
تعاریف زیادی از مددکاری اجتماعی شده است که به نمونه ای از آن می پردازیم: «مددکاری اجتماعی یک خدمت حرفه ای است که بردانش ومهارت های خاص برای کمک به افراد وگروه ها یا جامعه قرارگرفته است،تا بتوانند استقلال شخصی واجتماعی و رضایت خاطرفردی واجتماعی بدست آورند.»
درمقابل مددکار اجتماعی مفهوم مددجو قرار می گیرد که در بیان کلی می توان گفت مددجو:«عبارت است از فرد، خانواده،گروه،جامعه که به دلایلی نیازمند خدمات حرفه ای مددکار اجتماعی است. مددجو به مددکاری اجتماعی معنی می بخشد وزمینه ی فعالیت های حرفه ای مددکاررا مهیا می سازد.»
اهداف مددکار اجتماعی
اهداف مددکاری اجتماعی از نظر بارتلت:
هدف اصلی خدمات اجتماعی را«ایجاد سازگاری بین انسان ومحیط »
می داند وهدف دیگر آن «بین بهزیستی افراد ورفاه اجتماعی سازگاری ووفاق ایجاد کند»
وهمچنین در جایی دیگری از کتاب مبانی مددکاری نوشته ی زاهدی اصل ، آمده است که مددکار اجتماعی با بهره گیری از توان علمی - حرفه ای خویش سعی دارد تا انسان ها نسبت به موقعیت وشرایط خود بینش روشنی پیدا کنند،در واقع مددکار اجتماعی به افراد،گروهها وجوامع کمک می کند تا بهترین راه را برای پیشرفت رضایت بخش خویش به دست آورند. با محیط سازگار وهماهنگ شوند واز زندگی خویش لذت ببرند،بدون آنکه بالاجبار تسلیم محیط پیرامون خود شوند.
نقش مددکاری اجتماعی در کار با گروهنقشی که مددکاری اجتماعی دارد به صورت زیر می توان بیان کرد:
«مددکار اجتماعی در گروه نقش قادرسازی را بصورت همگام با سایراعضای گروه در یک جهت انجام می دهدو سعی بر آن است که ظرافت اعضا به حدی رسد که گروهی زنده،خلاق،سازنده،پویا ومتحرک به وجود آیدکه آن ها را به سوی اهداف خاص رهنمون سازد»(فرجاد،23:1388)
بهترین کار گروهی آن است که مددکار به عنوان قادر سازنده وشرکت کننده در گروه عمل کند روابط بین اعضا به صورت شبکه ای از تبادل نظرها باشد.
روش عملی در مددکاری
در مددجو ممکن است یک سری رفتارهای خاصی وجود داشته باشد که مددکار با پزوهش عملی به تغییر این رفتارها تلاش کند. دوشیوه برای تشریح این روش وجود دارد. اولین روش حل مساله یا خودگردانی به منظور یافتن پاسخ برای مسائل روزمره است. الگوهای حل مساله شامل تصمیم گیری وطرح ریزی نیز می شود برای نمونه: تعطیلات به کجا برویم ؟و...
دومین روش عبارت است از رویکرد تغییر رفتارهای خاص نظیر چگونگی یافتن دوستان جدید. تغییررفتار شامل تغییر رفتارهای نامطلوب نظیر پر خوری نیز می شود.
کاربردهای روش عملی
برخی از موارد کاربرد آن تلاش مددکار ومددجو برای تعیین اهداف،یافتن راه حل ها و طرح ریزی با کمک یکدیگر است. مددکار از روش های گوناگونی برای کمک به مددجو در دستیابی به اهداف مورد نظر خود استفاده می کند. مسئولیت هشیاری نسبت به هر آنچه اتفاق می افتد به عهده ی اوست،تا جایی که مددکار می تواندبیان کندکه کدامیک از رخدادها در جهت اهداف مددجو پیشرفت کرده است.
تعريف مددكاري فردي
مددكاري فردي يكي از روش هاي مددكاري اجتماعي است كه اساسا از طريق رابطه ي همه جانبه ي فرد با فرد مي كوشد تا ظرفيت استعدادوقابليت مددجو را كشف وبراي وي آشكار سازد.
لين تن بي سوييف مددكاري فردي را «هنركمك كردن به فرد به منظور پيشرفت وتوسعه ي استعدادهاي نهفته وي واستفاده از آنها براي حل مسائل ومشكلاتي كه وي در محيط اجتماعي خويش با آنها روبرو مي شود.»
اعتیاد چیست؟
قبل از اینکه به نقشی که مددکاری می تواند در اعتیاد بعضی از خانواده ها داشته باشد بهتر است که بدانیم که منظور از افراد معتاد چه کسانی هستند دراینجا به تعریف اعتیاد می پردازیم:
اعتیاد «عبارت از تعلق یا تمایل غیرطبیعی ومداومی است که برخی از افراد نسبت به بعضی از موادمخدر پیدا می کنند منظور از اعتیاد استفاده غیر طبی و مکرر داروست که به ضرر خود مصرف کننده ودیگران است»
خصوصیاتی که افراد معتاد دارند به این صورت است که آنها فکر می کنند که مواد مخدر اختلال های روانی آنها را برطرف می کند. افراد معتاد دارای شخصیتی وابسته و دوری گزین هستند. آنان میلی به داشتن روابط اجتماعی ندارند واز جامعه کناره گیری می کنند. اعتماد به نفس ندارند واحساس بی ارزشی می کنند.
مراحل باز توانی معتادان
چند مرحله برای بازتوانی معتادان ذکر شده که آنها را نام می بریم:
مرحله اول: تشخیص وبازگیری معتاد از مواد مخدراست ومرحله دوم : توانبخشی کوتاه مدت است که در آن تلاش می شود وابستگی روانی فرد ازبین برود. مرحله ی سوم: توانبخشی بلند مدت است که ممکن است فرد دو مرحله قبل برای او کافی نباشد ودوباره به آن باز گردد به همین خاطر این برنامه تا جایی پی گیری می شود تا معتاد به زندگی اجتماعی بازگردد. دراین مرحله افراد معتاد می توانند زیر چتر نظارت مددکاران اجتماعی قرار گیرند با تماس مددکار با خانواده های این افراد به عنوان رابط بین افراد وخانواده وموسسات عمل می کند وگره کار افراد را می گشاید.
چندنمونه ازوظایف درمانگران مددکار
- صداقت و راز داری:این مفهوم از باورهای مهم اجتماعی معنوی مورد نیاز در روند درمانی و بازپروری می باشد.هر اندازه این مفهوم معنوی توسط درمانگر در شبکه اجتماع درمانی کاربردی و عملی گردد.(معنویت درمانی)استحکام،ثبات و احساس امنیت در بین اعضای گروه در مقابل تنش ها و اضطراب ها مقاومتر خواهد شد.
- قضاوت و پیش داوری:درمانگر و کل اعضای اجتماع بهبودی باید بیاموزد که در مورد شخصیت دیگران و کیفیت درمانی به ویژه خصوصیات اخلاقی،فرهنگی و باورهای دینی،قضاوت و پیش داوری نکنند
- احترام متقابل:احترام به احساسات گروه توسط درمانگر اعتماد جمعی گروه را نسبت به خود و یکدیگر تقویت می نماید.موضوع مهم دیگری که می تواند عاملی جهت پیشگیری از وقوع تعارضات شدید و همچنین بسترسازی مناسب جهت ایجاد امنیت،اعتماد و هماهنگی گروهی گردد،ترکیب انواع روابطی است که می تواند اجتماع درمانی را در جهت سلامت و بهبودی تسهیل کند و همچنین متضمن فضا و مکان سالم و عاری از مواد مخدر و دارو گردد.
- عمدتاً رابطه بین انسان ها سه نوع است:رابطه عاطفی-منطقی-حاکمانه.
الف- رابطه عاطفی:شامل دوستی،محبت،پشتیبانی،حمایت و دوست داشتن.
ب- رابطه منطقی:شامل بحث منطقی،هدایت،اجرای قانون،جامعه پذیری و احترام به یکدیگر.
ج- رابطه حاکمانه:دستور دادن،امر ونهی،فردیت محوری،شخص سالاری.