• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

معرفی سازهای ایرانی

t92

متخصص بخش
در این تاپیک سازهای ایرانی معرفی خواهند شد.
دوستانی هم که در این باره اطلاعاتی دارند می توانند در تاپیک پست داده و ما را از اطلاعات خودشون بهره مند کنند.
 

t92

متخصص بخش

نی، از سازهای بادی ایرانی است و جزو سازهای بادی می‌باشد.


220px-Hasht-Behesht_Palace_ney.jpg



نی ایرانی بر چند نوع است: دوزله، قره نی، نای هفت بند و ...
نای هفت‌بند از گیاه نی ساخته می‌شود و طوری آن را می‌برند که از سر تا ته آن شامل هفت بند شود. نی هفت‌بند یا به اصطلاح نی متشکل از ۵ سوراخ در جلو و یک سوراخ در پشت آن است که توسط انگشتان دوم و چهارم از یک دست و انگشتان اول تا چهارم از دست دیگر پوشیده می‌شوند. وسعت صدای آن به ۳ اکتاو و چند صدا می‌رسد. ۵ صدای بم(۱)، بم نرم (1p یا 1 piano)، زیر، غیث و پس غیث (تا فا) دارد که نت Si در صدای بم آن روی نی وجود ندارد و نوازندگان آن را با لب می‌نوازند.

به طور کلی نی را با جا گرفتن بین دو دندان نیش و گرد کردن زبان در پایین و پشت آن می‌نوازند اما اساتیدی همچون جمشید عندلیبی زبان را در بالا می‌گذارند.

برعکس سازهای دیگر، نی کوک ندارد و برای کوک‌های مختلف سازهای متفاوت ساخته می‌شود. به طوری که Do بلندترین و Do با ۷ فاصله کوتاهترین نی هستند. کوک نی به معنی بم‌ترین صدایی است که از خود بروز می‌دهد، مثلاً کوک Sol در حالت دست بسته (وقتی تمام سوراخ‌ها پوشیده باشند) هارمونیک Sol دارد.

در کل شیوه نی‌نوازی به دو گونه نایب اسدالله و کسایی است. از اساتید می‌توان حسن کسایی، حسین عمومی، جمشید عندلیبی، محمد موسوی، حسن ناهید و محمد علی کیانی نژاد را نام برد.
منبع:ویکی پدیا


***

نی هفت بند و شیو های نوازندگی آن

شنبه ۶ تیر ۱۳۸۳ ، علی نجفی ملکی


در بین انواع سازهای بادی ایرانی که از قدیم مورد استفاده قرار می گرفته مانند، مزمار، نرم نای، درازنای، سرنا و... تنها امروزه نی توانسته در موسیقی ایرانی و در کنار دیگر سازهای کلاسیک ایرانی مثل تار، سنتور، سه تار و کمانچه قرار بگیرد و به اصطلاح یک تنه نقش سازهای بادی را در ارکستر ایرانی ایفا کند.

دلیل این موضوع را از دو دیدگاه میتوان بررسی کرد. اول از جهت نوازندگان این ساز که توانستند خصوصیات و ویژگیهای نی را به نحو کامل و مطلوبی عرصه کنند و قابلیت آن را نشان دهند. به عبارت دیگر افرادی که به نوازندگی نی روی آوردند با ممارست بسیار تکنیکها و حالاتی که معمولا در موسیقی ایرانی اجرا میشود را به نی منتقل کردند.

دوم از جهت خود ساز که به دلیل فرم صدادهی و نیز در عین سادگی، کاملتر بودن آن نسبت به دیگر سازهای بادی ایران، توانست تمام آهنگها و نغمه های موسیقی ردیف دستگاهی ایرانی را به خوبی اجرا کند واینکه صدایی که از نی خارج میشود از لحاظ رنگ صدایی به خوبی با دیگر سازهای کلاسیک ایرانی ترکیب شد.

از قدیم نی را طبق الگوهای مختلفی می ساخته اند؛ یعنی از لحاظ طول، تعداد سوراخ و تعداد بندها، انواع گوناگونی، نی وجود دارد. به عبارت دیگر نی گاهی بلند یا کوتاه ساخته میشود و نیز برخی از انواع نی دارای 6 یا 7 سوراخ و گاهی داری 9 سوراخ میباشد. از میان انواع نی، نی هفت بند، امروزه پرکاربردترین ساز بادی در ایران میباشد. نی هفت بند دارای 6 گره، 6 سوراخ و 7 بند میباشد، که 5 سوراخ آن در جلوی ساز و یکی نیز در پشت ساز قرار دارد.توضیح آنکه سوراخ ششم به این علت در پشت نی قرار دارد که بتوان با انگشت شست آن را به راحتی مهار کرد. از لحاظ اندازه هم این ساز به صورتهای مختلفی، طبق الگوهایی که به مرور زمان به وسیله نوازندگان کشف شده، ساخته می شود .
labi-ney%5B1%5D.jpg

نوازندگی به شیوه لبی
تعداد این الگوها 13 عدد میباشد که از الگوی DOکوک یعنی بلندترین نی شروع و به صورت فواصل کروماتیک تا اکتاو بعد یعنی نی DOکوک کوچک که کوتاه ترین نی است،ساخته میشود.البته این بدان معنا نیست که نی هایی بلندتر یا کوتاهتر از فواصل فوق نتوان ساخت.

تنوع طولی نی به دلیل عدم امکان کوک کردن است؛ به همین جهت نی را در اندازه های مختلفی می سازند که این خلا برطرف شود. در واقع کوتاهی و بلندی نی مانند شل کردن و سفت کردن سیم سازهای زهی و مضرابی است، یعنی هر چقدر نی بلندتر باشد، صدای بم تری تولید و هر چه کوتاهتر شود صدای زیرتری تولید می کند.

تولید صدا از نی به دو گونه متفاوت است. حالت اول به اصطلاح فرم " لبی" نام دارد که نوازنده در این روش نی را به صورت مایل روی لبهای خود قرار داده و با ایجاد یک باریکه هوایی بوسیله روزنه بین دو لب و برخورد این باریکه به تیغه سر نی، صدا تولید میکند. پهنای تیغه سرنی در این حالت هر چقدر دارای ضخامت کمتری باشد، صدای تولید شده از نی، شفافتر خواهد بود.

dandani-moosavi%5B1%5D.jpg

نوازندگی به شیوه دندانی
این شیوه نوازندگی بیشتر در ایلات و عشایر و بین چوپانان و به اصطلاح محلی ها رواج دارد. معمولا صدایی که بدین صورت توسط این قشر نوازندگان از نی تولید میشود، صدایی است نسبتا بلندتر از حالت طبیعی و همراه با ناخالصی. در موسیقی ردیف دستگاهی و کلاسیک ما نیز در ارکسترهای ایرانی این روش صدادهی، چندان معمول نبوده و نمیباشد.

حالت دوم به اصطلاح فرم "دندانی" نام دارد که همان تیغه سر نی در این روش به جای قرار گرفتن در روی لب، بین دو دندان پیشین نوازنده قرار میگیرد. باریکه هوایی را در این حالت به جای روزنه بین دولب،فاصله بین سقف دهان و زبان تولید میکند. این روش نسبت به روش اول از قدمت کمتری برخوردار است و احتمالا در اصفهان، نی نوازی به صورت دندانی ابداع و ترویج شده. زیرا تا آنجا که تاریخ نشان میدهد، اولین نوازنده های نی به سبک دندانی در اصفهان بوده اند مثل سلیمان اصفهانی، ابراهیم آقاباشی، نایب اسدالله اصفهانی، و استاد حسن کسائی که این نوع نوازندگی را به اوج تکامل خود (تا به امروز) رسانده اند.

نوازندگی با هر یک از این دو شیوه نسبت به یکدیگر معایب و محاسن خاص خود را دارد. هر چند شیوه دندانی روش متداول در بین نوازندگان حرفه ای نی است. ولی این موضوع را نباید دلیل بر نفی محاسن شیوه لبی در نوازندگی دانست.
 

eliza

متخصص بخش
سنتور

پیشینه
سنتور بر پایهٔ شواهد و قراین یکی از کهن‌ترین سازهای منطقه به شمار می‌رود. کهن‌ترین اثری که از این ساز بر جا مانده، از سنگ‌تراشی‌های آشور و بابلیان (۵۵۹ قبل از میلاد) است. در این سنگ‌تراشی‌ها، صف تشریفاتی که به افتخار آشور بانیپال...
در این سنگ‌تراشی‌ها، صف تشریفاتی که به افتخارآشور بانیپال بر پا شده مجسم گردیده و سازی که شباهت زیادی به سنتور امروزی دارد، در میان آن صف دیده می‌شود.
ابوالحسن علی بن حسین مسعودی (مرگ به سال ۳۴۶ ه.ق) گذشته نگار نامدار و نویسنده کتاب مروج الذهب در شرح اوضاع موسیقی در زمان ساسانیان، هنگام نام بردن از سازهای متداول موسیقی ساسانی، واژه سنتور (سنطور) را ذکر می‌کند. در کتب قدیم و تألیفات ابونصر فارابی و ابن سینا نیز نام سنتور چند بار ذکر شده‌است.
عبدالقادر مراغه ای ساز یا طوفان را معرفی کرد که شبیه سنتور امروزی بود با این تفاوت که برای هر صدا فقط یک تار می‌بستند و با جابجا کردن خرک ها، آن را کوک می‌کردند.
سنتور، سازی کاملاً ایرانی است که برخی ساخت آن را به ابونصر فارابی نسبت می‌دهند که مانند بربط، ساز دیگر ایرانی بعدها به خارج برده‌شد.
برخی پژوهشگران بر این باورند که سنتور در زمان‌های بسیار دور از ایران به دیگر کشورهای آسیایی رفته‌است، چنان که امروزه نیز گونه‌های مشابه این ساز در عراق، ترکیه، سوریه، مصر، پاکستان، هند، تاجیکستان،چین، ویتنام، کره، اوکراین و دیگر کشورهای آسیای میانه و نیز در یونان نواخته می‌شود.
بر پایهٔ اسناد و مدارک، نگارگری‌ها و مینیاتورهای سده‌های پیش، آنچه که ما امروزه به عنوان سنتور در اختیار داریم در واقع سنتوری است که از نزدیک به یکصد و پنجاه سال پیش (زمان قاجار) با شکل و شمایل کنونی خود در اختیار هنرمندان این مرز و بوم قرار دارد. چنان که سنتورهای محمد صادق خان (که نخستین نمونه صوتی ساز سنتور به جا مانده از دوران قاجار متعلق به وی می‌باشد)، حبیب سماع حضور و حبیب سماعی ، در ابعاد، شمار خرک و چگونگی ساخت، بسیار نزدیک به سنتور امروزی است.
بررسی تاریخ گردش و تحول ساز سنتور نشان می‌دهد که این ساز طیف گسترده‌ای از سبک‌ها و مکاتب گوناگون را در سدهٔ کنونی به خود اختصاص داده، به گونه‌ای که پس از یک بررسی اجمالی، می‌توان اذعان داشت حداقل ۱۵ سبک و مکتب گوناگون و فعال در این عرصه شهره خاص و عام‌اند.
تنوع و جوراجوری چشمگیر مکاتب و سبک‌ها باعث تنوع در صدادهی ساز، تکنیک نوازندگی و چگونگی آهنگ‌سازی و نغمه‌پردازی در سطوح گوناگون بوده‌است.
استاد ابوالحسن صبا می نویسد: سنطور، در سال‌های پایانی عصر قاجار ، سازی تقریباً فراموش شده و رو به نابودی بود. سازهای اصلی، تار، تنبک و کمانچه بودند و دوره قاجار، در واقع «عصر تار» بود. تعداد کمی سنتور می‌نواختند و تعداد کمتری نیز سنتور می‌ساختند و می‌آموختند.
گسترش در جهان
با اتکا به قدمت آثار کشف شده گمان این است که این ساز از قلمرو ایران به کشورهای دیگر راه یافته و نام‌های مختلفی پیدا کرده‌است. سنتور با اندک تفاوتی در شکل ظاهر و با نام‌های مختلف در شرق و غرب عالم وجود دارد. این ساز را در کشور چین یان کین ، در اروپای شرقی دالسی من ، در انگلستان باترفلای ، در آلمان و اتریش مک پر،در هند سنتور، در کامبوج فی و در آمریکا زیتر می‌نامند که هر کدام دارای وجه تشابهاتی هستند. ساز سنتور در تعدادی از کشورها مانند ارمنستان و گرجستان نیز رایج هست. همچنین سنتورهای عراقی –هندی- مصری و ترکی که بعضی از آنها حدود ۳۶۰ سیم دارند.
ساختار ساز
این ساز از جعبه‌ای ذوزنقه‌ای شکل تشکیل شده که اضلاع آن عبارت‌اند از: بلندترین ضلع، نزدیک به نوازنده و کوتاهترین ضلع و موازی با ضلع قبلی و دور از نوازنده و دو ضلع جانبی با طول برابر که دو ضلع قبلی را به طور مورب قطع می‌کند. ارتفاع سطوح جانبی ۸ تا ۱۰ سانتیمتر است.
جعبه سنتور مجوف است و تمام سطوح جعبه چوبی است. بر روی سطوح فوقانی دو ردیف (معمولاً ۹تایی) خرک چوبی قرار دارد؛ ردیف راست نزدیک‌تر به کناره راست ساز است و ردیف چپ کمی بیشتر با کناره چپ فاصله دارد (فاصله بین هر خرک ردیف چپ تا کناره چپ را « پشت خرک » می‌نامند). از روی هر خرک چهار رشته سیم هم کوک عبور می‌کند ولی هر سیم به گوشی معینی پیچیده می‌شود. گوشی‌ها در سطح جانبی راست کنار گذاشته شده‌اند. سیم‌های سنتور به دو دسته «سفید» (زیر) و «زرد» (بم) تقسیم می‌شوند. دسته سیم‌های سفید بر روی خرک‌های ردیف چپ و سیم‌های زرد بر روی خرک‌های ردیف راست به تناوب قرار گرفته‌اند. طول قسمت جلوی خرک در سیم‌های سفید دو برابر طول آن در قسمت پشت خرک است و می‌توان در پشت خرک نیز از سیم‌های سفید استفاده کرد (صدای آن به نسبت عکس طول، یک اکتاو نسبت به صدای قسمت جلوی خرک بالاتر است). همچنین هر سیم زرد، یک اکتاو بم‌تر از سیم سفید بلافاصله بعد از آن صدا می‌دهد.
گذشته و امروز
ساز سنتور پیشتر با ۱۲ وتر سیم بم و ۱۲ وتر سیم زیر ساخته می‌شد و سنتور 12 خرکی نامیده می‌شد. امروزه سنتور ۱۰ خرک و سنتور ۱۱ خرک و سنتور لاکوک نیز ساخته می‌شود. سنتور 11 خرک ، سنتور چپ کوک نامیده می‌شود. در واقع هر خرکی که به سنتور اضافه می‌شود صدای ساز یک پرده بم ‌تر می‌گردد. سنتور 9 خرک رایج‌ترین نوع سنتور است که سنتور سل کوک نامیده می‌شود و نت‌های ردیف بر اساس آن نوشته شده‌اند. در سنتور ۹ خرک، چنانچه بر اساس راست کوک تنظیم شود، به ترتیب سیم‌ها از پایین بر مبنای می-فا-سل کوک می‌شوند و برای اجرای گروهی و ارکستر مناسب است.
ساز سنتور برای استفاده در ارکستر دارای نقایصی است که برای رفع آنها چندی است دو نوع سنتور یکی کروماتیک با افزایش ۷ خرک به خرک‌های معمولی و دیگری سنتور باس با صدای بم ساخته شده‌اند.
سنتور کروماتیک و سنتور کروماتیک بم
به منظور تکمیل فواصل کروماتیک بین اصوات و نیز به قصد تأمین اصوات بم، در حدود بیست سال اخیر دو نوع سنتور با تعداد زیادتر خرک ساخته شده‌اند. سنتور کروماتیک با همان میدان صدای سنتور معمولی ولی دارای خرک‌ها و اصوات کروماتیک بیشتر است. میدان صدای سنتور کروماتیک بم یک فاصله پنجم بم‌تر از سنتور کروماتیک است و وسعت آن سه اکتاو و نیم است. در دو نوع سنتور کروماتیک، هر صوت توسط سه رشته سیم هم‌کوک حاصل می‌شود. به عبارت دیگر روی هر خرک سه سیم تکیه کرده‌است. از هر دو سنتور کروماتیک و کروماتیک بم در حال حاضر تنها استفاده‌های هم‌نوازی می‌شود.
نوازندگی سنتور
نوازندگی سنتور بوسیله دو چوب نازک که به آنها «مضراب» گفته می‌شود، انجام می‌شود. مضراب‌ها در گذشته بدون نمد بودند ولی اکنون بیش‌تر به مضراب‌ها نمد می‌چسبانند که خود باعث لطیف‌تر شدن صدای سنتور می‌شود. در اکثر اوقات، نوازنده باید با هر یک از مضراب‌ها، نت متفاوتی را اجرا کند (به ویژه در برخی از چهارمضراب‌ها که بیش‌تر پایه قطعه با دست چپ و ملودی با دست راست اجرا می‌شود). به همین دلیل نوازندگی این ساز علاوه بر چابکی دست‌ها، به تمرکز ذهن نیز نیاز دارد که تنها با تمرین فراوان بدست می‌آید.
سنتور سازی است که اگر نوازنده بر آن چیره شود، می‌تواند بوسیله آن کارهای زیبا و ماندگاری بیافریند. این ساز به خوبی توانایی تکنوازی و همنوازی را دارا می‌باشد.
برابر نیمهٔ عمر تمرین سنتورنوازان، به کوک کردن آن می‌گذرد. چون ضربه‌های مداوم مضراب روی سیم‌ها و تاثیر گذاری رطوبت و حرارت روی چوب و سیم‌ها کوک را به هم می‌زند و ۷۲ سیم باید مرتب کوک یا هم خوان شود، از این رو سنتور، سازی شناخته می‌شود که همراه با زیبایی، بسیاری از عوارض طبیعی می‌تواند روی صدا و کوک آن تاثیر بگذارد و حتی نوازنده‌های کارپشته را برای یک کوک دلخواه ناکام می‌گذارد.
برخی نوازندگان نامدار سنتور

  • علی اکبر خان شاهی
    [*]حسن خان
    [*]حبیب سماع حضور
    [*]محمد صادق خان سرو الملک
    [*]حبیب سماعی
    [*]حسین سبا
    [*]ابوالحسن صبا
    [*]حسین ملک
    [*]رضا ورزنده
    [*]منصور صارمی
    [*]فرامرز پایور
    [*]سعید ثابت
    [*]حسین زارعی
    [*]محمد وکیبها
    [*]پرویز مشکاتیان
    [*]پشنگ کامکار



منبع:سایت بهار نارنج
 

خانمی

کاربر ويژه
Santoor-1.jpg

سنتور يکي از سازهاي اصيل ايراني است که ساخت آن را به فيلسوف عـاليقـدر و موسيقيدان بزرگ قرن چهارم، ابونصرفارابي نسبت داده اند .

از طرفي ديگر، شواهد و علائم بجاي مانده از نقاشي ها و حکاکي هاي موجود از دوره هاي آشوري و بابلي، تصوير هايي را نشان مي دهد که در آن افراد ، آلاتي ذوزنقه شکل شبيه سنتور را که به وسيله طناب يا نخي که بدان متصل بوداز گردن آويخته و با آن مي نواختند.

اين ساز خوش صدا و قديمي در اکثر کشورهاي دنيا نيز استفاده مي شود . جاذبه صداي سنتور فوق العاده است و هـر شنونده ايي را تحت تأثير قرار مي دهد . سنتور بر خلاف شکل ساده داراي ساختمان پر رمز و راز و پيچيده ايي است .

سادگي شکل سنتور باعث شده تا افراد زيادي به ساختن آن روي بياورند. در اين بين شخصي مي تواند موفق باشد و به صداي واقعي سنتور دست پيدا کند که به تاريخچه سنتور سازي توجه داشته باشد و از تجربه ها و ريشه هاي تاريخي آن استـفاده کند.


santour_p13part.gif


اجزا و سازمان کلي سنتور در شکل فوق نشان داده شده است


1- کلاف
سوراخ موجود در پايين کلاف براي انتقال صدا به بيرون و تسهيل حمل و نقل ايجاد مي شود

2- گوشي سنتور

3- سيم گير

4- صفحه روي سنتور

5- گل سنتور
گلهاي روي صفحه سنتور علاوه بر زيبايي سنتور ، جهت انتقال صدا به داخل بدنه و ايجاد رزونانس تعـبيه شده اند

6- شيطانک
دو قطعه چوب که در سمت راست و چپ صفحه سنتور نصب مي شوند

7- مفتول سيمي روي شطانک
مفتول فلزي به ضخامت 5/1 ميلي متر که بر روي شيطانک ها قرار مي گيرد و سيم ها در دو انتهاي صفحه با عـبوراز آنها به سيم گير ها و گوشي ها ختم مي شوند

8- خـرک

9- مفتول سيمي روي خرک

10- سيم هاي زرد

11- سيم هاي سفيد

12- سيم هاي سفيد پشت خرک

13- سيم هاي زرد پشت خرک

سيم هاي فوق قابل نواختن نمي باشند
 

خانمی

کاربر ويژه
سنتور(مهندسی صدا)


يكي از خوش صداترين و قديميترين سازهاي ايراني است. ساخت آن را به فيلسوف نظريهپرداز و موسيقيدان بزرگ ابونصر فارابي نسبت دادهاند. موسيقي يك جريان دائماً نر شونده است كه بيكرانگي طبيعت و هستي، محرك اصلي تحولپذيري و تنوع نامحدود آن است. تفاوت مهارت در نوازندگي سنتور از قبل تا به امروز به حدي قابل حس است كه لازم به توضيح نيست.
سنتور از جعبهاي ذوزنقهاي شكل تشكيل شده كه شش ضلعي و توخالي است. بلندترين ضلع نزديك به نوازنده و روبروي او قرار ميگيرد. تمام ساختار اضلاع اين جعبه از چوب ساخته شده است. داخل اين جعبه قطعه چوبهايي استوانهاي شكل بين صفحه رو و زير به نام پل به صورت عمودي قرار ميگيرد چوبهاي رو و زير سنتور را «صفحه» و كنارهها را كلاف ميگويند. در دو كناره راست و چپ صفحه رو، دو قطعه چوب به نام شيطانك كه روي هر كدام مفتولي فلزي قرار دارد نصب ميشود. بر روي ضلع سمت راست كلاف، مفتولهائي ضخيم به اسم گوشي و بر روي ضلع سمت چپ كلاف، مفتولهاي نسبتاً باريكتري به اسم سيمگير وجود دارد.
بر روي سطح فوقاني دو رديف خرك چوبي قرار دارد كه از روي هر كدام چهار سيم همكوك عبور كرده است كه البته هر كدام از سيمها به طور جداگانه از يك طرف به سيمگير و از طرف ديگر به گوشي متصل ميشود. سنتورها از نظر اندازه و تعداد خركها متفاوتند كه عبارتند از:
9 خرك 10 خرك 11 خرك 12 خرك
كه در عصر حاضر استفاده از سنتورهاي 9 خرك متداولتر است و البته سنتورهاي 12 خرك نيز تا حدودي مورد استفاده قرار ميگيرد. ارتفاع خركها بين 20 تا 24 ميليمتر است. بر روي خرك شياري واقع شده كه مفتولي از جنس استيل (ساچمه) روي آن قرار ميگيرد كه محل نگهداري سيمهاست.
سنتورهاي 9 خرك از 72 سيم تشكيل شده است كه در ساخت سنتور از سيمهايي با جنسهاي متفاوت استفاده ميشود.
انواع سيم:
سيم سفيد بهلري ساخت آلمان 40%
سيم سفيد كرم ساخت آلمان 38%
سيم سفيد نقره ساخت سوئيس 40%
سيم زرد بهترين نوع ساخت آلمان 40%
بر روي صفحه فوقاني دو گل وجود دارد كه هر كدام در جاي مخصوصي وجود دارند و در شكل ظاهري و صدادهي ساز تأثير به سزايي دارد.
نحوه خركگذاري:
متأسفانه به دليل اينكه موسيقي سنتي ما در جايگاه و ارزش واقعي خودش قرار نگرفته و تحقيقاتي مبني بر اندازههاي استاندارد قسمتهاي مختلف هر سازي انجام نشده است هنوز سازندگان سازهاي اصيل ما به طور دلخواه ساز ميسازند. ولي به طور كاملاً تقريبي گفته ميشود كه فاصله خرك اول سيمهاي سفيد (در سنتورهاي 9 خرك) تا كلاف سمت چپ 28 سانتيمتر و فاصله خرك نهم تا كلاف سمت چپ 14 سانتيمتر ميباشد و همچنين فاصله خرك اول سيمهاي زرد تا كلاف سمت راست 13 سانتيمتر و خرك نهم تا كلاف سمت راست 6 سانتيمتر است. ولي در عصر حاضر براي سيمهاي سفيد خرك را آن قدر جا به جا ميكنند تا يك نت مشترك در سيمهاي سفيد و پشت خرك با هم همصدا شوند بطور مثال نت سل، آن قدر خرك را با ضربات آهسته كليد به عقب و جلو هدايت ميكنند تا سيم نت سل سيمهاي سفيد با سيم نت سل پشت خرك هم صدا شود و اين روند در بقيه نتها و سيمها نيز اعمال ميشود.
چگونه صدا در سنتور ايجاد ميشود؟
نحوه توليد صدا در ساز سنتور در مبحث تار مرتعش در فيزيك صوت تعريف ميشود. قبلاً از اينكه به چگونگي توليد صدا در سنتور بپردازيم لازم به ذكر ميدانم كه مقداري در مورد ساختمان چوبها بحث كنيم. تجربه و علم ثابت كرده است كساني كه با علم آكوستيك و همچنين با ساختمان سلولي چوبهاي مختلف آشنايي دارند سازندگان موفقي بودهاند و در ابتداي كار خويش تجربيات اساتيد سازندهاي را كه طي 30 سال ساخت به دست آوردهاند را به طور علمي در اختيار دارند. چوبها داراي ساختماني متفاوتند در بعضي نقاط سختي آنها زياد، در برخي نقاط سختي آنها كم و در بعضي نقاط متعادل است. نكته مهم اينجاست كه اگر سازنده با مولفولوژي چوب آشنا نباشد صداي سازي كه ميسازد قطعاً دلنشين نخواهد بود زيرا برحسب تمايل مردم مشرق زمين به صداهاي گرم و پر هارمونيك كه در اصطلاح موسيقي (Warm) ناميده ميشود هر چه صدا پر هارمونيكتر باشد دلنشينتر است توجه به سختي چوب در نقاط مختلف باعث ميشود كه سازنده در برخي نقاط بيشتر قلم بزند و برخي نقاط كمتر اين عمل باعث ميشود تا امواج حاصل شده به موانع سخت برخورد نكنند و موج بر روي خودش بازگشت نكند و توليد هارمونيهاي بيشتر متوقف نشود. نحوه صدادهي سنتور به اينگونه است كه با ضربه وارد كردن به وسيله مضراب به يكي از سيمها، سيم شروع به ارتعاش ميكند قسمتي از اين ارتعاش به خركها، قسمتي از ارتعاش به سيمگيرها و بخشي از آنها به گوشيها انتقال مييابد سپس از خركها به صفحه رو و از كنارهها به صفحه زير منتقل ميشود از صفحه رو به پلهايي كه در داخل سنتور قرار دارد انتقال مييابد و در نهايت صدا از سنتور خارج ميشود نوع پلگذاري و تعداد پلهاي بكار رفته و موقعيت قرار گرفتن پلها در داخل سنتور و اندازه قطر پل و جنس آن از جمله عوامل كليدي توليد صداي خوب در ساز ميباشد. سازندگان اعتقاد دارند كه هر چه چوبهاي بكار رفته در ساخت ساز قديميتر باشد بهتر است زيرا آنها اعتقاد دارند كه چوب در اثر گذشت زمان تمامي افت و خيزهاي خود را پشت سر ميگذارد و بعد از ساخت ساز نه تنها تغييري در بافت سلولي آن ايجاد نميشود بلكه چوب با ايجاد هارمونيهاي متوالي و متعدد اخت ميشود و صداي نرم و لطيفي پيدا ميكند. هر گونه تغيير در ضخامت قسمتهاي مختلف ميتواند مؤثر باشد در تحقيقي كه به صورت عملي خود اينجانب به همراهي يكي از استادان خويش انجام دادم به اين نكته دست يافتم. ما با برداشتن مفتولهاي سيمي از روي شيطانك و گذاشتن ساچمههايي جداگانه براي هر چهار سيم به اين نتيجه رسيديم كه سازهايي كه داراي صدايي خشن و زبر بودند با اين تغيير داراي صدايي نرم و لطيف ميشدند اما مشكل اين طرح در اينجا بود كه سيمهاي زرد كوك را به سرعت از دست ميدادند و كوك خالي ميكردند اين طرح در اتاق ساز سازان خانه موسيقي نيز مورد بحث واقع شد.
چند نكته جهت نگهداري سنتور:
1- هنگامي كه قصد بيرون آوردن سنتور از جعبهاش را داريم به هيچ وجه نبايد گوشيهاي آن را بگيريم بلكه بايد با يك دست كلاف سمت چپ و با دست ديگر زير سنتور را بگيريم اين عمل باعث ميشود كه به گوشيها فشاري وارد نشود و گوشيها در جاي خود بازي نكنند و كوك ساز نيز تغييري نكند.
2- هنگام تمرين نبايد روي سيمهاي سنتور دست بگذاريم زيرا حرارت دست و عرق دست اثرات نامطلوبي بر روي سيم و درنتيجه بر كوك سنتور ميگذارد.
3- پس از تمرين بايد سنتور را در داخل جعبهاش قرار دهيم تا از معرض گرد و غبار و زنگزدگي سيمها در امان باشد.
لازم به ذكر ميدانم كه مقداري در مورد كوك ساز سنتور توضيحاتي را ارائه دهم. كوك سنتور جزو سخترين سازهاي موسيقي اصيلمان به حساب ميآيد. خارج از كوك فاصله سري و كرن كه موسيقي ما را از موسيقي غرب متمايز ميسازد بقيه فاصلهها را با در دست داشتن دياپازون ميتوان كوك كرد اما نتهايي كه احتياج دارند كه آنها را ربع پرده كوك كنيم كاملاً حسي و شنيداري هستند. زيرا به دليل علمي نبودن و استاندارد نكردن فواصل ربع پرده موسيقي كشورمان يعني سري و كرن بوسيله اساتيد هنوز معلوم نيست كه از لحاظ فركانس و در مبحث فاصله و كما، سري و كرن در كجا قرار دارند حتي با تحقيقي كه برخي دانشجويان دانشگاه تهران به همراه استاد داريوش صفت و برخي از اساتيد ديگر انجام دادند و گام ايراني را به 1200 سانتيمتر تقسيم كردن و سري و كرن را در آنجا تعريف كردند اما در سازهاي مختلف صداي ربع پرده متفاوت است زيرا طبق شنيدههاي خود اينجانب (لا) كرني كه استاد پايور در دستگاه سه گاه كوك ميكنند با لاي كرني كه استاد عليزاده در همان دستگاه كوك ميكنند متفاوت است.
استاد قدرت الله ستايش فواصل ربع پرده را اين چنين تعريف ميكنند قبل از هر چيز لازم است كه يك سري از تعاريف را مرور كنيم. در موسيقي اختلاف زير و بمي يا نسبت فركانس دو صدا را فاصله ميگويند پس در صورت شناسي فاصله ميان دو صوت عبارت است از نسبت بسامد آن دو مثلاً اگر تعداد ارتعاش نت (دو) در يك ثانيه 512 بار باشد و نت (ر) 576 بار، فاصله اين دو نسبت به هم 512: 576 يا خواهد بود براي بدست آوردن كسر بايد فركانس نت (دو) 512 و نت (ر) 576 هرتز را 6 بار متوالي به عدد 2 تقسيم كنيم كه در نهايت نت دو به 8 و نت ر به 9 ميرسد كه بر طبق تعريف پرده، فاصله هر دو نت متوالي نسبت ثابتي است.
طبق محاسبات انجام شده نسبت بين هر دو نت متوالي (پرده) 125/1 ميباشد كه تقريباً يك عدد ثابت است و همچنين فاصله دو نيم پرده دياترنيك نيز حدوداً نسبت ثابتي است كه 06/1 محاسبه شده است و نسبت فاصله دو نيم پرده كروماتيك نيز 05/1 است.
همچنين نسبت تمامي پردهها به ربع پرده (كرن) نسبت ثابت 03/1 است. مثلاً فركانس نت دو ح51 و دو ديز 4/539 و دو سري 4/557 ميباشد. همچنين كه ميدانيم هر پرده معادل 9 كما است و چون كرن ربع پرده است هر كرن به صورت تقريبي 25/2 كما ميباشد. اعداد و ارقامي كه ذكر شد قراردادي و تا حدودي تقريبي است و براي كوك كرن و هر ربع پردهاي بايد به صورت گوشي عمل نماييم كه در اين صورت بايد با موسيقي سنتي آشنايي داشته باشيم.
در آخر اميد است كه موسيقي ما از لحاظ علمي شكلي استاندارد و مشترك در بين همه سازها پيدا كند و ديدگاههاي متعصبانه برخي از مسئولان و صاحب هنران نيز واقعبينانهتر شود.
 
بالا