• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مجنون و نمازگزار

baroon

متخصص بخش ادبیات







روزی مجنون از سجاده شخصی عبور می کرد.
مرد نماز راشکست وگفت: مردک! درحال رازو نیاز باخدا بودم. تو جگونه این رشته را بریدی؟!

مجنون لبخندی زد و گفت: عاشق بنده ای هستم و تو را ندیدم و تو عاشق خدایی و مرا دیدی!
 
بالا