حوادث>داخلی -ارتباط شیطانی زن جوان با مرد غریبه با جنایت هولناکی پایان یافت.
روزنامه ایران در این باره نوشت:
شامگاه یکی از روزهای آذر امسال زنی هراسان با مأموران پلیس کرج تماس گرفت و از قتل شوهرش خبر داد. ساعتی بعد گروهی از کارآگاهان همراه بازپرس ویژه قتل راهی محل جنایت- در یکی از باغهای اطراف کرج - شده و با پیکر خونین «امیر» روبهرو شدند.
«مریم» - همسر مقتول - در نخستین تحقیقات به بازپرس و تیم جنایی گفت: من و همسرم سرایدار این باغ بودیم. امشب همراه برادرشوهرم و خانوادهاش برای میهمانی به خانه یکی از همسایهها رفتیم که البته شوهرم با ما نیامد.نیمههای شب که به خانه بازگشتم ناگهان با پیکر بیجان «امیر» روبهرو شدم. افراد ناشناس پس از قتل شوهرم مقداری طلا و پول سرقت کرده و متواری شدهاند.
پس از تحقیقات مقدماتی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تیمی از کارآگاهان تلاش برای کشف راز جنایت را آغاز کردند.
در ادامه مأموران که متوجه تناقضگوییهای «مریم» شده بودند، تحقیقات را روی او متمرکز کرده و دریافتند زن جوان و شوهرش از مدتها پیش با هم اختلاف شدید داشتهاند. ردیابی تلفن همراه مریم نیز راز ارتباط پنهانی او با یکی از آشنایان خانوادگی را فاش کرد.
با کشف این سرنخ «مریم» دستگیر شد و با اعتراف به قتل گفت: من و «بشیر» در خانه خواهرم آشنا شده و به هم علاقهمند شدیم. بعد هم او به خاطر من از کاشان به تهران نقل مکان کرد. از آنجا که با شوهرم اختلاف جدی داشته و او سد راه رسیدن به مرد مورد علاقهام بود نقشه قتلش را طراحی کردیم. شب حادثه نیز «بشیر» طبق برنامه شوهرم را به قتل رساند. همزمان با این اعترافها کارآگاهان «بشیر» را در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند که او نیز در بازجوییها به قتل اعتراف کرد.
181
روزنامه ایران در این باره نوشت:
شامگاه یکی از روزهای آذر امسال زنی هراسان با مأموران پلیس کرج تماس گرفت و از قتل شوهرش خبر داد. ساعتی بعد گروهی از کارآگاهان همراه بازپرس ویژه قتل راهی محل جنایت- در یکی از باغهای اطراف کرج - شده و با پیکر خونین «امیر» روبهرو شدند.
«مریم» - همسر مقتول - در نخستین تحقیقات به بازپرس و تیم جنایی گفت: من و همسرم سرایدار این باغ بودیم. امشب همراه برادرشوهرم و خانوادهاش برای میهمانی به خانه یکی از همسایهها رفتیم که البته شوهرم با ما نیامد.نیمههای شب که به خانه بازگشتم ناگهان با پیکر بیجان «امیر» روبهرو شدم. افراد ناشناس پس از قتل شوهرم مقداری طلا و پول سرقت کرده و متواری شدهاند.
پس از تحقیقات مقدماتی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تیمی از کارآگاهان تلاش برای کشف راز جنایت را آغاز کردند.
در ادامه مأموران که متوجه تناقضگوییهای «مریم» شده بودند، تحقیقات را روی او متمرکز کرده و دریافتند زن جوان و شوهرش از مدتها پیش با هم اختلاف شدید داشتهاند. ردیابی تلفن همراه مریم نیز راز ارتباط پنهانی او با یکی از آشنایان خانوادگی را فاش کرد.
با کشف این سرنخ «مریم» دستگیر شد و با اعتراف به قتل گفت: من و «بشیر» در خانه خواهرم آشنا شده و به هم علاقهمند شدیم. بعد هم او به خاطر من از کاشان به تهران نقل مکان کرد. از آنجا که با شوهرم اختلاف جدی داشته و او سد راه رسیدن به مرد مورد علاقهام بود نقشه قتلش را طراحی کردیم. شب حادثه نیز «بشیر» طبق برنامه شوهرم را به قتل رساند. همزمان با این اعترافها کارآگاهان «بشیر» را در عملیاتی غافلگیرانه دستگیر کردند که او نیز در بازجوییها به قتل اعتراف کرد.
181