دوح: فرقه (از لغتنامه-ی عربی اقرب الموارد)
تدویح: پراکنده کردن مال خود را (از لغتنامه-ی عربی اقرب الموارد)
مُدَوِح: پراکنده نماینده-ی شتران و مال (فرهنگ فارسى آنندراج )
پس مُدَوِح در اینجا می شود: بر باد دهنده؛ مدوح دل و دینی، می شود: بر باد دهنده-ی دل و دین هستی.:گل: