• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

حمایت از افراد مبتلا به ایدز و طرد نکردن آنها ...

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
شوهر من بعلت مشكلات جسماني شديد به توصيه دوستانش به مواد مخدر روي آورد و متأسفانه نه تنها مشكلات جسماني او برطرف نشد بلكه اعتياد مشكل بزرگتري براي او شد و ديري نگذشت كه مشخص شد كه مبتلا به HIV است و بعلت مشكلات جسماني قبلي بسرعت وارد مرحله ايدز شد. ميل ندارم با ذكر جزئيات و طرح مشكلات خودمان وقت عزيز شما را بگيرم.
فقط مي خواهم بدانيد كه همسر من انساني خوب، همسري وفادار و پدری مهربان بوده و هميشه براي همه ما عزيز و محترم بوده و خواهد بود. با راهنمائي هايي كه پزشك همسرم به ما نمود، راههاي انتقال را بخوبي مي دانستيم و واهمه اي از مراقبت از ايشان نداشتيم و حالا هم كه در بين ما نيست همواره به ياد خاطره هاي خوش ايشان هستيم.
اما متأسفانه بعلت برخورد ديگران كه حتماً بعلت عدم آگاهي آنان است، نتوانستيم حقيقت را در مورد بيماري ايشان بازگو كنيم.
اميدوارم روزي برسد كه مردم اين عينك بدبيني را نسبت به اين بيماران از چشم خودشان بردارند و اجازه بدهند اين بيماران نيز همانند هر فرد آسيب ديده ديگر از نگاه گرم و پرمحبت آنان نيرو بگيرند.
http://www.iranhiv.com
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
خاطرات يك خانم مبتلا به ايدز

همسرم مدت زيادي بيمار بود و هيچ پزشكي تشخيص درستي از بيماري او نداده بود. در نهايت تشخيص دادند همسرم مبتلا به ايدز است و من و يكي از فرزندانم نيز مبتلا شده ايم.
براي مراسم چهلم همسرم به مدرسه بچه ها رفتم و اولياء مدرسه را دعوت كردم. وقتي فهميدند فرزندم هم HIV مثبت است او را از مدرسه اخراج كردند و او هم قرباني پدر و مادر خود شد. مدير مدرسه از من خواست كه او را به خانه برده به او آموزش بدهم و فقط براي امتحان او را به مدرسه بياورم.
وقتي شرح ماجرا را به عمويش گفتم با عكس العمل نه چندان شايسته او و گفته هايش مبني بر اينكه من خودم مي توانم به او درس بدهم و اين كار به نفع خود اوست روبرو شدم.
آدمهايي كه اطلاعاتي در اين زمينه دارند و راههاي انتقال را مي شناسند با نگاهي ترحم آميز به من نگاه مي كنند و كساني هم كه اطلاعات ندارند و اين بيماري را نمي شناسند از من دوري مي كنند. من اگر مي دانستم كه اين بيماري را دارم هرگز بچه دار نمي شدم. تمام نگرانيم فرزندم و آينده او بعد از مرگم است.
حدود 5 سال پيش تشخيص داده شد که من مبتلا شده ام. مشاوره من توسط يك روان پزشك انجام نشد، بلكه اين كار به وسيله پزشك معالجم صورت گرفت. او در آن زمان اطلاعات خوبي به من داد كه در جاي ديگر امكان به دست آوردن آن وجود نداشت. حالا كه من با اين بيماري كنار آمده ام از طرف جامعه و خانواده ها به بهانه هاي مختلف سنگ جلوي پايم مي اندازند.
تا آنجا كه من اطلاع دارم هيچ تشكلي براي زنان مبتلا نيست، زيرا بسياري از آنان نمي خواهند شناخته شوند و به دليل آنكه جامعه از آلودگی آنها مطلع نشود به گوشه اي از خانه پناه مي برند.
ما در نظر داريم كه با كمك تعدادي از پزشكان، تشكل زنان HIV مثبت را براي اطلاع رساني و حمايت از اين گروه تشكيل دهيم
http://www.iranhiv.com
 

melika

متخصص بخش زبان انگلیسی
ضرورت حضور خانواده های افراد مبتلا به ایدز، در كنار بیماران

جام جم آنلاين: اول زنش فهميد، بعد مادرش، بعد همكاران اداره و دوستان. چند وقت ماندند، بعد يكي‌يكي رفتند. دور و برش خالي شد. كسي باور نمي‌كرد بچه، قبل از بيمار شدن او به دنيا آمده و سالم است. حتي زنش هم باور نكرد. مدت‌ها با اين فكر گذشت كه ببينند كي، كجا و چطور اين ويروس لعنتي به سراغش آمده؟ مدت‌هاي زيادي هم صرف دعوا و قهر شد. آخر هم كسي نفهميد كه آن بار كه مجبور شده بود عمل جراحي كند بيمار شده يا وقتي كه در سفري، خيال جواني كردن به سرش زده بود. بيماري سراغش آمده بود و او بيشتر از اين‌كه از مردن بترسد از تنها ماندن نگران بود.
ويروس HIV مرز و كشور و شهر و محله نمي‌شناسد و مي‌تواند همه را به يك نسبت مبتلا كند. چون بيماري تا مدت‌هاي طولاني علامت ندارد، ممكن است خيلي از كشورها و شهرها با اين‌كه تعداد زيادي افراد آلوده دارند، از وجود آنها بي‌خبر باشند و يادمان نرود كه كشور، شهر و محله ما هم از اين قاعده مستثنا نيست. ايدز، ارتباط تنگاتنگي با اعتياد و آسيب‌هاي ديگر اجتماعي و عدم پايبندي اخلاقي دارد و اين عوامل با ارزش‌هاي مذهبي، اجتماعي و فرهنگي بسياري از جوامع در تضاد است. به همين دليل است كه افراد مبتلا يا مشكوك، طرد مي‌شوند، گناهكار شناخته مي‌شوند و علاوه بر محروميت از تحصيل و اشتغال، از تشكيل خانواده هم باز مي‌مانند.
ايدز يك بيماري عفوني است كه هركسي را مي‌تواند مبتلا كند. اگر كسي هم به دليل رفتارهاي غيراخلاقي مبتلا شده، ابتلا به ايدز نيست كه باعث بدنامي او مي‌شود، پس نبايد تصور شود هر كس ايدز دارد، خطاكار و مجرم است. متاسفانه با اين‌كه در بسياري از كشورها، خانواده مهم‌ترين جزو جامعه است و در بسياري از اين كشورها، فرد بيمار در خانواده مورد توجه خاص قرار مي‌گيرد تا براي بهبود هر چه سريع‌تر و بازگشت به زندگي عادي حمايت شود، درباره ايدز هنوز اين حمايت به اندازه كافي وجود ندارد و در بسياري از موارد، اين افراد از سوي خانواده و جامعه مورد بي‌مهري قرار مي‌گيرند، تا آنجا كه ممكن است از تماس آنها با اطرافيان و نزديكان مثل همسر و فرزندان جلوگيري شود. البته شدت تبعيض و طرد افراد با روش ابتلاي آنها نيز ارتباط دارد و اين موضوع دستاورد ناآگاهي از راه‌هاي انتقال ايدز است.
فقط گلبول‌هاي سفيد
راه‌هاي انتقال ايدز شناخته شده است. عامل بيماري، يعني ويروسHIV ، فقط در گلبول سفيد زنده مي‌ماند و اين گلبول‌ها هم فقط در خون و بعضي ترشحات مانند ترشحات جنسي قرار دارند. تنها راه انتقال ايدز را كه مشخص، قطعي و حتمي است اشتراك خوني، اشتراك جنسي و از طريق مادر به كودك است. پس بيماري از راه ديگري نمي‌تواند منتقل شود و اگر خون يا ترشحات آلوده فرد بيمار با خون يا مخاط بدن افراد سالم تماس پيدا نكند، هيچ خطري براي انتقال بيماري وجود ندارد. اما اين‌كه بيماري ايدز به اين سرعت در جهان در حال پيشرفت است، بيشتر مربوط به اين است كه با خصوصي‌ترين رفتارهاي انسان سر و كار دارد و افراد آلوده علامت ندارند و مي‌توانند بيماري را به ديگران منتقل كنند.
به دليل هزينه بالا و وجود دوره پنجره يعني دوره‌اي كه ممكن است ويروس در بدن باشد و مشخص نشود آزمايش همگاني توصيه نمي‌شود. چون هميشه احتمال وجود عده‌اي افراد آلوده كه تشخيص داده نشده‌اند، در جامعه هست، جداسازي افراد شناخته شده نه‌تنها باعث مصونيت بقيه نمي‌شود، بلكه باعث مي‌شود افراد مشكوك براي اقدامات تشخيصي پيشقدم نشوند و بيماري خود را مخفي نگه دارند. بنابراين به جاي شناسايي و جداسازي افراد آلوده، بهتر است تصور كنيم تمام افراد جامعه ممكن است آلوده باشند و از تماس با خون و ترشحات هر كسي پرهيز شود.
از قضا، ننگ و بدنامي ناشي از ايدز، يكي از دلايل عمده شيوع سريع بيماري در جامعه است، زيرا افراد آلوده از ترس بدنامي، بيماري خود را آشكار نمي‌كنند و در نتيجه، هم به خودشان آسيب‌هاي جدي مي‌زنند و هم عامل پنهان آلودگي در جامعه باقي مي‌مانند.
راهي كه به بيماري نمي‌رسد
شناختن راه‌هايي كه از طريق آنها، عفونتHIV منتقل نمي‌شود، بسيار مهم است، چون باعث مي‌شود افراد نگراني‌هاي بي‌مورد خود را در مورد ابتلا به عفونت HIV كنار بگذارند. خلاف تصور غلط بسياري، اين عفونت از طريق تماس‌هاي معمول مثل دست دادن، بغل كردن و در آغوش گرفتن، عطسه و سرفه، تماس در اتوبوس يا قطار و در وسايل نقليه منتقل نمي‌شود. بعلاوه، HIV از طريق نيش حشرات يا تماس با حيوانات هم منتقل نمي‌شود. HIV در بدن حشرات قادر به زندگي نيست و بنابراين بر اثر گزش حشرات مانند پشه، فرد به عفونت HIV مبتلا نخواهد شد. با پوشيدن لباس در فروشگاه‌ها،‌ لمس دستگيره در، پول يا ديگر اشيايي كه افراد مبتلا به آن دست بزنند هم عفونت HIV منتقل نمي‌شود. استفاده شريكي از تلفن، وسايل حمام، توالت‌هاي عمومي، نوشيدن آب از شير آب يا شنا در استخري كه افراد مبتلا به نيز در آن شنا كرده‌اند هم باعث مبتلا شدن فرد نمي‌شود و اين نكته بويژه در خصوص افرادي كه با مبتلايان به اين بيماري زندگي مي‌كنند، اهميت زيادي دارد. اين افراد همچنين مشكلي در تنفس هواي آلوده، خون بيمار و غذاي او دارند و حتي به طور مشترك غذا خوردن، استفاده از لوازم آشپزخانه يكديگر وسايل آرايش و حتي مسواك هم تاكنون باعث ابتلا افراد به عفونت HIV نشده است.
اما يك نكته را نبايد از ياد برد كه بدترين عامل انتقال اين بيماري، ترس است؛ به اين معني كه اگر رويكرد منفي جامعه نسبت به آن ادامه داشته باشد، افراد مبتلا و مشكوك هرگز بيماري خود را آشكار نخواهند كرد و اين يعني زندگي در منطقه خطر.
شكستن ديوار سكوت
افراد مبتلا به HIV مثبت، بسيار آسيب‌پذيرند. اينان نيازمند حمايت‌هاي روحي و رواني مناسب از طرف خانواده و جامعه‌اند. حمايت از افراد آلوده و بيمار، نه‌تنها به عنوان يك فرد بيمار و نيازمند اهميت دارد، بلكه با كاهش احتمال رفتارهاي پرخطر آنها باعث تضمين سلامت جامعه هم خواهد شد. به اين افراد بايد در زمينه تامين مسكن و اشتغال و... كمك كرد تا بتوانند با داشتن يك زندگي سالم، از رفتارهاي نادرست دور بمانند.
در بسياري از كشورها موفق شده‌اند افراد خانواده را به حمايت از مبتلايان ترغيب كنند و بيماران را در فعاليت‌هاي روزمره مشاركت دهند. اگر بيمار را در خانواده بپذيريم و با او برخورد و رفتار صحيحي داشته باشيم، افرادي كه مشكوك به بيماري هستند، براي تشخيص و درمان بهتر و سريع‌تر مراجعه مي‌كنند و در نتيجه بيماران بيشتري شناسايي مي‌شوند و ويروس، بهتر در جامعه كنترل مي‌شود. اما اگر برخورد جامعه و خانواده با بيماران، منفي باشد و آنها را منزوي كنيم، حالت زيرزميني و مخفي به خود مي‌گيرد و قسمت عمده بيماري در جامعه پنهان خواهد ماند و طبيعي است كه روز به روز آمار بيماران مبتلا به ايدز بيشترخواهد شد.
حفظ روحيه در درمان و پيشگيري از ايدز در بيمار و خانواده‌اش نقش اساسي دارد. روحيه فرد مي‌تواند در سير ويروس تاثيرگذار باشد و آن را كنترل كند. از طرفي در پيشگيري هم موثر است، چون وقتي بيمار پذيرش شود و اختلالات رواني پيدا نكند، خود او مقيد به پيشگيري از انتقال به ديگران خواهد شد. در غير اين صورت، روحيه انتقام‌جويانه پيدا مي‌كند و باعث انتقال ويروس به ديگران خواهد شد.
به همين دليل است كه در بررسي سازمان جهاني بهداشت در سال 2001 ميلادي، آمده است: «طرد كردن افراد آلوده از سوي خانواده و جامعه باعث محروميت آنها از فعاليت‌هاي اجتماعي و كاري و محروميت از حقوق اوليه بشري مي‌شود.» در اين بررسي مشخص شده است كه اين مساله كم و بيش در تمام كشورها وجود دارد و مشكلات فراواني براي مبتلايان و افراد آلوده در خانه، مدرسه، محيط كار، سفر و حتي دريافت خدمات بهداشتي درماني به دنبال داشته است. به باور اين سازمان، رفتار نادرست خانواده و جامعه با بيماران مبتلا به ايدز، باعث ايجاد احساس گناه، افسردگي، خود كم‌بيني، حقارت و انزواي آنها مي‌شود.
در مجمع عمومي سازمان ملل هم اولين قدم براي مبارزه عليه ايدز، شكستن ديوار سكوت و انگ زدن، پذيرش افراد آلوده و بيماران ايدزي در جمع خانواده و حضورشان در جامعه اعلام شده است. حالا ديگر بسياري از آدم‌ها پذيرفته‌اند كه مساله ايدز همان اندازه كه يك مشكل بهداشتي است، يك مشكل اجتماعي نيز هست و كنترل اپيدمي ايدز در جهان، همبستگي و حمايت از افراد و خانواده قربانيان را مي‌طلبد.
كنارم بمان!
افراد HIV مثبت بسيار آسيب‌پذيرند و نيازمند حمايت‌هاي روحي و رواني مناسب از طرف خانواده و جامعه هستند. حمايت از افراد آلوده و بيمار، نه‌تنها به عنوان يك فرد بيمار و نيازمند حايز اهميت است، بلكه با كاهش احتمال رفتارهاي پرخطر آنها باعث تضمين سلامت جامعه هم خواهد شد. حمايت خانواده از افراد HIV مثبت بسيار مهم است و آنها مي‌توانند در ابعاد مختلف به اين بيماران كمك كنند. اما از آنجا كه نام اين بيماري با ترس‌هاي بزرگي همراه است، قبل از هرچيز خانواده و نزديكان اين افراد بايد تحت مشاوره قرار بگيرند. نخست بايد دانست كه تنها همسر افراد آلوده و كودكان متولد از مادران آلوده، نيازمند انجام آزمايش‌هاي تشخيصي هستند و لزومي ندارد ساير افراد خانواده مورد آزمايش قرار بگيرند و تنها در صورت رضايت فرد آلوده به ويروس، بقيه خانواده بايد مشاوره شوند. خوب است خانواده‌ها بدانند كه تمام اطلاعات بيماران و خانواده آنها محرمانه نگهداري مي‌شود.
جدا شدن همسر افراد آلوده فقط به خاطر آلودگي همسر اصلا توصيه نمي‌شود. يك زوج مي‌توانند بدون هيچ واهمه‌اي به زندگي مشتركشان ادامه دهند، فقط به شرط آن كه در هر بار تماس جنسي از وسايل پيشگيرانه لازم استفاده كنند. فقط بايد توجه داشت كه همسر بيمار، بايد حداقل هر 3 ماه يكبار آزمايش بدهد.
اگر بيمار را در خانواده بپذيريم و با او برخورد و رفتار صحيحي داشته باشيم، افرادي كه مشكوك به بيماري هستند، براي تشخيص و درمان بهتر و سريع‌تر مراجعه مي‌كننداز آنجا كه افراد آلوده به HIV نيازمند مشاوره‌هاي تخصصي، معاينات باليني و آزمايش‌هاي تشخيصي هستند و بايد در مراكز مخصوص پرونده تشكيل دهند،‌ براي ادامه روند درمان و كنترل بيماري‌شان، همراهي خانواده مي‌تواند كمك مهمي باشد. همانقدر كه انجام منظم اين مشاوره‌ها و آزمايش‌ها به سلامت روحي و جسمي آنها كمك مي‌كند و باعث مي‌شود يك زندگي خوب و عادي داشته باشند، بي‌توجهي و طرد خانواده مي‌تواند انگيزه‌هاي آنها را در ادامه اين روند از بين ببرد و خطرساز شود. بعلاوه، مهم‌ترين شيوه‌اي كه در سراسر دنيا براي كنترل ايدز در جامعه اتخاذ شده، حمايت از افراد آلوده و خانواده‌هاي آنها و فرزندان به جا مانده از والدين آلوده است.
حق كار و درس خواندن
در برخورد با بيماران مبتلا به ايدز، نبايد فراموش كنيم كه بسياري از آنها ناخواسته گرفتار شده‌اند و بخصوص كودكان، حتي اراده‌اي در مراقبت از خود و دور ماندن از خطر نداشته‌اند. سازمان جهاني بهداشت (WHO) مي‌گويد: «متأسفانه كودكان مبتلا به ايدز يا كودكاني كه در خانواده آنها عضوي مبتلاست، به خاطر خود يا اوليايشان انگ مي‌خورند، در حالي كه محروم كردن يك كودك از آموزش و تحصيل به اين دليل، ناديده گرفتن حقوق اوليه اوست، از همين رو در برخي كشورها دانش‌آموزان مبتلا به ايدز بعد از مشاوره‌اي كه با اوليا و مسوولان مدرسه صورت گرفت، مورد پذيرش واقع شدند. تاكنون هيچ گزارشي مبني بر سرايت HIV از كودكان مبتلا به ديگر همكلاسان فرد بر اثر تماس‌هاي غيرجنسي به دست نيامده است.
كارمنداني كه مبتلا به عفونت ايدز هستند، هرگز با تماس‌هاي غيرجنسي باعث ابتلاي افراد ديگر نخواهند شد. به همين دليل سازمان بين‌المللي كار (ILO) اعلام كرده كه پيامد طرد كردن مبتلايان به ايدز و به‌كار نگرفتن آنها در مشاغل مختلف نه‌تنها از مشاركت عده‌اي از نيروهاي جوان و كارآمد در رشد اقتصادي جامعه جلوگيري مي‌كند، بلكه باعث مي‌شود اين افراد از كسب درآمد براي امرار معاش خود و خانواده‌شان محروم بمانند و در نتيجه با فقر و تنگدستي، مشكلاتشان بيشتر شود. افراد HIV مثبت، مثل ديگران از حقوق اجتماعي برخوردارند و هيچ قانوني براي محروم شدن آنها از حقوق اجتماعي مثل اشتغال، تحصيل و... وجود ندارد.
بيماران و خانواده‌ها بخوانند
افراد آلوده به HIV بيش از ديگر افراد جامعه در معرض خطر ابتلا به بيماري‌هاي مختلف مثل سل و ساير عفونت‌ها هستند. اگر آنها منظم تحت‌نظر پزشك باشند، اغلب اين بيماري‌ها با دارو بهبود مي‌يابد؛ در غير اين صورت همين بيماري‌هاي ساده مي‌تواند براي خود و اطرافيانشان بسيار خطرناك باشد. به همين دليل است كه آموزش براي پيشگيري از ابتلا به اين بيماري ابتدا براي خود خانواده‌ها و سپس براي افراد ديگر اجتماع لازم است. اين نكته‌ها، نكته‌هاي اوليه در پيشگيري از ايذر هستند:
- استفاده از كاندوم براي محافظت فرد از انتقال آلودگي، نه به عنوان وسيله پيشگيري از بارداري، ضروري است. اين افراد بايد طريقه صحيح استفاده از اين وسيله را از مراكز بهداشتي درماني ياد بگيرند و اگر هنگام استفاده آسيب ديد، براي دريافت داروهاي پيشگيري به مراكز مشاوره و مراقبت HIV مراجعه كنند. همزمان با استفاده از اين وسيله، براي پيشگيري از بارداري، از يك وسيله مطمئن ديگر هم استفاده شود.
- عفونت‌هاي ديگر دستگاه تناسلي، مثل زخم، التهاب و... خطر انتقال ويروس را بيشتر مي‌كند، پس افراد بايد براي درمان ساير عفونت‌هاي دستگاه تناسلي اقدام كنند.
- استفاده از وسايل شخصي يا يك‌بار مصرف در آرايشگاه‌ها و وسايل استريل و تميز در جراحي‌هاي سنتي، يكي از راه‌هاي مهم كنترل ايدز است.
- استفاده از تيغ مشترك، وسايل تزريق و جراحي غير‌استريل در آزمايشگاه‌ها و هنگام اعمال جراحي سنتي مثل حجامت، مي‌تواند باعث انتقال بسياري از عفونت‌ها، ازجمله ايدز شود؛ بخصوص اگر آلوده به خون هم شده باشد.
- همه پزشكان، دندانپزشكان و مراكز بهداشتي درماني موظفند از وسايل تزريق يك‌بار مصرف استفاده كنند و ساير وسايل جراحي و دندانپزشكي را قبل از استفاده براي هر فرد استريل كنند. همه افراد جامعه هم براي حفظ سلامتشان بايد از اين قانون مطلع باشند و اگر اقدامي خلاف آن انجام شد، همان لحظه اعتراض كنند و بخواهند برايشان از وسايل يك بار مصرف و استريل استفاده شود.
توصيه‌هاي كوتاه براي حمايت از بيمار در خانواده
- اگر فرد مبتلا به ايدز در خانه داريد، علاقه خود را به او حفظ و ابراز كنيد.
- او را مانند گذشته در فعاليت‌هاي خانوادگي شركت دهيد.
- وقتي در مورد خود و احساساتش صحبت مي‌كند، به حرف‌هاي او گوش كنيد.
- در فعاليت‌هاي روزمره مثل خريد، نظافت و گردش به او كمك كنيد.
- محرم راز او باشيد و بيماري او را براي ديگران فاش نكنيد.
- جايگزيني «شرم» با «همبستگي و همياري» و «ترس با اميد» را تجربه كنيد.
به خانواده‌ام بگويم يا نگويم؟
افشا كردن مساله براي شما و خانواده‌تان مي‌تواند ناراحت كننده باشد. البته هيچ زمان درست يا غلطي براي مطلع كردن والدين، خواهر و برادرتان از اين‌كه مبتلا به HIV هستيد، وجود ندارد. بعضي‌ها خيلي زود اين مساله را به ديگران مي‌گويند، بعضي‌ها بعد از گذشت سال‌ها و برخي ديگر هيچ وقت به خانواده‌هايشان نمي‌گويند. شما بهتر از همه مي‌دانيد كه آنان چه زماني مي‌خواهند اين موضوع را بدانند و چه وقت و چگونه اين موضوع را به آنان بگوييد. اما اگر شرايط مهيا باشد، شايد ‌دانستن آنها به شما كمك كند روند بيماري‌ا‌تان را راحت‌تر طي كنيد.
به دوستانم بگويم يا نگويم؟
اين‌كه وقتي پريشان، سر در گم وعصباني هستيد يا نياز داريد با كسي حرف بزنيد، دوست نزديكي داشته باشيد كه بتوانيد به او اعتماد كنيد، خيلي خوب است. شايد دوستي داشته باشيد كه بتوانيد به او اعتماد كنيد و بگوييد كه مبتلا به HIV هستيد و از او درخواست حمايت كنيد، اما بايد درباره اين موضوع فكر كنيد. به دليل گفتن اين موضوع به دوست يا دوستانتان فكر كنيد. تأثير احتمالي گفتن اين موضوع را بر رابطه دوستي‌اتان در نظر بگيريد. در مورد اين‌كه آنها بعد از مطلع شدن چه واكنشي نشان خواهند داد و همين‌طور در مورد اين‌كه اگر آنها از منبعي غير از خودتان از اين موضوع آگاه شوند، چه عكس‌العملي نشان مي‌دهند، فكر كنيد. دوستانتان ممكن است در جمع‌هاي دوستانه در مورد شما صحبت كنند. به طور واضح به آنها بگوييد اطلاعات شما را براي كسي فاش نكنند.
به همسرم بگويم يا نگويم؟
اگر در گفتگو درباره دادن آزمايشHIV با همسرتان وقت زيادي صرف كرده‌ايد، ممكن است بدانيد عكس‌العمل او چيست. اگر در اين زمينه صحبت نكرده‌ايد، پس در مورد امكان‌پذير بودن مطلع كردن او از وضعيت بيماريتان و اين‌كه واكنش او چگونه خواهد بود، فكر كنيد. وضعيت HIV شما رابطه انكارناپذيري با سلامتي او دارد. همسرتان ممكن است شگفت‌انگيز‌ترين منبع عشق و حمايت برايتان باشد. رك و صريح بودن در گفتن مبتلا بودن به HIV مي‌تواند به طور كلي به نفع سلامت شما باشد. بررسي‌ها نشان داده افرادي كه به نزديكانشان بگويند مبتلا به ايدز هستند، از سيستم ايمني قوي‌تري برخوردارند. البته در نظر داشته باشيد اعلام كردن اين موضوع مي‌تواند به رابطه تان استرس وارد كند.
در محل كار بگويم يا نگويم؟
در اغلب موارد لزومي ندارد كه لازم باشد كارفرما بداند شما مبتلا به ايدز هستيد، حتي اگر نياز به ساعت مرخصي استعلاجي داشته باشيد، هيچ نيازي نيست كه كارفرماي شما بداند علت آن HIV است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

shakira

متخصص بخش پزشکی
3 تاپیک فوق، به دلیل موضوع یکسان(اهمیت دادن به افراد مبتلا به ایدز و طرد نکردن آنها)، ادغام گردیدند.:احترام:

:گل:
 
بالا