baroon
متخصص بخش ادبیات
ریشهی نام شهرها --- ب
بَلوچ و بَلوچستان
در باره معنی و ریشه نام بلوچ هم اندیشی و هم سخنی نیست . هرچه هست بی گمان نام بلوچ در گذر زمان دگرگون شده است و کلمه بلوچ در اصل چیز دیگری بوده است که به شکل کنونی درآمده است .
هرتسفلد واژه بلوچ را برگرفته از واژه مادی «بَرازا واچیا» به معنی «فریاد بلند» می داند .
تاریخ نگار بلوچ جعفری واژه بلوچ را از به هم پیوستن دو واژه «پّهل: پهلوان+ اوچ: بلند به زبان سنسكریت» و به معنی پهلوان بُرز و بلند بالا دانسته و نوشته كه جت ها كه در زمان ساسانیان به بلوچستان آمدند و باشنده این سرزمین شدند آنگاه كه تازه از راه رسیدگانی بلند بالاتر از خود را دیدند آنان را بلوچ نامیدند.
در فتوح البلدان بلاذری و تاریخ طبری که در سده های دوم و سوم نگاشته شده اند به هنگام نگاشتن رویدادهای کرمان یادی از کوچ و بلوچ ها نمی رود. پس بی گمان آنان در آن زمان در کرمان نمی زیسته اند.
پژوهشگران بسیاری بلوچ را از باشندگان سرزمینی در جنوب باختری دریای مازندران دانسته اند. دیمتری الکساندروف تاریخنگار روس می نویسد کوچ ها در دو سوی سپیدرود در گیلان می زیستند و بلوچ در کوهستان و درکنارشان میان بلندی های البرز باختری و بلندی های جنوبی کوه های تالش زندگی می کردند. تاریخ نگار آذربایجانی مدداف نوشته است تالشها در جنوب سرزمینشان همسایگانی داشتند که بعدها نام بلوچ بر خود گرفتند وی به گونه ای بر آن است که بگوید بلوچ ها نیز شاخه ای از کادوس ها، باشندگان کوه های گیلان در دوسوی سپیدرود و کوه های تالش بوده اند. هنوز در میان تالش ها ضرب المثلی هست که می گوید «آرام آواز نخوان بلوچی بخوان» یعنی بلوچ با آوای بلند آواز می خواند. هیچ نشانی بر زیستن بلوچ ها در هزار سال پسین در کوهستان های باختر سپیدرود نیست و بی گمان این ضرب المثل ها نشانی بر همسایگی آنان در روزگاران بسیار دور دارد. اگر کوچ را بدانگونه که امروز در گیلکی کوچک معنی دارد کوچک بپنداریم در برابر آن بلوچ در زبان مردم کوه نشین گیلان معنی تنومندی دارد مانند «بلوچه گو» که به معنی گاو تنومند است و براین پایه می توان پنداشت که بلوچ های باشندة آن زمان گیلان تنومند بوده اند و کوچ ریز اندام. ضرب المثلی در گیلکی هست بدین گونه که «بلوچ دونه او جور جورون چه خبره» یعنی بلوچ می داند که آن بالا بالاها چه خبر است که نشان بر بلندی اندام یا برکوه نشینی بلوچ دارد و ضرب المثل «بلوچی سپر نِخّی» یعنی بلوچ سپر نمی خواهد که شاید نشان بر پردلی بلوچ در جنگ داشته باشد.
آخرین ویرایش: