B a R a N
مدير ارشد تالار
وقتی که باز صدای آب می پیچه توی کوچهها
پر میشه از عطر گل ها … انگار تموم دنیامیشکفه غنچه گلی … در آرزوی زندگی …
براش همین کافیه که بهش بگن تو خوشکلی …نگاه گل به آسمون … یه دم کنارش ننشست
به بوته خار دم دست، دلش رو یک نفس نبستچی شد، چرا این راه به سراب است …؟؟!!
این همه، خام و سست و خراب است …!!!؟یه روز یکی دید گل رو، خواست بچینه تاج سر و
تیزی تیغ ها رو که دید… عقلش بهش گفت که نروگل به خار گفت که چرا نمیشی از من ، تو جدا؟؟!
برو میخوام تنها باشم… تو خیلی زشتی به خدا…!!یه صبح سرد خیلی زود… بوته خار اونجا نبود
با همه عشقی که داشت… با دلی که شکسته بودچشمای گل یه وقتی دید که دستی اونو از شاخه چید
نگاه گل هر جا که گشت… بوته خاری رو ندید…!!چی شد، چرا این راه به سراب است …؟؟!!این همه، خام و سست و خراب است …!!!؟
پر میشه از عطر گل ها … انگار تموم دنیامیشکفه غنچه گلی … در آرزوی زندگی …
براش همین کافیه که بهش بگن تو خوشکلی …نگاه گل به آسمون … یه دم کنارش ننشست
به بوته خار دم دست، دلش رو یک نفس نبستچی شد، چرا این راه به سراب است …؟؟!!
این همه، خام و سست و خراب است …!!!؟یه روز یکی دید گل رو، خواست بچینه تاج سر و
تیزی تیغ ها رو که دید… عقلش بهش گفت که نروگل به خار گفت که چرا نمیشی از من ، تو جدا؟؟!
برو میخوام تنها باشم… تو خیلی زشتی به خدا…!!یه صبح سرد خیلی زود… بوته خار اونجا نبود
با همه عشقی که داشت… با دلی که شکسته بودچشمای گل یه وقتی دید که دستی اونو از شاخه چید
نگاه گل هر جا که گشت… بوته خاری رو ندید…!!چی شد، چرا این راه به سراب است …؟؟!!این همه، خام و سست و خراب است …!!!؟