متون قديمي نشان ميدهد روزگاري اين منطقه مورد توجه پادشاهان هخامنشي و ساساني بوده است و در آن بناهاي گوناگوني ساختهاند كه بقاياي آنها هنوز در اطراف سرمشهد ديده ميشود و از آن جمله ميتوان به تپه باستاني تل نقارهخانه، آتشكده، تل خاموش، قنات سرمشهد، تل خندق و كاروانسراي كوشك اشاره كرد. در شش كيلومتري شمال شرقي روستا هم، باستانشناسان شهري كهن به نام «قندجان» را از دل خاك بيرون آوردهاند كه از ديدن آن پشيمان نخواهيد شد.آنجا شما شاهدان جنگي تقريبا تمام شدهايد؛ پيكاري ميان بهرام دوم، پنجمين پادشاه ساساني با شيري شرزه. بهرام خنجرش را در سينه شير فرو كرده و شيري ديگر هم پيشتر به دست او كشته شده و بر خاك افتاده است. پشت سر شهريان چند تن از اعضاي خانوادهاش در كنار كرتير (موبد موبدان) ايستادهاند كه ظاهرا بهرام در دفاع از آنها با شيرها جنگيده است. درست بالاي سر بهرام و خانوادهاش هم كتيبهاي نصب شده كه يكي از چهار كتيبه موبد موبدان آن زمان و بزرگترين كتيبه عهد ساساني روستاي سرمشهد، از توابع بخش جره و بالده شهرستان كازرون در استان فارس كه جادههاي رسيدن به آن چه از طرف برازجان و چه از طرف كازرون، آسفالته و مناسب است.
واقعا عجيب نيست كه هنوز هم وقتي ميپرسي: «كدام روستاي ايران معماري پلكاني دارد؟» همه بلافاصله ميگويند: «ماسوله»!. فكر ميكنيد چند نفر در پاسخ به اين پرسش، از روستاي پالنگان از توابع بخش مركزي شهرستان كامياران استان كردستان، يادي ميكنند؟ فكر ميكنيد چند نفر ميدانند اين روستا گوشهاي از بهشت است؟ چند نفر خبر دارند در ده كيلومتري شمال غرب اين روستا در رشته كوههاي «گواز»، چشمههاي داغ آب معدني شفابخشي از دل كوه، بيرون ميجوشند كه از فراواني تركيبات گوگردي و آهني، شيريرنگ شدهاند؟ چند نفر وصف قلعه عظيم و اسرارآميز اين روستا را شنيدهاند؟ خيلي كم! خيلي خيلي كم! و به همين دليل است كه برخي ترجيح ميدهند امسال هم راهي ماسوله شوند و بيشتر وقت تعطيلاتشان را در ترافيك جاده روستا بگذرانند و در انبوه جمعيت، فرصت خلوت كردن با طبيعت را از دست بدهند تا ما روزنامهنگارها در پايان تعطيلات با تأسف گزارش كنيم: «ماسوله گنجايش اين همه گردشگر ورودي را ندارد! به بقيه ايران هم سري بزنيد!».
اما شما كه اين مطلب را خواندهايد امسال پالنگان را انتخاب كنيد، چون پالنگان، خلوت، خوش آب و هوا، پر از چشمهها و رودهاي خروشان و طبيعتي دست نخورده است با كردهاي مهرباني كه به اورامي سخن ميگويند و وقتي دلتنگ ميشوند با صدايي محزون سياه چمانه ميخوانند يا چپله يا گريان، اما اگر شاد باشند آن وقت بايد ببينيد با دو دستمال رنگي و يك دهل، چگونه هنرنمايي ميكنند. وقت رفتن فراموش نكنيد از پالنگانيهاي شريف، كشك و گيوه بخريد به رسم سوغات و اگر تعارفتان كردند به خوردن ولوشه يا غازينه يا شلمين، رد نكنيد چون غذاهاي كردي واقعا لذيذند!
پالنگان از راه شهرهاي كامياران و پاوه و سروآباد و سنندج قابل دسترسي است. پس بهانه نگيريد كه چون دقيقا نميدانيد كجاست آن را براي سفر انتخاب نميكنيد.
سخت است از بين روستاهاي ديدني كرمان، يكي را انتخاب كنم، اما وقتي پاي اجبار به ميان ميآيد، به هزار و يك دليل، روستاي سيرچ از توابع بخش شهداد را براي معرفي ميپسندم. ميپرسيد كدام دلايل؟ اول اينكه سيرچ، زادگاه هوشنگ مرادي كرماني، خالق «قصههاي مجيد» است، دوم آنكه این روستا، سروي تاريخي دارد كه سيرچيها ميگويند دوهزار سال از خدا عمر گرفته است. سوم روستاي در مجاورت كوير واقع شده، اما در آن پيست اسكي زمستاني ساختهاند چون آب و هوايش با خلق و خوي كوير هيچ همخواني ندارد و خنك و كوهستاني است كه همين تضاد موجب شگفتيتان خواهد شد. چهارم اينكه در نزديكي سيرچ، رودخانهاي باصفا و كوهي بلند و مناسب براي كوهنوردي وجود دارد. پنجم آن كه سيرچ چشمههاي آب گرمي دارد كه كرمانيها، آنها را براي آبدرماني مناسبسازي كردهاند تا از گردشگران استقبالي درخور داشته باشند.