Maryam
متخصص بخش ادبیات
نگران نباش! کوچ میکنیم مثلِ بنفشه ها
این شعرها که جار می زنم
یعنی هنوز ابتدای عاشقی ست
وگرنه،
"عاشقانْ کُشته گانِ معشوق اَند
برنیاید زِ کُشته گانْ آواز"
2
خسته اَم
پلک هات را ببند
می خواهم کمی بخوابم
3
به هیچ پارکی راَهم نمی دهند دیگر.
فقط تو را می شناسند
نگهبان ها!
4
تو رفته ای وُ شهر
به گِل نشسته از هجومِ سرما.
کاش لااقل
خورشید را نمی بُردی!