• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

سه زیرگروه جغرافیائی خلق ترك در ایران:

Nicol

متخصص بخش گردشگری
سه زیرگروه جغرافیائی خلق ترك در ایران:

خلق ترك ساكن در ایران، از سه زیرگروه جغرافیائی مشخص تشكیل یافته است:

یك-زیرگروه جغرافیائی شمال غرب: بدنه اصلی ملت ترك در ایران در ناحیه شمال غرب كشور ساكن است. این منطقه كه در ادبیات سیاسی"آزربایجان جنوبی" نامیده می شود مركز ثقل تركزبانان ساكن در ایران می باشد. آزربایجان جنوبی كمابیش معادل "مملكت آزربایجان" در نظام سنتی و بومی "ممالك محروسه" دولتهای توركی سلجوقی تا قاجاری است. "مملكت آزربایجان" و یا "آزربایجان جنوبی" اقلا شامل همه "آزربایجان ائتنیك" است. برخی آنرا معادل "آزربایجان تاریخی" و یا "آزربایجان سیاسی" كه هر دو بزرگتر از "آزربایجان ائتنیك" می باشند دانسته اند. زیرگروه جغرافیائی شمال غرب و یا "آزربایجان ائتنیك" شامل بخشهای پیوسته ترك نشین شمال غرب كشور پیش از سالهای ١٩٠٦-١٩٠٥ یعنی سال شكست جنبش مشروطه و آغاز حاكمیت عملی قومیتگرائی فارسی بر بروكراسی، دولت و جامعه ایران است. آزربایجان ائتنیك نواحی ترك نشین استانهای دوازده گانه امروزی آزربایجان شرقی (همه)، آزربایجان غربی (اكثر)، اردبیل (همه)، زنجان (همه)، همدان (اكثر)، قزوین (همه)، مركزی (اكثر)، گیلان (بخشی)، كردستان (بخشی)، تهران (بخشی)، قم (بخشی) و كرمانشاهان (بخشی) را در بر می گیرد و متروپل تهران را نیز شامل می شود. اكثریت مطلق تركان متعلق به این زیرگروه جغرافیائی ملت ترك به لهجه آزربایجانی و اندكی نیز به لهجه سنقری زبان تركی متكلم اند.

دو- زیرگروه جغرافیائی شمال شرق: این زیرگروه جغرافیائی، تركان پراكنده در استانهای امروزی خراسان شمالی، خراسان رضوی، گلستان، مازندران، سمنان و خراسان جنوبی را شامل می شود. تركان متعلق به این زیرگروه جغرافیائی به دو گروه لهجه خراسانی و آزربایجانی زبان تركی متكلم اند. این زیرگروه جغرافیائی شامل "افشاریورد" (ناحیه پیوسته ترك نشین در شمال شرق ایران) نیز می باشد.

سه- زیرگروه جغرافیائی جنوب-مركز ایران: این زیرگروه جغرافیائی همه تركان ایران به جز دو زیرگروه جغرافیائی شمال غرب و شمال شرق ایران را شامل می گردد. اكثریت مطلق تركان متعلق به این زیرگروه جغرافیائی به گروه لهجه های آزربایجانی و اندكی (ابولوردی) به لهجه خراسانی زبان تركی متكلم است. این زیرگروه جغرافیائی شامل "قاشقای یورد" (ناحیه پیوسته ترك نشین در جنوب ایران) نیز می باشد.

تركهای ساكن در شمال غرب كشور و یا آزربایجان جنوبی كه شامل كلان شهر تهران نیز می باشد، ٨٠،٣% از كل خلق ترك ساكن در ایران (اقلا ٢٩،٠% از كل جمعیت ایران)؛ تركهای ساكن در جنوب ایران ١١،٦% از كل خلق ترك ساكن در ایران (اقلا ٤،٢% از كل جمعیت ایران)؛ و تركهای ساكن در شمال شرق كشور ٨،١% از كل خلق ترك ساكن در ایران (اقلا ٢،٩% از كل جمعیت ایران) را تشكیل می دهند. با این حساب شمار تركهای ایران، اقلا ٣٦،١% از كل جمعیت ایران و یا بیش از یك سوم آن است.

سه زیرگروه لهجه ای خلق ترك در ایران:

در ایران به شش زبان از زبانهای عضو خانواده زبانهای توركی (
Turkic) سخن گفته می شود. این زبانها عبارتند از تركی (Turkish)، تركمنی، خلجی، قزاقی، ازبكی و اویغوری. در اینجا به دو نكته می بایست توجه كرد. نخست آنكه "توركی"Turkic نام خانواده زبانی و "تركی"Turkish نام یكی از زبانهای داخل در این خانواده زبانی است. دوم آنكه مراد از زبان "تركی" در اینجا شاخه شرقی اوغوز غربی است. (شاخه غربی اوغوز غربی، كه آن هم زبان تركی نامیده می شود لهجه های عثمانی-تركیه ای اند و در ایران رایج نیستند). زبان تركی، كه زبان اول ایران به لحاظ شمار متكلمین آن است، در این كشور دارای سه گروه لهجه های "آزربایجانی"، "خراسانی" و "سنقری می باشد. این وضعیت مشابه وضعیت زبان كردی در ایران است كه در این كشور دارای سه گروه لهجه های كرمانجی، سورانی و جنوبی (كلهری، كرمانشاهی و...) می باشد با این تفاوت كه فرق بین لهجه های آزربایجانی، سنقری و خراسانی زبان تركی بسیار كمتر از فرق بین لهجه های كرمانجی، سورانی و جنوبی زبان كردی است.

گروههای لهجه ای زبان تركی در ایران عبارتند از:

یك-گروه لهجه های آزربایجانی زبان تركی: این گروه، پرمتكلمترین لهجه زبان تركی بوده و زبان اكثریت مطلق خلق ترك در ایران است. این گروه لهجه ها، زبان دو زیرگروه جغرافیائی "شمال غرب" (آزربایجان جنوبی)، و "مركز- جنوب ایران" است و به این اعتبار، لهجه ای سراسری می باشد. لهجه های گوناگون تركان ساكن در جنوب و مركز ایران (به جز ابیوردی)، فارغ از منشاء ایلی و یا تباری متكلمینشان، همه جزء گروه لهجه های آزربایجانی زبان تركی شمرده می شوند. لهجه های آزربایجانی زبان تركی، همچنین زبان همه تركان منسوب به شاخه غرقی اوغوز غربی ساكن در قفقاز (آزربایجان، ارمنستان، گرجستان، داغستان) ، آسیای صغیر (شرق تركیه) و خاورمیانه (عراق، سوریه، اردن، ...) بوده و به این اعتبار زبانی منطقه ای است.

ب-گروه لهجه سنقری" زبان تركی: این گروه كه كم متكلمترین لهجه زبان تركی است در واقع لهجه ای ویژه از گروه لهجه های آزربایجانی زبان تركی می باشد. این لهجه منحصرا در یك منطقه مشخص آزربایجان یعنی در بخشهای آزربایجانی استان كرمانشاهان (عمدتا شهرستان سنقر) در شمال غرب كشور بكار میرود. این گروه لهجه ای منحصرا در آزربایجان جنوبی و ایران رایج است.

ج-گروه لهجه های خراسانی" زبان تركی: این گروه در شمال شرق ایران در منطقه ملی موسوم به "افشار یورد" و یا "سلجوق" مركب از بخشهای ترك نشین استانهای امروزی خراسان شمالی، گلستان، مازندران، خراسان رضوی، خراسان جنوبی و بخشهائی از استان سمنان رایج می باشد. علاوه بر آن، گروههایی چند از خلق ترك كه به لهجه خراسانی زبان تركی و یا لهجه های نزدیك به آن متكلمند در خارج خراسان و در دیگر نقاط ایران نیز یافت میشوند. به عنوان نمونه لهجه تركان ابیوردی ساكن در استان فارس، یكی از لهجه های زبان تركی است كه علی رغم سكونت متكلمین آن در جنوب ایران، در میان گروه لهجه های خراسانی زبان تركی و یا لهجه های مابین خراسانی و آزربایجانی جای داده میشود. این گروه لهجه ای منحصرا در ایران رایج است.

