قرآن:
صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم.
عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ قرآن زبر بخوانی در چارده روایت.
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ به قرآنی که اندر سینه داری.
ای چنگ فرو برده به خون دل حافظ فکرت مگر از غیرت قرآن خدا نیست.
ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد لطایف حکمی با نکات قرانی.
گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا حافظ این قصه دراز است به قران که مپرس.
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی دام تزویر مکن چون دگران قران را.
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار تابود وردت دعا و درس قران غم مخور.
حافظ بحق قران کز زرق و شید باز آی .........................................
سوره:
بسکه ما فاتحه و حرز یمانی خواندیم وز پی اش سوره ی اخلاص دمیدیم و برفت
آیة:
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست.
هر پاره از دل من و از غصه قصه ای هر سطری از خصال تو در رحمت آیتی
آیتی بود عذاب انده حافظ بی تو .............................................
نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری ...........................................
روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد. .........................................
تفسیر:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است بادوستان مروت با دشمنان مدارا.
تضمین ها:
آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه ی فال بنام من دیوانه زدند.
(انا عرضنا الامانةعلی السماوات والارض والجبال فابین ان یحملنها وشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما وجهولا172احزاب)
در حلقه ی گل و مل خوش خواند دوش بلبل هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا
(یا ایها الذین امنوا لاتقربوا الصلوةوانتم سکاری حتی تعلموا ماتقولوا...43نسا –وتری الناس سکاری ...2حج)
در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند آدم بهشت روضه ی دارالسلام را
زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه رند از ره نیاز بدارالسلام رفت.
(والله یدعوا الی دارالسلام...25یونس)
جمالت معجز حسن است لیکن حدیث غمزه ات سحر مبین است
(وقالوا ان هذا الا سحر مبین15صافات)
تو پنداری که بدگو رفت و جان برد حسابش با کرام الکاتبین است
( وان علیکم لحافظین-کراما کاتبین11 انفطار)
در طریقت هرچه پیش سالک آید خیر اوست در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
(...ویهدی من یشائ الی صراط المستقیم25یونس-وان الله ربی وربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم36مریم)
چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت شیوه ی جنات تجری تحتهاالانهار داشت
(ان الذین امنوا وعملوا الصالحات لهم جنات تجری من تحتها الانهار ذالک الفوز الکبیر 11بروج...)
سواد زلف سیاه تو جاعل الظلمات بیاض روی چو ماه تو فالق الاصباح
(فالق الاصباح وجعل اللیل سکنا والشمس والقمر حسبانا ذالک تقدیر ا لعزیز ا لعلیم96 انعام)
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند وان یکاد بخوانید و در فراز کنید
(وان یکادالذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون انه لمجنون وما هو الا ذکر للعالمین52قلم)
با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم همچو موسی ارنی گوی به میقات بریم
(...قال ربی ارنی انظرالیک...و واعذنا موسی ثلاثین لیلة واتممناها بعشرفتم میقات ربه اربعینه لیلة...143و142اعراف)
حاش لله که نی ام معتقد طاعت خویش اینقدر هست که گه گه قدحی می نوشم.
(...وقلن حاش لله ما هذا بشرا ان هذا الا ملک کریم21یوسف)
مده به خاطر نازک ملالت از من زود که حافظ تو خود این لحظه گفت بسم الله
(وقال ارکبوا فیها بسم الله مجریها ومرسها ان ربی لغفور رحیم 41هود)
لمع البرق من الطور و آنست به فلعلی لک آت بشهاب قبس
(اذ رئانارا لعلی اتیکم منها بقبس اواجدعلی النار هدی10طه)
در نیل غم فتاد سپهرش به طنز گفت الآن قدندمت و ما ینفع الندم
(اقتباس شده از آیات 90و91یونس)
عیشم مدام است از روی دلخواه کارم بکام است الحمد لله
فاتحه ای چو آمدی بر سر خسته ای بخوان لب بگشا که می دهد لعل لبت به مرده جان.
آنکه به پرسش آمد و فاتحه خواند و میرود گو نفسی که روح را میکنم از پی اش روان.
(الحمد لله رب العالمین2فاتحة الکتاب وقیل الحمد لله رب العالمین75زمر)
گر تیغ بارد در کوی آن ماه گردن نهادیم الحکم لله
(ان الحکم الالله40و67یوسف)
از دست زاهد کردیم توبه و ز فعل عابد استغفرالله
من رند و عاشق در موسم گل آنگاه توبه استغفرالله
(قال سلام علیک ساستغفر لک ربی...47مریم)
دل حافظ شد اندر کوی زلفت بلیل مظلم والله هادی.
(انالله لهادی الذین ئامنوا الی صراط مستقیم54حج)
ومن یتق الله یجعل له ویرزقه من حیث لایحتسب.
(...ومن یتق الله یجعل له مخرجا2ویرزقه من حیث لا یحتسب)
بگوش جان رهی منهئی ندا در داد ز حضرت احدی لااله الا الله
(الله لا اله الا هو...آیةالکرسی255بقره)
مگر وقت وفا پروردن آمد که فالم لاتذرنی فردا آمد.
(و ذکریا اذ نادا ربه رب لاتذرنی فردا و انت خیرالوارثین89انبیا)
شب وصل است و طی شد نامه ی هجر سلام فیه حتی مطلع الفجر.(سلام هی حتی مطلع الفجر 5قدر)
بیا ساقی بده رطل گرانم سقاک الله من کاس دهاق
(وکاس دهاقا34نبا) در میخانه بسته اند دگر افتتح یا مفتح الابواب
آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند اشهی لنا واحلی من قبلة العذارا
(درحدیثی از رسول گرامی اسلام شراب ام الخبائث توصیف شده است.)
صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم.
عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ قرآن زبر بخوانی در چارده روایت.
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ به قرآنی که اندر سینه داری.
ای چنگ فرو برده به خون دل حافظ فکرت مگر از غیرت قرآن خدا نیست.
ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد لطایف حکمی با نکات قرانی.
گفتمش زلف به خون که شکستی گفتا حافظ این قصه دراز است به قران که مپرس.
حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی دام تزویر مکن چون دگران قران را.
حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار تابود وردت دعا و درس قران غم مخور.
حافظ بحق قران کز زرق و شید باز آی .........................................
سوره:
بسکه ما فاتحه و حرز یمانی خواندیم وز پی اش سوره ی اخلاص دمیدیم و برفت
آیة:
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست.
هر پاره از دل من و از غصه قصه ای هر سطری از خصال تو در رحمت آیتی
آیتی بود عذاب انده حافظ بی تو .............................................
نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری ...........................................
روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد. .........................................
تفسیر:
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است بادوستان مروت با دشمنان مدارا.
تضمین ها:
آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه ی فال بنام من دیوانه زدند.
(انا عرضنا الامانةعلی السماوات والارض والجبال فابین ان یحملنها وشفقن منها وحملها الانسان انه کان ظلوما وجهولا172احزاب)
در حلقه ی گل و مل خوش خواند دوش بلبل هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا
(یا ایها الذین امنوا لاتقربوا الصلوةوانتم سکاری حتی تعلموا ماتقولوا...43نسا –وتری الناس سکاری ...2حج)
در عیش نقد کوش که چون آبخور نماند آدم بهشت روضه ی دارالسلام را
زاهد غرور داشت سلامت نبرد راه رند از ره نیاز بدارالسلام رفت.
(والله یدعوا الی دارالسلام...25یونس)
جمالت معجز حسن است لیکن حدیث غمزه ات سحر مبین است
(وقالوا ان هذا الا سحر مبین15صافات)
تو پنداری که بدگو رفت و جان برد حسابش با کرام الکاتبین است
( وان علیکم لحافظین-کراما کاتبین11 انفطار)
در طریقت هرچه پیش سالک آید خیر اوست در صراط مستقیم ای دل کسی گمراه نیست
(...ویهدی من یشائ الی صراط المستقیم25یونس-وان الله ربی وربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم36مریم)
چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت شیوه ی جنات تجری تحتهاالانهار داشت
(ان الذین امنوا وعملوا الصالحات لهم جنات تجری من تحتها الانهار ذالک الفوز الکبیر 11بروج...)
سواد زلف سیاه تو جاعل الظلمات بیاض روی چو ماه تو فالق الاصباح
(فالق الاصباح وجعل اللیل سکنا والشمس والقمر حسبانا ذالک تقدیر ا لعزیز ا لعلیم96 انعام)
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند وان یکاد بخوانید و در فراز کنید
(وان یکادالذین کفروا لیزلقونک بابصارهم لما سمعوا الذکر ویقولون انه لمجنون وما هو الا ذکر للعالمین52قلم)
با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم همچو موسی ارنی گوی به میقات بریم
(...قال ربی ارنی انظرالیک...و واعذنا موسی ثلاثین لیلة واتممناها بعشرفتم میقات ربه اربعینه لیلة...143و142اعراف)
حاش لله که نی ام معتقد طاعت خویش اینقدر هست که گه گه قدحی می نوشم.
(...وقلن حاش لله ما هذا بشرا ان هذا الا ملک کریم21یوسف)
مده به خاطر نازک ملالت از من زود که حافظ تو خود این لحظه گفت بسم الله
(وقال ارکبوا فیها بسم الله مجریها ومرسها ان ربی لغفور رحیم 41هود)
لمع البرق من الطور و آنست به فلعلی لک آت بشهاب قبس
(اذ رئانارا لعلی اتیکم منها بقبس اواجدعلی النار هدی10طه)
در نیل غم فتاد سپهرش به طنز گفت الآن قدندمت و ما ینفع الندم
(اقتباس شده از آیات 90و91یونس)
عیشم مدام است از روی دلخواه کارم بکام است الحمد لله
فاتحه ای چو آمدی بر سر خسته ای بخوان لب بگشا که می دهد لعل لبت به مرده جان.
آنکه به پرسش آمد و فاتحه خواند و میرود گو نفسی که روح را میکنم از پی اش روان.
(الحمد لله رب العالمین2فاتحة الکتاب وقیل الحمد لله رب العالمین75زمر)
گر تیغ بارد در کوی آن ماه گردن نهادیم الحکم لله
(ان الحکم الالله40و67یوسف)
از دست زاهد کردیم توبه و ز فعل عابد استغفرالله
من رند و عاشق در موسم گل آنگاه توبه استغفرالله
(قال سلام علیک ساستغفر لک ربی...47مریم)
دل حافظ شد اندر کوی زلفت بلیل مظلم والله هادی.
(انالله لهادی الذین ئامنوا الی صراط مستقیم54حج)
ومن یتق الله یجعل له ویرزقه من حیث لایحتسب.
(...ومن یتق الله یجعل له مخرجا2ویرزقه من حیث لا یحتسب)
بگوش جان رهی منهئی ندا در داد ز حضرت احدی لااله الا الله
(الله لا اله الا هو...آیةالکرسی255بقره)
مگر وقت وفا پروردن آمد که فالم لاتذرنی فردا آمد.
(و ذکریا اذ نادا ربه رب لاتذرنی فردا و انت خیرالوارثین89انبیا)
شب وصل است و طی شد نامه ی هجر سلام فیه حتی مطلع الفجر.(سلام هی حتی مطلع الفجر 5قدر)
بیا ساقی بده رطل گرانم سقاک الله من کاس دهاق
(وکاس دهاقا34نبا) در میخانه بسته اند دگر افتتح یا مفتح الابواب
آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند اشهی لنا واحلی من قبلة العذارا
(درحدیثی از رسول گرامی اسلام شراب ام الخبائث توصیف شده است.)