**نهمین صندلي داغ ايران انجمن با حضور baroon8560 ( باران )**

[baroon]

دیگه میدونید اینا جواب سؤالای کیه دیگه!



من نمیدونم انگار کار و زندگی ندارم اومدم لنگر انداختم اینجا دارم هیزوم میشکنم
داری به جاهای خوبی میرسی. کم کم داری به خودت میای

341.چند ساعت در روز مال خودتی؟
زیاد به خودم و دیگران فکر میکنم. تا بتونم هم مال خودمم


342.فکرمی کنی من درباره ات چه نظری دارم.؟اصلا نظری دارم؟
نمیدونم . ولی احساس میکنم یه مدّت حوصله ی مارو نداشتی.
حتماً داری. هر کسی در مورد کسایی که میشناسه یه نظری داره.

343.دوست داشتی الان کجا بودی؟با کی بودی یا با کی نبودی؟
هیییییییی .... اگه بگم گریه ت میگیره

344.چرا الان نشستی داری به سوالای من میخندی؟
خنده ندارم الآن

345.چرا مردها سر و ته یک کرباسن؟در اینجا منظور از کرباس چیست؟./25
نگووووووو . یه خصوصیتایی تو اکثر آقایون هست دیگه ، همونطور که برای خانومائم یه چیزایی مشترکه که هردو طرف باهاش مشکل دارن و این چیزارو میسازن . شما به دل نگیر. تعمیمش نمیدیم ما.
منظورت؟ ... من که چیزی ندیدم
آقا حامد علامت درصدت چه قشنگه!!!

346.تا حالا شده یک ساعت جلوی دریا بشینی بلند بگی خدااااااااااااااااااااااا اااااا؟
میشینم ولی بلند نمیگم خداااااااااااااااا . مردم میترسن

347.تا حالا شده توسط دوستات سر کار بری ؟ واسمون بوگو
بله آی دی جدید میسازن میان اذیت میکنن. یا شماره هاشون که عوض میشه.
خاطره انگیز و جدیدش اینه : تولّد امسالم خیلی جالب بود . یکی از دوستام یه کادو داد بهم کلّی چسب کاری کرده بود با یه عالمه تزیین و گل و بلبل. شروع کردن به شلوغ بازی و همهمه و فیلمبرداری. هی اومدم با احتیاط بازش کنم کاغدش پاره نشه همه شلوغ میکردیم. میخندیدیم.منم هی تشکر میکردم.خلاصه خیلی طول کشید بالاخره بازش کردم. میدونی چی بود؟ دیدم ورقای پاسوریه که چند وقت پیش بهش قرض داده بودم تا فال بگیره .همه خبر داشتن انقد بهم خندیدن . منم همه رو پاشیدم بدتر میخندیدن.

348.اگه نصف شب از خواب پاشی ببینی یکی صاف جلوت وایساده و داره تو چشات نیگاه میکنه چی کار میکنی؟
خیلی جالب بود . اگه فاصله کم باشه مطمئناً 3 تا سکته رو باهم میزنم.

349.کاری انجام دادی که تا الان عذاب وجدانشو داشته باشی ؟هنوز هست؟
من زیاد عذاب وجدان میگیرم کلّاً . باید بگی کارایی! امّا الآن نمیدونم. شاید چندشو فراموش کردم برای چندتاشم خودمو بخشیدم

350.تا حالا ماشین شستی ؟چند بار ؟چرا ؟ بلدی ؟
نه الآن دیگه آپارتمان نشینی اجازه ی خیلی کارا رو نمیده. ولی یکی از علایقم همینه. بچّگیام به بابام کمک میکردم.

351.چرا عروس خانوما میرن گل بچینن ؟ گلاب بیارن ؟و.........

نمیدونم حکمتش چیه اصلاً داره یانه. ولی من میگم تیر خلاصو یه بار بزنن بهتره.

352.بنظرت چرا جونای این دوره زمونه بی خودی ادای عاشقی رو در میارن بعدش که ازدواج در وکونن پشیمون میشن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به قول خودت اداست دیگه . اگه عشق باشه که پشیمون نمیشن.
حافظ میگه:
عشقبازی کار بازی نیست ای دل سر بباز
زانکه گوی عشق نتوان زد به چوگان هوس


353.زندگی در شرایط سخت بلدی ؟مثلا بلدی بدون آب قهوه و چایی درست کنی ؟طریقه درست کردنش رو بنویس
به چیزی که میگی اعتقادم داری؟

354.چرا به شما میگن شمال ؟چرا نمیگن جنوب یا غرب؟
خب موقع اسم گذاری شما نبودی ناشی بازی درآوردن.

355.اهل جدول حل کردن هستی ؟چه مدل جدولایی رو حل مینمایییییی؟
خیلی بودم الآن کم . کلاسیک رو بیشتر از همه دوست دارم و حل مینماییییییم.

356.اگه گفتی شخصیت تاریخی مورد علاقه من کیه ؟راهنمایی ایرانی نیست
همین آواتارت

357. میدونی من سوال ندارم خوابم میاد و .... دارم الکی سوال میکنم؟

میدونی بهترین سؤالت شماره ی چند بود ؟ الآن نور امید تابیدن گرفت.

358.چرا ما ادما فقط مرغ میخوریم چرا خروس نمیخوریم؟
ا..........؟ مگه نمیخواستی بری؟ خروسم میخورنا . ولی کمتر

359. ابراهام لینکلن چند ساله بود که مرد؟چرا مرد؟
اینو نمیگم که بچّه ها برن راجع بش بیشتر بخونن. خوندنی بود

360.دوست دارید دوباره بیام سوال کنم؟
هل من ناصر ینصرنی؟


ممنون آقا حامد. با حضور پررنگ و گرمت و سؤالای داغت محفلو گرم کردی.
جبران کنیم

 

[baroon]

این سؤالا از کدوم طاق افتاد پایین؟!!

حامدو چه کردیییییییی!
e ... e ... e ... خوب شد با اهالی مهمونی نرفتما وگرنه بازم آیدا باید تمدید میکرد


خوب بارون خانم قول داده بودم که برگردم و بر گشتم

خوش اومدی

بیشتر میخوام شفاف سازی کنم تا پرسیدن سوال
بله دارمش، بازم بوی دود میاد!


الآن مث شیر همه شو میجوابم


361.جواب سوال(334)رو ندادی در صورتی که خودم حداقل 50 بار گفتم.بوگو ببببببیییییییییییییینم/

آقا یادت نیست برای اینکه سنّتو فقط بگی نیم ساعت توی چت باکس کش اومدی . پشت در اتاق عمل هم این همه منتظر نمیذارن آدمو! منم دیگه حساب کار دستم اومد نپرسیدم .

362.جواب سوال (345)رو جواب ندادی سریع جواب بده
جواب دادم دیگه گفتم که خصلتای ذاتی ناجور هست که بین خیلی از آقایون مشترکه ولی بازم همیشه نمیشه تعمیم داد. خب من همه چی رو نسبی میبینم تو دنیا.

363.اینجا قراره که من سوال کنم نه شما. مثلا من بازپرسم جوا بده تا////.........
شما سؤال نمیکنی خاکستر میکنی! نخیرشم منم باید سؤال کنم.

364. نظرت چیه این صندلی داغ رو ادامه دار کنیم؟ مهیج میشه ؟
میخوای برق وصل کنم به این صندلی؟!!!
من که خوبم ولی فک کنم دیگه بچّه ها پرتمون کنن بیرون!


365. نخود آش تو فامیل و دوستان دارین؟چند تا دارید؟ چطورین ؟ خوبن ؟سلام میرسوننننننن؟
داریم ولی تو دوستام نه.
کمن . نخود خوبین!
نه آخه شمارو نمیشناسن ، چه سلامی چه علیکی!

367.چرا انرژی هسته ای حق مسلم ماست؟


368. جدایی بده یا انتظار؟ کدومش بیشتر؟چرا و به چه علت ؟
انتظار.
جدایی بالاخره فراموش که نه امّا عادت میشه ،سبک میشه امّا انتظار ذرّه ذرّه آبت میکنه. هرچند که باید پذیرفت: آدمیزاد طومار طولانی انتظار است

369.پاستیل دوس داری؟زیاد میخوری یا کم ؟ چه مدلیشو دوس داری؟

دوست دارم
نه هروقت پیدا کنم میخورم.
خارجکیاش خوشمزه تره. ماهیم خیلی خوبه.

370. دوست داری در آینده بچه ات به چه چیزت افتخار کنه؟
به مسیری که طی کردم. البته تا اینجای کار که خیلی نمیتونه افتخار کنه
رفاقتمون ،نوع نگاهم و موفقیتم.

371. جورابت سوراخ شه ولی سوراخش تابلو نباشه میپوشیش یا میندازیش دور؟
نه دیگه نمیپوشمش . اما جوراب نخی رو شاید بشه دوخت. دید نداشته باشه میدوزم میپوشم


372. الان چه لباسی پوشیدی ؟ کلا تو خونه چطوری لباس میپوشی؟
طراح این سؤالا کیه برم بکشمش بیام؟
همه جور میپوشم، اسپرت ،گل گلی، همه چی

373. تا حالا برای کسی از غرورت گذشتی ؟ اگه اره برای چی ؟
برای کسایی که خیلی دوسشون دارم آره یا وقتی که نمیخوام جنجال به پا شه.

374. نظرت راجع به تبعيض بين زن و مرد چيه؟به چه دلایلی؟
به نظرم این قضایا امروز حل شده کسایی که قبول ندارن با حرف قانع نمیشن ولی عمل میشه بهشون ثابت کرد. خودم چندتاشونو نشوندم سرجاشون. دلیلش درسته که مرد از جهت قوای بدنی ویا موارد دیگه قوی تره امّا این دالّ بر برتری نیست و به هیچ وجه نمیتونه مایه ی سرزنش زن باشه.

375. نظرت درباره مهریه و مقدار اون چیه؟شیربها چی؟ خودت چی فکر میکنی؟
اگر اون آدم رو لایق ببینی حتّی چند شاخه گل! امّا اگر پای دل بلغزه در حدّ متعارف . یعنی در حدّی که مرد بتونه مهریه رو بپردازه. امّا تو دنیای امروز اون شاخه گلا منتفیه. باید منطقی بود .

من ازت سوال کردم من به کدوم شخصیت تاریخی علاقه دارم نه کدوم خواننده دزسته ؟ (آواتارم جیمز هتفیلد بید خواننده گروه متالیکا)
به نکته ی ظریفی اشاره کردی سوتی دادم تاریخی شو ندیدم راستش. با متالیکائم میونه ای ندارم. حالا چی کار کنیم؟!! یعنی کیه اون شخصیت مورد علاقه ت پسرررررر؟

( آقا حامد علامت درصدت چه قشنگه!!! )من از اونجاییی که 2 سه تا از دکمه های کیبوردم کار نمیکنه مثل چ و همین درصد از دکمه های دیگه ای استفاده میکنم

به دل نگیر خوشم اومد خندیدم ،گفتم بگم غیبت نشه

من کلا از صندلی داغ خوشم نمیاد اخرین باری که تو یه انجمن نوبت صندلی داغم شد فرار کردم و دیگه اون حوالی پیدام نشده
ا........؟ خوشت نمیاد ؟حتماً خیلیا به خونت تشنه ئن که اینجوری متواری شدی
الآن تهدید کردی؟
نه دیگه باید بشینی . منو نشوندن ، شمائم میشینونیم.( لغتو داری؟ )


خوب بارون من همینجا اعلام میکنم که بقیه هیزومها رو میزارم واسه نفرات بعدی
یعنی پاشم؟ تروخدا راست میگی؟!

ممنون از اینکه به سوالاتم جواب دادی و همینطور جوابهای قشنگت

خواهش میکنم انجام وظیفه بود. خوشحالم که جوابام خوب بوده.

فعلا بای
مرحمت زیاد
بازم ممنون برای هیزمای ترت




خب دوستای نازنین صندلی داغ منم به آخر رسید . اینم یه یادگاری بود از من برای روزی که یادها خاطره میشن. از همه ی گلایی که اومدن ، خوندن ، نوشتن ، تشکر کردن و حمایتم کردن ممنونم .
روزگارتون خوش

خط نوشتم تا بماند یادگار
من نمانم خط بماند یادگار

 

[baroon]

آقا حامد .... ماشالله یه پشتکار


من امده ام وای وای من امده ام چرا امده ام وای وای چرا امده ام
اومدی شلوغ کنی
شما همه ش داری میای !


231.وقتی خسته ای یا دپرس ، چی میتونه حالتو جا بیاره ؟
موسیقی و گاهی گریه و .... . (غیره رو قبلاً گفتم.)

232.کدوم خوابت رو خیلی خوب یادته دوست داری بازم ببینی ؟
چیزی به ذهنم نمیرسه . شاید بوده ولی فراموش شده .

233. اگه میگفتن فقط تو روی زمین از انسان ها موندی چی کار میکردی ؟
پس اونی که اومد اینو گفت خودش چی میشه؟ .... دیدی شایعه ست؟!!

234.تا حالا غرق شدی بعد نجات پیدا کنی ؟اصلا شنا بلدی؟
نه . نه

235.صدات بدرد خواننده شدن میخوره ؟
دیگه از شماعی زاده بدترم؟ این روزا به ضرب دی جی همه میتونن خواننده شن ، حتّی شما دوست عزیز



236.آسانسور سوار میشی نمی ترسی ؟چه احساسی بهت دست میده؟
نه نمی ترسم !
احساس میکنم سوارش شدم .

237.الان که داری به این سوالات جواب میدی به من که فوش نمی دی احتمالا ؟
حالا بعداً معلومت میشه


238.الان دقیقا ساعت چنده؟
ده و سی و هشت دقیقه ی چهارشنبه شب . 22 تیرماه 1390 (برای یادگاری )

239. دقیقا الان چقد پول داری؟
حسابش از دستم درومده


ببببببیییینم الا چه احساسی در مورد من داری
دوست دارم به روز من بشینی .

 

[baroon]

حامدووووووووووو

میگم من چرا هی میرمو میام ؟ چرا ؟کییییییییییییههههههههههه ه؟
کار خوبو شما میکنی .فاصله میدی بین هنگ کردنام.:خنده2:

240.عادت داری روی زمین بخوابی یا رو تخت ؟
تخت بهتره .

241.میدونی همه این سوالات رو با چه زحمتی تایپ کردم ؟
از سؤال پایینی معلومه .
نه میدونم بعضیاشو مخصوص من ویرایش کردی . دستت طلایی

242.کی میخوای زن بگیری؟
نظر شما چیه؟

243. اگه بگم این سوال آخرم بود خوشحال میشی ؟
باور کنم خوشحالم میشم

244.تا حالا زنگ زدی در بری؟ كی؟كجا ؟ با دوستات؟خودت تنها؟
بچّگیام . زنگ خونه ی خودمونو زدم . تنهایی

245.اولين فرومي كه عضو شدي؟موضوعش چی بود ؟ جوش چطور بود؟
یادم نیست چون تقریباً بزرگترین منبعم نته . همیشه در رفت و آمد بودم .

246مگه ماست با ماست درست نمیشه؟؟پس جطوری اولین ماستو درست کردن؟
قشنگ ترین سؤالت همین بود اوّل کلّی خندیدم بعد دیدم نهههههههه بحث فلسفیه . انقد خوشم اومد رفتم سرچ کردم . جواب اینه :
اولین ماست‌ها احتمالاً به طور تصادفی تهیه شدند؛ یعنی زمانی که شیر را برای حمل و نقل داخل کیف‌هایی که از پوست بز درست شده بود می‌‌ریختند، باکتری موجود در پوست بز، شیر را تخمیر نموده و ماست به دست می‌‌آمد.

247.ترسی بوده که از بچگی همراهت باشه؟
نه . فکر نکنم

248.الان ساعت چنده ؟ چرا من ازت ساعت رو میپرسم؟
11:15
اگه گفتی؟

249.چرا خورشید میتابه ؟چرا میچرخه زمین؟
خدافظ گلااااا



250.تا حالا نون و نوشابه با هم خوردی ؟
آرهههههه خیلیم عالیه. مخصوصاً با کالباس


خوب گفته بودی که من دوستامو میارم ولی اونا دوستام نیستن بلکه اونا توهم منننننننن


خوب چشممممم روشن حالا من باید دختر ترشیده مردم رو بگیرم ؟
نههههههههه ، یه دختر خوب میگیریم برات :دلجویی:

بارون فقط شرمنده اگه سوالاتمم ممکنه تکراری باشه و یا .......خودت عف کن.....چی گفتم

خواهش میکنم. ممنون از وقتی که گذاشتی. افتخار دادی .
به امید جبران زحماتت

 

[baroon]

نگارییییییییی

به به سلّام و هزاران سلام به باروووووووووووووووووونی. دارم برات هیزم میارم باروووووووووووونی.
سلااااااااااااااام نگار گلم . ممنون از لطفت. نگار واقعاً بیش از توانت مایه گذاشتی ! ما به یه سری سؤالم قانع بودیما . من نمیخوام اذیت شید به جان خودم. انقد به خودتون فشار نیارید بچّه ها. زحمت نکشید منوآتیش نزنید . منم میدونید، یه ذره گناه دارم. یه کم مراعات کنید. ... اصن چرا من ؟ بابا رحم کنید . چرا هیزم میارید ؟چرا منو گیر انداختید ؟ مگه رحم تو دلتون نیست؟ کو فریاد رسی؟ ای خدااااااااااااا !


گولتون زدممممممم فک کردید ! همه شو خودم جواب میدم

میبینم که صندلی داغتم حسابی داغ داغه و خوب منم که سئوالام حاضره و اماده ای که جواب سئوالا رو

بدی و ...

ممنون نگاری . همه ی هیزماتو برات دود میکنم

برات آرزوی موفقیت می کنم گل دختر. آماده ای : 1- 2- 3- come on



Let's Go‏




231-اخلاقیات و رفتاریات خودت رو در دنیایی واقع شرح بده..

علاوه بر چیزایی که تا اینجا گفتم:
سراغ غرورم نمیرم ، تا وقتی که نخواد بشکنه .امّا بیشترا ز نت مواظبشم* معاشرت با آدما رو دوست دارم و معمولاً راحت ارتباط میگیرم البته بستگی به فضا و افرادش هم داره * همیشه شوخی میکنم . اگه جمع بپذیره شلوغم میکنم* استقلال طلبم* هیچ وقت نفهمیدم که بالاخره منطقم به احساسم غالبه یا احساسم به منطقم . شاید بشه گفت درمورد خودم با عقل تصمیم میگیرم در مورد دیگران با دلم * زیر بار حرف زور نمیرم * هنردوستم * زودرنج بودم تو ترکم * مث گدازه های آتشفشان مذابم گاهی حس میکنم قلبم از احساس داره آب میشه . ولی اگه سرد شم کوه یخم * به ارتباط خاکستری اعتقاد ندارم یا سفید و روشن یا سیاه . منظورم اینه که اگه از کسی خوشم نیاد براش نقش بازی نمیکنم و احترام خاص یا علاقه نشون نمیدم و اگه مجبور به ارتباط نباشم میره تو لیست سیاه و تمام (این خییییییییییلی کم پیش میاد چون آدمارو دوست دارم وخطارو فقط یه اشتباه میدونم امّا باید قبول کرد یه آدمایی وجود دارن که نمیخوان اصلاح شن) * سعی میکنم مسئولیت پذیر باشم* سعی میکنم انصاف و وجدان رو درنظر بگیرم* فکرم که مشغول باشه سوتی زیاد میدم* تا حدّی سنّت شکنم( از دکوراسیون گرفته تا آداب ورسوم دست و پاگیر و ... ). یعنی معتقدم میشه به سبکی که میخوای زندگی کنی و میشه همیشه هم پیرو عرف نبود* یکی از بزرگترین چیزایی که از دید بعضی آدما مضحک و عجیبه اینه که وقتی چیزی رو بلد نیستم معمولاً راحت میگم و از گفتن خیلی از معایب و اشتباهاتم ابایی ندارم * درست و شاد زندگی کردن رو دوست دارم ولی گاهیم مأیوسم* سعی دارم برای اطرافیانم شادی بسازم* هدیه دادنو بیشتراز هدیه گرفتن دوست دارم.( همه بهم میخندن شما نخندین) * آدم لذّت جویی هستم .مثلاً برای انجام یه کاریه لذّتی رو ضمیمه ی کارم میکنم که قشنگ بهم خوش بگذره)* از یه چیزایی بیخودی ترس دارم و این آزارم میده ، ولی خب از یه چیزاییم که شاید دخترای دیگه میترسن من نمیترسم. مثلاً از تاریکی یا اینکه شب تنها توی خونه بمونم نمیترسم ( الآن که خیلی بزرگ شدم. منظورم از سالای پیشه)* معمولاً تابع قانونم ولی گاهیم سرپیچی میکنم * به آشغال ریختن توی خیابون خیلی حسّاسم، کسایی که پیشمن اگه بخوان بریزن اوّل به من نگاه میکنن اگه حواسم نباشه ، میریزن. بعد گزارششو میدن و چند نفری میخندن .
این همه اعترافففففففففف! خودمم موندم!

232-.شخصیت های مورد علاقه در زمینه های مورد علاقه؟
تکراری نپرس:اخم:

233-غذای مورد علاقه ات چیه و چیا بلدی بپزی؟
اونایی که بیشتر دوست دارم گفتم.
کوفته و فسنجونو و کباب رو امتحان نکردم. بقیه رو بلدم.


234-به چه زبان هایی تسلط داری و در چه حد؟

تسلط رو فقط روی زبان فارسی دارم.
در حدّ آموخته هام

235-جایگاه اجتماعیت در چه وضعیتی است ؟
هر کسی یه دیدی داره و یه خصوصیاتی براش اولویت داره. به نظر خودم به جهت ارتباط و شهروندی خوبم امّا از نظر اینکه برای خودم کی هستم و کجا ایستادم برای الآن میشه تحمّلش کرد ولی اگه به اهدافم نرسم باختم.

236-تیپ و ظاهرت رو مشروح بگو!
به خوش پوشی اهمّیت میدم امّا به مارک پوشی نه. معمولاً ساده نمیپوشم و لباسای ژیگولی رو بیشتر دوست دارم (البته بستگی به محلّ حضورم داره) . رنگای شاد و روشن استفاده میکنم اگرم تیره باشه ترجیحاً باید رنگ خاصّی باشه. فشن نیستم ولی امروزیم .به پوششم مقیّدتر از صورت و مو هستم.

237-وصفی از صبر و حوصله ات؟

بستگی به موضوع داره . مثلاً موقع بیماری عالیم . موقع نارو خوردن بدم . موقع گرفتاری تو جزر و مدّم

238-ویژگیهای جذاب دختران و پسران و ویژگیهای غیر قابل تحمل آنها؟
من فرق زیادی بینشون نمیبینم به نظرم تعداد مشترکاتشون زیاده و اینا میتونه باشه:
بهترین صفت: کنترل نفس ،هدفمندی، تلاش ، توکّل، توجّه به خانواده، رفاقت پایدار ، جسارت ، امید، وفاداری ، مسئولیت پذیری .
بدترین: صفت دمدمی مزاجی ، لاابالیگری ، تصمیمای عجولانه و بی منطق
حالا پسرا: انعطاف پذیری و خرج کردن احساس ، مرد سالار نبودن در عین حال نگه داشتن عزّت نفس و غرور . شجاعت . اگه دخترا دعوام نکنن دوستی پسرارو باهم رو پایدارتر از دخترامیبینم.حالا پسرا به خودشون نگیرن شاید اونایی که من دیدم اینجوری بودن
گل دخترا: محبّت ،انتخاب زندگی آزادانه در عین حال علاقه و توجّه به خونه و خونواده .

239-شدیدترین دعوای عمرت؟

خوب یادمه

240-از چیا متنفری؟
به هرحال یه چیزایی هست . مهمتریناش ایناست:
دور زدن :کسی که دورم بزنه از چشم میوفته. برای من این دور زدن با دروغ گفتن فرق داره . گاهی آدما مجبور میشن دروغ میگن یا به قول خودمون چاخان میکنن تا از یه موقعیت فرار کنن. اون آدم روی صداقت من خیلی سوء استفاده نکرده یه اشتباه کرده برای نجات خودش میشه چشم پوشی کرد یا نهایتاً به روش آورد و حلّش کرد. امّا با دور زدن چندتا تا کارو باهم انجام داده. یکی اینکه از صداقتت سوء استفاده شده دیگه اینکه وقتی آسوده خاطر بهش دلخوشی اون آدم به این داره فکر میکنه که چه ساده لوح خوبی هستی! دیگه اینکه اعتماد رو ممکنه از ذهن اون آدم پاک کنه و کلّاً به انسانیت خیانت کرده.
زن سالاری یا مرد سالاری یا فرزند سالاری توی خانواده: زندگی باید طوری باشه که همه همتاز هم باشن نه پیشتاز . در حقیقت شاید بشه گفت کسی که توانایی بیشتری داره باید نفوذ بیشتری داشته باشه.


این درختو هیزم نکنیدا . دارم بازی میکنم یادم بره چه کردم!

 

[baroon]

آیداجون واقعاً لطف بزرگی بود .مرسی که هوامو دارید( شما و آقا مهدی)


نگاریییییییییی

241-شیرین ترین و تلخ ترین خاطره عمرت؟
اوّلیش خیلی شیرین بود . دوّمیش خیلی تلخ

242-جریان آواتور و امضات چیه؟
آواتارم جریان نداره راکده .
نی نی گونه ست دیگه! امضام هم یه هشدار ادبیه !


243-.درخواستت از بچه های ایران انجمن؟

بهم سربزنن ، به انجمن دلگرم باشن.و خواهش داغ من اینکه محبّت قلبیمو باور کنن .احساس میکنم اعتماد بعضی از بچّه ها نسبت بهم سلب شده. خب حقّم دارن. میبینن من انصراف دادم امّا هنوزم دم از علاقه م نسبت به همه و ایران انجمن میزنم. گلا میدونم تو این مدّت کنجکاو بودین . مستقیم و غیر مستقیم علّت رو پرسیدید یا به سختی نگهش داشتید و نپرسیدید. موضوع پنهانی نبوده . فقط نخواستم فکرتون ناراحت شه.ولی الآن فکر میکنم که لازمه یه چیزی رو بگم. دلیلش اینه که با ادمین عزیز به توافق نرسیدیم. آدما و طرز فکر و سلیقه هاشون با هم متفاوته و این طبیعیه. برای من در درجه ی اوّل حفظ دوستی و دلخوشیم مهم هست بنابراین استعفا دادم تا لطمه ای بهش وارد نشه. رفتم که بمونم. بنابراین اگر ادّعایی روی دوستیم داشتم و دارم حقیقت بوده و هست. دوست دارم اینو باور کنید.

244-پیشنهادت برای ایران انجمن؟
الآن چیزی تو چنته ندارم. به ذهنم برسه توی انتقادات و پیشنهادات میگم

245-زیباترین بازیگر مرد و زنی که دیدی کیا بودن؟ ایرانی و خارجی!
باور کن شیفته ی چهره هاشون نیستم. فقط الآن بهرام رادان و شاید بتونم بگم که چهره ی خوبی داره

246-شهرها و کشورهایی که مسافرت رفتی کدوما بود و خاطره بگو!

گفتم دیگه .
یکی از خاطرات خوبم مربوط بود به یه عروسی به سبک شمالی. مراسمشون خیلی برام جالب بود.

247-بارووون قبل و بعد از ایران انجمن
اضافه شدن این همه دوست خوب معلومه چه تأثیری داشته. خیلی به شادیام اضافه شده


بارووون وسوژه های خنده روزانه!
استقبال میکنم.

بارووون و شکار لحظه ها!
گاهی هستم گاهی نه

بارووون و رانندگی
خیلی دوست دارم

بارووون و عشق
بی اندازه دیووانه

بارووون و قلیون
نمیخوام

بارووون و بارووون.
خیس احساس



248-جملات زیر رو کامل کل:

بارووون میخواهد...از دست نگار در برود
بارووون نمی تواند... از دست این نگار دربرود
بارووون برای... همیشه زنده باد ، هوراااااااااا
بارووون دور از... بلا بادااااااااا
بارووون دلش... خیلی چیزا میخواد !
بارووون غرورش... حفظ میکنه امّا به هر چیزی ترجیح نمیده

 

[baroon]

نگارا، ای مها، یارا ، دلا ، ای نیک ناما



249- آیا رشته تخصصیت با استعدا های درونیت متناسبه؟
هست ولی با هنر عجین تره

250-تا حالا نقاشی کشیدی؟ یا شعر گفته ای؟ عکاس خوبی هستی؟ رابطه قلبیت با هنر چطوریه؟
نقاشی کمتر ، سیاه قلم بیشتر . شعر .... جز اون شعر بلندی که تقدیم پاتوق پسرا کردم و شعرای طنزی که گاهی میگم نه . بیشتر شبه شعرن . جدّی نگیرید. یه مدّت متنای ادبی نوشتم و زیرش اسم جعلی خارجی گذاشتم. به هر کی نشون میدادم میرفت تو حس بعد که میگفتم خودم نوشتم اینجوری میشد ولی هاردمون پرید و همه شو از دست دادم.عکاسیم بد نیست. هنردوستم


251-ملاک های انتخاب همسر از دیدگاه تو چی هستش؟

آنچه یافت می نشود آنم آرزوست.
شوخی بود.
آقایون بشینید حل شد
عشق ، وفاداری ، صمیمیت ، مسئولیت پذیری ، دغدغه برای پیشرفت خانواده و چیزای دیگه که حتماً یادتون هست دیگه. چند جا به صفاتی که میپسندم اشاره کردم.


252-بهتر بودن را توو چه چیز یا چیز هایی می بینی؟ برترین انسان از دید تو چه کسی هست؟
خیلی اینا تکرار شده نگاری . حوصله ی بچه ها سر میره دوباره بگم.
آدمای با محبّت ، سخاوتمند و با انصاف

253- بدترین یا درناک ترین صحنه فیلمی که دیده ای چی بود؟ تعریف کن.
توی فیلم تایتانیک لحظه ای که رز دست جک رو رها کرد و به اعماق آب سپردش. یعنی بریدن امید با دستای خودت! این نمیتونه دردناکترین باشه ولی فعلاً اینو یادمه .


254-بهترین یا زیبا ترین صحنه فیلمی که دیده ای چی بود؟ تعریف کن.
توی فیلم یوسف پیامبر ، صحنه ی رسیدن حضرت یوسف به حضرت یعقوب خیلی باشکوه و به یادموندنی بود. یوسف افتان و خیزان میومد سمت یعقوب و هردو بی تاب و قرار بودن . لحظه های ملتهبی بود. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم.

255- تفاوت عشق و محبت را چطور تعریف میکنی؟ ایا اصلا تفاوتی دارن؟
عشق بزرگتر از دوست داشتنه و هر کسی رو یارای تحمّلش نیست. عشق هدیه ی الهیه. هرکسی نمیتونه عاشق باشه . دوست داشتن آسون تره.

256-تفاوت تعصب با غیرت توو چیه؟
غیرت صفت والای انسانی ، تعصّب کوته بینی

257- سطح علمی چقدر بر روی آگاهی و برخورد ها در همه زمینه ها تاثیر گذاره؟
متوجّه سؤالت نشدم. خب آگاهی همون علمه و ... نتونستم تحلیل کنم. ببخش نگارییییی

258- آدم های بدبین از نظر تو چه کسانی هستن؟ و از نظر تو چرا بدبینی و سوء ظن توو افراد بوجود میاد؟

یه سهم بزرگ از بدبینی ذاتیه. به اون معنایی که مدّ نظر تو هست به نظرم اینجوریه : آدمای بدبین کسایی هستن که یه درس رو خودشون ساختن ، به خودشون تعلیم دادن ، بعد ملکه ی ذهن کردن و موندگار شده. همه ی کارارو خودشون کردن. امّا بدبینی همیشه هم بد نیست .
چون سعی نمیکنن به چیزی غیر از اون که میخوان فکر کنن.

259- تا چه حد درون افراد را میتونی ببینی؟
معمولاً زیاد . مگر اینکه طرف مقابلم خیلی حرفه ای باشه .

260- تا به حال کسی را رنجو ندی یا کسی تو رو رنجونده ؟ یا چه چیزی برات آزار دهنده است؟
حتماً بوده.
تا دلت بخواد.
بی تفاوتی ، رنگ عوض کردن ، ناراستی و ...

261- ترس رو توو چه چیزی تعریف میکنی؟ آیا ترس با حقارت رابطه ایی داره؟ از چی می ترسی؟
نقص فنّی . نه ، خیلی ربطی به هم ندارن. ترس بیشتر با ناآگاهی نسبت به چیزی همراهه. خیلی از بزرگای تاریخ بودن که از چیزی میترسیدن .آیا این آدما حقیر بودن؟
گاهی با حقارت ارتباط داره . گاهی فقط باعث احساس حقارت میشه. گاهی ناشی از ضعف و ناآگاهیه و من ضعف رو ضعف میدونم نه حقارت . بستگی به این داره که از چی بترسی.
از سؤالای تو

262- حقیقت چیست؟ واقعیت چیست؟
یه چیزایی راجع بش خوندم امّا به نظر من بازی با کلماته . فرق زیادی نداره.


نگاری هیچی از هیزمات نموند . خیالت راحت!
حیف که به آیدا قول دادم خاموش نشم

ممنون گلمممممم