دست از سر ما بردار ،حتی اگر تو هم بخواهی
من دیگه کنار تو نمي مونم.....
يه روز مي گفتم عاشقم ، اما ديگه نمي تونم
تقصير هيچکس ديگه نيست ، قصه ي ما تموم شده
حيف همه خاطره ها ، به پاي کي حروم شده
دروغ مي گفتي که ، برم از بي کسي دق مي کني
اشکاتو باور ندارم ، بي خودي هق هق مي کني
يادم مي افته لحظه اي که دست تو رو شد برام
قسم مي خوردي پيش من که جز تو عشقي نمي خوام
دست خودم نيست که ديگه هيچکسي باور ندارم
اين چيزا تقصير توه تلافيشو در مي يارم
نمي دانم چه حسي هست اين عاشقي؟
وقتي مي نشينم ، وقتي راه مي روم ، وقتي مي خوابم دوستت دارم
وقتي صدايي مي ايد دوستت دارم ، وقتي سکوت است دوستت دارم
چه مي کني با من که چنين راحت هميشگي شده اي ؟