دکتر پرويز رزاقي روان شناس و مدرس دانشگاه
كودكان بيشفعال را از کجا بشناسيم؟
اگرچه تاكنون نشانههاي فراواني براي شناسايي كودكان دچار بيشفعالي برشمردهاند اما واقعيت اين است كه هيچ يك از اين نشانهها به تنهايي نميتواند نشانه قطعي وجود اين اختلال باشد و براي رسيدن به نتيجه نهايي، بررسيهاي تكميلي رفتاري مورد نياز است...
با اين حال چهار نشانه اصلي در افراد دچار اين اختلال بهطور مشترك وجود دارد:
1 اين كودكان نميتوانند حتي براي مدت كوتاهي، بدون حركت در يك جا بمانند. حتي در شرايطي كه آنها را مجبور به اين كار كنند، مدام در جاي خود تكان ميخورند و با وسيلهاي (دستههاي صندلي يا ريشههاي فرش) بازي ميكنند. گاهي سر جاي خود نيمخيز ميشوند، ميايستند و آرام و قرار ندارند.
2 بهطور معمول آستانه توجه در اين كودكان پايين است. يعني وقتي مشغول كاري هستند، هر صدا و علامتي از اطراف ميتواند توجه آنها را به سوي خود جلب كند. در واقع كودكان بيشفعال هميشه گوش به زنگ وقايع جانبي هستند.
3 تمركز در كودكان بيشفعال ضعيف است. اين نشانه كه در اصل مربوط به آستانه تحريك پايين در آنهاست، باعث ميشود كودك نتواند ذهن خود را به موضوعهايي كه نياز به تمركز دارند، معطوف كند.
4 كودكان مبتلا به بيشفعالي معمولا كودكان پرخطري هستند. اين كودكان از فعاليتهاي پرخطر ترسي ندارند و معمولا آن را به راحتي انجام ميدهند. مثلا بارها ديده شده كه بدون ترس از افتادن، بدن خود را تا نيمه از پنجره ساختمان بيرون ميبرند يا به راحتي و بدون ترس طبيعياي كه كودكان از وسايل برنده مثل چاقو دارند، با اين وسايل كار ميكنند.
اين چهار نشانه معمولا از نشانههاي اصلي براي شناسايي افراد دچار بيشفعالي است اما به غير از اينها، مواردي نيز وجود دارد كه آنها نيز ميتوانند در تشخيص بيشفعالي كودكان موثر باشند:
5 كودكان مبتلا به بيشفعالي معمولا افراد قانونمندي نيستند. اطاعت از قوانين و مقررات معين مدرسه، خانه، شهر و... معمولا براي آنها دشوار است.
6 موتور حركتي اين كودكان بسيار فعال و ديناميك است.
7 در سنين بالاتر (سنين مدرسه) اغلب دچار افت تحصيلي هستند. اين نشانه نيز ميتواند به دليل عدم تمركز كافي آنها باشد.
8 به سختي ميتوانند تكاليف روزمرهشان را انجام دهند. معمولا اين كودكان از انجام تكاليفي مثل تكاليف مدرسه طفره ميروند.
9 معمولا در مدت بسيار طولاني تكاليفشان را انجام ميدهند.
10 در سنين مدرسه، براي اجازه گرفتن از معلم برخلاف بقيه دانشآموزان كه بدون بلند شدن از جاي خود، اول از معلم اجازه ميگيرند و بعد به سمت در خروجي، تختهسياه يا سطل زباله حركت ميكنند، از جايشان بلند ميشوند، نزد معلم ميروند و از او براي انجام كار خود اجازه ميگيرند.
11 اين كودكان معمولا دوست دارند در انجام همه كارها دخالت كنند.
12 از ديگر نشانههاي كودكان بيشفعال اين است كه معمولا نميتوانند دوستان پايدار و منظمي داشته باشند. اين وضعيت معمولا به اين دليل پيش ميآيد كه به دليل بروز رفتارهاي خاص، معمولا به سرعت دوستان خود را از دست ميدهند و نميتوانند آنها را حفظ كنند.
بـايـدها
شايد پرسش بسياري از خانوادهها در مورد کودک بيشفعالشان اين باشد که چه کارهايي را بايد در برخورد با آنها انجام دهند؟
1 اولين و اساسيترين اقدام، افزايش آگاهي و دانش درباره اين مشکل است. خانوادهاي که اصول صحيح برخورد با کودک بيشفعال را بداند، بهتر ميتواند به او براي مقابله با اين مشکل کمک کند.
2 خيلي از خانوادهها در مقابل بيشفعالي فرزندانشان از مکانيسم انکار استفاده ميکنند و نميخواهند اين مشکل را بپذيرند اما اين انکار، فقط پاک کردن صورت مساله است در حالي که مشکل همچنان باقي است.
3 برخي خانوادهها همچنان با اين تفکر قديمي که امکان دارد داروهاي مورد استفاده براي کودکانشان اعتيادآور باشد، داروهاي او را قطع ميکنند که اين کار ميتواند تمام تلاشهاي گروه براي دارودرماني را از بين ببرد. خانوادهها بايد با روانپزشک در دارودرماني، حداکثر همکاري را داشته باشند.
4 خانوادهها ميتوانند کودکان خود را براي ايجاد تمرکز بيشتر به انجام بازيهاي ايستا و فکري تشويق کنند.
5 يکي از کارهاي بسيار مفيد براي کودکان بيشفعال، ثبتنام آنها در کلاسهاي آموزشي ورزشي است که ميتواند نياز به تحرک و جستوخيز در اين کودکان را ارضا کند.
6 از ديگر روشهايي که خانوادهها ميتوانند آن را در مورد کودک بيشفعال خود بهکار بگيرند، تقسيم کارهاي محوله به آنها به بخشهاي کوچکتر است. مثلا با توجه به اينکه اين کودکان از انجام مستمر تکاليف مدرسه زود دلزده ميشوند، خانوادهها ميتوانند برنامهاي تنظيم کنند که کودک اين تکاليف را در چند نوبت انجام دهد.
نبـايـدها
بيشفعالي مانند هر پديده ديگري در روانشناسي در کنار اقدامهاي صحيح براي اصلاح، باعث به وجود آمدن برخي باورهاي غلط و درنتيجه شکلگيري رفتارهاي نادرست از سوي خانوادهها ميشود که نه تنها وضعيت کودک بيشفعال را بهبود نميدهد بلکه ممکن است عوارض ديگري را نيز براي او به وجود آورد:
1 تنبيه بدني براي اصلاح اين کودکان به هيچوجه صحيح نيست و خانوادهها بايد از اين کار اجتناب کنند.
2 حتيالمقدور بايد از پيامهاي کلامي پرهيز و بيشتر پيامها را به صورت رفتاري منتقل کرد.
3 کودکان بيشفعال را نميتوان با اعمالي مثل حبس کردن به اصطلاح تأديب کرد زيرا اين کارها را ارادي انجام نميدهد.
4 نبايد مدام او را با ديگران مقايسه کرد و رفتار صحيح کودکان همسن و سال را به رخش کشيد.
5 انتظار نداشته باشيم که اين کودکان به نصيحتها و دستورات ما گوش دهند و عمل کنند.
6 در مدرسه، آموزگاران بايد توجه داشته باشند که با کوچکترين خطا، اين کودکان را از کلاس اخراج نکنند. درواقع اخراج از کلاس براي کودکي که نميخواهد و نميتواند يک جا بنشيند، يک جايزه است.
7 نبايد اين کودکان را در کلاس جدا از ديگر دانشآموزان نشاند.
8 از برچسب زدن و استفاده از کلمه بيشفعال براي اين کودکان بپرهيزيد و با عبارتهايي مانند «امان از دست تو» و... آنها را مورد خطاب قرار ندهيد.
9 تشويق کردن يک رفتار غلط نميتواند تاثير مطلوبي در اصلاح آن داشته باشد بنابراين خانوادهها نبايد رفتارهاي غلط کودک خود را با تشويق، حمايت کنند.
كودكان بيشفعال را از کجا بشناسيم؟
اگرچه تاكنون نشانههاي فراواني براي شناسايي كودكان دچار بيشفعالي برشمردهاند اما واقعيت اين است كه هيچ يك از اين نشانهها به تنهايي نميتواند نشانه قطعي وجود اين اختلال باشد و براي رسيدن به نتيجه نهايي، بررسيهاي تكميلي رفتاري مورد نياز است...
با اين حال چهار نشانه اصلي در افراد دچار اين اختلال بهطور مشترك وجود دارد:
1 اين كودكان نميتوانند حتي براي مدت كوتاهي، بدون حركت در يك جا بمانند. حتي در شرايطي كه آنها را مجبور به اين كار كنند، مدام در جاي خود تكان ميخورند و با وسيلهاي (دستههاي صندلي يا ريشههاي فرش) بازي ميكنند. گاهي سر جاي خود نيمخيز ميشوند، ميايستند و آرام و قرار ندارند.
2 بهطور معمول آستانه توجه در اين كودكان پايين است. يعني وقتي مشغول كاري هستند، هر صدا و علامتي از اطراف ميتواند توجه آنها را به سوي خود جلب كند. در واقع كودكان بيشفعال هميشه گوش به زنگ وقايع جانبي هستند.
3 تمركز در كودكان بيشفعال ضعيف است. اين نشانه كه در اصل مربوط به آستانه تحريك پايين در آنهاست، باعث ميشود كودك نتواند ذهن خود را به موضوعهايي كه نياز به تمركز دارند، معطوف كند.
4 كودكان مبتلا به بيشفعالي معمولا كودكان پرخطري هستند. اين كودكان از فعاليتهاي پرخطر ترسي ندارند و معمولا آن را به راحتي انجام ميدهند. مثلا بارها ديده شده كه بدون ترس از افتادن، بدن خود را تا نيمه از پنجره ساختمان بيرون ميبرند يا به راحتي و بدون ترس طبيعياي كه كودكان از وسايل برنده مثل چاقو دارند، با اين وسايل كار ميكنند.
اين چهار نشانه معمولا از نشانههاي اصلي براي شناسايي افراد دچار بيشفعالي است اما به غير از اينها، مواردي نيز وجود دارد كه آنها نيز ميتوانند در تشخيص بيشفعالي كودكان موثر باشند:
5 كودكان مبتلا به بيشفعالي معمولا افراد قانونمندي نيستند. اطاعت از قوانين و مقررات معين مدرسه، خانه، شهر و... معمولا براي آنها دشوار است.
6 موتور حركتي اين كودكان بسيار فعال و ديناميك است.
7 در سنين بالاتر (سنين مدرسه) اغلب دچار افت تحصيلي هستند. اين نشانه نيز ميتواند به دليل عدم تمركز كافي آنها باشد.
8 به سختي ميتوانند تكاليف روزمرهشان را انجام دهند. معمولا اين كودكان از انجام تكاليفي مثل تكاليف مدرسه طفره ميروند.
9 معمولا در مدت بسيار طولاني تكاليفشان را انجام ميدهند.
10 در سنين مدرسه، براي اجازه گرفتن از معلم برخلاف بقيه دانشآموزان كه بدون بلند شدن از جاي خود، اول از معلم اجازه ميگيرند و بعد به سمت در خروجي، تختهسياه يا سطل زباله حركت ميكنند، از جايشان بلند ميشوند، نزد معلم ميروند و از او براي انجام كار خود اجازه ميگيرند.
11 اين كودكان معمولا دوست دارند در انجام همه كارها دخالت كنند.
12 از ديگر نشانههاي كودكان بيشفعال اين است كه معمولا نميتوانند دوستان پايدار و منظمي داشته باشند. اين وضعيت معمولا به اين دليل پيش ميآيد كه به دليل بروز رفتارهاي خاص، معمولا به سرعت دوستان خود را از دست ميدهند و نميتوانند آنها را حفظ كنند.
بـايـدها
شايد پرسش بسياري از خانوادهها در مورد کودک بيشفعالشان اين باشد که چه کارهايي را بايد در برخورد با آنها انجام دهند؟
1 اولين و اساسيترين اقدام، افزايش آگاهي و دانش درباره اين مشکل است. خانوادهاي که اصول صحيح برخورد با کودک بيشفعال را بداند، بهتر ميتواند به او براي مقابله با اين مشکل کمک کند.
2 خيلي از خانوادهها در مقابل بيشفعالي فرزندانشان از مکانيسم انکار استفاده ميکنند و نميخواهند اين مشکل را بپذيرند اما اين انکار، فقط پاک کردن صورت مساله است در حالي که مشکل همچنان باقي است.
3 برخي خانوادهها همچنان با اين تفکر قديمي که امکان دارد داروهاي مورد استفاده براي کودکانشان اعتيادآور باشد، داروهاي او را قطع ميکنند که اين کار ميتواند تمام تلاشهاي گروه براي دارودرماني را از بين ببرد. خانوادهها بايد با روانپزشک در دارودرماني، حداکثر همکاري را داشته باشند.
4 خانوادهها ميتوانند کودکان خود را براي ايجاد تمرکز بيشتر به انجام بازيهاي ايستا و فکري تشويق کنند.
5 يکي از کارهاي بسيار مفيد براي کودکان بيشفعال، ثبتنام آنها در کلاسهاي آموزشي ورزشي است که ميتواند نياز به تحرک و جستوخيز در اين کودکان را ارضا کند.
6 از ديگر روشهايي که خانوادهها ميتوانند آن را در مورد کودک بيشفعال خود بهکار بگيرند، تقسيم کارهاي محوله به آنها به بخشهاي کوچکتر است. مثلا با توجه به اينکه اين کودکان از انجام مستمر تکاليف مدرسه زود دلزده ميشوند، خانوادهها ميتوانند برنامهاي تنظيم کنند که کودک اين تکاليف را در چند نوبت انجام دهد.
نبـايـدها
بيشفعالي مانند هر پديده ديگري در روانشناسي در کنار اقدامهاي صحيح براي اصلاح، باعث به وجود آمدن برخي باورهاي غلط و درنتيجه شکلگيري رفتارهاي نادرست از سوي خانوادهها ميشود که نه تنها وضعيت کودک بيشفعال را بهبود نميدهد بلکه ممکن است عوارض ديگري را نيز براي او به وجود آورد:
1 تنبيه بدني براي اصلاح اين کودکان به هيچوجه صحيح نيست و خانوادهها بايد از اين کار اجتناب کنند.
2 حتيالمقدور بايد از پيامهاي کلامي پرهيز و بيشتر پيامها را به صورت رفتاري منتقل کرد.
3 کودکان بيشفعال را نميتوان با اعمالي مثل حبس کردن به اصطلاح تأديب کرد زيرا اين کارها را ارادي انجام نميدهد.
4 نبايد مدام او را با ديگران مقايسه کرد و رفتار صحيح کودکان همسن و سال را به رخش کشيد.
5 انتظار نداشته باشيم که اين کودکان به نصيحتها و دستورات ما گوش دهند و عمل کنند.
6 در مدرسه، آموزگاران بايد توجه داشته باشند که با کوچکترين خطا، اين کودکان را از کلاس اخراج نکنند. درواقع اخراج از کلاس براي کودکي که نميخواهد و نميتواند يک جا بنشيند، يک جايزه است.
7 نبايد اين کودکان را در کلاس جدا از ديگر دانشآموزان نشاند.
8 از برچسب زدن و استفاده از کلمه بيشفعال براي اين کودکان بپرهيزيد و با عبارتهايي مانند «امان از دست تو» و... آنها را مورد خطاب قرار ندهيد.
9 تشويق کردن يک رفتار غلط نميتواند تاثير مطلوبي در اصلاح آن داشته باشد بنابراين خانوادهها نبايد رفتارهاي غلط کودک خود را با تشويق، حمايت کنند.