مرکزی جور دیگری بود. در سال ٦٤٥ قدرت سیاسی و نظامی ِ منطقه در دست مسلمانان بود فلذا ارمنیها که مسیحی بودند مجبور شدند تغییر دین بدهند. چون خلفای مقیم بغداد در این زمینه بیرحمانه عمل میکردند و مالیاتهای بسیار سنگینی برای کسانی که حاضر به تغییر دین نبودند بسته میشد. برای همین خیلی از ارامنه به امپراطوری تحت حاکمیت روم گریختند و درحقیقت اگر دنبال کلمهای امروزی باشیم باید بگوییم پناهنده شدند. قرن نهم میلادی شرایط زندگی برای مسیحیان آسانتر شده بود و سرانجام خلیفهی مسلمانان حکومت شاه آشوت اول را به رسمیت شناخت. البته تاریخ به ما میگوید که ارامنه هنوز با روزهای خوش فاصله داشتند چون این منطقه تحت هجوم و تاخت و تاز سلجوقیان، مغولها و اقوام دیگر بود که همین موجب گسستگی مابین ارامنه و جدا افتادنشان از هم میشد.
در سال ١٨٩٦ ارامنهی مقیم اتمان در ترکیه سعی کردند تا دستمزد خود را افزایش دهند. این با مخالفت سلطان عبدالحمید حاکم عثمانی مواجه شد و در حکمی دیوانهوار دستور قتل عام ارامنه را صادر کرد. البته کشتار به همان سال ختم نشد. بین سالهای ١٩١٥ تا ١٩٢٢ یک میلیون و پانصد هزار نفر ارمنی کشته شدند. ارامنه هنوز که هنوز است این نسلکشی بزرگ را –به حق – محکوم میکنند و همچنین این عمل ترکها را نژادپرستانه تلقی میکنند که البته همواره از سوی ترکها رد شده. نخستین جرقههای استقلال ارامنه در سال ١٩١٨ زده شد. بعد از انقلاب نوامبر سال ١٩١٧ روسیه، نیروهای ارتش روسیه به سمت اوتُمان تركیه رهسپار شدند. بلافاصله قحطی و گرسنگی حكم فرما شد و در سال ١٩١٨، آنفولانزا و جنگ، تركیه، آدربایجان و گرجستان را فرا گرفت. در سال ١٩١٨، تاخت و تاز و یورش علیه تركیه پایان یافت و حدود مرزهای جغرافیایی تركیه توسط ویلسون، رئیس جمهور ایالات متحده مشخص شد. در این بین، تركیه توانست وحدت و یكپارچگی خود را تحت حكومت مصطفی كمال (كه بعدها به كمال آتا تورك مشهور شد)، به دست بیاورد و مناطقی از قفقاز را تصاحب نماید. كم كم ویلسون نیز با كمبود سرباز و عدم حمایتهای بین المللی مواجه شد و آتاتورك نیز صلح لنین را پذیرفت و حاضر شد نیمی از جمعیت جدید ارامنه را در قبال صلح، مبادله كند.
٢١ سپتامبر سال ۱۹۹۱ روزی بود که استقلال ارمنستان به همه پرسی گذاشته شد و با ۹۹ درصد آرای مردم به تصویب رسید. این روز، روز استقلال نامیده میشود - یکی از تعطیلات رسمی سالانه در ارمنستان است- جشن ملی است و هر ساله باشکوهتر از سال قبل در میدان بزرگ و اصلی شهر ایروان(هراپاراگ) بزرگداشت میگردد.
آبی نشان دهنده ی طالب صلح بودن آنان است و نارنجی نیز نشان از استعدادی است که مردم ارمنستان برای وفق دادن خود با محیط سخت زندگی از خود نشان دادهاند. ارمنستان با آذربایجانٰ، ایران، جمهوری قرهباغ، گرجستان و ترکیه همسایه است و به غیر از ایران ارتباط چندان جالب و دوستانهای با همسایگانش ندارد. بزرگترین شهر و پایتخت ارمنستان ایروان نام دارد. سیستم ادارهی کشور جمهوری است و قانون اساسی در سال ٢٠٠٥ در این کشور به رفراندم گذاشته شد.
مانند تمام كشورهای باستانی، ارمنستان نیز تاریخچهی تیره و تاری دارد. طبق افسانه ها و روایات انجیل، ارامنه از نسل هایك، یكی از نوادههای نوح پیامبر هستند كه هنوز هم آثار كشتی او در كوه آرارات پس از آن طوفان معروف به جا مانده. برای شناخت ارامنه، باید نقبی تاریخی به هایاستان، یعنی سرزمین قبیله هایك بزنیم. اولین كسانی كه موفق به شناسایی و کشف ارامنه شدند- البته فکر نکنید آنها گم شده بودند یا چنین چیزهایی- آلمانیها بودند. آنها در قرن ششم قبل از میلاد ارامنه را در قبیلهای در ناحیه لاك وان دیدند.
در قرن اول پیش از میلاد، ارمنستان توانست با حكمرانی تبگرانِس دوم، دست به کشورگشایی بزند و حدود مرزی خود را گسترش دهد. ارمنستان شرقی در دورهای از تاریخ خود جزو امپراطوری ساسانی و طبعاً ایران محسوب میشد. در همین حال بخش غربی ارمنستان تحت حاکمیت امپراطوری روم بود. اما وضع در بخشهای مرکزی جور دیگری بود. در سال ٦٤٥ قدرت سیاسی و نظامی ِ منطقه در دست مسلمانان بود فلذا ارمنیها که مسیحی بودند مجبور شدند تغییر دین بدهند. چون خلفای مقیم بغداد در این زمینه بیرحمانه عمل میکردند و مالیاتهای بسیار سنگینی برای کسانی که حاضر به تغییر دین نبودند بسته میشد. برای همین خیلی از ارامنه به امپراطوری تحت حاکمیت روم گریختند و درحقیقت اگر دنبال کلمهای امروزی باشیم باید بگوییم پناهنده شدند. قرن نهم میلادی شرایط زندگی برای مسیحیان آسانتر شده بود و سرانجام خلیفهی مسلمانان حکومت شاه آشوت اول را به رسمیت شناخت. البته تاریخ به ما میگوید که ارامنه هنوز با روزهای خوش فاصله داشتند چون این منطقه تحت هجوم و تاخت و تاز سلجوقیان، مغولها و اقوام دیگر بود که همین موجب گسستگی مابین ارامنه و جدا افتادنشان از هم میشد.
در سال ١٨٩٦ ارامنهی مقیم اتمان در ترکیه سعی کردند تا دستمزد خود را افزایش دهند. این با مخالفت سلطان عبدالحمید حاکم عثمانی مواجه شد و در حکمی دیوانهوار دستور قتل عام ارامنه را صادر کرد. البته کشتار به همان سال ختم نشد. بین سالهای ١٩١٥ تا ١٩٢٢ یک میلیون و پانصد هزار نفر ارمنی کشته شدند. ارامنه هنوز که هنوز است این نسلکشی بزرگ را –به حق – محکوم میکنند و همچنین این عمل ترکها را نژادپرستانه تلقی میکنند که البته همواره از سوی ترکها رد شده. نخستین جرقههای استقلال ارامنه در سال ١٩١٨ زده شد. بعد از انقلاب نوامبر سال ١٩١٧ روسیه، نیروهای ارتش روسیه به سمت اوتُمان تركیه رهسپار شدند. بلافاصله قحطی و گرسنگی حكم فرما شد و در سال ١٩١٨، آنفولانزا و جنگ، تركیه، آدربایجان و گرجستان را فرا گرفت. در سال ١٩١٨، تاخت و تاز و یورش علیه تركیه پایان یافت و حدود مرزهای جغرافیایی تركیه توسط ویلسون، رئیس جمهور ایالات متحده مشخص شد. در این بین، تركیه توانست وحدت و یكپارچگی خود را تحت حكومت مصطفی كمال (كه بعدها به كمال آتا تورك مشهور شد)، به دست بیاورد و مناطقی از قفقاز را تصاحب نماید. كم كم ویلسون نیز با كمبود سرباز و عدم حمایتهای بین المللی مواجه شد و آتاتورك نیز صلح لنین را پذیرفت و حاضر شد نیمی از جمعیت جدید ارامنه را در قبال صلح، مبادله كند.
٢١ سپتامبر سال ۱۹۹۱ روزی بود که استقلال ارمنستان به همه پرسی گذاشته شد و با ۹۹ درصد آرای مردم به تصویب رسید. این روز، روز استقلال نامیده میشود - یکی از تعطیلات رسمی سالانه در ارمنستان است- جشن ملی است و هر ساله باشکوهتر از سال قبل در میدان بزرگ و اصلی شهر ایروان(هراپاراگ) بزرگداشت میگردد.