آسمان دریایی
متخصص بخش زبان انگلیسی
تاگور
براي تشويق يك ستاره ي كمرو
شب بزرگوار تمام ستارگانش را روشن مي كند

ستاره می گوید : بگذار چراغم را روشن کنم و هرگز بحث نکنیم که ایا این کمکی به زدودن ظلمت می کند یا نه ! .....
براي تشويق يك ستاره ي كمرو
شب بزرگوار تمام ستارگانش را روشن مي كند
تعصب مي كوشد حقيقت را درچنگال خود سالم نگه دارد
با فشاري كه آن را خواهد كشت
از تيرگي موقر معبد
كودكان مي گريزند تا در خاك بنشينند
خدا در بازي آنها مي نگرد
و كاهن را فراموش مي كند
با فشاري كه آن را خواهد كشت
از تيرگي موقر معبد
كودكان مي گريزند تا در خاك بنشينند
خدا در بازي آنها مي نگرد
و كاهن را فراموش مي كند
خاک در ازای محبت هایش درخت را بسته به خود نگه می دارد ،
آسمان اما چیزی نمی خواهد و آزادش می گذارد،
سایه خجالتی در باغ ساکت و خاموش به خورشید عشق می ورزد .....
گلها راز او را میدانند و لبخند می زنند ،حال ان که برگ ها ان را زمزمه می کنند!
***
آسمان اما چیزی نمی خواهد و آزادش می گذارد،
سایه خجالتی در باغ ساکت و خاموش به خورشید عشق می ورزد .....
گلها راز او را میدانند و لبخند می زنند ،حال ان که برگ ها ان را زمزمه می کنند!
***