Mahdi Askari
مدير فنی
خوب سلام سلام سلام
من اومدم و طبق روال معمول با دست پر هم اومدم ببخشید اگه یکم بین شوخی ها فاصله میفتونه زیاد تقصیر من نیست .
خوب این شوخی رو شاید برای بعضی ها خاطره انگیز بشه ولی برای من خیلی جالبه
چون اولین شوخی هم که گذاشتم کاربر ویژه بودم الان هم کاربر ویژه هستم
بریم سراغ شوخی ها
---------------------------------------------------------------------------------
خوب اول از همه میریم سراغ یک ناظم و یک مدیر کل انجمن
نگار خانم و مریم خانم
خوب حتما در جریان هستید که ادمین پول مدیران رو داده . اما پول این عزیزان رو بنا به دلایل نا معین نمیده
به همین دلیل این دو تن از انجمن رفتند و به شغل جانبی مشغول شدند
این دو عزیز هم قسم شدند که با هم کار کنند و رو پای خودشون بایستند
البته اینجا هم مو شدندو هم قسم نشدندهنوز:نیش:
اما حدس میزنید به چه کاری مشغول شدند؟
بله درسته به کار سبزی فروشی مشغول شدند
اون هم نه از نوع معمولی بلکه در یک وانت سبزی میگذارند و میفروشند
اما بعد از مدتی چون کارشون خوب بود و از نوع مرغوب استفاده می کردند به شدت کارشان گرفت و پولدار شدند و مغازه خریدند و کارگر گذاشتند مغازه
اما با این همه خیلی خیلی یهو پولدار شدند که این جای تعجب داشت
بله هرکاری کردم نشد خودمو نندازم وسط . من اومدم:15:
بله من رفتم برای پیدا کردن دلیل این ماجرا
:فکر: :تحقیق: و...
متوجه شدم چه خبره:52:
میدیدم چند روزی سولماز خانم کاراش کم شده کمتر تاپیک میزنه
نگو این سه نفر یک گروه زیر انجمنی دارند و در آنجا خیلی کار ها می کنند
این گروه کار های خیلی مخوف انجمن رو انجام میده
نمونه اش رو در شوخی قبلی دیدید که چه بلایی به سر من در آوردن
این سولماز خانمه در هنگام دزدین مرغابی (یکی از کار های این گروه)
این بلایی بود که سر من و ادمین در آوردن :گریه:
و از این قبیل کار ها زیاد است
این بالاییه مریم خانمه :گریه:
البته این دو نفر کار سبزی فروشی رو خیلی خوب انجام میدادن ها:15:
در آخر باید بگم حتما میدونید که نگار خانم رئیس سازمان حمایت از حیوانات انجمنه دیگه اینم آخرین شاهکار این رئیس
(نقشه و طرح از مریم خانم - اجرا از رئیس سازمان)
----------------------------------------------------------------------------------------------------------
خوب حتما میدونید که قراره گردهمایی برگذار بشه و امید از بچه ها نگهداری کنه
امید رو تو یک قسمت کوتاه میذارمش ببینید:10:
:غش2:
---------------------------------------------------------------------------------------
خوب این هم آینده آدم برفی مدیر جدید انجمن
راز:علی مواظب باش)
:10:
--------------------------------------------------------------------------------------
اما یک داستان دیگه تعریف میکنم از نقل مجلس شوخی ادمین :دست:
خوب حتما میدونید که ادمین و برادر خیلی رفیق بودن
ای وای من مثل اینکه یکم رفاقتشون بهم خورد
ای وای نهههههههههههههههههههههه
ادمین امین رو زد:52:
خوب در اینجای داستان امین از ادمین قهر میکنه و میذاره میره
و ادمین تنها تصمیم میگیره کارهاش رو پیش ببره
ببینید دیگه حرف نمیزنم تا کمتر بن بشم:نیش:
اما نشد که نشد
امین خان هم کارش بهتر نشد
در پایان با هم خوب شدن و رفتن
چیه حتما می خواستین تعریف کنم ادمین برای امین نقشه کشید که بزنه ساقطش کنه
و در مقابل هم امین نقشه بکشه و اینا بیفتن به دعوا درست و حسابی و همه هم رو بزنن
بعد انجمن به آشوب کشیده بشه
و در این ناملایمات مریم خانم از فرصت استفاده کنه و ادمین رو بذاره کنار و خودش بر سکوی حکومت بشینه و پس از دو روز با کودتای آقا هوشنگ مریم خانم هم به جمع امین و ادمین پیوست و آقا هوشنگ بر سکو نشست و مریم خانم و ادمین و امین نقشه کشیدن که آقا هوشنگ رو برکنار کنن و موفق هم شدن و همه چی به روال عادی برگرده؟
نه بابا ادمین خطرناکه اگه همچین داستانی براش بنویسم بنم میکنه:15:
:فکر: من که نوشتم که:نیش:
---------------------------------------------------------------------------------------------------
احمد بدون شرح:15:
----------------------------------------------------------------------------------------------
اما نمیدونید سولماز خانم چه آدم خطرناکیه
وقتی هم که با فاطمه خانم با هم باشن دیگه وای وای وای
ببینید سولماز خانم رو:نیش:
البته برای گلف بازی کردن یک نقشه ای کشیدن که ...
و اما بازی گلف...
اونی که داره توپ رو میزنه فاطمه خانمه
ایندفعه دستشون به ادمین رسید و اونی که رو زمینه ادمینه:گریه:
--------------------------------------------------------------------------------------------
خوب بخش جدید شوخی که اضافه شده
بخش مجری هست
در اینجا خود مجری با خودش شوخی میکنه:خنده2:
...::: بدون شرح :::...
-----------------------------------------------------------------------------------
پایان
امیدوارم تونسته باشم لبخند رو رو لباتون آورده باشم:گل:
==============================================
--------توضیحات تکمیلی--------
1- ببخشید اگه کسی رو تو شوخیم ناراحت کردم:5:
2- از آقا هوشنگ معذرت خواهی می کنم بدون اجازه ازشون در اینجا ازشون استفاده کردم:5:
3- از نگار خانم به خاطر مسائل پشت پرده معذرت خواهی می کنم:نیش::5:
4- امیدوارم خوشتون اومده باشه:گل:
من اومدم و طبق روال معمول با دست پر هم اومدم ببخشید اگه یکم بین شوخی ها فاصله میفتونه زیاد تقصیر من نیست .
خوب این شوخی رو شاید برای بعضی ها خاطره انگیز بشه ولی برای من خیلی جالبه
چون اولین شوخی هم که گذاشتم کاربر ویژه بودم الان هم کاربر ویژه هستم
بریم سراغ شوخی ها
---------------------------------------------------------------------------------
خوب اول از همه میریم سراغ یک ناظم و یک مدیر کل انجمن
نگار خانم و مریم خانم
خوب حتما در جریان هستید که ادمین پول مدیران رو داده . اما پول این عزیزان رو بنا به دلایل نا معین نمیده
به همین دلیل این دو تن از انجمن رفتند و به شغل جانبی مشغول شدند
این دو عزیز هم قسم شدند که با هم کار کنند و رو پای خودشون بایستند

البته اینجا هم مو شدندو هم قسم نشدندهنوز:نیش:
اما حدس میزنید به چه کاری مشغول شدند؟

بله درسته به کار سبزی فروشی مشغول شدند
اون هم نه از نوع معمولی بلکه در یک وانت سبزی میگذارند و میفروشند
اما بعد از مدتی چون کارشون خوب بود و از نوع مرغوب استفاده می کردند به شدت کارشان گرفت و پولدار شدند و مغازه خریدند و کارگر گذاشتند مغازه
اما با این همه خیلی خیلی یهو پولدار شدند که این جای تعجب داشت
بله هرکاری کردم نشد خودمو نندازم وسط . من اومدم:15:
بله من رفتم برای پیدا کردن دلیل این ماجرا
:فکر: :تحقیق: و...
متوجه شدم چه خبره:52:
میدیدم چند روزی سولماز خانم کاراش کم شده کمتر تاپیک میزنه
نگو این سه نفر یک گروه زیر انجمنی دارند و در آنجا خیلی کار ها می کنند
این گروه کار های خیلی مخوف انجمن رو انجام میده
نمونه اش رو در شوخی قبلی دیدید که چه بلایی به سر من در آوردن

این سولماز خانمه در هنگام دزدین مرغابی (یکی از کار های این گروه)

این بلایی بود که سر من و ادمین در آوردن :گریه:
و از این قبیل کار ها زیاد است
این بالاییه مریم خانمه :گریه:
البته این دو نفر کار سبزی فروشی رو خیلی خوب انجام میدادن ها:15:

در آخر باید بگم حتما میدونید که نگار خانم رئیس سازمان حمایت از حیوانات انجمنه دیگه اینم آخرین شاهکار این رئیس
(نقشه و طرح از مریم خانم - اجرا از رئیس سازمان)

----------------------------------------------------------------------------------------------------------
خوب حتما میدونید که قراره گردهمایی برگذار بشه و امید از بچه ها نگهداری کنه
امید رو تو یک قسمت کوتاه میذارمش ببینید:10:

:غش2:
---------------------------------------------------------------------------------------
خوب این هم آینده آدم برفی مدیر جدید انجمن

:10:
--------------------------------------------------------------------------------------
اما یک داستان دیگه تعریف میکنم از نقل مجلس شوخی ادمین :دست:
خوب حتما میدونید که ادمین و برادر خیلی رفیق بودن
ای وای من مثل اینکه یکم رفاقتشون بهم خورد

ای وای نهههههههههههههههههههههه
ادمین امین رو زد:52:

خوب در اینجای داستان امین از ادمین قهر میکنه و میذاره میره
و ادمین تنها تصمیم میگیره کارهاش رو پیش ببره
ببینید دیگه حرف نمیزنم تا کمتر بن بشم:نیش:



اما نشد که نشد
امین خان هم کارش بهتر نشد

در پایان با هم خوب شدن و رفتن
چیه حتما می خواستین تعریف کنم ادمین برای امین نقشه کشید که بزنه ساقطش کنه
و در مقابل هم امین نقشه بکشه و اینا بیفتن به دعوا درست و حسابی و همه هم رو بزنن
بعد انجمن به آشوب کشیده بشه
و در این ناملایمات مریم خانم از فرصت استفاده کنه و ادمین رو بذاره کنار و خودش بر سکوی حکومت بشینه و پس از دو روز با کودتای آقا هوشنگ مریم خانم هم به جمع امین و ادمین پیوست و آقا هوشنگ بر سکو نشست و مریم خانم و ادمین و امین نقشه کشیدن که آقا هوشنگ رو برکنار کنن و موفق هم شدن و همه چی به روال عادی برگرده؟
نه بابا ادمین خطرناکه اگه همچین داستانی براش بنویسم بنم میکنه:15:
:فکر: من که نوشتم که:نیش:
---------------------------------------------------------------------------------------------------

احمد بدون شرح:15:
----------------------------------------------------------------------------------------------
اما نمیدونید سولماز خانم چه آدم خطرناکیه
وقتی هم که با فاطمه خانم با هم باشن دیگه وای وای وای
ببینید سولماز خانم رو:نیش:

البته برای گلف بازی کردن یک نقشه ای کشیدن که ...

و اما بازی گلف...

اونی که داره توپ رو میزنه فاطمه خانمه
ایندفعه دستشون به ادمین رسید و اونی که رو زمینه ادمینه:گریه:
--------------------------------------------------------------------------------------------
خوب بخش جدید شوخی که اضافه شده
بخش مجری هست
در اینجا خود مجری با خودش شوخی میکنه:خنده2:
...::: بدون شرح :::...

-----------------------------------------------------------------------------------
پایان
امیدوارم تونسته باشم لبخند رو رو لباتون آورده باشم:گل:
==============================================
--------توضیحات تکمیلی--------
1- ببخشید اگه کسی رو تو شوخیم ناراحت کردم:5:
2- از آقا هوشنگ معذرت خواهی می کنم بدون اجازه ازشون در اینجا ازشون استفاده کردم:5:
3- از نگار خانم به خاطر مسائل پشت پرده معذرت خواهی می کنم:نیش::5:
4- امیدوارم خوشتون اومده باشه:گل:
آخرین ویرایش: