شعر من

[کیمیا]

اینم یه شعر دیگه من تقدیم به شما
الا یا ایها الساقی ادلکعس
تو ای پروردگار و رب هر کس
تو از والا مقامی بی نظیری
تو صاحب ملک یا اینکه کبیری
من اینجا بنده ای پر عجز و نالان
شوم در درگهت همچو غلامان
حدیث لا توسلنا الا رب
بخوانم از برایت روز و هر شب
تو که من را زتک بر اوج بردی
تو که من را سرشتی من بکردی
توای یکتا ترین یکتای عالم
تو که مهر و نگینی همچو خاتم
تو ای صاحب مقام عرش و عزت
تو ای کامل ترین معنای قدرت
لطیفا ای رقیبا ای تو ربی
خطایی گر کنم بازم تو رحمی
بدون تو تمام عمر مردود
تمام دل بدون تو شود گور
تو ای مهتاب شبهای سیه فام
تو ای نام آور انسان بی نام
سعیدا ای حمیدا ای تو معبود
تمام هستی ام با یاد تو بود
فقان از درد و هجران و جدایی
الهی تا به کی چشم انتظاری

 

[کیمیا]

پدر یعنی که دریای محبت
پدر یعنی که معنای سخاوت
پدر یعنی که دنیا عشق و ایثار
پدر یعنی که مرهم بهر بیمار
پدر یعنی عطوفت یا که باران
بشوید غصه از دلهای ویران
پدر یعنی که خورشید امیدی
بتابد بر سرم چون مهر رخشان
پدر از لطف و مهرت پرتوانم
همیشه یاد تو در روح وجانم
اینم شعر دیگه ام