Reza Sharifi
مدير ارشد تالار
جاعلان Die Fälscher - عنوان انگلیسی :Counterfeiters
کارگردان:اشتفان روتسوویتسکی
نویسنده:اشتفان روتسوویتسکی بر اساس کتاب کارگاه شیطانی آدولف بورگر
موسیقی:ماریوس روهلند
بازیگران:کارل مارکویچس، آوگوست دیهل، دیوید اشتریزو
محصول 2007 اتریش -آلمان
98 دقیقه
سولومون سولوویش ملقب به سالی سلطان جعل اروپا در اوایل حکومت نازیها توسط فردریش هرتسوگ در برلین بازداشت میشود. سالی که یهودیست به کمپ ماوتهاوس فرستاده میشود و از آنجا به کمپ ساکسنهاوزن، تا دوباره رو در روی هرتسوگ قرار گیرد. هرتسوگ مکان مجهزی را برای سالی و چند زندانی دیگر فراهم نموده است تا در قبال زنده ماندن شان به چاپ اسکناسهای تقلبی پوند و دلار برای رژیم نازی مشغول شوند. . .
جاعلان نگاه جدید و متفاوتی به موضوع کلیشه ایی هولوکاست و نازیها است. فیلم سعی کرده از شعارهای چندین سال اخیر بپرهیزد و نگاهی جدید و متفاوت به این مقوله داشته باشد. فیلم بر اساس کتاب خاطرات آدولف بورگر از شخصیتهای اصلی داستان و از همکاران و دوستان سالی در جعل اسکناس در کمپ ساخته شده و ادعا میکند یک داستان واقعی است. فیلم نبرد دو تفکر است. از سویی بورگر که اعتقاد دارد باید جلوی نازیها ایستاد و به هیچ وجه نباید دستان خود را با کمک به نازیها آلوده کرد و باید شجاعانه مُرد و از سویی دیگر سالی محافظه کار که اعتقاد دارد باید برای زنده ماندن تلاش و مبارزه کرد و هر روز زنده ماندن یک پیروزی است حتی اگر به قیمت همکاری غیر مستقیم با نازیها باشد. پس سالی شروع به همکاری کرده و به جعل اسکناس مشغول میشوند. در بخش اول جعل اسکناس که پوند انگلیس است نازیها اقدام به چاپ پوند به مبلغ بیش از 3 برابر کل خزانه انگلستان میکنند و پس از آن نازیها در حالیکه به لحاظ اقتصادی ضعیف شده و حتی توان مالی تهیه اسلحه را ندارند برای تامین مالی خود و آسیب زدن به اقتصاد طرف مقابل جنگ، سیاست جعل دلار را پیش میگیرند. بورگر که متخصص جعل دلار است همکاری نمیکند و هرتسوگ تهدید میکند اگر در یک بازه زمانی مشخص دلارهای آماده نشود بورگر و سه نفر دیگر را خواهد کشت. در این زمان جدال تفکر سالی با بورگر پر رنگ تر میشود. تقریبن تمامیافراد طرفدار سالی میشوند و حتی بورگر را تهدید میکنند. این جدل دو تفکر بزرگترین کشمکش داستانی فیلم است که ما بین دو شخصیت اصلی که اتفاقن دوستان نزدیک یکدیگر نیز هستند رخ میدهد. ولی سالی در لحظه آخر دلارهای جعلی را آماده کرده و دوستان خود را نجات میدهد.
اشتفان روتسوویتسکی سعی کرده است از منظر دیگری به نازیها بپردازد. این بار قرار نیست نازیها گروهی ناتوان و بدون سازمان دهی و صرفن جمعیت وحشی که کلیشه رایج فیلمهای این دوران است نمایش داده شوند بلکه به حرکت برنامه ریزی شده اقتصادی نازیهای پرداخته شده و از منظر دیگر به تفکرات این رژیم توتالیتر پرداخته میشود. در این فیلم بطور اغراق آمیز نظاره گر مستقیم جنایات انسانی نازیها نیستیم بلکه پشت صحنه نازیها و جنگ جهانی دوم را میبینیم. در فیلم به صراحت اعلام میشود هر چند ناخواسته ولی این یهودیان در بند بودند که به کمک نازیها میآمدند در تقویت ارتش آنها موثر بودند. در کمپ برای گروه جاعلان یهودی غذای خوب، رختخوابهای نرم، حمام مرتب، بعد از هر موفقیتی جشن و حتی برای زمانها بیکاری میز پینگ پونگ مهیاست. و این گروه با سایر یهودیان دربند کمپ یک دیوار فاصله دارند. در طول فیلم صدای شکنجه، ناله و تیر باران را به کرات از آن سوی دیوار میشنویم ولی به طور مستقیم آنهارا نمیبینیم. در فیلم به نوعی القا میشود که کشتار یهودیان در پس زمینه فعالیتهای نازیها قرار گرفته و این موضوع اجازه نداده تاکنون به سایر فعالیتهای نازیها پرداخته شود.
سالی شخصیت اصلی داستان است . یک جاعل توانمند، محافظه کار و حتی ترسو. رفتار او معمولن قابل پیش بینی است. از سویی دیگر هرتسوگ است که بیش از اینکه سر سپرده نازیسم باشد سر سپرده زمان است و زمان او را به یک افسر نازی تبدیل کرده است. عدم اعتقاد واقعی هرتسوگ به نازی را میتوانیم در اواخر فیلم در تردید او درهایل هیتلر گفتن ببینیم. سومین شخصیت بورگر –نویسنده کتاب – است که به نظر من شخصیت کلیشه ایی و شعاری است و در برابر سالی و هرتسوگ بسیار ناتوان است. این ناتوانی در بازی اغراق آمیز آگوست دیهل در برابر بازی بسیار خوب و حسی کارل مارکویچس نیز دیده میشود.
فیلم از ابتدا تا انتها قمار است. درابتدای فیلم سالی را بعد از جنگ در مونته کارلو در حال بردن سر میز قمار میبینیم در اواسط فیلم نیز سالی و دیگر هم بندان در حال قمار با نازیها هستند و گاهی میبرند و گاهی میبازند و در نهایت سالی را در مونته کارلو در حالیکه در حال باختن تمام دلارهای جعلی است مشاهده میکنیم.
فیلم جاعلان فیلم نامه عالی ندارد، کارگردانی آن هم فوق العاده نیست و در کل در اندازههای بالای سینمای اروپا نیست. ولی نگاه جدید، متفاوت و هوشمندانه ایی دارد. نمایش همکاری یهودیها در جعل اسکناس برای نازیها و جمله تفکر برانگیز پایانی سالی که میگوید: دوباره جدیدترش(پول) را میسازیم همگی نگرش تازه و قابل تاملی را دربر دارد.
در کل اگر انتظار اثری شاهکار یا فوق العاده مانند زندگی دیگران را دارید جاعلان انتظار شما را برآورده نمیکند . جاعلان صرفن نگاه جدیدی از واقعه ایی تکراریست. فیلم متفاوت و خاصی نیست ولی حرکت خوبی از سینمای نو پای اتریش است که بتواند بعد از موسیقی و اپرا در سینما هم حرفی برای گفتن داشته باشد.
در این چند ساله اخیر اتحادیه اروپا برای حفظ هولوکاست و حمایت از حقوق یهودیها سرمایه گذاریهای فراوانی میکند بطوریکه بطور متوسط هر سال یک فیلم در این زمینه را پشتیبانی مالی میکند.
البته به شخصه نگاه و نگرش جدید فیلم ساز را به نوعی پسندیدم و حرکت سینمای اتریش نیز برایم امیدوار کننده است .
اشتفان روتسوویتسکی در 25 دسامبر 1961 در وین متولد شد. در رشته نمایش و تاریخ در دانشگاه وین تحصیل کرد و مطالب فراوانی را نیز از استاد سینمای اتریش میشائیلهانیکه آموخت. ابتدا به ساخت تیزرهای تبلیغاتی و فیلمهای کوتاه مستند مشغول شد. پس از آن به ساخت کلیپ برای گروههای مشهور موسیقی مشغول شد که از جمله معروفترین گروههای که همکاری کردمیتوان به کلیپ گروههای Scorpions,N'Sync,Die Prinzen اشاره کرد. معروفترین فیلم پیشین اشتفان روتسوویتسکی آناتومی(2000) با بازی ستاره بزرگ سینمای آلمان فرانک پوتنته است که موفقیتهای داخلی را برای او بدست آورد و تهیه کنندگان را راغب به ساخت دنباله 2 آن کرد. دنباله آن در سال 2003 ساخته شد که موفقیت قسمت اول بدست نیاورد. اشتفان روتسوویتسکی در وین به همراه همسر و دو فرزندش زندگی میکند.
سيد نيما نقشبندي
كافه نقد
کارگردان:اشتفان روتسوویتسکی
نویسنده:اشتفان روتسوویتسکی بر اساس کتاب کارگاه شیطانی آدولف بورگر
موسیقی:ماریوس روهلند
بازیگران:کارل مارکویچس، آوگوست دیهل، دیوید اشتریزو
محصول 2007 اتریش -آلمان
98 دقیقه
سولومون سولوویش ملقب به سالی سلطان جعل اروپا در اوایل حکومت نازیها توسط فردریش هرتسوگ در برلین بازداشت میشود. سالی که یهودیست به کمپ ماوتهاوس فرستاده میشود و از آنجا به کمپ ساکسنهاوزن، تا دوباره رو در روی هرتسوگ قرار گیرد. هرتسوگ مکان مجهزی را برای سالی و چند زندانی دیگر فراهم نموده است تا در قبال زنده ماندن شان به چاپ اسکناسهای تقلبی پوند و دلار برای رژیم نازی مشغول شوند. . .
جاعلان نگاه جدید و متفاوتی به موضوع کلیشه ایی هولوکاست و نازیها است. فیلم سعی کرده از شعارهای چندین سال اخیر بپرهیزد و نگاهی جدید و متفاوت به این مقوله داشته باشد. فیلم بر اساس کتاب خاطرات آدولف بورگر از شخصیتهای اصلی داستان و از همکاران و دوستان سالی در جعل اسکناس در کمپ ساخته شده و ادعا میکند یک داستان واقعی است. فیلم نبرد دو تفکر است. از سویی بورگر که اعتقاد دارد باید جلوی نازیها ایستاد و به هیچ وجه نباید دستان خود را با کمک به نازیها آلوده کرد و باید شجاعانه مُرد و از سویی دیگر سالی محافظه کار که اعتقاد دارد باید برای زنده ماندن تلاش و مبارزه کرد و هر روز زنده ماندن یک پیروزی است حتی اگر به قیمت همکاری غیر مستقیم با نازیها باشد. پس سالی شروع به همکاری کرده و به جعل اسکناس مشغول میشوند. در بخش اول جعل اسکناس که پوند انگلیس است نازیها اقدام به چاپ پوند به مبلغ بیش از 3 برابر کل خزانه انگلستان میکنند و پس از آن نازیها در حالیکه به لحاظ اقتصادی ضعیف شده و حتی توان مالی تهیه اسلحه را ندارند برای تامین مالی خود و آسیب زدن به اقتصاد طرف مقابل جنگ، سیاست جعل دلار را پیش میگیرند. بورگر که متخصص جعل دلار است همکاری نمیکند و هرتسوگ تهدید میکند اگر در یک بازه زمانی مشخص دلارهای آماده نشود بورگر و سه نفر دیگر را خواهد کشت. در این زمان جدال تفکر سالی با بورگر پر رنگ تر میشود. تقریبن تمامیافراد طرفدار سالی میشوند و حتی بورگر را تهدید میکنند. این جدل دو تفکر بزرگترین کشمکش داستانی فیلم است که ما بین دو شخصیت اصلی که اتفاقن دوستان نزدیک یکدیگر نیز هستند رخ میدهد. ولی سالی در لحظه آخر دلارهای جعلی را آماده کرده و دوستان خود را نجات میدهد.
اشتفان روتسوویتسکی سعی کرده است از منظر دیگری به نازیها بپردازد. این بار قرار نیست نازیها گروهی ناتوان و بدون سازمان دهی و صرفن جمعیت وحشی که کلیشه رایج فیلمهای این دوران است نمایش داده شوند بلکه به حرکت برنامه ریزی شده اقتصادی نازیهای پرداخته شده و از منظر دیگر به تفکرات این رژیم توتالیتر پرداخته میشود. در این فیلم بطور اغراق آمیز نظاره گر مستقیم جنایات انسانی نازیها نیستیم بلکه پشت صحنه نازیها و جنگ جهانی دوم را میبینیم. در فیلم به صراحت اعلام میشود هر چند ناخواسته ولی این یهودیان در بند بودند که به کمک نازیها میآمدند در تقویت ارتش آنها موثر بودند. در کمپ برای گروه جاعلان یهودی غذای خوب، رختخوابهای نرم، حمام مرتب، بعد از هر موفقیتی جشن و حتی برای زمانها بیکاری میز پینگ پونگ مهیاست. و این گروه با سایر یهودیان دربند کمپ یک دیوار فاصله دارند. در طول فیلم صدای شکنجه، ناله و تیر باران را به کرات از آن سوی دیوار میشنویم ولی به طور مستقیم آنهارا نمیبینیم. در فیلم به نوعی القا میشود که کشتار یهودیان در پس زمینه فعالیتهای نازیها قرار گرفته و این موضوع اجازه نداده تاکنون به سایر فعالیتهای نازیها پرداخته شود.
سالی شخصیت اصلی داستان است . یک جاعل توانمند، محافظه کار و حتی ترسو. رفتار او معمولن قابل پیش بینی است. از سویی دیگر هرتسوگ است که بیش از اینکه سر سپرده نازیسم باشد سر سپرده زمان است و زمان او را به یک افسر نازی تبدیل کرده است. عدم اعتقاد واقعی هرتسوگ به نازی را میتوانیم در اواخر فیلم در تردید او درهایل هیتلر گفتن ببینیم. سومین شخصیت بورگر –نویسنده کتاب – است که به نظر من شخصیت کلیشه ایی و شعاری است و در برابر سالی و هرتسوگ بسیار ناتوان است. این ناتوانی در بازی اغراق آمیز آگوست دیهل در برابر بازی بسیار خوب و حسی کارل مارکویچس نیز دیده میشود.
فیلم از ابتدا تا انتها قمار است. درابتدای فیلم سالی را بعد از جنگ در مونته کارلو در حال بردن سر میز قمار میبینیم در اواسط فیلم نیز سالی و دیگر هم بندان در حال قمار با نازیها هستند و گاهی میبرند و گاهی میبازند و در نهایت سالی را در مونته کارلو در حالیکه در حال باختن تمام دلارهای جعلی است مشاهده میکنیم.
فیلم جاعلان فیلم نامه عالی ندارد، کارگردانی آن هم فوق العاده نیست و در کل در اندازههای بالای سینمای اروپا نیست. ولی نگاه جدید، متفاوت و هوشمندانه ایی دارد. نمایش همکاری یهودیها در جعل اسکناس برای نازیها و جمله تفکر برانگیز پایانی سالی که میگوید: دوباره جدیدترش(پول) را میسازیم همگی نگرش تازه و قابل تاملی را دربر دارد.
در کل اگر انتظار اثری شاهکار یا فوق العاده مانند زندگی دیگران را دارید جاعلان انتظار شما را برآورده نمیکند . جاعلان صرفن نگاه جدیدی از واقعه ایی تکراریست. فیلم متفاوت و خاصی نیست ولی حرکت خوبی از سینمای نو پای اتریش است که بتواند بعد از موسیقی و اپرا در سینما هم حرفی برای گفتن داشته باشد.
در این چند ساله اخیر اتحادیه اروپا برای حفظ هولوکاست و حمایت از حقوق یهودیها سرمایه گذاریهای فراوانی میکند بطوریکه بطور متوسط هر سال یک فیلم در این زمینه را پشتیبانی مالی میکند.
البته به شخصه نگاه و نگرش جدید فیلم ساز را به نوعی پسندیدم و حرکت سینمای اتریش نیز برایم امیدوار کننده است .
اشتفان روتسوویتسکی در 25 دسامبر 1961 در وین متولد شد. در رشته نمایش و تاریخ در دانشگاه وین تحصیل کرد و مطالب فراوانی را نیز از استاد سینمای اتریش میشائیلهانیکه آموخت. ابتدا به ساخت تیزرهای تبلیغاتی و فیلمهای کوتاه مستند مشغول شد. پس از آن به ساخت کلیپ برای گروههای مشهور موسیقی مشغول شد که از جمله معروفترین گروههای که همکاری کردمیتوان به کلیپ گروههای Scorpions,N'Sync,Die Prinzen اشاره کرد. معروفترین فیلم پیشین اشتفان روتسوویتسکی آناتومی(2000) با بازی ستاره بزرگ سینمای آلمان فرانک پوتنته است که موفقیتهای داخلی را برای او بدست آورد و تهیه کنندگان را راغب به ساخت دنباله 2 آن کرد. دنباله آن در سال 2003 ساخته شد که موفقیت قسمت اول بدست نیاورد. اشتفان روتسوویتسکی در وین به همراه همسر و دو فرزندش زندگی میکند.
سيد نيما نقشبندي
كافه نقد