Reza Sharifi
مدير ارشد تالار
نام فیلم: لبه بهشت
نام لاتین: The Edge of Heaven
محصول 2007 آلمان، ترکیه و ایتالیا
نام کارگردان: فاتح آکین
نام بازیگران: نورگل یاسیل کی(آیتان گل ازترک)، باکی داوراک(نجات آکسو)، تانسیل کورتیز(علی آکسو)، هانا شویی گولا(سوزانا استاب)، پاتریشیا زیو کولفسکا(شارلوت استاب-لوته) ، نورسل کاسه(یتر) و....
جوایز: برنده بهترین فیلمنامه و کاندید نخل طلایی جشنواره کن ، کاندید بهترین فیلم خارجی جایزه سزار فرانسه ، برنده بهترین فیلم خارجی زبان ونکور کانادا
موضوع: علی مرد پا به سن گذاشته با پسر جوانش نجات که در استاد دانشگاه در شهر برمن آلمان، زندگی می کردند. تا اینکه علی زن بدکاره ای ترکی به نام یتر را وارد خانه اش می کند. یتر خرجی دخترش آیتان که زندگی سیاسی در ترکیه داشت میداد تا اینکه خبر دار می شود دخترش ناپدید شده است و ......
نظر: خوب
بعد از فیلم شاخ به شاخ یا رو در رو(2004)، این دومین فیلمی است که از فاتح آکین دیده ام و باور درام وی کارگردان باهوش و خلاقی است . با وجود ساختار داستان های موازی، سوژه فیلم به خوبی لمس و درک می شود. بازیگر زن اصلی فیلم، برای کسانی که سریالهای ترک ماهواره را تعقیب می کنند جالب است بدانید همان خانم زیباروی سریال عشق و جزاست ، منتهی بدون رنگ و لعاب و با هیبتی ورزشی و لاغرتر! اما نکات فیلم:
1- سوژه اصلی فیلم بر پایه تصادفات داستانی می چرخد. این نقطه قوت فیلم نیست. صحنه دو مرگ که در اثر تصادفی که احتمالش کم است رخ داده است، نشان بر قابل اعتنا نبودن زیاد سوژه فیلم به عنوان یک سوژه قوی است!.....
۲- به نظر من با توجه به تیپ فرهنگی آیتان از ترکیه که او را از فرهنگی شرقی با هویتی سیاسی نشان داده است،ایجاد رابطه عاشقانه به جنس موافق آن هم به آن سرعت و بعد وابستگی و فداکاری شدید لوته شاید قابل انتقاد باشد، به علاوه در سکانسی که دفترچه خاطراتش را مادر لوته می خواند ، گرایش وی به ابهت و شجاعت آیتان شعاری به نظر می رسد.
2- فاتح آکین بر شخصیت و اصلت مهر و محبت در وجود ادمی تاکید زیادی دارد و در فیلم شاخ در شاخ نیز این پارامتر را تم اصلی فیلم قرار داده است. او آدم هایش را دچار بحران اجتماعی می کند ولی گوهر و جوهره وجود آدم ها را از محبت خالی نمی کند. ادم هایش شخصیت فطری و عاطفی خود را با وجود سختی ها حفظ می کنند.
3- فاتح آکین با نگاه شعاری و شاید هم فلسفی در این فیلم، علنا با بروز انقلاب و شورش های سیاسی می ستیزد! این نگاه در صحبت های نجات در دانشگاه برمن و نیز ابراز پشیمانی آیتان در اخر فیلم بخوبی مشخص است که البته نمی شود آن را ایراد تلقی کرد . شاید وی به جنبه های فردگرایی بیش از انگیزه های جامعه گرایی اهمیت می دهد.
در فیلم لبه بهشت، نورگل یاسی و هانا شویی کولا بهتر از بقیه بوده اند .
صحنه به یاد ماندنی فیلم در بخش انتقال جسد بخش های اول و دوم تداعی می شود . در بخش اول یک تابوت از نوار نقاله فرودگاه وارد ترکیه می شود و در بخش دوم، همان نوار نقاله و همان تابوت نمایش داده می شود که به هواپیما برای ارسال به آلمان فرستاده می شود.
نادر نظامی
كافه نقد

نام لاتین: The Edge of Heaven
محصول 2007 آلمان، ترکیه و ایتالیا
نام کارگردان: فاتح آکین
نام بازیگران: نورگل یاسیل کی(آیتان گل ازترک)، باکی داوراک(نجات آکسو)، تانسیل کورتیز(علی آکسو)، هانا شویی گولا(سوزانا استاب)، پاتریشیا زیو کولفسکا(شارلوت استاب-لوته) ، نورسل کاسه(یتر) و....
جوایز: برنده بهترین فیلمنامه و کاندید نخل طلایی جشنواره کن ، کاندید بهترین فیلم خارجی جایزه سزار فرانسه ، برنده بهترین فیلم خارجی زبان ونکور کانادا
موضوع: علی مرد پا به سن گذاشته با پسر جوانش نجات که در استاد دانشگاه در شهر برمن آلمان، زندگی می کردند. تا اینکه علی زن بدکاره ای ترکی به نام یتر را وارد خانه اش می کند. یتر خرجی دخترش آیتان که زندگی سیاسی در ترکیه داشت میداد تا اینکه خبر دار می شود دخترش ناپدید شده است و ......
نظر: خوب
بعد از فیلم شاخ به شاخ یا رو در رو(2004)، این دومین فیلمی است که از فاتح آکین دیده ام و باور درام وی کارگردان باهوش و خلاقی است . با وجود ساختار داستان های موازی، سوژه فیلم به خوبی لمس و درک می شود. بازیگر زن اصلی فیلم، برای کسانی که سریالهای ترک ماهواره را تعقیب می کنند جالب است بدانید همان خانم زیباروی سریال عشق و جزاست ، منتهی بدون رنگ و لعاب و با هیبتی ورزشی و لاغرتر! اما نکات فیلم:
1- سوژه اصلی فیلم بر پایه تصادفات داستانی می چرخد. این نقطه قوت فیلم نیست. صحنه دو مرگ که در اثر تصادفی که احتمالش کم است رخ داده است، نشان بر قابل اعتنا نبودن زیاد سوژه فیلم به عنوان یک سوژه قوی است!.....
۲- به نظر من با توجه به تیپ فرهنگی آیتان از ترکیه که او را از فرهنگی شرقی با هویتی سیاسی نشان داده است،ایجاد رابطه عاشقانه به جنس موافق آن هم به آن سرعت و بعد وابستگی و فداکاری شدید لوته شاید قابل انتقاد باشد، به علاوه در سکانسی که دفترچه خاطراتش را مادر لوته می خواند ، گرایش وی به ابهت و شجاعت آیتان شعاری به نظر می رسد.
2- فاتح آکین بر شخصیت و اصلت مهر و محبت در وجود ادمی تاکید زیادی دارد و در فیلم شاخ در شاخ نیز این پارامتر را تم اصلی فیلم قرار داده است. او آدم هایش را دچار بحران اجتماعی می کند ولی گوهر و جوهره وجود آدم ها را از محبت خالی نمی کند. ادم هایش شخصیت فطری و عاطفی خود را با وجود سختی ها حفظ می کنند.
3- فاتح آکین با نگاه شعاری و شاید هم فلسفی در این فیلم، علنا با بروز انقلاب و شورش های سیاسی می ستیزد! این نگاه در صحبت های نجات در دانشگاه برمن و نیز ابراز پشیمانی آیتان در اخر فیلم بخوبی مشخص است که البته نمی شود آن را ایراد تلقی کرد . شاید وی به جنبه های فردگرایی بیش از انگیزه های جامعه گرایی اهمیت می دهد.
در فیلم لبه بهشت، نورگل یاسی و هانا شویی کولا بهتر از بقیه بوده اند .
صحنه به یاد ماندنی فیلم در بخش انتقال جسد بخش های اول و دوم تداعی می شود . در بخش اول یک تابوت از نوار نقاله فرودگاه وارد ترکیه می شود و در بخش دوم، همان نوار نقاله و همان تابوت نمایش داده می شود که به هواپیما برای ارسال به آلمان فرستاده می شود.
نادر نظامی
كافه نقد