* رضای آل محمد (ص)
امام جواد علیه السلام می فرماید: « خدا پدرم را "رضا" نامیده، چون كه پسندیده خدا در آسمان بود و رسول خدا و أئمه هدی در زمین از او خوشنود بودند». عرضه داشتند؛ آیا همه پدران گذشته شما پسندیده خدا و رسول و ائمه نبودند، فرمود: چرا. پرسیدند: پس چرا تنها آن حضرت "رضا" نامیده شد، فرمود: "زیرا همان گونه كه دوستان و موافقان وی از حضرت راضی بودند، دشمنان و مخالفان نیز از او راضی بودند. چنین ویژگی برای هیچ كدام از پدران حضرت وجود نداشت، و بدین سبب است كه میان آنان، حضرت "رضا" نامیده شده است.
* شکایت از طلبکار به امام رضا(ع)
نقل شده است شخص محترمی به یکی از بستگان ابورافع، آزاد شده به دست رسول خدا(ص)، بدهی داشت و چون برای پرداخت بدهی در مضیقه و با فشار و اصرار طلبکار روبه رو بود و آبروی خود را در خطر می دید، به امام رضا(ع) متوسل شد و در یکی از روزهای ماه رمضان پس از خواندن نماز صبح در مسجد النبی(ص) به منطقه عریض واقع در نزدیکی مدینه که حضرت در آن جا بودند، رفت.
او هنگامی به عریض رسید که امام(ع) از منزل بیرون آمده بودند و سوار بر مرکب قصد رفتن به جایی داشتند. وی می گوید: همین که چشمم به امام(ع) افتاد شرم و حیا مانع از عرض حاجت شد. اما، امام(ع) در مسیر خود به من که رسیدند، مهربانانه به من نگاه کردند. به این صورت از گرمای نگاه امام(ع) به وجد می آید و پس از عرض سلام و ارادت به امام(ع) عرضه می دارد: فلان فرد از من طلبی دارد و عرصه را بر من تنگ و مرا پیش مردم رسوا کرده است. او نقل می کند در حالی که تصور می کردم با شکایتم آن حضرت دستور دهد که آن فرد دست از سرم بردارد،. به من فرمود: همین جا باش تا برگردم.
* نیازمندان بر سر راه امام(ع) می نشستند
این شخص نقل می کند که تا شب همان جا بودم، خواستم برگردم که دیدم حضرت آمدند در حالی که نیازمندان بر سر راه امام(ع) نشسته بودند و حضرت به آنان صدقه می دادند. امام(ع) داخل منزل شدند و سپس بیرون آمدند و مرا فراخواندند و با هم به داخل خانه رفتیم و شروع به صحبت کردیم.
سخن که به پایان رسید امام(ع) فرمودند: گمان نمی کنم افطار کرده باشی؟ عرض کردم: نه، به دستور امام(ع) برای من غذا آوردند و به خدمتکارشان هم دستور دادند با من هم غذا شود. پس از صرف افطاری امام(ع) فرمودند: تشک را بلند کن و هرچه در زیر آن است بردار، من هم تشک را بلند کردم و اشرفی هایی را که در زیر آن بود، برداشتم. سپس به چند نفر از خدمتکارانشان دستور دادند مرا تا خانه ام همراهی کنند. چون به خانه رسیدم دیدم 20 اشرفی بیش از مقدار بدهکاری من است.
* سادگی در سبک زندگی
هم چنین شیخ صدوق در روایتی دیگر از ابی عباد، ساده زیستی را روش حضرت امام رضا(ع) در پوشش می شمارد و زندگی حضرت را این گونه توصیف می کند: «در تابستان فرش حضرت رضا(ع) حصیر و بوریا بود و در زمستان روی نمد می نشست و پیراهنی زبر و خشن می پوشید، مگر آن که بخواهد پیش مردم آید که در آن وقت لباس سنگین و بهتر می پوشید.»
* ادب معاشرت
در همین کتاب که فصلی از آن به بیان سیره رفتاری و سبک زندگی آن حضرت اختصاص یافته است، از زبان شخصی به نام ابراهیم بن عباس که آن حضرت را ظاهراً بارها زیارت کرده و مدت ها از نزدیک با امام(ع) حشر و نشر داشته است،
گزارشی را از سیره و ادب رفتاری امام رضا(ع) این چنین ارائه می دهد:«هرگز ندیدم حضرت رضا(ع) در سخن گفتن با کسی درشتی کند و هیچ گاه ندیدم سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند بلکه صبر می کرد تا طرف سخنش تمام شود و بعد اگر لازم می دید سخن می گفت، هرگز درخواست کسی را که قادر به انجام دادن آن بود، رد نفرمود و هرگز نزد کسی پای خود را دراز نمی کرد و در برابر همنشین تکیه نمی داد، هرگز او را ندیدم که از خدمتکاران و کارگزاران خود کسی را بد بگوید یا در پیش چشم کسی آب دهان بیندازد، هرگز ندیدم که هنگام خندیدن قهقهه زند بلکه خنده اش تبسم بود و چون مجلس او از مردم خالی و سفره غذا انداخته می شد، همه خدمتکاران را فرا می خواند و به دور سفره غذا می نشاند.
آن حضرت علیه السلام، بسیار کم خواب بود و بیشتر شب را به بیداری سپری می کرد. بسیار روزه می گرفت و سه روز روزه هر ماه از ایشان فوت نمی شد و می فرمود: این روزه مانند روزه گرفتن همه سال است و بسیار پنهانی صدقه می داد و احسان می کرد و بیشتر این کار را شب های تاریک انجام می داد و هر کس گمان می کند که در فضیلت مانند او را دیده است، از او باور نکن.»
* پذیرایی از میهمان
در فرهنگ ما این جمله معروف است که «میهمان حبیب خداست» و به این گونه برای میهمان ارج و احترام قائل می شویم. این رفتار و نگرش پسندیده ریشه در آموزه های اسلامی و سنت و سیره امامان معصوم دارد.
شیخ صدوق در کتاب «عیون اخبار الرضا(ع)» از یک میهمانی ویژه گزارشی می دهد که در آن نحوه پذیرایی از میهمان و ادب میهمان داری را بازگو می کند.
احمد بن ابی نصر از اصحاب برجسته امام رضا(ع) نقل می کند که در ایام حضور آن حضرت در مدینه، روزی حضرت رضا(ع) برایم مرکبی فرستاد که نزد آن حضرت بروم. من نیز سوار بر مرکب شدم و به خدمت حضرت رسیدم و تا پاسی از شب نزد ایشان ماندم. چون امام(ع) خواستند از مجلس برخیزند، به من فرمودند: فکر نمی کنم در این موقع بتوانی به مدینه برگردی. عرض کردم: آری فدایت شوم. فرمودند: امشب را نزد ما بمان و صبح به یاری خدا حرکت کن. عرض کردم: مانعی ندارد همین کار را می کنم فدایت شوم.
حضرت خدمتکارشان را صدا زدند و به او فرمودند:«بستر خواب مرا برای او پهن کن و ملحفه مرا که زیر آن می خوابم بر آن بستر بیفکن و بالش مرا هم زیر سر او بگذار.» با خود گفتم:کیست که این اندازه مقام و منزلتی که نصیب من شده، نصیبش شده باشد؟! خداوند نزد حضرت مقامی به من عطا فرموده که به احدی از اصحاب و شیعیان ما عطا نکرده است، مرکب خود را برایم فرستاد تا سوار شوم، فراش خود را گسترد تا در لحاف و رختخواب آن حضرت بخوابم و شب را به روز آورم و هیچ یک از اصحاب ما را نصیبی این چنین نشده است.
احمد ادامه می دهد: من نشسته بودم و این خیالات را در دل می گذراندم که ناگهان امام(ع) فرمودند: ای احمد! امیرمومنان علی(ع) وقتی صعصعه بن صوحان مریض بود به عیادت او رفت و صعصعه این را سبب افتخار خود شمرد و بر مردم به آن فخر می کرد، پس تو این کار را نکن و از برای خدا تواضع و کوچکی کن، سپس آن حضرت بر دست خویش تکیه کردند و از جا برخاستند.
* کانون مهر و محبت
امام رضا(ع) كانون مهر و عاطفه به مردم و مظهر عشق و محبت به آنان بود. از این رو، در زیارتنامه آن حضرت یکی از ویژگیهایش رأفت و مهربانی یاد شده است و چنین ميخوانیم؛ «السلام علیالامام الرئوف»، سلام و درود بر امام و پیشوای با رأفت و مهربان (مفاتیحالجنان). بهراستی باید گفت این لقبی است که از سوی پروردگار به آن بزرگوار عنایت شده است. مهربانی، محبت و رافت آن حضرت بر کسی پوشیده نیست. ایشان یاور درماندگان و پناه بی پناهان بود؛ چه بسا یتیمانی که گرمي دست او را بر سر و صورت خود احساس کردهاند و چه بسیار مستضعفان و گرفتارانی که در سایه یاری رساندنهای او به خیری دست یافتند.
* رفتار امام رضا علیه السلام با مردم
امامان با مردم نشست و برخاست داشتند و در تعاملات اجتماعی به نیكوترین صورت با آنان برخورد مینمودند. این سیره چنان نیكو بود كه با الگو قرار دادن آنان ما میتوانیم روش صحیح برخورد اسلامی با افراد گوناگون را بیاموزیم.
با بررسی آِیات در مییابیم برخورد با انسانهای مختلف باید هماهنگ و متناسب با روحیه آنها باشد خداوند عزوجل در قرآن فرموده است:
"محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الكفار رحماء بینهم"(فتح، آیه 29)؛ محمد فرستاده خداست و كسانی كه با او هستند در برابر كفار سخت و شدید و در میان خود مهربانند.
در آیه دیگری چنین فرموده:
"یا ایها النبی جاهد الكفار و المنافقین و اغلظ علیهم"(توبه، آیه 73)؛ ای پیامبر با كافران و مجاهدان جهاد كن و بر آنها سخت بگیر.
از این آیات چنین نتیجهگیری میشود كه برخورد قرآن و اسلام با انسانهای مختلف فرق میكند. در بعضی جاها دستور به برخورد نیك و پر محبت میدهد، «با مردم سخن نیك بگویید»(بقره، آیه 83) و در جای دیگر دستور به برخورد میانه میدهد: «محمد فرستاده خداست و كسانی كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند.» (فتح، آیه 29)
امام رضا علیه السلام به عنوان اسوه كانون مهر و عاطفه نسبت به بندگان خدا بود. در زیارت آمده است: السلام علی الامام الرئوف؛ (سلام بر امام و پیشوای با رافت و مهربان) این لقبی است كه از طرف خداوند به ایشان داده شده است. ایشان بیشترین محبت و مهربانی را نسبت به مردم و اهل خانه و خدمت گزارانشان داشتند. در روزی كه ایشان مسموم شدند و در آن روز به شهادت رسیدند بعد از این كه نماز ظهر را خواندند به فردی كه نزدیكشان بود فرمودند: مردم (منظور اهل خانواده كاركنان و خدمتگزارانشان بودند) غذا خوردهاند؟ آن فرد جواب داد: آقای من در چنین وضعیتی كسی میتواند غذا بخورد؟ در این لحظه كه امام علیه السلام متوجه میشوند كسی غذا نخورده، مینشینند و دستور آوردن سفرهای را میدهند همه را سر سفره دعوت میكنند و آنها را یكی یكی مورد محبت قرار میدهند.(عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 498)
ایشان در جایی كه مربوط به شخص خودشان بود بزرگترین گذشتها، عالیترین ایثارها و بیشترین محبت را نسبت به دیگران داشتند. رفتار عملی امام رضا علیه السلام نشانه انسانی كامل و نمونه است كه هیچ علاقهای به دنیا و ظواهر آن ندارد.
اگر فردی حتی كوچكترین خدمتی برای امام رضا علیه السلام انجام میداد، ایشان نهایت تشكر و قدردانی را به جا میآوردند و حتما خدمت آن فرد را جبران مینمودند. آن حضرت به مستضعفان و گرفتاران توجه خاصی میكردند، اگر آنها گرفتاری و ناراحتی داشتند، سعی میكردند مشكل آنان را حل كنند. زیاد بودند افرادی كه در سایه یاری رسانیهای امام علیه السلام به خیری دست یافتند.
امام جواد علیه السلام می فرماید: « خدا پدرم را "رضا" نامیده، چون كه پسندیده خدا در آسمان بود و رسول خدا و أئمه هدی در زمین از او خوشنود بودند». عرضه داشتند؛ آیا همه پدران گذشته شما پسندیده خدا و رسول و ائمه نبودند، فرمود: چرا. پرسیدند: پس چرا تنها آن حضرت "رضا" نامیده شد، فرمود: "زیرا همان گونه كه دوستان و موافقان وی از حضرت راضی بودند، دشمنان و مخالفان نیز از او راضی بودند. چنین ویژگی برای هیچ كدام از پدران حضرت وجود نداشت، و بدین سبب است كه میان آنان، حضرت "رضا" نامیده شده است.
* شکایت از طلبکار به امام رضا(ع)
نقل شده است شخص محترمی به یکی از بستگان ابورافع، آزاد شده به دست رسول خدا(ص)، بدهی داشت و چون برای پرداخت بدهی در مضیقه و با فشار و اصرار طلبکار روبه رو بود و آبروی خود را در خطر می دید، به امام رضا(ع) متوسل شد و در یکی از روزهای ماه رمضان پس از خواندن نماز صبح در مسجد النبی(ص) به منطقه عریض واقع در نزدیکی مدینه که حضرت در آن جا بودند، رفت.
او هنگامی به عریض رسید که امام(ع) از منزل بیرون آمده بودند و سوار بر مرکب قصد رفتن به جایی داشتند. وی می گوید: همین که چشمم به امام(ع) افتاد شرم و حیا مانع از عرض حاجت شد. اما، امام(ع) در مسیر خود به من که رسیدند، مهربانانه به من نگاه کردند. به این صورت از گرمای نگاه امام(ع) به وجد می آید و پس از عرض سلام و ارادت به امام(ع) عرضه می دارد: فلان فرد از من طلبی دارد و عرصه را بر من تنگ و مرا پیش مردم رسوا کرده است. او نقل می کند در حالی که تصور می کردم با شکایتم آن حضرت دستور دهد که آن فرد دست از سرم بردارد،. به من فرمود: همین جا باش تا برگردم.
* نیازمندان بر سر راه امام(ع) می نشستند
این شخص نقل می کند که تا شب همان جا بودم، خواستم برگردم که دیدم حضرت آمدند در حالی که نیازمندان بر سر راه امام(ع) نشسته بودند و حضرت به آنان صدقه می دادند. امام(ع) داخل منزل شدند و سپس بیرون آمدند و مرا فراخواندند و با هم به داخل خانه رفتیم و شروع به صحبت کردیم.
سخن که به پایان رسید امام(ع) فرمودند: گمان نمی کنم افطار کرده باشی؟ عرض کردم: نه، به دستور امام(ع) برای من غذا آوردند و به خدمتکارشان هم دستور دادند با من هم غذا شود. پس از صرف افطاری امام(ع) فرمودند: تشک را بلند کن و هرچه در زیر آن است بردار، من هم تشک را بلند کردم و اشرفی هایی را که در زیر آن بود، برداشتم. سپس به چند نفر از خدمتکارانشان دستور دادند مرا تا خانه ام همراهی کنند. چون به خانه رسیدم دیدم 20 اشرفی بیش از مقدار بدهکاری من است.
* سادگی در سبک زندگی
هم چنین شیخ صدوق در روایتی دیگر از ابی عباد، ساده زیستی را روش حضرت امام رضا(ع) در پوشش می شمارد و زندگی حضرت را این گونه توصیف می کند: «در تابستان فرش حضرت رضا(ع) حصیر و بوریا بود و در زمستان روی نمد می نشست و پیراهنی زبر و خشن می پوشید، مگر آن که بخواهد پیش مردم آید که در آن وقت لباس سنگین و بهتر می پوشید.»
* ادب معاشرت
در همین کتاب که فصلی از آن به بیان سیره رفتاری و سبک زندگی آن حضرت اختصاص یافته است، از زبان شخصی به نام ابراهیم بن عباس که آن حضرت را ظاهراً بارها زیارت کرده و مدت ها از نزدیک با امام(ع) حشر و نشر داشته است،
گزارشی را از سیره و ادب رفتاری امام رضا(ع) این چنین ارائه می دهد:«هرگز ندیدم حضرت رضا(ع) در سخن گفتن با کسی درشتی کند و هیچ گاه ندیدم سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند بلکه صبر می کرد تا طرف سخنش تمام شود و بعد اگر لازم می دید سخن می گفت، هرگز درخواست کسی را که قادر به انجام دادن آن بود، رد نفرمود و هرگز نزد کسی پای خود را دراز نمی کرد و در برابر همنشین تکیه نمی داد، هرگز او را ندیدم که از خدمتکاران و کارگزاران خود کسی را بد بگوید یا در پیش چشم کسی آب دهان بیندازد، هرگز ندیدم که هنگام خندیدن قهقهه زند بلکه خنده اش تبسم بود و چون مجلس او از مردم خالی و سفره غذا انداخته می شد، همه خدمتکاران را فرا می خواند و به دور سفره غذا می نشاند.
آن حضرت علیه السلام، بسیار کم خواب بود و بیشتر شب را به بیداری سپری می کرد. بسیار روزه می گرفت و سه روز روزه هر ماه از ایشان فوت نمی شد و می فرمود: این روزه مانند روزه گرفتن همه سال است و بسیار پنهانی صدقه می داد و احسان می کرد و بیشتر این کار را شب های تاریک انجام می داد و هر کس گمان می کند که در فضیلت مانند او را دیده است، از او باور نکن.»
* پذیرایی از میهمان
در فرهنگ ما این جمله معروف است که «میهمان حبیب خداست» و به این گونه برای میهمان ارج و احترام قائل می شویم. این رفتار و نگرش پسندیده ریشه در آموزه های اسلامی و سنت و سیره امامان معصوم دارد.
شیخ صدوق در کتاب «عیون اخبار الرضا(ع)» از یک میهمانی ویژه گزارشی می دهد که در آن نحوه پذیرایی از میهمان و ادب میهمان داری را بازگو می کند.
احمد بن ابی نصر از اصحاب برجسته امام رضا(ع) نقل می کند که در ایام حضور آن حضرت در مدینه، روزی حضرت رضا(ع) برایم مرکبی فرستاد که نزد آن حضرت بروم. من نیز سوار بر مرکب شدم و به خدمت حضرت رسیدم و تا پاسی از شب نزد ایشان ماندم. چون امام(ع) خواستند از مجلس برخیزند، به من فرمودند: فکر نمی کنم در این موقع بتوانی به مدینه برگردی. عرض کردم: آری فدایت شوم. فرمودند: امشب را نزد ما بمان و صبح به یاری خدا حرکت کن. عرض کردم: مانعی ندارد همین کار را می کنم فدایت شوم.
حضرت خدمتکارشان را صدا زدند و به او فرمودند:«بستر خواب مرا برای او پهن کن و ملحفه مرا که زیر آن می خوابم بر آن بستر بیفکن و بالش مرا هم زیر سر او بگذار.» با خود گفتم:کیست که این اندازه مقام و منزلتی که نصیب من شده، نصیبش شده باشد؟! خداوند نزد حضرت مقامی به من عطا فرموده که به احدی از اصحاب و شیعیان ما عطا نکرده است، مرکب خود را برایم فرستاد تا سوار شوم، فراش خود را گسترد تا در لحاف و رختخواب آن حضرت بخوابم و شب را به روز آورم و هیچ یک از اصحاب ما را نصیبی این چنین نشده است.
احمد ادامه می دهد: من نشسته بودم و این خیالات را در دل می گذراندم که ناگهان امام(ع) فرمودند: ای احمد! امیرمومنان علی(ع) وقتی صعصعه بن صوحان مریض بود به عیادت او رفت و صعصعه این را سبب افتخار خود شمرد و بر مردم به آن فخر می کرد، پس تو این کار را نکن و از برای خدا تواضع و کوچکی کن، سپس آن حضرت بر دست خویش تکیه کردند و از جا برخاستند.
* کانون مهر و محبت
امام رضا(ع) كانون مهر و عاطفه به مردم و مظهر عشق و محبت به آنان بود. از این رو، در زیارتنامه آن حضرت یکی از ویژگیهایش رأفت و مهربانی یاد شده است و چنین ميخوانیم؛ «السلام علیالامام الرئوف»، سلام و درود بر امام و پیشوای با رأفت و مهربان (مفاتیحالجنان). بهراستی باید گفت این لقبی است که از سوی پروردگار به آن بزرگوار عنایت شده است. مهربانی، محبت و رافت آن حضرت بر کسی پوشیده نیست. ایشان یاور درماندگان و پناه بی پناهان بود؛ چه بسا یتیمانی که گرمي دست او را بر سر و صورت خود احساس کردهاند و چه بسیار مستضعفان و گرفتارانی که در سایه یاری رساندنهای او به خیری دست یافتند.
* رفتار امام رضا علیه السلام با مردم
امامان با مردم نشست و برخاست داشتند و در تعاملات اجتماعی به نیكوترین صورت با آنان برخورد مینمودند. این سیره چنان نیكو بود كه با الگو قرار دادن آنان ما میتوانیم روش صحیح برخورد اسلامی با افراد گوناگون را بیاموزیم.
با بررسی آِیات در مییابیم برخورد با انسانهای مختلف باید هماهنگ و متناسب با روحیه آنها باشد خداوند عزوجل در قرآن فرموده است:
"محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الكفار رحماء بینهم"(فتح، آیه 29)؛ محمد فرستاده خداست و كسانی كه با او هستند در برابر كفار سخت و شدید و در میان خود مهربانند.
در آیه دیگری چنین فرموده:
"یا ایها النبی جاهد الكفار و المنافقین و اغلظ علیهم"(توبه، آیه 73)؛ ای پیامبر با كافران و مجاهدان جهاد كن و بر آنها سخت بگیر.
از این آیات چنین نتیجهگیری میشود كه برخورد قرآن و اسلام با انسانهای مختلف فرق میكند. در بعضی جاها دستور به برخورد نیك و پر محبت میدهد، «با مردم سخن نیك بگویید»(بقره، آیه 83) و در جای دیگر دستور به برخورد میانه میدهد: «محمد فرستاده خداست و كسانی كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند.» (فتح، آیه 29)
امام رضا علیه السلام به عنوان اسوه كانون مهر و عاطفه نسبت به بندگان خدا بود. در زیارت آمده است: السلام علی الامام الرئوف؛ (سلام بر امام و پیشوای با رافت و مهربان) این لقبی است كه از طرف خداوند به ایشان داده شده است. ایشان بیشترین محبت و مهربانی را نسبت به مردم و اهل خانه و خدمت گزارانشان داشتند. در روزی كه ایشان مسموم شدند و در آن روز به شهادت رسیدند بعد از این كه نماز ظهر را خواندند به فردی كه نزدیكشان بود فرمودند: مردم (منظور اهل خانواده كاركنان و خدمتگزارانشان بودند) غذا خوردهاند؟ آن فرد جواب داد: آقای من در چنین وضعیتی كسی میتواند غذا بخورد؟ در این لحظه كه امام علیه السلام متوجه میشوند كسی غذا نخورده، مینشینند و دستور آوردن سفرهای را میدهند همه را سر سفره دعوت میكنند و آنها را یكی یكی مورد محبت قرار میدهند.(عیون اخبارالرضا، ج 2، ص 498)
ایشان در جایی كه مربوط به شخص خودشان بود بزرگترین گذشتها، عالیترین ایثارها و بیشترین محبت را نسبت به دیگران داشتند. رفتار عملی امام رضا علیه السلام نشانه انسانی كامل و نمونه است كه هیچ علاقهای به دنیا و ظواهر آن ندارد.
اگر فردی حتی كوچكترین خدمتی برای امام رضا علیه السلام انجام میداد، ایشان نهایت تشكر و قدردانی را به جا میآوردند و حتما خدمت آن فرد را جبران مینمودند. آن حضرت به مستضعفان و گرفتاران توجه خاصی میكردند، اگر آنها گرفتاری و ناراحتی داشتند، سعی میكردند مشكل آنان را حل كنند. زیاد بودند افرادی كه در سایه یاری رسانیهای امام علیه السلام به خیری دست یافتند.
آخرین ویرایش توسط مدیر: