• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

وقتي مي ميريم چي ميشه؟ (مرگ در ذهن کودکان)

Silver Star

مدير ارشد تالار
وقتي مي ميريم چي ميشه؟
633724811198224379210918251242118155151165.jpg

مرده يعني چي؟
چرا آدما و حيوونا مي‌ميرن؟
آيا من هم بايد بميرم؟
آدما وقتي مي ميرن کجا ميرن؟
چطور مي‌شه فهميد يه نفر مرده؟
من کي مي‌ميرم؟
اکثر کودکان نسبت به موضوع مرگ حساس‌اند، شايد فقط به اين خاطر که ما هنگام صحبت کردن درباره آن صداي خود را پايين مي‌آوريم. اما اين مسئله ممکن است موجب سردرگمي و اضطراب آنها شود. بنابراين پرهيز کردن از صحبت درباره اين موضوع نه به نفع کودک شما است و نه به نفع خود شما به عنوان پدر يا مادر؛ تا آنجا که مي‌توانيد در اين مورد با کودکان روراست باشيد، زيرا با اين کار به تمام خانواده کمک مي‌کنيد که بر غم ناشي از مرگ عزيزان چيره شوند.
کودکان خردسال نمي‌توانند تصور کنند که زندگي روزي به پايان مي‌رسد. حتي اشاره‌اي کوچک به چنين سرانجامي نه تنها موجب تحريک شدن آنها به پرسيدن انبوهي از پرسش‌ها مي‌شود (عمدتا در مورد خودشان و کساني که براي محبت و مراقبت به آنها نياز دارند)، بلکه ترس از مرگ ناگهاني خود يا از دست دادن يکي از اعضاي خانواده، آنها را به وحشت مي‌اندازد. کودکان معمولا علاوه بر نزديکان، هر کس را که به‌طور منظم ببينند عضوي از خانواده محسوب مي‌کنند. اگر فردي از خانواده گسترده کودک بيمار يا مجروح شود او نگران و مضطرب مي‌شود.
از مثال‌هايي که کودکتان تجربه کرده است براي توضيح دادن مرگ استفاده کنيد. به عنوان مثال، درباره جوجه پرنده‌اي که به علت بيرون افتادن از لانه مرده بود يا درباره مرگ حيوان خانگي‌تان يا حتي درباره مرگ برگ درختان در پاييز، صحبت کنيد.

شما بايد درباره موضوع مرگ از ابتدا صريح و شفاف سخن بگوييد. هرگز از تعابير استعاري مثل «مادربزرگ فقط به خواب رفته است»، استفاده نکنيد. اين کار ممکن است کودکتان را از خوابيدن بترساند و کابوس‌ها و مشکلات زمان خواب را به وجود آورد. همچنين نبايد بگوييد «پدربزرگ جايي رفته است». زيرا اگر پدربزرگ باز نگردد کودکتان اعتمادش را به شما از دست مي‌دهد. مطابق با اعتقاداتتان از توضيحات مذهبي استفاده کنيد، اما آماده پاسخ‌ دادن به تراوشات منطق کودکانه او هم باشيد. مانند: «اگر خدا ما رو دوست داره، چرا گذاشت بچه ما بميره؟» صادق باشيد اما سعي کنيد احساسات خودتان را کنترل کنيد، زيرا ممکن است کودک را بترسانيد. اما اين بدان معنا نيست که اگر در سوگ عزيزي نشسته‌ايد، غم و اندوه خود را با کودک مطرح نکنيد. بگذاريد کودکتان بداند چرا اشک مي‌ريزيد. به او توضيح دهيد که در آن لحظه دلتان براي فرد از دنيا رفته تنگ شده بود، اما تاکيدتان بيشتر بر خاطرات خوبي باشد که از آن فرد داريد. از مثال‌هايي که کودکتان تجربه کرده است براي توضيح دادن مرگ استفاده کنيد. به عنوان مثال، درباره جوجه پرنده‌اي که به علت بيرون افتادن از لانه مرده بود يا درباره مرگ حيوان خانگي‌تان يا حتي درباره مرگ برگ درختان در پاييز، صحبت کنيد. به اين طريق به او نشان مي‌دهيد که همه چيز ميراست و اين امر طبيعي است. دقت کنيد کودکتان پاسخ شما را بفهمد و اگر نياز بود آن را تکرار کنيد. مثلا اگر يک حيوان خانگي بميرد، اکثر کودکان سنين پيش از دبستان فقط کنجکاوند که بفهمند چه بر سر آن حيوان آمده است و يک پاسخ کوتاه براي آنها کافي است.
آيا او به خاطر اينکه کار بدي کرده بود، مرد؟
مراسم تشييع جنازه چيست؟
در قبر چه اتفاقي براي مرده‌ها مي‌افتد؟
13118983405274272818214717211815411921386.jpg

پاسخ براي سنين 4-2
وقتي انسان يا حيواني ديگر نفس نکشد و بدنش کار نکند به او مرده مي‌گويند. معمولاً آدم‌ها و حيوانات وقتي که خيلي پير شوند مي‌ميرند.
پاسخ براي سنين 6-4
هر چيزي که بميرد، مانند آن جوجه پرنده مرده که تابستان گذشته ديديم، ديگر باز نمي‌گردد. اکثر آدم‌ها و حيوانات نمي‌دانند چه موقع مي‌ميرند. هنگام مرگ قلب آنها مي‌ايستد يا نفسشان به آرامي قطع مي‌شود.
پاسخ براي سنين 8-6
هيچ‌کس واقعا به طور دقيق نمي‌داند موقع مرگ چه اتفاقي رخ مي‌دهد، اما بدن ما از کار مي‌افتد؛ ديگر نفس نمي‌کشيم، قلب نمي‌تپد، عضلات کار نمي‌کنند و مغز براي هميشه از تفکر باز مي‌ايستد. اکثر آد‌م‌ها به‌طور طبيعي و به اين علت که خيلي پير شده‌اند و بدنشان فرسوده شده است، مي‌ميرند. آنها معمولا درد نمي‌کشند، بلکه به تدريج هوشياري خود را از دست مي‌دهند و به آرامي مي‌ميرند. اما بعضي از افراد به علت بيماري‌هاي سخت يا حوادث مي‌ميرند. بعد از مرگ نگراني و دردي وجود نخواهد داشت و اين خوب است. خيلي بعيد است که من تا زماني که کاملاً پير نشده‌ام، بميرم. پس لازم نيست درباره اين موضوع نگران باشي، زيرا تا آن زمان خود تو ديگر بزرگ شده‌اي.
بگذاريد کودکتان بداند چرا اشک مي‌ريزيد. به او توضيح دهيد که در آن لحظه دلتان براي فرد از دنيا رفته تنگ شده بود، اما تاکيدتان بيشتر بر خاطرات خوبي باشد که از آن فرد داريد.

پاسخ براي سنين 11- 8 تو هم يک روز خواهي مرد، مثل همه آدم‌ها، اما تا آن زمان آنقدر مانده است که لازم نيست به آن فکر کني. مردن امري طبيعي است، هر چند از دست دادن کساني که دوستشان داريم ما را بسيار غمگين مي‌کند، اما بايد اين را بپذيريم که افراد پير مثل مادربزرگ و پدربزرگ روزي خواهند مرد. ما آنها و خاطرات خوشي را که از آنها داريم فراموش نخواهيم کرد. هيچ‌کس به عنوان تنبيه و مجازات نمي‌ميرد مگر اينکه دادگاه چنين تصميمي گرفته باشد. وقتي آدم‌ها مي‌ميرند، آنها را در قبري قرار مي‌دهند و دفن مي‌کنند. هيچ‌کس در قبر بيدار نمي‌شود، زيرا قبل از آنکه کسي را در قبر بگذارند يک پزشک شخص را معاينه مي‌کند تا مطمئن شود که او مرده است. مردم بعضي از کشورها مرده‌هاي خود را مي‌سوزانند و خاکستر آنها را در مکان مخصوصي نگهداري مي‌کنند يا اينکه آن را بر زمين پخش مي‌کنند. مراسم تشييع جنازه زماني است که فرد مرده را دفن مي‌کنند يا مي‌سوزانند و طي آن مردم مي‌توانند آخرين خداحافظي را با او بکنند و خاطرات خوبي را که در طول زندگي از او داشته‌اند مرور کنند.
 

Silver Star

مدير ارشد تالار
مرگ از دید كودك
23718213213315513213198236861446613414811820.jpg

كودك از مرگ برداشتهای مختلفی دارد. پدیده مرگ از سن سه سالگی ذهن كودك را به خود مشغول می كند؛ زیرا قبل از این سن نمی تواند مفهوم مرگ را درك كند . آنچه كه او از مرگ برداشت می كند تحت تأثیر عوامل مختلفی است كه با او ارتباط دارند . مثلاًً میزان علاقه او به فرد فوت شده،سن او و سختی هایی كه در زندگی تحمل كرده ، در شكل گیری مفهوم مرگ در ذهنش اثر دارد . معمولاً كودكان در سنین 3 تا 5 سالگی فكر می كنند كه مرگ شبیه خواب است و فردی كه مرده بالاخره از خواب بیدار خواهد شد . در واقع كودك نمی تواند درك كند كه فرد فوت شده دیگر بر نخواهد گشت و همیشه منتظر است كه او را ببیند . هر چقدر سن كودك بیشتر می شود دید واقعی تری نسبت به مسئله مرگ پیدا می كند، با وجوداینتا وقتی كه كودك به سن هشت تاده سالگی می رسد هنوز منتظر است فرد فوت شده به خانه باز گردد ولی این احساس او نسبت بهکودک سه تاپنج ساله ضعیف تر است . با رسیدن به سنده یایازده سالگی كودك متوجه می شود كه عزیز فوت شده هرگز باز نخواهد گشت و به همین دلیل مرگ را خشن ، سنگدل و بی احساس تصور می كند . آنچه در این مورد جلب توجه می كند این است كه او فكر می كند مرگ نمی تواند به او آسیبی برساند . در واقع فكر می كند كه هرگز نخواهد مُرد . به تدریج بر اثر صحبت بزرگترهاکودکمتوجه می شود كه مرگ ممكن است به سراغ او یا پدر و مادرش نیز بیاید.با وجوداینهنوز فكر می كند كه به اندازه دیگران از مرگ آسیب نخواهد دید و جان سالم بهدر خواهد برد . وقتی كودك به سنهشت سالگی می رسد مرگ آنچنان در او ترس و دلهره ایجاد می كند كه این سن به سن ترس از مرگ نامگذاری شده است . او می فهمد كه مرگ برای همه اتفاق خواهد افتاد ولی نمی خواهد آن را قبول كند .
كودك در هر سن و در هر موقعیتی كه باشد از مرگ اطرافیان خود بسیار آشفته و غمگین خواهد شد و هر چه میزان علاقه و وابستگی كودك به فرد متوفی بیشتر باشد كودك به خاطر فقدان او رنج و اندوه بیشتری را تحمل می كندزیرا او فكر می كند منبع عطوفت و محبت خود را از دست داده است و كسی، دیگر از او حمایت نخواهد كرد . اگر در این میان اطرافیانِكودك او را تنها بگذارند و هیچ توجهی به احوال او نكنند ، ممكن است آثار زیانبار این فقدان و عدم توجه بزرگترها به صورت افسردگی ، ناامیدی یا حتی بزهكاری و رفتارهای خلاف اخلاق و قانون در فرد شكل بگیرد و باقی بماند .
بنا بر آنچه كه ذكر شد برخورد اطرافیانِكودك با مسئله مرگ و برخوردی كه در اینمورد بااو دارند در بروز عكس العمل متعادل و منطقی از كودك رابطه خواهد داشت . متأسفانه اكثر افراد وقتی می خواهند مفهوم مرگ را برای كودك توضیح دهند یا در مورد فرد متوفی با كودك صحبت كنند به او می گویند كه او ( فرد متوفی ) به مسافرت رفته و به زودی باز خواهد گشت و وقتی كودك بعد از گذشت چند روز دوباره سراغ فرد متوفی را می گیرد به نحوی سعی می كنند فكر كودك را منحرف كنند و جواب سربالای دیگری به كودك می دهند به امید اینكه كودك این موضوع را فراموش كند و در این باره دیگر از آنان سؤالی نكند . آنچه والدین و بزرگترها در این رابطهبایدبدانند این است كه گمراه كردن كودك و فریب دادن او با این وعده های دروغین،كودك را از فكر كردن درباره فرد متوفی منصرف نخواهد كرد . بلكه برعكس،باعث می شود كه كودك،دیگر به اطرافیان خود اطمینان نداشته باشد و آنها را افراد دروغگویی ببیند؛حتی ممكن است از بزرگترها دلخور شده و یا متنفر شود . بنابراین بهتر است كه مرگ عزیز خود را از كودك پنهان نكنیم و با توجه به سن و سال كودك و میزان درك و فهم او مسئله مرگ را برایش توضیح دهیم .
با توجه به شرایط كودك می توان مفهوم مرگ را در قالب نمایش ، نقاشی یا قصه و یا حتی جملات صریح ؛ بیان كرد . در این رابطه می توانیم از مثال نیز استفاده كنیم .مثلا ً به او بگوئیمکهاگر كسی تصادف كند ممكن است دست و یا پاهایش زخمی شود یا بشكندو اگر تصادف،شدید باشد آن فرد خواهد مُرد و سعی كنیم برای او توضیح دهیم كه مرگ برای همه اتفاق می افتد و حتی درختان و گنجشكهاو كبوترها هم روزی خواهند مُرد و هیچ كس جز خدا برای همیشه زنده نمی ماند . بدین ترتیب مسئله عمومیتِ مرگ برای كودك قابل درك می شود و این از بار فشار و ناراحتی او می كاهد و باعث آرامش بیشتر كودك می شود . بهتر از همه اینكه سعی كنیم بدون گریه و زاری و آشفتگی و بدون اظهار بدبختی ، دقایقی را با كودك تنها باشیم و با حفظ آرامشبهپرسش های او جواب منطقی و قانع كننده بدهیم . البته باید توجه داشت با انجام این اقدامات نباید انتظار داشته باشیمکهكودك هیچ واكنش منفی از خود نشان ندهد . در واقع هدف ما از این گونه رفتارها و برخوردها با كودك در مورد مرگ،این است كه مفهوم واقعی و طبیعی مرگ در ذهن كودك شكل بگیرد و غم، اندوه، ترس و دلهره او كاهش پیدا كند . بنابراین نباید جلوی گریه كودك را بگیریم . فقط باید مراقب باشیم غم و غصهیاو شدید و بیمار گونه نشود . در واقع از بروز احساسات كودك جلوگیری نمی كنیم و در ماههای اولیه ی فقدان،سعی می كنیم از كودك بیشتر مراقبت كنیم و او را بیشتر سرگرم كنیم .
ممكن است كودك علت مرگ فرد متوفی را خطاها و شیطنت های خود بداند و از این بابت خود را سرزنش كند و احساس گناه به او دست دهد . در این رابطه بهتر است برای كودك توضیح دهیم كه مرگ برای همه اتفاق می افتد و هر آدمی در سنین و شرایط مختلف ، سرانجام روزی خواهد مُرد . بدین ترتیب احساس گناه را از ذهن كودك پاك كنیم . علاوه بر این نباید مرگ را وسیله تنبیه و كینه معرفی كنیم . زیرا باعث می شود مسائل و مشكلاتی در رابطه با اینتفكرِغلط در كودك ایجاد شود. اقدام دیگری كه در این رابطه می توان انجام داد این استکه فرد دیگری در فامیل یا دوستان یا آشنایان كه شباهت با فرد متوفی دارد،پیدا كنیم و كمك كنیم تا كودك رابطه ی گرم و صمیمی تری با آن فرد برقرار كند . بدین ترتیب كودك كمتر احساس تنهایی و بی پناهی خواهد كرد .
 
بالا