یک.
لحظه لحظه خاطرات بهمنی
که یک دفعه بهارشد
بهمنی که بوی گل گرفت و سوسن و
یاسمن
بهمنی که غرق شوق وشور بود.
انفجار نور بود.
دو.
سرزمینی که نگاش به آسمونه و
حسابش از زمین جداس
ذره ذره خاکش ازغرور وغیرته
سرزمینی که شن کویرشم
لشکر خداس.
سه.
بغض ناتموم مادری
بالاسرِ جنازهی پسر
بغضی که یه مرتبه صدا میشه
سکوت و میشکنه:
ای تموم بچههام فدای تو
یاحسین
این گلم نثارکربلای تو
یاحسین
.......
tebyan
لحظه لحظه خاطرات بهمنی
که یک دفعه بهارشد
بهمنی که بوی گل گرفت و سوسن و
یاسمن
بهمنی که غرق شوق وشور بود.
انفجار نور بود.
دو.
سرزمینی که نگاش به آسمونه و
حسابش از زمین جداس
ذره ذره خاکش ازغرور وغیرته
سرزمینی که شن کویرشم
لشکر خداس.
سه.
بغض ناتموم مادری
بالاسرِ جنازهی پسر
بغضی که یه مرتبه صدا میشه
سکوت و میشکنه:
ای تموم بچههام فدای تو
یاحسین
این گلم نثارکربلای تو
یاحسین
.......
tebyan
پیوست ها
آخرین ویرایش توسط مدیر: