Maryam
متخصص بخش ادبیات
A
- "A poor workman blames his tools.
- ترجمه: «کارگر بیمهارت، ابزار کارش را مقصر میداند.»
- مترادف فارسی: «عروس نمیتوانست برقصد، میگفت زمین کج است.»یا " وقتی زمین سفت است ، گاو از چشم گاو می بیند ."
- "A bird in the hand is worth two in the bush."
- ترجمه«یک پرنده در دست، بهتر از دوتا روی درخت است.»
- مترادف فارسی: «سیری نقد به از حلوای نسیه.»
- "Absence makes the heart grow fonder."
- ترجمه: «دوری باعث علاقمندی می شود.»
- مترادف فارسی: «دوری و دوستی.»
- "A cat may look at a king."
- "A chain is no stronger than its weakest link."
- ترجمه: «استحکام زنجیر به اندازه ضعیفترین حلقه آن است.» ویلیام شکسپیر در نمایشنامه ژولیوس سزار
- "A coward dies a thousand times before his death. The valiant never taste of death but once."
- ترجمه: «ترسو هزاربار پیش از مرگ میمیرد. آدم نترس فقط یکبار مزه مرگ را میچشد.»
- مترادف فارسی: «ترس برادر مرگ است.»
- مترادف فارسی: «ترسو مرد!»
- "A creaking door hangs longest." and "A creaking gate hangs long."
- ترجمه: «دری که غژغژ میکند عمرش بیشتر است.»
- مترادف فارسی: «اجل برگشته می میرد نه بیمار سخت.»
- "Actions speak louder than words."
- ترجمه: «صدای عمل رساتر از حرف است.»
- مترادف فارسی: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست.»
- "Advice when most needed is least heeded."
- ترجمه: «هرجا که پند و اندرز لازم آید، کمتر گوش شنوا است»
- "A fool and his money are easily parted."
- ترجمه: «احمق و پولش به راحتی از هم جداشدنی هستند»
- "A fox smells its own lair first." and " A fox smells its own stink first."
- ترجمه: «روباه بوی گندش را زودتر از دیگران استشمام میکند»
- مترادف فارسی: «چوب را که بلند کنی، گربه دزده فرار میکند»
- "A friend in need is a friend indeed."
- ترجمه: «به هنگام نیاز، دوست واقعی شناخته میشود.»
- مترادف فارسی: «دوست آن باشد که گیرد دست دوست// در پریشانحالی و درماندگی»
- "After a storm comes a calm."
- ترجمه: «پس از طوفان، آرامش گسترده میگردد.»
- مشابه فارسی: «بعد از خشم پشیمانی است»
- "After dinner sit a while, after supper walk a mile."
- ترجمه: «بعد از نهار کمی استراحت کنید، بعد از شام یک کیلومتر راه بروید.»
- "A good beginning makes a good ending."
- ترجمه: «یک شروع خوب، پایان خوبی در پی دارد.»
- خلاف فارسی: «خشت اول چون نهد معمار کج// تا ثریا می رود دیوار کج» مولوی
- "A good man in an evil society seems the greatest villain of all."
- ترجمه: «انسان نیک در جمع اشرار، شریرترین آنها به نظر میرسد.»
- مترادف فارسی : "با بدان منشین که گرچه خوبی بد شوی / خورشید بدین بزرگی را پاره ای ابر تیره کند"
- "A good surgeon has an eagle's eye, a lion's heart, and a lady's hand."
- "A guilty conscience needs no accuser."
- ترجمه: «یک وجدان گناهکار به سرزنش دیگران محتاج نیست»
- "A jack of all trades is master of none."
- "A lie has no legs."
- ترجمه: «دروغ پا ندارد.»
- مترادف فارسی: «دروغگو تا در خانهاش.»
- "A lie can be halfway around the world before the truth gets its boots on."
- ترجمه: «حقیقت تا چکمههایش را بپوشد، دروغ نیمی از جهان را دور زده است.» منسوب به وینستون چرچیل
- "A little knowledge is a dangerous thing."
- ترجمه: «دانش ناقص خطرناک است.»
- "A merry heart makes a long life."
- ترجمه: «دلشاد بودن، عمر انسان را طولانی میکند.»
- A miss by an inch is a miss by a mile.
- ترجمه: «لغزش در عمل چه یک اینچ، چه یک مایل.»
- مترادف فارسی: «آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب»
- "A penny saved is a penny earned."
- ترجمه: «هر پول سیاهی که پسانداز شود، سودی است که کسب شده است.»
- مترادف: «قطره قطره است وانگهی دریا»
- "A person is known by the company he keeps."
- ترجمه: «شخص به اطرافیانش شناخته می شود»
- "A picture is worth a thousand words."
- ترجمه: «تصویر از هزاران جمله گویاتر است»
- مترادف فارسی: «زلیخا گفتن و یوسف شنیدن// شنیدن کی بود مانند دیدن»
- "A pot of milk is ruined by a drop of poison."
- ترجمه: «یک بادیه پر از شیر به قطرهای زهر، فاسد میگردد»
- مترادف فارسی: «یک بز گر همه گله را گر میکند»
- "A rolling stone gathers no moss."
- ترجمه: «بر سنگ غلطان سبزه نروید»
- مترادف فارسی: «که بر سنگ گردان نروید نبات» سعدی
- "A sound mind in a sound body."
- ترجمه: «مغز سالم در بدن سالم»
- اصل لاتینی: «mens sana in corpore sano»
- مترادف فارسی: «عقل سالم در بدن سالم است»
- منسوب به بنیامین فرانکلین "A stitch in time saves nine."
- ترجمه: «یک بخیه بموقع، از نه بخیه (دیگر) جلوگیری می کند»
- مترادف فارسی: «یک ضربه کاری از ضربات بعدی جلوگیری میکند»
- "All cats love fish but hate to get their paws wet."
- "All flowers are not in one garland."
- ترجمه: «هیچ گلستانی تمام انواع گلها را ندارد»
- مترادف فارسی: «گل بیعلت و بیعیب خداست» پروین اعتصامی
- "All frills and no knickers."
- ترجمه: «زینت فراوان، بدون شلوار»
- مترادف فارسی: «هرچه داره به بر داره، به خونه دست خر داره»
- "All good things come to an end."
- ترجمه: «هرچیز خوبی به پایان میرسد»
- "All hat and no cattle"
- ترجمه: همه کلاه است، پیشبند وجود ندارد»
- مترادف فارسی: «همه من هستند، هیچکس نیممن نیست»
- "All roads lead to Rome."
- ترجمه: «همه راهها به رم راهبرند»
- مترادف فارسی: «هرجا بری آسمون همین رنگه»
- "All's fair in love and war."
- "All's well that ends well."
- ترجمه: «همهچیز خوب، پایانش نیز خوب»
- متضاد فارسی: «خشت اول چون نهد معمار کج// تا ثریا میرود دیوار کج» مولوی
- "All that glisters is not gold."
- ترجمه: «هرچه میدرخشد طلا نیست»
- مترادف فارسی: «هرچه میدرخشد طلا نیست»
- مترادف فارسی: «هر گردی گردو نیست»
- "All things come to he who waits."
- ترجمه: «هرکه صبر کند به همه چیز میرسد»
- مترادف فارسی: «گر صبر کنی ز غوره حلوا سازی»
- "All work and no play makes Jack a dull boy."
- ترجمه: «هماش کار بدون سرگرمی، جک را به بچهای خل تبدیل میکند»
- "An apple a day keeps the doctor away."
- ترجمه: «یکعدد سیب در روز، دکتر را دور نگهمیدارد»
- "An eye for an eye and a tooth for a tooth."
- ترجمه: «چشم برای چشم و دندان برای دندان» انجیل عهد عتیق
- مترادف: «چشم در عوض چشم و دندان در عوض دندان»
- "Another man's poison is not necessarily yours."
- ترجمه: «سم دیگران نباید الزامأ برای تو باشد»
- مترادف لاتینی: "One man's medicine is another man's poison."
- ترجمه: (داروی یکی، کشنده دیگری است)
- "An ounce of prevention is worth a pound of cure."
- ترجمه: «یک اونس پیشگیری بهتر از یک پاوند مداوا است»
- "April showers bring May flowers."
- "Ask and you shall receive."
- ترجمه: «سؤال کن تا بیابی»
- مترادف فارسی: «پرسان پرسان میروند هنوستان»
- "Ask me no questions, I'll tell you no lies."
- ترجمه: «از من نپرس تا به تو دروغ نگویم»
- "Ask no questions and hear no lies."
- ترجمه: «نپرس تا دروغ نشنوی»
- "As you make your bed, so you must lie in it."
- ترجمه: «رختخوابت را که پهن کردی باید در آن هم بخوابی»
- مترادف فارسی: «آش کشک خالته، بخوری پاته نخوری پاته»
- مشابه فارسی: «خودکرده را تدبیر نیست»
- مترادف فارسی: «خودم کردم که لعنت بر خودم باد.»
- "As you sow, so shall you reap."
- ترجمه: «چوکاشتی باید بدروی»
- مترادف فارسی: «چو جو کاشتی، جو حاصل آید»
- مترادف فارسی: «هرچه بکاری تو، همان بدروی»
- "A watched kettle (pot) never boils."
- ترجمه: «کتری که موظباش باشی هرگز نمیجوشد»
- مشابه فارسی: «اگر خودم بالای سرش بودم پسر میزایید»
- "A woman's work is never done."
- ترجمه: «کار زن پایانپذیر نیست»
- مترادف فارسی: «کار دختر نکردنش بهتر.»
- بیتی از شعر: "A man may work from sun to sun, but a woman's work is never done"
- ترجمه: (مرد اگر از طلوع تا به غروب در تلاش معاش دلبنداست// زن همیشه به کار ِخانه خویش چست و چالاک در جهداست»
- مترادف فارسی: «کار کدبانو (کار منزل) تمامشدنی نیست»
- "A woman needs a man like a fish needs a bicycle."
- ترجمه: «یک زن به مرد همانقدر محتاج است که یک ماهی به دوچرخه» (طنز)
- "A word to the wise is enough" (or "sufficient.")
- ترجمه: «کلمهای به دانا کفایت کند»
- اصل لاتینی: «Verbum sapienti saepet.»
- مترادف فارسی: «در خانه اگر کس است یک حرف بس است»
- "A word spoken is past recalling."
- ترجمه: «جملهای که گفته شد قابل بازگشت نیست»
- متراف فارسی: «تیری که رها شد به چله باز نگردد»