متكلمین به لهجه های آزربایجانی زبان تركی در خارج آزربایجان

در ایران متكلمین به لهجه های آزربایجانی زبان تركی در خارج آزربایجان را میتوان به سه بخش تقسیم كرد:

١-گروههای تاریخی پیش-آزربایجانی: اینها گروههای تاریخی و بومی ترك هر منطقه اند كه از دیرباز، به ویژه در دوره امپراتوریهای توركی غزنوی-سلجوقی-خوارزمشاهی-موغولی در این نقاط سكونت نموده اند و به یكی از لهجه های پیش-آزربایجانی سخن میگویند.

٢-گروههای تاریخی آزربایجانی: گروههای تاریخی و بومی ترك هر منطقه اند كه در دوره امپراتوریهای تركی قاراقویونلو-آغ قویونلو-صفوی-افشاری در این نقاط سكنی گزیده و به یكی از لهجه های آزربایجانی سخن میگویند. خاستگاه تباری و مسقط الراس همه گروههای تاریخی آزربایجانی؛ تركیه (آزربایجان تركیه)، جمهوری آزربایجان، عراق-سوریه و آزربایجان جنوبی است.

٣-گروههای مهاجر آزربایجانی: گروههای مهاجر متكلم به لهجه های آزربایجانی اند كه در قرون نوزده و بیست و در دو دوره قاجار و پهلوی از آزربایجان جنوبی به این نقاط مهاجرت نموده اند.

اغلب تركان خراسان و بخشهائی از تركان ایران مركزی (استان اصفهان، ....) از گروههای تاریخی پیش آزربایجانی اند. و اما در مورد تركان ساكن در جنوب و مركز ایران، هرچند بدنه اصلی این دسته را گروههای تاریخی آزربایجانی تشكیل می دهند، اما آنها به لحاظ تباری و لهجه ای، در اصل تركیب سه گروه مذكورند، یعنی اساس آنها را گروههای تاریخی آزربایجانی كه با گروههای تاریخی پیش-آزربایجانی و گروههای مهاجر آزربایجانی آمیخته شده اند تشكیل می دهد.

سه حوزه عشایری خلق ترك:

عشایر ترك ساكن در ایران را می¬توان در سه حوزه تقسیم بندی كرد. این تقسیم بندی در انطباق با زیرگروههای جغرافیائی خلق ترك ساكن در این كشور می باشد. قابل ذكر است كه گروههای داخل در این حوزه ها، تنها شامل آن بخش از خلق ترك است كه هنوز هویت ایلی خود را حفظ نموده اند. امروز صرفا بخش كوچك و تقلیل یابنده ای از گروههائی كه هویت ایلی خود را همچنان حفظ نموده اند دارای حیات كوچرو می باشند:
یك-حوزه عشایری شمال غرب و یا آزربایجان جنوبی: این حوزه كه منطبق بر آزربایجان ائتنیك است شامل استانهای آزربایجان غربی، آزربایجان شرقی، اردبیل، گیلان، همدان، تهران، قم، قزوین، زنجان، مركزی، كردستان و كرمانشاه می¬باشد.

تعدادی از هویتهای عشایری ترك این حوزه عبارتند از: شاهسئوه ن (شاهسون)، قاجار، قاراپاپاق (قره پاپاق)، قاراداغلو (قره داغ)، قاراگؤزلو (قره گوزلو)، قاراقویونلو (قره قوینلو)، خدابنده لو (خارابانتو-خیرماندالی)، یاریم تاقلی (یارم طاقلو)، ....

تعدادی از ایلات ترك هنوز كوچنده در این حوزه را ایلات شاهسون، قره داغ (ایل ارسباران)، قره پاپاق، شاهسون بغدادی، مغان و یارم طاقلو و .... تشكیل می¬دهند.

دو-حوزه عشایری جنوب و جنوب غرب: این حوزه شامل مناطق ملی فارسستان، عربستان، لرستان، لارستان و بلوچستان (شامل استانهای چهار محال و بختیاری، فارس، اصفهان، كهگیلویه و بویراحمد، بوشهر، یزد، خوزستان، كرمان، سیستان و بلوچستان و هرمزگان) می باشد.

تعدادی از هویتهای عشایری ترك این حوزه عبارتند از: قشقائی، خمسه (ایناللو، بهارلو، نفر، ...)، افشار، بوچاقچی، آغاجری، قاجار، كنگرلو، چهرازی، لره كی، بهارلو، سیرجان، قرائی، گوندوزلو، رائینی، ....

تعدادی از ایلات كوچنده ترك این حوزه جغرافیایی را ایلات قشقایی، خمسه، فارسیمدان، كشكولی، دره شوری، افشار، قرایی، بچاقچی و ... تشكیل می¬دهند. این حوزه، اكثریت عشایر كوچنده ترك كشور را در خود جای داده است.

سه-حوزه عشایری شمال شرق: این حوزه شامل استانهای خراسان شمالی، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، مازندران، گلستان و سمنان می باشد.

تعدادی از هویتهای عشایری ترك این حوزه عبارتند از: گرایلو، قرائی، آینالو، مهینه ای، تمیرلو، ناردین، گوداری، گوارسی، آلی ایلی، قاراقویونلو، بیات، قاراچورلو، ایمورلو، بوكانلو، جویانلو، بورانلو، قلیجانلو، ...

جامعه تحلیل رونده عشایر كوچنده ترك:

تا یك قرن پیش در ایران، تغییر و تحولات سیاسی كلان كشور توسط دولتهای تركی آزربایجانی كه خانواده حاكمشان دارای منشاء ایلی بود مانند ایلدنیزلی، قاراقویونلو، آغ قویونلو، صفوی، آفشار و قاجار رقم زده می شد. در كل ایران نیز در قرن نوزده بیش از ٣٠ درصد از كل جمعیت كشور را عشایر كوچنده تشكیل می¬داد. اما طی سده اخیر به موازات تغییرات سیاسی و اجتماعی در كشور، در نسبت سه الگوی زیستی عشایری، شهری و روستائی نیز دگرگونی حاصل شد. نتیجتا جامعه عشایری بتدریج جایگاه و سیطره نظامی، سیاسی و اقتصادی خود در كشور را از دست داد، به صورت جامعه ای پیرامونی و اقماری در آمد و به سرعت رو به اضمحلال رفت. بگونه-ای كه بر اساس نتایج آمارگیری سال ١٣٦٦ توسط مركز آمار ایران، اكنون عشایر كوچنده با ٢٠٠،٠٠٠ خانوار عشایری كوچنده، و جمعیتی حدود ١،٣٠٠،٠٠٠ نفر صرفا ٢ درصد كل جمعیت كشور را به خود اختصاص می-دهند.

در همخوانی با سیر نزولی وزنه جمعیتی عشایر كوچنده در كل ایران، وزنه جمعیتی عشایر كوچنده در میان تركان نیز كاهش یافته است. در واقع در میان ملل عمده ساكن در ایران، ملت ترك پس از فارسها دارای كمترین درصد عشایر كوچنده است. در حال حاضر ملل دارای بیشترین درصد منسوبیت ایلی و عشایری ایران به ترتیب نزولی عبارتند از ١-بلوچ، ٢-تركمن، ٣-عرب، ٤-كرد ٥-لر، ٦-ترك، ٧-فارس. درصد متوسط عشایر كوچنده ترك نسبت به كل جمعیت تركان منطقه در كل ایران حداكثر ٢-٣؛ در آزربایجان جنوبی اندكی كمتر از متوسط ٢-٣ درصد و در جنوب- مركز ایران اندكی بیشتر از آن است.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
شش زیرگروه اعتقادی ملت ترك:

ملت ترك ساكن در ایران را به لحاظ اعتقادی می توان به شكل ناباوران (افراد غیردینی، ضددینی، ....) و دین باوران تصنیف نمود. به دلیل تضییقات دولتی و نبود آزادیهای اعتقادی-دینی-مذهبی در ایران تعیین دقیق تعداد ناباوران ترك غیرممكن است.

دین باوران ترك در ایران را می توان به دستجات زیر تقسیم كرد:

یك-جعفری: مذهب جعفری، قرائت تركی شیعه دوازده امامی متشرعه از اسلام اورتودوكس است. سه فرق اصلی این مذهب با قرائت فارسی شیعه دوازده امامی متشرعه و یا مذهب امامی عبارت است از عدم اعتقاد مذهب جعفری به عصمت امامان شیعی، قائل نبودن به امتیازات صنف روحانی و در راس آنها ولایت فقیه و باور به لزوم جدائی دین از امور دولتی است. تخمین زده می شود كه اكثریت مطلق تركان ایران بر این مذهب بوده باشند. جعفریان ترك در معرض تضییقات سیستماتیك جمهوری اسلامی قرار دارند.

دو-علوی: این گروه بازماندگان تركان قزلباش در تاریخ است. "قزلباشی-بكتاشی" قرائت تركی شیعه دوازده امامی متصوفه از اسلام هترودوكس است (در مقابل قرائت ایرانی-كردی شیعه دوازده امامی متصوفه كه "اهل حق" نام دارد). فرق عمده مذهب علوی با شیعه دوازده امامی متشرعه، عدم اعتقاد علویان به شریعت اسلامی است. تخمین زده می شود كه بین ١٠ تا ٢٠ در صد تركان ساكن در ایران بر این مذهب بوده باشند. علویان ترك كه در ایران با نامهای گوناگون (قیرخلار، قاراقویونلو، آبدال بیگ، صوفولار، شاملو، علی اللهی، سیر طالیبی، یئددیلر، قارداش، شاغی، آتش بیگ، ...) شناخته می شوند در سراسر آزربایجان و بخشهائی از خراسان پراكنده اند. اكثریت مطلق تركان آزربایجانی به شمول همه طوائف تاریخی ترك مانند شاهسئوه ن، افشار، بیات، قاراقویونلو، بهارلو، قشقائی و .... ابتدائا بر این مذهب بوده اند. علویان ترك در معرض تضییقات سیستماتیك جمهوری اسلامی قرار دارند.

سه-سنی: تركان سنی عمدتا در استان آزربایجان غربی (اطراف اورمیه، سلماس، خوی، ...) و قسما در استان اردبیل و گیلان ساكن اند. رایج ترین نام آنها در استان آزربایجان غربی كوره سوننی است. تعداد تركان سنی بین ١ تا ٣ درصد كل تركان ساكن در ایران است. این دسته اكثرا شافعی و برخی حنفی، هر دو از مذاهب اسلام اورتودوكس اند. در خارج ایران ٣٠ در صد تركان جمهوری آزربایجان و اكثریت مطلق تركان آزربایجانی تركیه سنی مذهب اند. سنیان ترك در معرض تضییقات سیستماتیك جمهوری اسلامی قرار دارند.

چهار-جریانات پراكنده باطنی، تصوفی، وحدت وجودی: این گروهها گذار از شیعه متصوفه از اسلام هترودوكس به شیعه متشرعه از اسلام اورتودوكس (و یا عكس آن) را نشان می دهند. ذهبیه، وحدت وجودیها، شیخیه، خاكساریه، نعمت اللهیه، مولویه، ...... را می توان در این دسته جای داد. تعداد دقیق پیروان این فرق و طریقتها كه اكثرا در شهرهای بزرگ طرفدارانی دارند معلوم نیست. همه این دسته جات در معرض تضییقات سیستماتیك جمهوری اسلامی قرار دارند.

پنج-بهائی: دین بهائی انشعابی از شیعه دوازده امامی متشرعه است. تعداد دقیق تركان بهائی در آزربایجان و دیگر نقاط ایران دانسته نیست. اما شمار آنان پس از تاسیس جمهوری اسلامی و آغاز تضییقات سیستماتیك و قتل و كشتارهای خیابانی توسط عوامل دولتی و فرار و مهاجرت گروهی بهائیان به خارج كشور به شدت كاهش یافته است.

شش-امامی: مذهب امامی قرائت فارسی شیعه امامی متشرعه از اسلام اورتودوكس است. فرق عمده مذهب فارسی امامی با مذهب تركی جعفری، اعتقاد گروه نخست به عصمت امامان، امتیازات صنف روحانی از جمله ولایت فقیه و در هم آمیزی امور دینی و امور دولتی است. مذهب امامی در میان تركان پدیده ای نوظهور است. رواج این مذهب در میان تركان ساكن در ایران، تناسب مستقیم با آسیمیلاسیون و فارسسازی آنها دارد. نخستین امامیان از تركان آزربایجان به تعداد انگشت شمار در عصر صفوی پدیدار شده اند. سپس در دوره قاجار و بویژه در عصر پهلوی و جمهوری اسلامی گروهی بومی معتقد به این مذهب در میان تركان پدید آمده كه در آغاز از روحانیون امامی و خانواده های آنها تشكیل می شده اند. پس از تاسیس جمهوری اسلامی، رایج ساختن اجباری مذهب امامی و تبدیل جبری مذهب تركان جعفری، علوی، وحدت وجودی، بهائی و .... به این مذهب، از سیاستهای راهبردی دولت جمهوری اسلامی برای آسیمیلاسیون تركان ساكن در ایران و ساختن "ملت ایران" (فارسی زبان، امامی مذهب) بوده است. از اینرو مذهب فارسی امامی در میان تركان را می توان به عنوان مذهبی استعماری و هكذا نمایندگان ولایت فقیه و حوزه های علمیه امامی را به عنوان عمال و پایگاههای استعمار فارسی در آزربایجان توصیف نمود.

٦-مسیحی
: در ایران ترك مسیحی وجود ندارد. اما بخشی از دیاسپورای تركان آزربایجانی ساكن در عراق (موسوم به توركمان) بر دین مسیحی اند. این گروه كه سابقا تعداد آنها سی هزار تن بود و در شهر كركوك اقامت داشتند با نام "قالا گاوورو" شناخته می شدند.

زیرگروههای كشوری ملت ترك

همانگونه كه ذكر شد، مراد از "خلق ترك" در این نوشته، تركزبانان متكلم به "شاخه شرقی اوغوز غربی" است. ("شاخه غربی اوغوز غربی" كه توده تركزبان مركز و غرب تركیه، بالكان، قبرس و .... را شامل می شود نیز "تركی" نام دارد). مرزهای سیاسی بین المللی توده متكلم به "شاخه شرقی اوغوز غربی" را بین چند كشور همسایه تقسیم كرده است، یعنی وضعیتی مشابه توده كردزبان كه بین چندین كشور خاورمیانه تقسیم شده است. محل اسكان این توده تركزبان، نخست بین دو دولت عثمانی و صفوی-افشار-قاجاری تقسیم گردیده، سپس با ورود روسیه بخشی از آن در قفقاز به قلمرو دولت تزاری ضمیمه شده و در نهایت با فروپاشی عثمانی، قسمتهائی از آن در كشورهای تركیه و عراق و سوریه و اردن و ... قرار گرفته است. به همه حال تركان متعلق به شاخه شرقی اوغوز غربی و یا "ملت ما" كه همه دارای هویت ملی واحدی بوده، عضو یك ملت اند، امروز در كشورهای زیر ساكن اند،:


یك-ایران: این زیرگروه همه تركزبانان ساكن در ایران كه به یكی از لهجه های آزربایجانی، سنقری و خراسانی صحبت می كنند را شامل می شود.

دو-قفقاز: این زیر گروه همه تركزبانان ساكن در قفقاز كه در دوره حكومت شوروی اصطلاحا و در راستای سیاستهای استعماری روسیه به نادرستی "آزربایجانلی" خوانده می شدند را شامل می گردد و مشتمل است بر تركان آزربایجان، گرجستان، ارمنستان (قبل از دیپورت شدن) و داغستان روسیه. اكثریت دین باوران این گروه جعفری و بخشی سنی مذهب است.

سه-آخیسقا-مئسخئت: موطن این زیرگروه كه اصلا آمیخته ای از تركان آزربایجانی قفقاز و تركان آزربایجانی تركیه است كشور گرجستان می باشد. اكثریت دین باوران این گروه سنی و بخش كوچكی علوی مذهب است.

چهار-شرق تركیه: این زیرگروه عمدتا تركزبانان ساكن در ناحیه موسوم به آزربایجان تركیه مركب از استانهای ایغدیر، قارس، آرداهان، ارزروم، گوموشخانا، بایبورت و ارزینجان را شامل است. اكثریت دین باوران این گروه سنی، بخشی علوی و گروهی كوچك نیز جعفری مذهب است.

پنج-عراق-سوریه-اردن-لبنان-اسرائیل: این زیرگروه همه تركزبانان كشورهای عراق، سوریه، اردن، لبنان و اسرائیل را شامل می گردد. اكثر این گروهها به ویژه در عراق با نام "توركمان" شناخته می شوند. به تقریب نیمی از دین باوران این گروه سنی و نیمی علوی مذهب است.

شش-افغانستان: در این كشور گروه بسیار كوچكی از تركان آزربایجانی بنام افشار در هرات و كابل ساكن اند. افشارها بخشی از توده بسیار بزرگتر قزلباشها در این كشور می باشند. به جز افشارها، همه قزلباشهای ساكن در افغانستان تغییر زبان داده و تاجیك زبان شده اند.


چند نكته:

-هنگامی كه از ملت ترك ساكن در ایران سخن گفته می شود منظور صرفا كسانی هستند كه زبان مادری و ملی تاریخیشان یكی از سه لهجه "آزربایجانی" (شامل قشقائی، ایناللو و .....)، "سنقری" و "خراسانی" زبان تركی، و نه مثلا یكی از زبانهای تركمنی، ازبكی و قزاقی است. در ایران "ملت ترك" غیر از "ملت تركمن" و "قزاق" است. حتی خلق "ترك" و خلج "خلج" كه در بخشهای جنوب شرقی آزربایجان جنوبی ساكن است، دو گروه ملی توركی جداگانه اند.

-هنگامی كه از ملت ترك سخن گفته می شود منظور صرفا متكلمین به شاخه شرقی اوغوز غربی است. امروزه در جهان دو ملت با نام ملی ترك وجود دارد: یكی شاخه شرقی اوغوز غربی به وجهی كه در بند یكم ذكر شد و دیگری شاخه غربی اوغوز غربی كه شامل تركان تركیه مركزی و غربی، بالكان و قبرس است (شاخه اوغوز شرقی، زبان تركمنی است). این دو گروه علی رغم آنكه به دو لهجه یك زبان واحد سخن می گویند و نام ملی هر دو نیز ترك است، به دلائل بسیار تاریخی، جامعه شناسانه و سیاسی دو ملت و دو هویت ملی جداگانه اند.

-تقسیم شدگی لهجه ای و جغرافیائی و چند پارگی خلق ترك توسط مرزهای بین المللی و سیستمهای اعتقادی واقعیتی تاریخی است. این تقسیم شدگی و چندپارگی به دلیل نبود دولت واحد فراگیر در تاریخ اخیر كه چتر حاكمیت خود را بر همه این زیرگروهها بگستراند و نیز فقدان ذهنیتی در میان نخبگان و روشنفكران گروههای مذكور كه وحدت آنها را درك و تقویت نماید تشدید شده است.

-همه تركزبانان (منظور شاخه شرقی اوغوز غربی است) ساكن در ایران و منطقه فارغ از لهجه، طائفه، اعتقاد، استان و یا كشور محل سكونت و .... اعضا و افراد یك گروه ملی بنام "ملت ترك" اند. همانگونه كه همه ارمنیان ایران، منطقه و حتی جهان و یا كردهای ایران و منطقه منسوب به یك ملت با نامهای به ترتیب ارمنی و كرداند.

-دسته بندی و تجزیه تركزبانان مذكور تحت نامهای "ملت آزربایجان"، "تركان ایرانی"، "ایرانیان آزری زبان"، "قوم قشقائی"، "طائفه افشار"، "فرقه اهل حق" و .... سیاستی استعماری و در دشمنی آشكار با ملت ترك و هویت و منافع ملی آن است.

-مراكز استعماری غربی، روسی و فارسی تلاش بسیار گسترده ای را انجام می دهند تا زیرگروههای لهجه ای، جغرافیائی، اعتقادی، طائفه ای و استانی ملت ترك ساكن در ایران و یا زیرگروههای كشوری خلق ترك را به اقوام و گروههای ملی جدا و متفاوت تجزیه و بدل سازند.

-این اندیشه استعماری علاوه بر دولت ایران و پان ایرانیستهای آشكار، از سوی برخی از آزربایجانیان مدافع پان ایرانیسم نقابدار چپگرا (سیروس مددی) و راستگرا (مرتضی نگاهی) نیز تبلیغ می شود.

-تلقی تركزبانان ساكن در ایران به عنوان اقوام و گروههای ملی متفاوت و جدا یكی از اصلی ترین و دقیقترین معیارها برای شناخت پان ایرانیستهای نقابدار و مدافعین سیاستهای استعماری فارسی و روسی در میان تركان و آزربایجانیان است. هر اندیشه، گروه، شخصیت و ... كه معتقد به جدائی ملی و ائتنیكی زیرگروههای تركزبانان ساكن در ایران و منطقه باشد، یا پان ایرانیستی آگاه است و یا متاثری ناآگاه از پان ایرانیسم.

-اگر امروز در داخل و خارج ایران كسی یافت نمی شود كه ادعا كند كردهای ساكن در غرب ایران و شمال شرق ایران و حتی كردهای ساكن در ایران و تركیه و عراق و قفقاز هر كدام برای خود اقوام و ملل جداگانه ای اند، این در سایه تلاش گسترده نخبگان و مجاهدات روشنفكران كرد برای خودشناسی، تثبیت هویت مشترك و واحد كردی و شناساندن موفقیت آمیز این خود و هویت به توده كرد و جهانیان است.

-امروز اگر دول استعماری، دولت ایران، ناسیونالیسم فارسی و پان ایرانیستهای آزربایجانی آشكار و نهان همچو سیروس مددی و مرتضی نگاهی می توانند ادعا كنند كه تركان استانهای آزربایجان شرقی و غربی اقوامی جدا از تركان استانهای همدان و مركزی، و این دو نیز جدا از تركان ساكن در جنوب ایران و عراق و قفقاز و .... كه خود آنها هم اقوام جداگانه ای اند می باشند، این صرفا در اثر غفلت نخبگان و روشنفكران ترك در امر خودشناسی، تثبیت هویت مشترك و واحد تركی و ناكامی در شناساندن این خود و هویت به توده ترك و جهانیان است.
 
بالا