• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

همه چیز درباره بجنورد و شهرهای اطراف ان...

Nicol

متخصص بخش گردشگری
1 -آشنايي با کاروانسرای رباط شرف
sharaf-0302-mm111.jpg


كاروانسرای رباط شرف در ۴۵ كيلومتری شهر سرخس واقع است.
در کهن‌ترين متون جغرافيای اسلامی از رباط به عنوان آبگينه ياد كرده‌اند.
طبق مدارك و متون تاريخی بانی بنای فعلی شرف الدين ابوطاهربن سعدالدين عل القمی است كه مدتی حكومت مرو را و سرانجام صدارت سلطان سنجررابرعهده داشت.
بنای رباط به سال ۵۴۹ قمری در زمان سلطان سنجرسلجوقی با مصالح آجر و گچ ساخته شده است و يكی از شاهكارهای هنر ايرانی به شمار می‌رود.
اين بنا در حاشيه جاده قديم نيشابور - سرخس (جاده ابریشم) و 6 كيلومتری جاده سرخس - مشهد قرار دارد.
بعد از تپه‌های كم ارتفاع روستای شورلق، اين بنا در ميان بيابان ساكت و آرام خودنمايی می‌كند.

sharaf-0302-mm2.jpg

شكل اين رباط از دور به یک قلعه بزرگ شبيه است اما از داخل به مانند یک کاخ جلوه می‌کند.
كاروانسرای رباط شرف دو صحن دارد و هرصحن دارای 4 ایوان به شکل چلیپا (صلیب) و شبستان می‌باشد و همچنین آجر چینی و کتیبه‌های آن جلوه خاصی دارد.
اين كاروانسرا يكي از بناهاي كليدي معماري اسلامي به شمار مي‌رود و در معماري ايران نيز جايگاه ويژه‌‌اي دارد.
رعايت دقيق و همه جانبه تناسبات و اصول معماري ايراني در طراحي و ساخت و به كارگيري طرح‌هاي آجرچيني متنوع و بديع در نماي ايوان‌ها و طاق‌ها و طاقچه‌ها و گنبدها عناصري هستند كه اين كاروانسراي شاهي را شبيه به يك عمارت قصرگونه قلمداد مي‌كنند.
نام ديگر اين كاروانسرا، ‌آبگينه يا رباط آبگينه بود كه در سال 508 قمري توسط شرف‌الدين ملقب به وجيه‌الملك، وزير سلطان سنجر سلجوقي بنا شد.

sharaf-0302-mm4.jpg
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
گچبري‌هاي رباط شرف از جالب‌ترين نمونه‌هاي اين هنر در سده ششم هجري است تا جايي كه كتيبه‌هاي حاشيه محراب‌هاي دو نمازخانه كاروانسرا، با بهترين كتيبه‌هاي محراب‌هاي مساجد ايران، از لحاظ زيبايي و طرح برابري مي‌كنند.
نقشه ساختماني رباط شرف با ديگر كاروانسراها تفاوت دارد. وجود كتيبه‌هاي گچي و طرح‌هاي آجرچيني در بقيه كاروانسراها مرسوم نبود.
اما در كاروانسراي رباط شرف، تقريباً تمام آجرچيني‌‌هايي كه در نماي ديوارها، گنبدها و طاق‌هاي آن ايجاد شده طرح‌دار مي‌باشند

sharaf-0302-mm4.jpg




sharaf-0302-mm2.jpg

 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
عمارت دارالحكومه



بنايي كه امروزه آيينه خانه مفخم ناميده مي شود , ساختماني است رفيع و با شكوه كه در شمال شهر بجنورد واقع شده است . اين بنا از آثار منحصر به فرد عصر ناصري در شمال خراسان است , كه در گذشته داخل باغ بزرگي قرار داشته و همراه با ابنيه ديگر از جمله عمارت مفخم , دروازه ورودي حوض خانه , باغ فواره و كلاه فرنگي تشكيل دارالحكومه مفخم را مي داده كه عمارت كلاه فرنگي بر اثر زلزله شديدي كه در بجنورد رخ داده تخريب شده و هم اكنون تنها آيينه خانه و عمارت مفخم به جاي مانده . این بنا 32 اتاق و دو تالار دارد كه آینه‌كاری و كاشی‌كاری و گچبری‌های آنها بسیار زیبا و تماشایی است .

بنای 130ساله آیینه خانه كه اكنون به موزه مردم شناسی بجنورد تبدیل شده , در سال 1376 خريداري و پس از مرمت در مهر ماه 1379 بهره برداري و به شماره 31167 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است .باني اين اثر يارمحمدخان سهام الدوله بجنوردي معروف به سردار مفخم و و معمار آن ممتحن الملك شقاقی بود كه مدرسه شهید مطهری تهران، (سپهسالار سابق) از جمله كارهای اوست ،كه پس از تحصيل در مدرسه دارالفنون به دستور ناصرالدين شاه جهت گذراندن تحصيلات عاليه در رشته معماري به فرانسه اعزام وپس از رجعت به كار احداث كاخ هاي بزرگان گمارده شد.



1266053947.jpg

 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
تالار آئينه


آيينه به معناي شكل و ديوار و نيز يكي از نيروهاي تشكيل دهنده انسان است . خانه در كتاب هاي مقدس اديان مختلف از جمله اوستا , كتاب مقدس زردشتيان فراوان به كار رفته . اين واژه قبل از اسلام و نيز در دوره هخامنشيان كاربرد فراواني داشته است و اما آنچه اطلاق نام آيينه خانه را بر اين بنا موجب گشته , وجود تالاري با تزئينات آيينه كاري در طبقه فوقاني است كه به عنوان فضاي اداري و ديواني جهت ملاقات هاي رسمي سردار مفخم (حاكم بجنورد) و برپايي مراسم تشريفات نظامي و رايزني در باب مسائل سياسي و اجتماعي با سران ايل شادلو و ديگر رجال مطرح قاجار مورد استفاده قرار مي گرفته . از نكات قابل توجه اين تالار , وجود تصاوير 134 تن از شخصيت هاي برجسته عصر صفوي تا دوره قاجار و همچنين سران حكومتي كشور هاي همجوار است , كه شاخص ترين آنها شاه طهماسب , شاه عباس , آغا محمد خان , فتحعلي شاه وكريم خان زندمي باشد , كه در قسمت گيلويي (زير سقف) نصب شده و خود مروري است بر تاريخچه فعاليت هاي سياسي انجام شده در اين بنا .



سقف این عمارت پوشش سفال داشت كه در تعمیرات بعدی تبدیل به سقف شیروانی گالوانیزه شده است.در تزئین تالار از 17 طرح مختلف استفاده شده است كه شامل نقش چهل چراغ، مقرنس ، نمای بیرون عمارت و نقوش استیلیزه گیاهی هندسی و ... است.
بنای تاریخی آئینه خانه مفخم، ساختمان زیبایی كه از دوره قاجاریه به جا مانده و با شماره 31167 در آثار ملی به ثبت رسیده و اكنون موزه زیبایی شده كه تماشای آن بسیار لذت‌بخش است.


1266012635.jpg

 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
ویژگی های معماری بنا





مصالح به كار رفته در اين بنا شامل آجر , ماسه , آهك و گچ بوده , جهت رعايت اصول معماري در زيرسازي و پي اين بنا از سنگ استفاده شده , همچنين چوب ارس به صورت عمودي و افقي نيز به منظور استحكام بنا به كار رفته .آيينه خانه , توسط فضاي سبز محدودي از جمله گلكاري و احداث چپر وپرچين از كل مجموعه دارالحكومه منفك مي شده . بناي فوق الذكر داراي پلاني آزاد بوده , رعايت نظام هندسي , وجود تقارن و الهام پذيري از معماري غرب (به عنوان مثال استفاده از كاشي هفت رنگ ) در ساخت آن به وضوح مشاهده مي گردد .در ساخت نماي آيينه خانه از كاشي در سه تكنيك هفت رنگ , معقلي و اسليمي استفاده شده . نقوش اسليمي نيز نگاره هايي برگرفته از مظاهر طبيعت هستند كه براي پرهيز از شبيه سازي (رقابت با خالق ) طرح شده اند .ابعاد بنا 90/10 × 18 متر ارتفاع آن با احتساب مناره ها 60/ 14متر و مساحتي بالغ بر 5/392 متر را شامل مي شود . ساختمان داراي سه درب ورودي در اضلاع شمالي (ورودي اصلي) , غربي و شرقي مي باشد كه هر سه به راهرويي در طبقه اول منتهي مي شوند . در يك طرف اين راهرو حجره هايي قرار دارد و در سوي ديگر چهار اتاق . در دو انتهاي راهرو پلكان هايي تعبيه شده كه به طبقه فوقاني جايي كه تالار آيينه در آن واقع شده , ختم مي گردند . طبقه دوم نيز شامل چهار اتاق و تالار آيينه مي باشد .







1265990749.jpg



 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
دربهاي اين طبقه از جنس چوب صندل بوده كه با استخوان تزئين شده اند . سقف ها مشبك چوبي اند كه اين خود از شاخصه هاي معماري عصر قاجار محسوب ميگردد .سقف بنا دو پوششه بوده كه شيرواني آن قبلاً از جنس سفال و هم اكنون از ورق گالوانيزه است . در نماي شمالي (اصلي) عمارت 4 نيم ستون به قطر تقريبي 110 سانتيمتر و ارتفاع 10 متر مشاهده مي شود . دو نيم ستون داراي يك تاج نيم دايره اي هستند كه شكل گلدسته را تداعي مي كنند و دو نيم ستون ديگر فاقد تاج هستند . اين نيم ستون ها با كاشي هاي فيروزه اي و لاجوردي و نيز كاشي هاي سياه , سفيد و زرد مزين شده اند . نيم ستون ها با خط معقلي بسيار زيبايي آراسته شده اند كه كلمه محمد به طور منظم در اين نيم ستون ها از پايين به بالا 12 مرتبه تكرار شده است . يك مرتبه به رنگ سياه و يكبار به رنگ زرد كه نيم ستون ها به پايه اي از سنگ مرمرختم مي شوند .


در قسمت فوقاني نماي اصلي يك تاج نيم دايره اي وجود دارد كه نسبت به دو تاج نيم دايره اي روي مناره ها بسيار بزرگ تر است . در حاشيه تاج اصلي يك رديف كاشي با نقش گل لاله به رنگ قرمز و آبي به صورت سر بالا و واژگون نصب شده است . در قسمت داخلي اين نيم دايره يكسري نقوش اسليمي بسيار زيبا مشاهده مي گردد . در بخش مياني اين نيم دايره , يك دايره با زمينه لاجوردي وجود دارد كه نقش جدال بين شير و اژدها در آن ديده مي شود . در فرهنگ باستاني ايران زمين جدال بين شير و اژدها سمبلي از جدال بين خير و شر بوده است . در اين تصوير در حالي كه اژدها (سمبل شر ) شير را در بر گرفته , شير (سمبل خير ) با فشردن گلوي اژدها , شر را به آستانه نابودي مي كشاند .در كنار جدال بين خير و شر, دو تفنگدار در حاليكه به زمين زانو زده اند , محل جدال بين شير و اژدها را نشانه رفته اند . اين سربازان نيز خود مي توانند نمادي از خير و شر كه با هم در جنگند , باشند .

 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
در زير اين قسمت طاقي وجود دارد كه درب ورودي را در ميان گرفته است .كاشي هاي اين قسمت به رنگ زرد فيروزه اي و لاجوردي مي باشد . پيشاني طاق با نقوش اسليمي تزئين شده است . در قسمت زيرين نقش دو گلدان به صورت قرينه و همينطور نقش عمارت كلاه فرنگي در طرفين اين گلدان ها مشاهده مي شود . در دو طرف درب ورودي نقش دو سرباز در حال نگهباني از بنا به چشم مي خورد كه حالت چشم ها و طرز ايستادن سربازان ياد آور تابلو هاي تعزيه عصر قاجار مي باشد .در بخش مياني نما يك طاق جناقي وجود دارد كه در قسمت مياني آن پنجره اي به ابعادcm 290× cm290 قرار دارد . به نام طارمي وعلت بزرگ بودن آن تامين نور تالار آيينه و ايجاد چشم انداز مناسب به فضاي بيرون مي باشد .تزئينات اين طاق محراب گونه , دو لچكي با پس زمينه زرد همراه با نقوش اسليمي به رنگ فيروزه اي و لاجوردي مي باشد .بين قسمت فوقاني و مياني نما دو رديف كاشي هفت رنگ نصب شده . به طور كلي در معماري اين دوران رسم بر اين بوده است كه نام معمار و باني بنا در قسمت بالاي ورودي به صورت كاشيكاري حك مي شده . در اين بنا هم قبلاً در همين محل كتيبه اي وجود داشته كه محدوده حكومتي سردار مفخم و همين طور نام باني بنا در آن نقش بسته كه در دوران پهلوي به دستور رضا شاه اين كتيبه از سردر بنا جدا شده و به جاي آن كاشيكاري فعلي نسب شده است .فضاي فرو رفته بين نيم ستون هاي ايوان يا به عبارتي طاقديس نيز بعضاً با كاشي هاي لوزي شكل به رنگ هاي زرد , سفيد ,فيروزه اي و آبي مشبك , طرح زيبايي را در بنا ايجاد كرده اند .در بخش تحتاني طاقديسها يك طاقچه جناقي به ارتفاع 20/2 متر داراي پايه اي پوشيده از سنگ مر مر وجود دارد . قسمت داخلي اين طاق با كاشي هفت رنگ , زرد و لاجوردي و حاشيه اي به رنگ سياه تزئين شده است . در قسمت بالاي اين طاق روي يك كتيبه لاجوردي مملو از نقوش اسليمي منازعه گاو و شير نقاشي شده است كه به ياد‎آورنده نقوش گاو و شير حك شده در حجاري ديواره هاي تخت جمشيد است .اين عمارت تنها نمادي از روح خلاق هنرمند ايراني است و تنها دست تواناي هنرمند ايراني با استعانت از هنر معماري ,نقاشي ,كاشيكاري و آيينه كاري قادر به خلق چنين تركيب بديعي مي باشد .در واقع با صيانت از آثار تاريخي , هنر مردان و زنان ايراني را محفوظ داشته ايم . هنري كه مظهر تمدن و فرهنگ ملي كشور عزيزمان ايران است.




1266045784.jpg

 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
سرگذشت عمارت مفخم



یک کارشناس ارشد تاریخ با بیان این که درباره عمارت مفخم مطالب زیادی توسط نویسندگان مختلف نوشته شده است می گوید: این عمارت در زمان سلطنت ناصرالدین شاه توسط یار محمدخان احداث شد.«حسین پایدار» می افزاید: در زمان سلطنت ناصرالدین شاه اقوام کرد شادلو در روی تپه (ساربان محله) ساکن بوده اند و از این تپه به دلیل قرار داشتن منازل حکمران و مردم در بالای تپه توسط حصار، دژ و برج محافظت می شده است. وی اظهار می دارد: با ایجاد امنیت، حکمرانان شادلو منازل خود را از بالای تپه به مکانی هموار و خارج از تپه تغییر دادند و در مسیر تهران بناهای سمنان را دیده بود که در سفر نامه اش به نقل خاطراتش پرداخته است. وی اظهار می دارد: نقل است که یار محمد خان شادلو یکی از حاکمان آگاه، در یکی از سفرهای خود به تهران، در سمنان بنای حاکم سمنان و دروازه شهر را مشاهده و معمار این بنا را جست و جو می کند. وی اضافه می کند: یار محمدخان با اطلاع از معمار بنا، در تهران از ممتحن الملک شقاقی که در فرانسه مهندسی ساختمان را گذرانده بود و به تازگی به ایران سفر کرده بود برای احداث بنا در بجنورد دعوت به عمل می آورد و او دعوت سهام الدوله را می پذیرد.«پایدار» با بیان این که ممتحن الملک شقاقی در داخل باغ و گشت در شمال شهر بجنورد چندین ساختمان عظیم و با شکوه شامل اندرونی و بیرونی، کلاه فرنگی و دروازه را بنا می کند تصریح می کند: در این باغ که ساختمان اندرونی آن رو به جنوب بوده است و در نمای ظاهری آن کاشی هایی با هنر اسلامی و رنگ های سبز، ارغوانی، آبی و نیلگون به کار رفته است.به گفته وی، در ستون ها مناظر متعدد باغ دلگشا با زیرکی و هنرنمایی عجیب و شگفت انگیزی تعبیه شده بود که این امر ترسیم ساختمان و آگاهی از وضعیت ساختمان و ظاهر آن را بسیار سهل و راحت کرده بود.وی بیان می کند: ساختمان پذیرایی و آینه خانه با دو مناره مسجدی و رو به شمال بنا شده است و دلیل آن نیز وجود یک دروازه شمالی در محل ورود از سوی مشهد به باغ بود و از این بنا برای پذیرایی مهمانان، علما و بزرگان استفاده می شده است.وی تصریح می کند: در حال حاضر نیز عکس های متعدد بزرگان، پادشاهان و نظامیان بر دیوار آن نصب شده است و نکته قابل توجه این که ناصرالدین شاه و هیئت همراه در آینه خانه استراحت می کردند.«پایدار» ادامه می دهد: در آن روزگار این ساختمان ها جزو عظیم ترین و جالب ترین و شگفت انگیزترین بناهای شهر بوده است.وی اضافه می کند: آن چه مسلم است برای تهیه مصالح آن و زحمات مهندسان مبالغی پرداخت شده است اما آن چه که در باور مردم وجود دارد این است که کارگران بدون دریافت هزینه ای در آن جا مشغول به کار بودند و به همین خاطر، نفرت از آن ساختمان ها وجود داشته است.وی با بیان این که در کتاب «بجنورد گذرگاه شمالی» نقشه هایی از بناهای فوق به شکل کالک ترسیم شده است و در آن کارکردهای متعدد ساختمان و اجزای آن نمایش داده شده است اظهار می دارد: در آن جا باغ دلگشا دارای انبارهای متعددی هم چون زندان، پلنگ خانه، حمام، اندرونی و بیرونی، کلاه فرنگی، استخر و فواره است.
متأسفانه اکنون از مجموعه فوق فقط 2 ساختمان باشکوه عمارت اندرونی و بیرونی باقی مانده است.وی اضافه می کند: این بنا بعد از جنگ جهانی دوم و در زمان اردشیرخان تغییر کرد.یک کارشناس ارشد معماری شهر سازی نیز با بیان این که معماری عمارت مفخم مربوط به دوره قاجاریه و متعلق به زمانی است که سردار مفخم مسئول رسیدگی به امور شهر شده بود می گوید: در آن زمان تعدادی ساختمان بزرگ حکومتی وجود داشت که امرا و خان های آن دوره رؤسای قبایلی را که به دیدن آن ها می آمدند به آن مکان برای به رخ کشیدن موقعیت خود می بردند.«قلی پور» با اشاره به این که معماری این دوره تلفیقی از معماری ایرانی و فرنگی است اظهار می دارد: کاشی کاری، نقوش و رنگ های موجود در این بنا در دوره قاجاریه وجود نداشته است.وی ادامه می دهد: قوس های نیم دایره و فرم های مثلثی که در اصطلاح سنتوری نامیده می شود بعد از دوره قاجاریه وارد ایران شده است.وی مصالح به کار گرفته شده در این بنا را آجر و خشت خام ذکر و اضافه می کند: کاشی کاری از دوره صفویه به معماری ورود پیدا کرد و قبل از این دوره از کاشی استفاده نمی شد بلکه بیشتر از آجر رنگی برای سریع تر به نتیجه رساندن ساختمان استفاده می کردند.
وی اظهار می دارد: سردار مفخم در اوایل دوره پهلوی اول، ساختمان عمارت مفخم را در اختیار بیمارستان قرار می دهد و بعد از این که ساختمان جدید بیمارستان ساخته شد از این عمارت به عنوان انبار استفاده می کردند و بعد از انقلاب هم چنان انبار باقی ماند تا این که به تملک سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در آمد.وی در خصوص تغییرات انجام گرفته در این بنا نیز می گوید: تغییرات شامل تبدیل سقف سفالی به حلبی و شیروانی، حذف پله های شکیل موجود در ضلع جنوبی ساختمان است.وی می افزاید: در محوطه سازی آن نیز باغ ایرانی، آب نما و فواره های قشنگی وجود داشته که تخریب شده است.این استاد دانشگاه با بیان این که اتفاقات اخیر مربوط به 50 سال پیش و زمانی است که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری وجود نداشته است بیان می کند: سازمانی نیز در آن زمان برای رسیدگی به این بنا وجود نداشته است و با وجود آن که این عمارت در اختیار بیمارستان بوده اما تغییرات در آن به دستور مالک عمارت انجام می شده است.وی اضافه می کند: در آن دوره شاید مرمت سقف سفالی کار ساده ای نبوده است و به ناچار مجبور به تعویض سقف شدند ضمن این که این سقف سبک تر است.وی در خصوص پلکان عمارت نیز بیان می کند: پلکان عمارت هم الحاقی بوده و از ابتدای ساخت بنا وجود نداشته است اما علت حذف آن مشخص نیست.

 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
سرگذشت عمارت مفخم (ادامه)


در تالار عمارت 2 پنجره در 2 طرف پنج دری وجود داشت که تبدیل به طاق نما شده است.«قلی پور» با بیان این که مرمت و تغییر در هر بنایی اتفاق می افتد اظهار می دارد: به عنوان مثال برای برطرف کردن رطوبت اطراف ساختمان از کانال های ناکش که نم ساختمان را می گیرد استفاده کردند. در جریان مرمت نیز بسیاری از بارهای اضافی از بنا برداشته و از نظر ایمنی مقاوم تر شده است.سرپرست معاونت فرهنگی و ارتباطات سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی هم با بیان این که بنای تاریخی عمارت مفخم بزرگ ترین و شاخص ترین اثر تاریخی دوره قاجار در استان است که در مرکز شهر بجنورد قرار دارد می گوید: این اثر ارزشمند که تحت شماره 952 به ثبت ملی رسیده است در زمان حکومت ناصرالدین شاه قاجار به دستور یار محمدخان شادلو (سردار مفخم) ساخته شد و خانواده او بین سال های 1285 تا 1290 در آن زندگی می کردند.«علی مستوفیان» اظهار می دارد: بعدها این بنا به عنوان اداره املاک بجنورد، سپس به عنوان بیمارستان شهر مورد استفاده قرار گرفت و هم اکنون در تملک سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در حال مرمت و باز پیرایی است.وی با اشاره به این که نقشه ساختمان توسط ممتحن الملک شقاقی یکی از نخستین معماران ایرانی طراحی شده است که مدرسه شهید مطهری تهران (سپهسالار سابق) از جمله کارهای اوست تصریح می کند: بنای یاد شده در گذشته توأم با ابنیه دیگر از جمله آینه خانه، کلاه فرنگی و حوض خانه، مجموعه دارالحکومه مفخم را تشکیل می داده است.وی بیان می کند: این عمارت شامل 2 طبقه بوده که با ابعاد 50/22 80/49 ساخته شده و ارتفاع آن نیز 10 متر است.وی با اشاره به این که هر طبقه آیینه خانه دارای دو ایوان شمالی و جنوبی است که 9 ستون در ضلع جنوبی و 7 ستون در ضلع شمالی دیده می شود می گوید: این ستون ها آجری 6 ضلعی و فاصله ستون ها از یکدیگر 60/2 متر است.وی تالار بزرگی را که در ایوان جنوبی قرار دارد موسوم به تالار آیینه و تالاری را که در ایوان شمالی واقع شده است تالار موزه می داند و اظهار می دارد: این بنا دارای اتاق های متعددی است که به وسیله 21 درب چوبی به ایوان ها گشوده می شود و در طبقات آن گچبری های زیبا به چشم می خورد.«مستوفیان» بیان می کند: در شمال ساختمان روزگاری جزیره مصنوعی وجود داشته است که دور تا دور آن را آب فرا گرفته بود که برای وارد شدن به این جزیره باید از پلی با نرده های فلزی می گذشتند.وی اضافه می کند: پس از سقوط سلسله قاجار توسط رضا شاه به تصرف در آمد و سرهنگ رخشا فرماندار و رئیس کل املاک پهلوی بجنورد در آن اقامت کرد.وی با بیان این که در سال 1316 طبقه فوقانی بنا دچار آتش سوزی شد و به سقف عمارت که پوشش سفالی داشت و از چوب اصل استفاده شده بود خسارت وارد کرد اظهار می دارد: پس از این حادثه سقف سفالی بنا به شیروانی تبدیل شد.سرپرست معاونت فرهنگی و ارتباطات سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان می گوید: در سال 1320 پس از رفع تملک از اداره املاک وقف بنا از طرف ورثه سردار برای بیمارستان به اداره بهداری واگذار شد و در سال 1370 این عمارت در اختیار میراث فرهنگی بجنورد قرار گرفت و هم اکنون برای ایجاد موزه تاریخی بجنورد تعمیراتی در بنا زیر نظر کارشناسان میراث فرهنگی در دست انجام است.«مستوفیان» با اشاره به این که تزئینات به کار رفته در این بنا شامل گچ بری، آجر کاری، کاشی کاری (معرق، هفت رنگ و معقلی) و آیینه کاری است می افزاید: سر تا سر نمای بنا که ارتفاع آن 10/2 متر است با کاشی های خشتی و انواع کاشی های هفت رنگ زیبا در اندازه ها و شکل های مختلف به رنگ های فیروزه ای، زرد، صورتی، بنفش، سفید، سبز، سرخ و سیاه کاشی کاری شده است. نقوش آن نیز به طور اسلیمی، ختایی و نقوش هندسی، حیوانی و انسانی است.وی تصریح می کند: تزئینات خارجی بنا بیشتر به شکل کاشی کاری است که این کاشی ها از کارخانه به شکل مربع های 15 15 سانتی متر تحویل داده می شود و برای انجام کار به شکل مورد نیاز کارگاه در می آید.«مستوفیان» با بیان این که بعد از آن ابعاد و اندازه های کاشی ها معلوم و توسط استاد کاران تراشیده و آماده می شود اظهار می دارد: به دلیل این که کاشی های کوچک و ریز زیادی وجود دارد در کنار هم روی زمین چیده می شود و بعد پشت کل آن را با گچ پر می کنند و سپس سیستم های فلزی را به منظور نگه داشتن قطعه در داخل گچ قرار می دهند.وی اضافه می کند: پس از این که گچ خودش را گرفت و محکم شد تمام تکه های کاشی که به یکدیگر متصل شده است برداشته می شود و در فاصله بین ستون قرار داده می شود و بقیه آن را با گچ پر می کنند.معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی نیز با بیان این که مرمت این بنا به شکل جامع از سال 1379 آغاز شده است می گوید: مرمت طبقه اول بنا در سال جاری به اتمام رسیده است که 13 خرداد ماه سال جاری به عنوان موزه باستان شناسی گشایش یافت.«علی رضا نجفی» می افزاید: طبقه هم کف هم در حال مرمت است که طبق برنامه سازمان در هفته دولت به عنوان موزه مردم شناسی به بهره برداری می رسد.وی ادامه می دهد: اعتبارات هزینه شده برای این بنا از محل اعتبارات ملی در سال 87 یک میلیارد و 800 میلیون ریال بوده و مقداری هم از اعتبارات استانی هزینه کردیم.وی اضافه می کند: یکی از اقدامات اساسی در بحث مرمت تأسیسات مکانیکی، گرمایشی و سرمایشی بود که در مرحله پایانی قرار دارد.وی اظهار می دارد: بحث آزاد سازی حریم مجموعه مفخم در حال انجام است.وی با بیان این که سیر آزاد سازی و توسعه فضا از سال 86 آغاز شده است می گوید: از سال گذشته هزار و 225 متر مربع با اعتباری بیش از 7 میلیارد ریال از حریم های فضای اطراف بنا خریداری شده است.«نجفی» می افزاید: از محل اعتبارات سال جاری 5 پلاک منزل مسکونی تملک شده است که بعد از تخریب به عنوان فضای سبز به مجموعه اضافه می شود که سعی بر این است مجموعه به حالت اولیه احیا شود.وی بیان می کند: در حال پی گیری هستیم که اگر اعتبار تخصیص پیدا کند طراحی سایت مجموعه توسط مشاور انجام بگیرد که برای این امر یک میلیارد و 500 میلیون ریال اعتبار لازم است.وی در خصوص انتقال بیمارستان نیز می گوید: توافقاتی انجام شده است که بیمارستان در جای دیگر ساخته شود.وی هم چنین در خصوص معرفی این بنا اظهار می دارد: در سال های گذشته از طریق چاپ بروشور و پوستر و تهیه گزارش های مختلف در نشریات و صدا و سیما این بنا معرفی شده است و از آن جایی که یکی از اهداف این سازمان معرفی آثار تاریخی است بنابراین این اقدامات به عنوان اولویت های سازمانی هم چنان ادامه دارد.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
آشخانه شهري است در استان خراسان شمالي.
اين شهر مرکز شهرستان مانه و سملقان است و در ?45?كيلومتري غرب بجنورد قرار گرفته است. شهر آشخانه در سال 1385، تعداد 18,784 نفر جمعيت داشته است .
اين شهر از منابع آب خوبي برخوردار است که از کوه‌هاي آلاداغ سرچشمه مي‌گيرد و به همين خاطر کشاورزي و دامپروري در پيرامون آن رواج دارد. زبان گفتاري بيشتر ساکنان آشخانه ترکي و کرمانجي است.
جمعيت اين شهر که در اوايل انقلاب 57 حدود 6 هزار نفر بود در سال 1384 به 20 هزار نفر رسيد. سرعت مهاجرت به اين شهر باعث ايجاد پديده حاشيه‌نشيني شده‌است.
اين شهر همچنين داراي دانشگاهي به نام دانشگاه آزاد اسلامي مانه و سملقان است.
بامداد دوشنبه نهم مهرماه 1386 زمين‌لرزه‌اي شهر آشخانه را لرزاند
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
شهرستان جاجرم يكي از شهرستان هاي استان خراسان شمالي است.
مهم‌ترين صنايع دستي اين شهرستان‌قالي‌و قاليچه بافي است. توليد قاليچه در اين منطقه با طرح‌هاي مشهدي، محلي در نقش‌هاي لچك و ترنج و … و رنگ‌هاي لاكي، قهوه اي و قرمز و …. انجام مي شود.

مشخصات جغرافيايي

شهرستان جاجرم با وسعت 7650 كيلومتر مربع در شمال باختري استان خراسان واقع شده است. از طرف شمال به شهرستان بجنورد، از طرف شمال باختري به استان گلستان، از طرف جنوب و باختر به شهرستان شاهرود (استان سمنان) و از طرف خاور به شهرستان‌هاي اسفراين و سبزوار محدود مي‌شود. شهرجاجرم مركز شهرستان در 5623 و طول جغرافيايي و 36 درجه و 57 دقيقه عرض جغرافيايي واقع شده است. جمعيت اين شهرستان در سرشماري سراسري سال 1375 جزو جمعيت شهرستان بجنورد محاسبه شده است.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي

مستشرقيني چون راولينسون و پيگولوسكايا، هكاتم پوليس يا شهر صد دروازه را در حوالي جاجرم همان هكاتم پوليس باشد، پايتخت اشكانيان در پادشاهي تيرداداول است
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
فاروج كوچك ترين شهرستان استان خراسان شمالي است
كه در ناحيه‌ي باختر استان و در كنار قوچان از استان خراسان رضوي قرار گرفته است. اين شهرستان حدود 60 هزار نفر جمعيت دارد و در۹۰‬كيلومتري خاور بجنورد، قرار گرفته است


.
images
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
شهرستان مانه و سملقان يكي از شهرستان هاي استان خراسان شمالي است كه در خاور اين استان واقع شده است. دشت مانه در اين شهرستان در شمال دشت بجنورد واقع شده و به صورت ناوديسي است كه در جهت جنوب خاوري ـ شمال باختري امتداد يافته و دره بخشي ميانه رودخانه اترك از اين دشت مي‌گذرد. اين دشت از تپه‌ ماهورهاي متعدد با قوس‌هاي منظم و به طور متوالي با شيب ملايم و متعدد به وجود آمده است. به علت كمي رطوبت و پوشش گياهي تخريب مكانيكي در دشت شديد است كه به صورت عامل غالب در اين ناحيه عمل نموده است و هم‌چنين وجود شن و تپه‌هاي ماسه‌اي در برخي از نواحي دشت دلالت بر فرسايش نوع بادي را دارد. دشت سملقان نيز در باختر شهرستان بجنورد و در قسمت جنوبي حوزه اترك مياني واقع شده است . اين دشت از شمال به دره اصلي اترك و از خاور به دشت بجنورد و از جنوب به دشت شوقان و از باختر و شمال باختري به دشت قره‌ميدان محدود است. شبكه هيدروگرافيك نظم معين دشت را از بين برده و آبراهه‌ها در يك‌يگر راه پيدا كرده‌اند و شكل كلي آن‌ها به صورت شبكه‌هاي موازي و يا به شكل بادبزن هستند. رودخانه سملقان از ارتفاعات باختري آلاداغ در حوالي شيرآباد سرچشمه مي‌گيرد و در محل روستاي پيش قلعه به اترك مي‌ريزد. بخش مانه بخشي از بزرگ ناوديس خاور به شمال باختر است كه شيل‌هاي سياه حاوي كنكرسيون رس آهن‌دار به ضخامت 700 الي 500 متر منطقه را پوشانده است. بخش سملقان شامل مارن و آهك‌هاي نازك لايه قيري و پيريتي آمونيست داراست و بخش قره ميدان به صورت چاله‌اي است كه به علت دو گسل در حاشيه شمالي و جنوبي دشت، شكل گرابن (فروزمين) درآمده است.


شهرستان مانه و سملقان يكي از شهرستان هاي استان خراسان شمالي است كه در خاور اين استان واقع شده است. دشت مانه در اين شهرستان در شمال دشت بجنورد واقع شده و به صورت ناوديسي است كه در جهت جنوب خاوري ـ شمال باختري امتداد يافته و دره بخشي ميانه رودخانه اترك از اين دشت مي‌گذرد. اين دشت از تپه‌ ماهورهاي متعدد با قوس‌هاي منظم و به طور متوالي با شيب ملايم و متعدد به وجود آمده است. به علت كمي رطوبت و پوشش گياهي تخريب مكانيكي در دشت شديد است كه به صورت عامل غالب در اين ناحيه عمل نموده است و هم‌چنين وجود شن و تپه‌هاي ماسه‌اي در برخي از نواحي دشت دلالت بر فرسايش نوع بادي را دارد. دشت سملقان نيز در باختر شهرستان بجنورد و در قسمت جنوبي حوزه اترك مياني واقع شده است . اين دشت از شمال به دره اصلي اترك و از خاور به دشت بجنورد و از جنوب به دشت شوقان و از باختر و شمال باختري به دشت قره‌ميدان محدود است. شبكه هيدروگرافيك نظم معين دشت را از بين برده و آبراهه‌ها در يك‌يگر راه پيدا كرده‌اند و شكل كلي آن‌ها به صورت شبكه‌هاي موازي و يا به شكل بادبزن هستند. رودخانه سملقان از ارتفاعات باختري آلاداغ در حوالي شيرآباد سرچشمه مي‌گيرد و در محل روستاي پيش قلعه به اترك مي‌ريزد. بخش مانه بخشي از بزرگ ناوديس خاور به شمال باختر است كه شيل‌هاي سياه حاوي كنكرسيون رس آهن‌دار به ضخامت 700 الي 500 متر منطقه را پوشانده است. بخش سملقان شامل مارن و آهك‌هاي نازك لايه قيري و پيريتي آمونيست داراست و بخش قره ميدان به صورت چاله‌اي است كه به علت دو گسل در حاشيه شمالي و جنوبي دشت، شكل گرابن (فروزمين) درآمده است.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
تان‌هاي استان‌خراسان‌شمالي است‌كه‌از‌قابليت‌هاي بالاي گردشگري برخوردار است. مردم اسفراين، نيكوكار، پاك انديش و سخت كوش هستند. زكريا قزوينی، نويسنده «آثار البلاد و اخبار العباد» درباره اخلاق وعادت های مردم اين شهر می گويد: «اسفراين شهری است مشهور در سرزمين خراسان، مردمانش خيرانديش و نكوكارند و مردم آزاری ندارند» مردم اسفراين پيرو دين اسلام و مذهب شيعه جعفری هستند، و از تيره های تات (فارس)، ترك و بربری تشكيل يافته‌اند. اين شهرستان در سرشماری عمومی نفوس و مسكن سال 1375 هـ . ش 118.581 نفر جمعيت داشته،‌ و از اين شمار 58.978 نفر مرد و 59.603 نفر زن بوده اند. مردم اسفراين به زبان های فارسی، تركی و كردی سخن می گويند. مهم ترين صنايع دستی اسفراين، پارچه‌بافی، قالی و قاليچه‌بافی، جاجيم و گليم‌بافی است.
گليم بافي از هنرهاي دستي پيشين مردم شهرستان اسفراين است. در بيش‌تر نقاط اين شهرستان گليم را پلاس مي گويند. بافت آن به وسيله كارگاه‌هاي افقي و در روي زمين است. به‌واسطه رونق فرش بافي گليم بافي و نمد مالي، رنگرزي هم رونق دارد. گليم مرغوب از پشم و گونه نامرغوب از رشته پتوي كهنه با رنگ آميزي استفاده مي‌شود. آثار تاريخي و مكان هاي ديدني متعددي در اين شهرستان وجود دارند.


مکان های دیدنی و تاریخی

آرامگاه شيخ آذری درجنوب شهر اسفراين، آرامگاه شيخ شاه علی اسفراينی، آرامگاه شيخ عبدالرحمان مجد الدين اسفراينی، امام زاده احمدرضا در 40 كيلومتری باختر اسفراين، امام زاده شاهزاده جعفر درروستای كوشكی، امام زاده عبدالله در 30 كيلومتری باختر اسفراين، امام زاده معصوم در شمال روستای گورپان، امام زاده موسی در شهر اسفراين، بند مهار در 2 كيلومتری جنوب خاور روستای كلاته سنجر و در جنوب شهرستان اسفراين، تپه سارمران در 500 متری جنوب روستای سارمران، حسين بن رضا و علی ابن حسن در شمال روستای جهان، خانقاه آردين، خانقاه ابوبكر، در دهيك، سيد سلطان مظفر درشمال روستای چهاربرج، شاهزاده اسحاق در روستای رويين، شاهزاده زيد در گوشه شمالی روستای توس در باختر اسفراين، شاهزاده قاسم، شهر بلقيس يا شهر خرابه در 3 كيلومتری شهر كنونی اسفراين، شيخ محمد رشيد الدين در 32 كيلومتری شمال خاوری شهرستان اسفراين، كنار روستای بيدواز، غار نوشيروان، غار عبادتگاه شيخ احمد ذاكر درروستای گورپان، فقت دژ در شمال خاوری اسفراين، قلعه آردئين، قلعه ابدالی، قلعه صعلوك دردامنه های بلندی های آلاداغ، ‌در باختر اسفراين، قلعه قلی، قلعه قيصر در سه كيلومتر پايين تر از روستای بيدواز، قلعه كهنه حسن آباد در کنار رود حسن آباد، در شمال خاوری اسفراين، قلعه گبر حصار، گرمه بزنج و معصوم زاده در آبادی های فريمان برخي از نقاط ديدني وتاريخي شهرستان اسفراين را تشكيل مي دهند.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
صنايع و معادن

از صنايع و معادن شهرستان اسفراين اطلاعات مستندي در دست نيست.

کشاورزی و دام داری

كشاورزی در اين ناحيه به گونه نيمه صنعتی انجام می شود و مهم ترين فرآورده های كشاورزی آن، پنبه،‌ گندم، جو،‌ زيره، حبوبات، سبزيجات، نباتات صنعتی، جاليزی، علوفه ای و سردرختی است. دام‌داری ساكن و دام‌داری نيمه‌كوچ نشينی، پرورش زنبور عسل، كرم ابريشم و طيور نيز در اين ناحيه رواج دارد.

مشخصات جغرافيايي

شهرستان اسفراين، پا پهنه ای حدود 5.345 كيلومتر مربع، در شمال باختری استان خراسان، در دامنه‌های جنوبی كوه‌های آلاداغ و جنوب و جنوب باختری كوه شاه جهان، از نظر جغرافيايی در 40 درجه و 36 دقيقه تا 17 درجه و 37 دقيقه پهنای شمالی و 57 درجه و 56 دقيقه تا 7 درجه و 57 دقيقه درازای خاوری و بلندی 3032 تا 1000 متر از سطح دريا قرار دارد. بخش های شمالی ناحيه اسفراين به دليل كوهستانی بودن، دارای آب و هوای معتدل كوهستانی است، اما بخش های جنوبی و جنوب باختری آن، به دليل نزديكی به كوير، تابستان های گرم و خشك و زمستان های سردی را داراست. بيش ترين بارندگی اين ناحيه در فروردين ماه با 5/46 ميليمتر و كم ترين بارندگی در مرداد ماه با 7/1 ميلي‌متر است. فاصله هوايی آن تا تهران، 575 كيلومتر است. اين شهر تا مشهد 311، تا قوچان 176، تا بجنورد 63، تا تهران 772 و تا سبزوار 83 كيلومتر فاصله زمينی دارد. برابر با سرشماري سال 1375 جمعيت شهرستان اسفراين 118581 نفر برآورد شده است كه از اين تعداد 41062 در مركز اين شهرستان ساكن هستند.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي

اسفراين از روزگار كهن تا كنون به نام های گوناگونی مانند «مهرگان»، «مهرجان»، «ميان آباد»، «سپهرآيين»، «اسپرآيين»، «اسپراين»، «اسبراين»، و «زابرين» ناميده شده است. نام نخستين اسفراين را «مهرگان» خوانده اند که در عربی به «مهرجان» تبديل شده است. عرب ها به خاطر زيبايی و شادابی كه اسفراين داشت و يادآور سرسبزی و خرمی يمن بود، آن را به نام كشور سبا، «بلقيس» ناميدند. اما اين نام، نامی تشريفاتی بوده و اندك اندك فراموش گشت. شماری از نويسنده گان و تاريخ نگاران براين باورند كه اين شهر را اسفنديار بنا نهاده و از اين رو آن را اسفراين خوانده اند، که به نظر می رسد اين داوری بر پايه روايت های اساطيری باشد. برخی از زبان شناسان نيز بر اساس ريشه های لغوی اين نام را برگرفته از «سپهر آيين» به معنای آيين آسمانی می دانند.
اسفراين، مانند ديگر شهرهای خراسان جزو نخستين مراكز جمعيتی است، كه آريايی ها پس از ورود به ايران، در آن جا ساكن شده اند. اين سرزمين بخشی از سرزمين پارت باستانی بوده و در روزگار اشكانيان، از آبادی های مهم «ابرشهر» يا نيشابور به شمار می آمده است. در دوران ساسانی شاهزاده گان اين خاندان در آن رفت و آمد می كردند.
در 31 هـ . ق در روزگار خلافت عثمان بن عفان، اسفراين به دست عبدالله بن عامرگشوده شد. در 205 هـ . ق، طاهر ذواليمينين، فرمانروای خراسان شد و در 207 هـ . ق،‌ در مسجد جامع نيشابور، هنگام ايراد خطبه، از خليفه نامی نبرد و نخستين حكومت مستقل ايرانی را در دوران اسلامی به وجود آورد. اسفراين در اين زمان، بخشی از نيشابور شمرده می شد. يعقوب ليث صفاری، پس از گشودن بلخ، باميان و گرديز در شعبان سال 259 هـ . ق، ‌از راه قهستان و قاين، رهسپار نيشابور شد و آن ناحيه و پيرامونش، از جمله اسفراين را به قلمرو حكومت خود افزود. اسفراين درزمان حكومت امير نصر سامانی (301 – 331 هـ . ق) و جانشينانش تابع نيشابور و جزو حكومت آنان بود.
پس از چيره گی سلجوقيان بر خراسان، بيغو حكمران هرات، نيشابور و اسفراين شد. در اين دوران، اسفراين مورد تاخت و تاز غزها قرار گرفت و در روزگار سنجر (548 هـ . ق) مورد چپاول اين قوم قرار گرفت. در سال های 617 و 725 هـ . ق نيز به ترتيب مغولان و تيمور لنگ اسفراين را مورد هجوم و غارت قرار دادند.
جنبش سربداری در سال 737 هـ . ق، به دنبال مرگ ايلخان ابوسعيد، نخست در سبزوار و به زودی اسفراين، جاجرم و بيارجمند پا گرفت. از اين پس امير عبدالرزاق، به نام خويش سكه زد و آيين شيعه دوازده امامی را استوار گردانيد. اسفراين در دوران صفوی در قلمرو آنان بود و گاه توسط اوزبكان مورد تاخت و تاز قرار می گرفت. در ناملايمات پس از صفويه، مردم به محل كنونی شهر اسفراين كه در آن روزگار «ميان آباد» ناميده می شد، كوچ كردند. در دوران قاجاريه، حكومت اسفراين از سوی شاهان قاجار، در دست بزرگان شادلو بود
تان‌هاي استان‌خراسان‌شمالي است‌كه‌از‌قابليت‌هاي بالاي گردشگري برخوردار است. مردم اسفراين، نيكوكار، پاك انديش و سخت كوش هستند. زكريا قزوينی، نويسنده «آثار البلاد و اخبار العباد» درباره اخلاق وعادت های مردم اين شهر می گويد: «اسفراين شهری است مشهور در سرزمين خراسان، مردمانش خيرانديش و نكوكارند و مردم آزاری ندارند» مردم اسفراين پيرو دين اسلام و مذهب شيعه جعفری هستند، و از تيره های تات (فارس)، ترك و بربری تشكيل يافته‌اند. اين شهرستان در سرشماری عمومی نفوس و مسكن سال 1375 هـ . ش 118.581 نفر جمعيت داشته،‌ و از اين شمار 58.978 نفر مرد و 59.603 نفر زن بوده اند. مردم اسفراين به زبان های فارسی، تركی و كردی سخن می گويند. مهم ترين صنايع دستی اسفراين، پارچه‌بافی، قالی و قاليچه‌بافی، جاجيم و گليم‌بافی است.
گليم بافي از هنرهاي دستي پيشين مردم شهرستان اسفراين است. در بيش‌تر نقاط اين شهرستان گليم را پلاس مي گويند. بافت آن به وسيله كارگاه‌هاي افقي و در روي زمين است. به‌واسطه رونق فرش بافي گليم بافي و نمد مالي، رنگرزي هم رونق دارد. گليم مرغوب از پشم و گونه نامرغوب از رشته پتوي كهنه با رنگ آميزي استفاده مي‌شود. آثار تاريخي و مكان هاي ديدني متعددي در اين شهرستان وجود دارند.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
مکان های دیدنی و تاریخی

آرامگاه شيخ آذری درجنوب شهر اسفراين، آرامگاه شيخ شاه علی اسفراينی، آرامگاه شيخ عبدالرحمان مجد الدين اسفراينی، امام زاده احمدرضا در 40 كيلومتری باختر اسفراين، امام زاده شاهزاده جعفر درروستای كوشكی، امام زاده عبدالله در 30 كيلومتری باختر اسفراين، امام زاده معصوم در شمال روستای گورپان، امام زاده موسی در شهر اسفراين، بند مهار در 2 كيلومتری جنوب خاور روستای كلاته سنجر و در جنوب شهرستان اسفراين، تپه سارمران در 500 متری جنوب روستای سارمران، حسين بن رضا و علی ابن حسن در شمال روستای جهان، خانقاه آردين، خانقاه ابوبكر، در دهيك، سيد سلطان مظفر درشمال روستای چهاربرج، شاهزاده اسحاق در روستای رويين، شاهزاده زيد در گوشه شمالی روستای توس در باختر اسفراين، شاهزاده قاسم، شهر بلقيس يا شهر خرابه در 3 كيلومتری شهر كنونی اسفراين، شيخ محمد رشيد الدين در 32 كيلومتری شمال خاوری شهرستان اسفراين، كنار روستای بيدواز، غار نوشيروان، غار عبادتگاه شيخ احمد ذاكر درروستای گورپان، فقت دژ در شمال خاوری اسفراين، قلعه آردئين، قلعه ابدالی، قلعه صعلوك دردامنه های بلندی های آلاداغ، ‌در باختر اسفراين، قلعه قلی، قلعه قيصر در سه كيلومتر پايين تر از روستای بيدواز، قلعه كهنه حسن آباد در کنار رود حسن آباد، در شمال خاوری اسفراين، قلعه گبر حصار، گرمه بزنج و معصوم زاده در آبادی های فريمان برخي از نقاط ديدني وتاريخي شهرستان اسفراين را تشكيل مي دهند.

صنايع و معادن

از صنايع و معادن شهرستان اسفراين اطلاعات مستندي در دست نيست.

کشاورزی و دام داری

كشاورزی در اين ناحيه به گونه نيمه صنعتی انجام می شود و مهم ترين فرآورده های كشاورزی آن، پنبه،‌ گندم، جو،‌ زيره، حبوبات، سبزيجات، نباتات صنعتی، جاليزی، علوفه ای و سردرختی است. دام‌داری ساكن و دام‌داری نيمه‌كوچ نشينی، پرورش زنبور عسل، كرم ابريشم و طيور نيز در اين ناحيه رواج دارد.

مشخصات جغرافيايي

شهرستان اسفراين، پا پهنه ای حدود 5.345 كيلومتر مربع، در شمال باختری استان خراسان، در دامنه‌های جنوبی كوه‌های آلاداغ و جنوب و جنوب باختری كوه شاه جهان، از نظر جغرافيايی در 40 درجه و 36 دقيقه تا 17 درجه و 37 دقيقه پهنای شمالی و 57 درجه و 56 دقيقه تا 7 درجه و 57 دقيقه درازای خاوری و بلندی 3032 تا 1000 متر از سطح دريا قرار دارد. بخش های شمالی ناحيه اسفراين به دليل كوهستانی بودن، دارای آب و هوای معتدل كوهستانی است، اما بخش های جنوبی و جنوب باختری آن، به دليل نزديكی به كوير، تابستان های گرم و خشك و زمستان های سردی را داراست. بيش ترين بارندگی اين ناحيه در فروردين ماه با 5/46 ميليمتر و كم ترين بارندگی در مرداد ماه با 7/1 ميلي‌متر است. فاصله هوايی آن تا تهران، 575 كيلومتر است. اين شهر تا مشهد 311، تا قوچان 176، تا بجنورد 63، تا تهران 772 و تا سبزوار 83 كيلومتر فاصله زمينی دارد. برابر با سرشماري سال 1375 جمعيت شهرستان اسفراين 118581 نفر برآورد شده است كه از اين تعداد 41062 در مركز اين شهرستان ساكن هستند.

وجه تسميه و پيشينه تاريخي

اسفراين از روزگار كهن تا كنون به نام های گوناگونی مانند «مهرگان»، «مهرجان»، «ميان آباد»، «سپهرآيين»، «اسپرآيين»، «اسپراين»، «اسبراين»، و «زابرين» ناميده شده است. نام نخستين اسفراين را «مهرگان» خوانده اند که در عربی به «مهرجان» تبديل شده است. عرب ها به خاطر زيبايی و شادابی كه اسفراين داشت و يادآور سرسبزی و خرمی يمن بود، آن را به نام كشور سبا، «بلقيس» ناميدند. اما اين نام، نامی تشريفاتی بوده و اندك اندك فراموش گشت. شماری از نويسنده گان و تاريخ نگاران براين باورند كه اين شهر را اسفنديار بنا نهاده و از اين رو آن را اسفراين خوانده اند، که به نظر می رسد اين داوری بر پايه روايت های اساطيری باشد. برخی از زبان شناسان نيز بر اساس ريشه های لغوی اين نام را برگرفته از «سپهر آيين» به معنای آيين آسمانی می دانند.
اسفراين، مانند ديگر شهرهای خراسان جزو نخستين مراكز جمعيتی است، كه آريايی ها پس از ورود به ايران، در آن جا ساكن شده اند. اين سرزمين بخشی از سرزمين پارت باستانی بوده و در روزگار اشكانيان، از آبادی های مهم «ابرشهر» يا نيشابور به شمار می آمده است. در دوران ساسانی شاهزاده گان اين خاندان در آن رفت و آمد می كردند.
در 31 هـ . ق در روزگار خلافت عثمان بن عفان، اسفراين به دست عبدالله بن عامرگشوده شد. در 205 هـ . ق، طاهر ذواليمينين، فرمانروای خراسان شد و در 207 هـ . ق،‌ در مسجد جامع نيشابور، هنگام ايراد خطبه، از خليفه نامی نبرد و نخستين حكومت مستقل ايرانی را در دوران اسلامی به وجود آورد. اسفراين در اين زمان، بخشی از نيشابور شمرده می شد. يعقوب ليث صفاری، پس از گشودن بلخ، باميان و گرديز در شعبان سال 259 هـ . ق، ‌از راه قهستان و قاين، رهسپار نيشابور شد و آن ناحيه و پيرامونش، از جمله اسفراين را به قلمرو حكومت خود افزود. اسفراين درزمان حكومت امير نصر سامانی (301 – 331 هـ . ق) و جانشينانش تابع نيشابور و جزو حكومت آنان بود.
پس از چيره گی سلجوقيان بر خراسان، بيغو حكمران هرات، نيشابور و اسفراين شد. در اين دوران، اسفراين مورد تاخت و تاز غزها قرار گرفت و در روزگار سنجر (548 هـ . ق) مورد چپاول اين قوم قرار گرفت. در سال های 617 و 725 هـ . ق نيز به ترتيب مغولان و تيمور لنگ اسفراين را مورد هجوم و غارت قرار دادند.
جنبش سربداری در سال 737 هـ . ق، به دنبال مرگ ايلخان ابوسعيد، نخست در سبزوار و به زودی اسفراين، جاجرم و بيارجمند پا گرفت. از اين پس امير عبدالرزاق، به نام خويش سكه زد و آيين شيعه دوازده امامی را استوار گردانيد. اسفراين در دوران صفوی در قلمرو آنان بود و گاه توسط اوزبكان مورد تاخت و تاز قرار می گرفت. در ناملايمات پس از صفويه، مردم به محل كنونی شهر اسفراين كه در آن روزگار «ميان آباد» ناميده می شد، كوچ كردند. در دوران قاجاريه، حكومت اسفراين از سوی شاهان قاجار، در دست بزرگان شادلو بود
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
شيروان‌در زمان اشکانيان در زمره قلمرو آنان‌قرار داشته و وجود گورهای زرتشتی و آثار تاريخی در نقاط گوناگون ناحيه شيروان، نه تنها بر شناخت رويدادهای تاريخی شيروان در پيش از تاريخ كمك می نمايد، بلكه آبادی و اهميت اين شهر را در آن زمان نشان می دهد. مهم‌ترين صنايع دستي مردم شيروان را فرش‌بافي، خرسك، قاليچه، گليم، جاجيم بافي، نمدمالي، پوستين دوزي، بافتن دست‌كش، جوراب، شال‌گردن، كلاه، پايتابه، چوخه، چوخا، كيسه حمام، خورجين و جوال تشكيل مي‌دهد. فرش بافي و قاليچه بافي و خرسك نيز در ميان مردم اين شهرستان رايج است.قالي هاي بافته شده بيش‌تر با طرح قالي مشهد و نقش‌هاي ترنج عرضه مي‌شود. كلاه يا عرقچين به گونه نيم‌كره است و نقش‌هاي مرتب و جالبي با ابريشم روي آن ايجاد مي‌شود نقش‌هاي جودانه، علقيش، دندون موشي و گل جقه اي عرضه مي‌شود. گليم را در شيروان پلاي هم مي گويند بافت آن به وسيله كارگاه‌هاي افقي و در روي زمين است به واسطه رونق فرش بافي گليم بافي رونق يافته است. در شيروان نوازندگان حرفه اي را بخشي مي گويند . اين نوازندگان محلي معمولا در صدر مجلس مي نشينند و به عنوان مقدمه حتما شعري از شاعر معروف ترك زبان(نوايي) مي خوانند. اماج كماج و عقيقه دو غذاي معروف محلي شهرستان شيروان است.
مکان های دیدنی و تاریخی
images
images
images


مكان هاي تاريخي و ديدني شهرستان شيروان عبارت اند از:
آرامگاه بی‌بی حنيفه، آرامگاه تيموری در 6 كيلومتری شيروان، آرامگاه معصوم زاده امام يحيی، امام زاده حمزه در 6 كيلومتری شمال باختری شيروان، امام زاده محمد رضا، برج و باروی تيموری، تپه ارگ در جنوب باختری شهر كنونی شيروان، تپه (قلعه) اسرار، تپه زيارت، تپه ماسوره شيروان، حسنيه حاج آخوند، شهرپيشين، غار پوستين دوز، غار كافر، قزلرقلعه زيدر، قزلرقلعه زوارم، قزلرقلعه اوغار، قزلرقلعه تفتازان، گمرك تپه و گبرخانه.

صنايع و معادن

صنايع و كارخانه های شيروان، عبارتند از: كارخانه قند هزار تنی، كارخانه اسفنج و الياف، نيروگاه گازی، كارخانه كشمش پاك كنی، يخ سازی، كارتن سازی، ريسندگی و بافندگی، كارخانه سيمان و آرد. بازرگانی در شيروان به گونه خريد مازاد توليدات كشاورزان، دام‌داران و باغ‌داران، صدور توليدات كارخانه های قند، الياف و كشمش و صدور كشمش به خارج از كشور صورت می گيرد.
 

Nicol

متخصص بخش گردشگری
کشاورزی و دام داری

شيروان از گذشته دور زمين های حاصل‌خيزی داشته و از لحاظ توليد گندم، و جو سرشناس است. كشاورزی در شيروان تا پيش از سال 1337 هـ . ش، ‌بيش تر به گونه سنتی انجام می گرفت، اما با ايجاد كارخانه قند شيروان، ورود ابزار و ماشين آلات كشاورزی و كندن چاه های ژرف و نيمه ژرف، آبياری به روش باران مصنوعی و استفاده از كود شيميايی، تحولی بزرگ در كشاروزی اين سامان به عمل آمد. دام‌داری و دام‌‌پروری از فعاليت های اقتصادی مردم شيروان است. نواحی دشتی و كوهستانی شيروان، دارای مرتع، دره ها و دامنه های سرسبز و خرم و باغ های بسيار است، كه مكان مناسبی برای تعليف دام هاست. دام‌داری و دام‌پروری به روش های سنتی كوچ رو، و سنتی بدون كوچ كشاورزان دام‌دار صورت می گيرد. گاوداری نيز به گونه سنتی و صنعتی رواج دارد. از گاوهای نژاد خارجی مانند: هلندی، استراليايی و اسراييلی، در بخش های شيری و گوشتی استفاده می شود. مرغ‌داری نيز به روش سنتی و صنعتی در اين ناحيه انجام می شود.

مشخصات جغرافيايي

شهرستان شيروان با پهنه ای حدود 2279 كيلومتر مربع، در شمال استان خراسان، در مسير راه مشهد – بجنورد قرار دارد. اين شهرستان از سوی شمال به جمهوری تركمنستان، از باختر به شهرستان بجنورد، از خاور به شهرستان قوچان و از جنوب به شهرستان اسفراين محدود است. اين شهرستان آب و هوايی كوهستانی با زمستان های سرد – خشك و آرام دارد. بيش ترين درجه حرارت اين ناحيه از 38+ و كم ترين درجه حرارت نيز، 20- درجه سانتيگراد می باشد. شهر شيروان در مسير راه آسفالته اصلی مشهد – گرگان، از نظر جغرافيايی در 37 درجه و 23 دقيقه و 30 ثانيه پهنای شمالی و 57 درجه و 54 دقيقه و 30 ثانيه درازای خاوری و بلندی ‌1160 متر از سطح دريا قرار دارد. شيروان از مركزيت ويژه ای برخوردار بوده و دارای راه هايی، به شرح زير است:
1- راه شيروان – قوچان – مشهد، به درازای 200 كيلومتر
2- راه شيروان – بجنورد، به درازای 60 كيلومتر
3- راه شيروان – درگز، به درازای 180 كيلومتر

وجه تسميه و پيشينه تاريخي

در مورد نام‌گذاری شهر شيروان، داوری هايی وجود دارد. برخی آن را به شيربانانی منسوب می دانند ه در سده های گذشته در جنگل های ناحيه شيروان به شكار و نگاهداری شير اشتغال داشته اند. از سوی ديگر عده ای شيروان را به نقش شيری وابسته می دانند، كه شكل آن، در دامنه شمالی كوه «اغزقاپوقلی» ديده می شود. كوه های قراول، چنگه و اغزقاپوقلی در نزديكی و جنوب شهر شيروان قرار دارند و روی هم رفته به شيركوه سرشناس هستند. سنگ تشكيل دهنده شكل شير، با ديگر سنگ های كوه اغزقاپوقلی از نظر جنس، گونه و رنگ تفاوت دارد و هر بيننده ای، اين وجه تمايز شكل شير را می بيند. با توجه به آثار تاريخی و گورهای زرتشتی ای كه در اين ناحيه وجود دارد، کهن بودن شهر تأييد گشته و اين وجه تسيه درست تر به نظر می رسد.
شيروان‌در زمان اشکانيان در زمره قلمرو آنان قرار داشته و وجود گورهای زرتشتی و آثار تاريخی در نقاط گوناگون ناحيه شيروان، نه تنها بر شناخت رويدادهای تاريخی شيروان در پيش از تاريخ كمك می نمايد، بلكه آبادی و اهميت اين شهر را در آن زمان نشان می دهد. شهرهای خراسان، از جمله شيروان، بين سال های 31 و 32 هـ . ق، در روزگار خلافت عثمان، به دست مسلمانان افتاد. در زمان حكومت طاهريان، صفاريان و سامانيان، شيروان يكی‌از آبادی‌های پر‌جمعيت و آباد بوده است. سلطان محمود غزنوی در بازگشت از هندوستان از مسير راه مشهد - طرقی - شيروان، يك شبانه روز در روستاهای دهستان گليان شيروان،‌ اردو زده است؛ به طوری كه اين محل را تخت سلطان محمود نيز می نامند. مغولان در 618 هـ . ق، شهرهای خراسان، از جمله شيروان را گشودند و به كشتار و چپاول پرداختند. شيروان در 874 هـ . ق، به دست تيمورلنگ افتاد.
شيروان در زمان صفويه از اعتبار و اهميت ويژه ای برخوردار شد و در زمان شاه عباس بزرگ، كردان جنگجو به اين ناحيه كوچ كردند. شاه عباس صفوی چند بار، از جمله در 1007 هـ . ق، به خراسان كه مورد تاخت و تاز مردمان گوناگون بود و هم چنين به شيروان، مركز حكومت ايلخانی سفر كرده است. نادرشاه افشار در 24 شوال 1148 هـ . ق، به پادشاهی رسيد و رضاقلی ميرزا، پسرش را فرمانروای خراسان، از جمله شيروان كرد.
در 1210 هـ . ق، آقا محمد خان قاجار هنگام رفتن به مشهد، از شيروان گذشت و امير گونه خان، حاكم شيروان نسبت به وی اعلام وفاداری كرد. در روزگار محمد شاه قاجار، شيروان يكی از نواحی مهم درگيری های حاكمان محلی، از جمله حاكمان شيروان و بجنورد بود. ناصرالدين شاه قاجار، دوبار در سال های 1284 و 1300 هـ . ق، به خراسان سفر و از شيروان نيز ديدن كرد.
 
بالا