Mans0ur گفت:برای خدا
سبو تشنه ی دیدار است و من ...
لب ِ گودال ِ حضور نشسته ام
جرئت میخواهد عکس روی خویش در آیینه ی تو به تماشا نشستن !
من ... این بوم ِ بد رنگ ِ گناه
تو ... آن آبی ِ یکدست ِ زلال
دست خواهم شست ... آری
دست خواهم شست در تو ، از من
از منیت ِ من که چقدر دور است ...
از من ِ تو
ای گودال ِ نور ... چشمه ی شعور ... دلیل ِ غرور ...
گلی در باغچه ی دستانم بکار ...
سبز خواهم شد.
آقا منصور عزیز بالاترین میزان رای رو دریافت کرد:برنده::برنده::برنده:
و سایر نویسنده های با استعداد و خوش ذوقمون رو هم بشناسید:دست:
hich گفت:هوای این روزهایم ابریست ...
باران هم که ببارد به حال من فرقی نمی کند!
بعد از رفتنت، تمام درها و پنجره های دلم را دیوار چیدم تا ذره ای از هوای تو در دلم کم نشود!
روزهاست که تو را نفس کشیدنم به شمارش افتاده!
میترسم با باور تمام شدن هوایت در دلم، نفس کشیدن را برای ماندن همین ذره از بودنت ترک کنم!
محتاج حضور دوباره تو هستم در این کلبۀ ویرانه، معبودم ...
*TAHEREH BANOO* گفت:خب...
تو که می دونی مسابقه س...
تو که می دونی موضوعش "تویی" ...
تو که می دونی آخرش با رأی بنده هات برنده ی مسابقه معلوم میشه...
تو حتی می دونی برنده کیه...
خب ناسلامتی خدایی دیگه!
حالا من هر چیزی هم که بنویسم تو که می دونی لایقت نیست...
ولی خب قانون مسابقه تلاشه و صبر و توکل و
تسلیم...!
مسابقه ی زندگی رو میگم...
همونی که موضوعش رسیدن به "توئه" ...!
همونی که آخرش رضایت تو و بنده هات برنده رو معلوم میکنه...!
همونی که تو حتی از الان می دونی برنده یا بازنده ش کیه...!
خب ناسلامتی تو برگزار کننده ش هستی...!
حالا من هر کاری هم که بکنم نمی تونم بدون هیچ غلطی برنده ی این مسابقه باشم...
ولی خب قانون مسابقه تلاشه و صبر و توکل و
تسلیم...!
VioleT گفت:دید زیبا پیدا کردن حتی در اتفاقات به ظاهر ناخوشایند به گمانم قشنگ ترین موهبت خداوندیست که اگر کسبش کنی می توان گفت که قدری زاویه ی نگاهت به سمت دریچه دید او نزدیک شده است.
آن زمان که دلت را برای آرزوهایت تقسیم بندی میکنی
برای او سهم که نه کل دلت را کنار بگذار و ببین
چطور تقسیمات دلت زبیاتر میشوند
به نظر من همه نوشته ها بسیار زیبا و در نوع خودشون بهترین هستند و راستش برای خود من که انتخاب بهترین نوشته ها بسیار سخت بود.:گل:
از همه تون بابت همراهی تون در مسابقه ممنونم:احترام: