• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

جواهرسازی‌(3)

maksemos

متخصص بخش خودرو
در اوایل‌ سده دوازدهم‌ هنرهای‌ عثمانی‌، از جمله‌ زرگری‌، بر روشهای‌ اروپایی‌ مستولی‌ بود و در سده‌های‌ سیزدهم‌ و چهاردهم‌ جواهرات‌ سنّتی‌، به‌ پیروی‌ از سلیقه اروپاییان‌، بار دیگر رواج‌ یافت‌. در گردن‌بندها سكه‌های‌ طلای‌ اصیل‌ یا تقلیدی‌، كه‌ اغلب‌ مهر عثمانی‌ (طغرا) داشتند، به‌ كار می‌رفت‌. در اواخر سده سیزدهم‌ سكه‌های‌ اروپایی‌ را به‌ سبب‌ ارزش‌ آنها ترجیح‌ می‌دادند. تسمه‌ و قلاب‌ نقره‌ای‌ و گاه‌ مذهّب‌، از لوازم‌ پوشاك‌ سنّتی‌ عثمانی‌ بود. آنها از نظر شكل‌ و روش‌ ساخت‌ و سبك‌ گوناگون‌ بودند در اوایل‌ سده دوازدهم‌ هنرهای‌ عثمانی‌، از جمله‌ زرگری‌، بر روشهای‌ اروپایی‌ مستولی‌ بود و در سده‌های‌ سیزدهم‌ و چهاردهم‌ جواهرات‌ سنّتی‌، به‌ پیروی‌ از سلیقه اروپاییان‌، بار دیگر رواج‌ یافت‌. در گردن‌بندها سكه‌های‌ طلای‌ اصیل‌ یا تقلیدی‌، كه‌ اغلب‌ مهر عثمانی‌ (طغرا) داشتند، به‌ كار می‌رفت‌. در اواخر سده سیزدهم‌ سكه‌های‌ اروپایی‌ را به‌ سبب‌ ارزش‌ آنها ترجیح‌ می‌دادند. تسمه‌ و قلاب‌ نقره‌ای‌ و گاه‌ مذهّب‌، از لوازم‌ پوشاك‌ سنّتی‌ عثمانی‌ بود. آنها از نظر شكل‌ و روش‌ ساخت‌ و سبك‌ گوناگون‌ بودند: برخی‌ با فیروزه‌ و مرجان‌ مرصّع‌ و بعضی‌ نیز با چكش‌كاری‌، برجسته‌كاری‌، ملیله‌ و میناكاری‌ در نقوش‌ هندسی‌ و طوماری‌ تزیین‌ می‌شدند ( < فرهنگ‌ هنر .، ج‌ 16، ص‌ 531 ـ532).

سبك‌ متمایزی‌ در جواهرسازی‌ در اواخر سده سیزدهم‌ و اوایل‌ سده چهاردهم‌ در كردستان‌ رواج‌ یافت‌ كه‌ ملیله‌كاری‌ عالی‌ و ظریف‌ ویژگی‌ آن‌ بود. سنگهای‌ قیمتی در این‌ شیوه‌ كم‌ بود، اما فیروزه‌ كه‌ علاوه‌ بر ویژگی‌ تزیینی‌، حائز خواص‌ ماوراء طبیعی‌ دانسته‌ می‌شد، رواج‌ داشت‌. نقوش‌ طوماری‌، گلها و برگها، ماهی‌ و پرندگان‌ به‌ موازات‌ نقوش‌ هندسی‌ كاربرد داشتند. گردن‌بندها از دانه‌های‌ زرینی‌ تشكیل‌ می‌شدند كه‌ با صفحات‌ مستطیلی‌ به‌ هم‌ متصل‌ و این‌ صفحات‌ با سكه‌های‌ عثمانی‌ و اروپایی‌ و فیروزه‌ تزیین‌ می‌شدند. گردن‌بندهای‌ نمونه كردستان‌ برای‌ جشنها از لوحهای‌ (پلاكهای‌) مستطیلی‌ ساخته‌ می‌شد كه‌ آویزهایی‌ شبیه‌ به‌ ماهی‌ داشتند. دستبندها نیز با سكه‌های‌ انگلیسی‌ و ستارگان‌ و هلالهای‌ ماه‌ تزیین‌ می‌شدند. بیشتر گوشواره‌ها به‌ روش‌ ملیله‌ و به‌ شكل‌ هلالی‌ یا سبدهایی‌ با دانه‌های‌ كوچك‌ مروارید و طلا بودند. سگك‌ كمربندها نقره‌ای‌ بود و روی‌ آنها نقوش‌ گل‌ و گیاه‌ به‌ سبك‌ عثمانی‌ چكش‌كاری‌ و برجسته‌كاری‌ می‌شد (همان‌، ج‌ 16، ص‌ 531). از این‌ دوره‌ جواهراتی‌ نیز از شمال‌ افریقا بر جا مانده‌ است‌. بیشترین‌ جواهر بازمانده‌ در این‌ منطقه‌ متعلق‌ به‌ مراكش‌، الجزایر و تونس‌ و از سده سیزدهم‌ است‌ ( رجوع کنید به تصویر 13). هرچند قطعات‌ اندكی‌، از جمله‌ یك‌ گوشواره آویزدار مرصع‌ به‌ یاقوت‌ و زمرد، به‌ سده یازدهم‌ منسوب‌ است‌ (همان‌، ج‌ 16، ص‌ 532).

زیورآلات‌ نقره‌ای‌ بیشتر در روستاها و زیورآلات‌ زرین‌ بیشتر در شهرها رایج‌ بودند و مردمان‌ قبایل‌ صحرانشین‌، كه‌ در تماس‌ با سكنه افریقای‌ نیمه‌صحرایی‌ بودند، از این‌ شیوه‌ پیروی‌ می‌كردند. حمایت‌ در برابر چشم‌زخم‌ * ویژگی‌ برجسته جواهرات‌ شمال‌ افریقا بود. دستِ گشوده‌ ــ كه‌ به‌ نام‌ خمسه‌ یا دست‌ حضرت‌ فاطمه‌، دختر پیامبر صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم‌، شناخته‌ می‌شود ــ از شایع‌ترین‌ تعویذات‌ در منطقه‌ بود. قدرتهای‌ جادویی‌ به‌ صلیب‌ و دیگر شكلهای‌ هندسی‌، نظیر مثلث‌ و ستاره داود یا مهر سلیمان‌، نسبت‌ داده‌ می‌شد. مجموعه زیورآلات‌ مشتمل‌ بود بر اشكال‌ ماهی‌، مار، عقرب‌، كبوتر و سمندر، كه‌ هریك‌ دارای‌ قدرتهای‌ مشخص‌ درمانی‌ بودند (همان‌، ج‌ 16، ص‌ 532).

سنجاقها و سوزنهایی‌ نیز به‌ سنّت‌ رومی‌ ساخته‌ می‌شد كه‌ زمانی‌ بربرها برای‌ بستن‌ جامه‌های‌ بالاتنه‌ به‌ كار می‌بردند و با صفحات‌ مثلث‌ شكل‌ نقره‌ای‌ و كنده‌كاری‌ شده‌ و نصب‌ مرجان‌ یا شیشه‌ بر روی‌ آنها تزیین‌ می‌شدند. این‌ اشیا اغلب‌ زنجیری‌ با عناصری‌ مدور یا بیضی‌ متصل‌ به‌ خود دارند. رایج‌ترین‌ جزء و عنصر زیورآلات‌ زرین‌، تزاره‌ بود كه‌ بانوان‌ شهری‌ ثروتمند می‌آویختند و آن‌ گردن‌بندی‌ از ترنجهای‌ مشبك‌ و مرصع‌ به‌ سنگهای‌ قیمتی‌ و مروارید بود. زنان‌ شهری‌ همچنین‌ گوشواره‌هایی‌ مشبك‌كاری‌ شده‌ و آویزان‌ به‌ گوش‌ می‌كردند. دستبندهای‌ ساخت‌ فاس‌ و طنجه‌، معروف‌ به‌ ماه‌ و خورشید، از رشته‌های‌ اریب‌ تشكیل‌ شده‌اند كه‌ در ساخت‌ آنها به‌تدریج‌ طلا جانشین‌ نقره‌ گردید. النگوها از فلز ریخته‌ و آراسته‌ به‌ نقوش‌ گیاهی‌ یا هندسی‌ بودند و دستبندهای‌ گل‌میخ‌دار برای‌ دفع‌ چشم‌زخم‌ طراحی‌ می‌شدند. جواهرات‌ میناكاری‌ شهر تیزنیت‌ عمدتاً به‌ رنگهای‌ زرد و سبز بودند و این‌ نوع‌ میناكاری‌ خصوصیت‌ جواهرسازی‌ تگومونت‌، شهر كوچكی‌ در ماورای‌ اطلس‌، بود. كهربا نیز به‌سبب‌ قدرت‌ درمانی‌ خود ارزشمند محسوب‌ می‌شد، و به‌وفور در جنوب‌ مراكش‌ و موریتانی‌ رواج‌ داشت‌ (همانجا).

جواهرات‌ الجزایر عمدتاً نیمتاج‌، دستبند و گردن‌بند بودند كه‌ از نقره‌ ساخته‌ و با میناكاری‌ خاص‌ همراه‌ با مفتولهای‌ فلزی‌ به‌ رنگهای‌ سبز و آبی‌ و زرد و ملیله‌كاری‌ عالی‌ تزیین‌ می‌شدند. جواهرات‌ اغلب‌ با مرجان‌ مرصع‌ می‌شدند. جواهرات‌ سنّتی‌ تونس‌ نیز سیمین‌ بود كه‌ گاه‌ مذهّب‌ می‌شدند. اكثر جعبه‌ تعویذها به‌ شكل‌ استوانه‌ای‌، مكعب‌ و گوشواره‌های‌ حلقه‌ای‌ و بلند بودند. بر نیمتاج‌ هلالی‌شكل‌، نقوش‌ كبوتر (نماد بركت‌ و مژده خبر خوش‌)، ماهی‌ (نماد حاصلخیزی‌ و زندگی‌)، گل‌ و ستاره داود كنده‌كاری‌ می‌شد كه‌ همان‌ نقوش‌ بر دستبندها نیز یافت‌ می‌شود. دیگر جواهرات‌ ملیله‌كاری‌ و میناكاری‌ مفتولی‌ به‌ رنگهای‌ قرمز و آبی‌ بر زمینه نقره‌ای‌ مذهب‌ رایج‌ بود. شهرهای‌ جَرْبَه‌ و صَفاقُس‌ مراكز بزرگ‌ تولید زیورها در تونس‌ بودند. قبایل‌ طوارق‌ صحرا نیز جواهرات‌ نقره‌ای‌ به‌ویژه‌ دستبندهای‌ قالب‌ریزی‌ و صلیبهایی‌ می‌ساختند كه‌ در آنها بازوهای‌ صلیب‌ و مركز برجسته آن‌ جای‌ شكل‌ سنّتی‌ دست‌ را به‌ عنوان‌ نماد عدد پنج‌ گرفته‌ بود. جواهرات‌ نقره‌ای‌ طوارق‌ اغلب‌ با توپكها و برجستگیهای‌ هرمی‌ شكل‌ تزیین‌ یا حكاكی‌ و میناكاری‌ می‌شد. دستبندها از چوب‌ یا شاخ‌ حیوانات‌ ساخته‌ می‌شدند. در صحرا از مرجان‌، همانند صدف‌، برای‌ گردن‌آویزها و زیورهای‌ مو استفاده‌ می‌شد (همانجا).

قدیمی‌ترین‌ جواهرات‌ برجا مانده‌ از یمن‌ متعلق‌ به‌ اواخر سده دوازدهم‌ است‌ كه‌ عمدتاً در صنعا ساخته‌ شده‌اند. ریشه‌های‌ سنّت‌ جواهرسازی‌ یمن‌ مبهم‌ است‌ و نظرهای‌ پیشنهادی‌، از دوره پیش‌ از اسلام‌ در جنوب‌ عربستان‌ تا هند را شامل‌ می‌شود. یهودیان‌ یمنی‌ انحصاری‌ واقعی‌ بر تولید جواهر داشته‌اند و این‌ هنر از پدر به‌ پسر می‌رسیده‌ است‌. بنابراین‌، در جواهرات‌ یمنی‌ نقش‌مایه‌ها و شكلها در تركیبهای‌ گوناگون‌ تكرار می‌شوند. جواهرات‌ سنّتی‌ اغلب‌ نقره‌ای‌ و گاه‌ مذهّب‌اند كه‌ برجسته‌كاری‌، ملیله‌كاری‌، ترصیع‌ و خاتم‌كاری‌ شده‌اند. عناصر تزیینی‌ اغلب‌ حاوی‌ معانی‌ نمادین‌اند؛ مثلاً، ماهی‌ و خوشه‌های‌ غلات‌ كه‌ حاصلخیزی‌ را نشان‌ می‌دهند و مارهای‌ زنگی‌ كه‌ دافع‌ شیاطین‌ بودند (همانجا؛ نیز رجوع کنید به تصویر 14).

عناصر تزیینی‌ نمونه‌وار، گلهای‌ كوچكی‌ هستند كه‌ از دانه‌های‌ نقره‌ای‌ و صفحات‌ لوزی‌ شكل‌ ــ كه‌ میوه‌هایی‌ به‌ شكل‌ توت‌، دانه انار و بادام‌ بر آن‌ جوش‌ داده‌ شده‌ ــ تشكیل‌ گردیده‌اند. صفحات‌ مثلثی‌ شكل‌ ملیله‌ به‌ عنوان‌ پایانه گردن‌بندها به‌ كار می‌روند. زنجیرهای‌ مارآسای‌ ساخته‌ شده‌ از بستهای‌ مسطح‌ و دیگر رشته‌های‌ قلاب‌ شده‌ با صفحات‌ انعطاف‌پذیر، از دیگر انواع‌ این‌ جواهرات‌اند. دستبندها ــ با بست‌ یا بدون‌ آن‌ ــ همیشه‌ به‌صورت‌ جفت‌ ساخته‌ می‌شوند (همانجا).

نوعروسان‌ دستبند كُبُور را، كه‌ برجستگیهایی‌ به‌ شكل‌ مقبره‌ها داشتند، به‌ عنوان‌ حامی‌ در برابر مرگ‌، حتی‌ در روز عروسی‌ نیز به‌ دست‌ می‌كردند. جعبه‌های‌ تعویذ، استوانه‌ای‌ یا مكعب‌ مستطیل‌ یا مكمل‌ جواهرات‌ بودند و یا به‌ عنوان‌ طلسم‌ به‌طور مستقل‌ به‌كار برده‌ می‌شدند (همان‌، ج‌16، ص‌532 ـ533).

گردن‌بند لَزِم‌ از چند صفحه مستطیل‌، كه‌ با ردیفهای‌ موازی‌ زنجیره‌ها از دانه‌های‌ كوچك‌ به‌ یكدیگر متصل‌ شده‌اند، تشكیل‌ شده‌ است‌. جعبه‌های‌ تعویذ استوانه‌ای‌ از این‌ زنجیرها آویزان‌اند. این‌ زیور معمولاً به‌ دوشیزه‌ای‌ كه‌ به‌ سن‌ ازدواج‌ می‌رسید، داده‌ می‌شد. گردن‌بند لبه‌ از زنجیرهایی‌ تشكیل‌ می‌شود كه‌ از صفحات‌ كوچك‌ بسیاری‌ ساخته‌ شده‌ و زیر چانه‌ بسته‌ می‌شود و آویزها، زنجیرها و گل‌سرخیها از آن‌ آویزان‌اند و پدر عروس‌ آن‌ را به‌ او هدیه‌ می‌دهد. نوعی‌ گردن‌بند در یمن‌ از رشته‌ دانه‌هایی‌ چند ضلعی‌ یا حبه‌انگوری‌ تشكیل‌ می‌شود كه‌ آنها را میان‌ مثلثهایی‌ در دو سر زنجیر آویزان‌ می‌كردند و بانوان‌ متأهل‌ آن‌ را به‌ صورت‌ درهم‌ تابیده‌ می‌آویختند. گردن‌بندها سكه‌هایی‌ عمدتاً اتریشی‌، مشهور به‌ ریال‌، داشتند. گوشواره‌ها بلند و آویزان‌ و متصل‌ به‌ گارگوش‌ بودند. گارگوش‌ سربندی‌ بود كه‌ كاملاً گوشها را می‌پوشاند .
منبع: Account Suspended
 
بالا