
ین مطلی به درخواست یکی از بازدید کنندگان عزیز تهیه و تنظیم شده است .
با معرفي معماري ايتانيوم، كه با همكاري HP و Intel توسعه يافته است، EPIC به واژهاي منسوخ بدل ميشود. اين فلسفه طراحي جديد در آينده جانشين RISC و CISC خواهد شد. اين معماري در عين سازگاري كامل با محاسبات 32 بيتي مدخلي به آينده 64 بيتي خواهد بود.
جملات فوق بخشي از ادعاهاي دو شركت HP و اينتل در سال 2001 و همزمان با معرفي اولين نسل پردازندههاي ايتانيوم است. اين دو شركت حتي پا را از اين فراتر گذاشته و اعلام كرده بودند كه ايتانيوم جايگزين معماري X86 خواهد شد. اتفاقي كه هرگز نيفتاد و دو شركت در تحقق اولين بخش از اهداف خود چنان كه انتظار ميرفت، موفق نبودهاند.
شركت اينتل در ماه جولاي امسال و پس از مدتها تأخير و انتظار، نسل جديد پردازندههاي ايتانيوم را عرضه كرد. اين پردازنده كه اكنون با نام رسمي ايتانيوم2 (و نام رمز Montecito) در معرض فروش قرار گرفته داراي دوهسته پردازشي و 7/1 ميليارد ترانزيستور است. اينتل برخلاف گفتههاي قبلي، پردازندههاي مبتني بر معماري ايتانيوم 2 را با سرعتهاي كلاكي بين 4/1 تا 6/1 گيگاهرتز عرضه كرده است. برق مصرفي پردازنده جديد بين 76 تا صد وات اعلام شده و به اين ترتيب اينتل مدعي است كه بهرغم كاهش بيستدرصدي مصرف برق در مقايسه با نمونه تكهستهاي ايتانيوم كارايي آن دو برابر شده است. گرچه حتي در صورت صحت اين ادعا، موفقيت ايتانيوم 2 در هالهاي از ابهام قرار دارد.
از روِيا تا واقعيت
با معرفي معماري ايتانيوم، كه با همكاري HP و اينتل توسعه يافته است، EPIC به واژهاي منسوخ بدل ميشود. اين فلسفه طراحي جديد در آينده جانشين RISC و CISC خواهد شد. اين معماري در عين سازگاري كامل با محاسبات 32 بيتي مدخلي به آينده 64 بيتي خواهد بود.>
جملات فوق بخشي از ادعاهاي دو شركت HP و اينتل در سال 2001 و همزمان با معرفي اولين نسل پردازندههاي ايتانيوم است. اين دو شركت حتي پا را از اين فراتر گذاشته و اعلام كرده بودند كه ايتانيوم جايگزين معماري X86 خواهد شد. اتفاقي كه هرگز نيفتاد و دو شركت در تحقق اولين بخش از اهداف خود چنان كه انتظار ميرفت، موفق نبودهاند.
در واقع در وادي سرورهاي رده بالا، پردازندههاي خانواده Power شركت IBM و Ultra Sparc شركت سان، همچنان رقبايي قابل اعتماد و مقبول محسوب ميشوند و توانستهاند بخش عمدهاي از بازار اين حوزه را به خود اختصاص دهند. در اين ميان البته تحولات ديگري نيز در اين زمينه رخ داد. شركت HP در سال 2004 اعلام كرد از مشاركت در طراحي و توسعه پردازندههاي ايتانيوم منصرف شده است. البته اين شركت بخش تحقيقاتي خود در زمينه ايتانيوم را در اختيار اينتل قرار داد و در عين حال اعلام كرد كه همچنان از حاميان اين پردازنده خواهد بود.

از سوي ديگر، اضافه كردن كدهاي الحاقي به نرمافزارهاي 32 بيتيِ توسعه يافته براي معماري X86، به منظور فراهم ساختن امكان اجراي آنها روي پردازندههاي 64 بيتي، در تغيير وضعيت ايتانيوم تأثيرگذار بود. عرضه اين كدهاي الحاقي از سوي EM64T) AMD) نهتنها بخشي از مشكلات مقياسپذيري X86 را برطرف نمود، بلكه اينتل را نيز بر آن داشت تا با اضافه كردن اين ويژگي، از عقب افتادن در رقابت در اين زمينه جلوگيري كند. گو اينكه، چنين كاري اساساً ميتوانست به پديد آمدن رقيبي بالقوه براي ايتانيوم منتهي شود. اين موضوع امروزه نمود بيشتري پيدا كرده است.
برخي از سرورهاي رده بالاي شركت سان مايكروسيستمز (سري Galaxy) با بهرهگيري از شانزده پردازنده opteron كارايي بالايي از خود نشان دادهاند. به اين ترتيب گرچه پردازندهاي چون opteron براي بازاري متفاوت با ايتانيوم در نظر گرفته شده است، AMD با اين پردازنده و به كمك شركتهايي چون سان توانسته است تا حدودي به قلمروي سرورهاي رده بالا نيز دستاندازي كند. همين موضوع در مورد اينتل نيز صادق است. پردازندههاي Xeon اين شركت به واسطه پيشرفتهاي چشمگير X86 طي سالهاي اخير، به ويژه گسترش طراحي پردازندههاي چند هستهاي، توانستهاند بخشي از بازار ايتانيوم را از آن خود كنند. چه آنكه سازندگان نرمافزار بدون نياز به توسعه دوباره نرمافزارها براي يك پلتفرم جديد ميتوانند از اين پردازندهها بهره ببرند.
دو پارادوكس
نگراني عمده ديگر درباره ايتانيوم، به كارايي اين پردازنده باز ميگردد. به رغم به كارگيري يك فلسفه طراحي مدرن (فلسفه طراحي EPIC كه سرنام عبارت (Explicity Parallel Instruction Computing) ميباشد و در واقع آميزهاي از ويژگيهاي معماري RISC و VLIW را به ارث برده است) كه دست كم به لحاظ تئوري و در ميان محافل آكادميك بسيار تحسينبرانگيز و آيندهنگرانه به نظر ميرسد، اين پردازنده نتوانسته است چنان كه بايد، از نظر كارايي بر رقباي خود فايق آيد.
برآورده نشدن اين انتظارات بالا از ايتانيوم (انتظاراتي كه شايد از ادعاهاي اينتل در مورد اين پردازنده نشأت گرفته باشد)، چه در مورد اجراي نرمافزارهاي توسعهيافته براي X86 روي اين پردازنده (از طريق شبيهسازي) و چه در مورد نرمافزارهايي كه اختصاصاً براي آن طراحي و ساخته شدهاند، صادق است. در مورد اول، اينتل با تعبيه ترانزيستورهاي ويژهاي در نسل اول پردازندههاي ايتانيوم امكان اجراي نرمافزارهاي X86 روي ايتانيوم را فراهم كرده بود، اما نسبت پايين كارايي به قيمت ايتانيوم در مقايسه با پردازندههاي Xeon (كه علاوه بر اجراي طبيعي نرمافزارهاي X86 قيمت پايينتري نسبت به ايتانيوم دارند)، باعث ماندگاري بسياري از توسعهدهندگان در پلتفرم قديمي و غالب امروزي، يعني X86 شده است.
با اين وصف، توسعه موازي دو معماري متفاوت از پردازندهها در حوزه سرورها از سوي اينتل، اين شركت را با وضعيتي متناقض روبهرو ساخته است. چنان كه به نظر ميرسد اينتل خود در جايگزيني ايتانيوم به جاي X86 ناتوان يا در خوشبينانهترين حالت مردد است.
در مورد دوم نيز تأخيرهاي پياپي اينتل در ارتقا و عرضه پردازندههاي ايتانيوم چنان بوده كه شركتهايي چون IBM به سادگي توانستهاند در بازار پردازندههاي رده بالا جولان دهند. ريزمعماري پردازندههاي ايتانيوم در طول چهار نسل متوالي توليد (از 180 نانومتر تا 65 نانومتر) تغيير چنداني نكرده است و توليد نمونه دوهستهاي آن در زماني صورت گرفته است كه اكنون حتي به كارگيري فناوري توليد پردازندههاي چندهستهاي به پيسيهاي خانگي معمولي هم رسوخ كرده است.
جالب آن كه، اينتل در مقام استدلال در اين باره به نكته جالبي اشاره ميكند. از ديدگاه اين شركت اگر تحولات پياپي و عمليسازي سريع نوآوريها در دنياي پيسيها امري پسنديده و مرسوم است، اين موضوع در دنياي سرورها غيرضروري و حتي دردسرساز است. به زعم اين شركت، دگرگونيهاي متوالي سختافزاري، علاوه بر افزايش مشكلات در حوزه سرورها (طراحي مجدد چيپست، بهينهسازيهاي نرمافزاري و ...) برخلاف مهمترين خواسته مشتريان اين حوزه، يعني ثبات است.
در عين حال، چه اين ديدگاه توجيهي براي ناتواني اينتل در ارتقاي ايتانيوم تلقي شود و چه واقعيتي ملموس و منطقي، نتيجه اين امر، نرسيدن به اهدافي است كه اين شركت براي اين پردازنده در نظر گرفته بود. به هر حال نامشخص بودن نسبي وضعيت پيشرفت اين پردازنده و تأخيرهاي چند باره در عرضه مدلهاي سريعتر و پيشرفتهتر ريسك مهاجرت به اين خانواده از پردازندههاي اينتل را تا جايي بالا برده است كه بسياري از شركتها رغبتي به پذيرش يا پشتيباني از آن ندارند. 1 به عنوان نمونه دو شركت دل و IBM از سال گذشته پشتيباني از اين پردازندهها را لغو كردند.
آينده ايتانيوم
وضعيت كسب و كار شركت اينتل طي دو سال اخير چندان رضايتبخش نبوده است. كاهش محسوس درآمد اينتل از ابتداي سال جاري ميلادي اين شركت را بر آن داشته است تا هزاران نفر از كاركنان خود را بركنار كند. اين شركت همچنين حوزههاي كاري فاقد سودآوري خود را تعطيل يا واگذار ميكند. به عنوان نمونه، اواسط سال جاري واحد طراحي و توليد تراشههاي ويژه موبايل و كامپيوترهاي جيبي خود يعني Xscale را به شركتي به نام Marvell فروخت.
در عين حال واحد طراحي و توليد ايتانيوم همچنان به كار خود ادامه ميدهد و به رغم تمام مشكلات موجود، همچنان مورد علاقه اينتل است. در حال حاضر HP بيش از هفتاد درصد بازار سرورهاي مبتني بر ايتانيوم را در اختيار دارد و همين موضوع از نگاه برخي از كارشناسان باعث ايجاد ترديد درباره ناميدن ايتانيوم به عنوان يك استاندارد صنعتي شده است.
در عين حال اينتل براي رهايي از وضعيت فعلي به يك خط مشي دقيق و كامل نياز دارد. اين شركت اقدامات ديگري را نيز به منظور گسترش ايتانيوم در حوزه سرورهاي انجام داده است. به عنوان نمونه، اعلام كرده است كه در سال 2008 با عرضه چيپستهاي يكپارچه سازگار با پردازندههاي Xeon و ايتانيوم، پلتفرم مشتركي را در اين حوزه معرفي خواهد كرد تا امكان ارتقا به پردازندههاي ايتانيوم براي مشتريان Xeon را فراهم كند.
در نهايت بايد ديد كه آيا ايتانيوم نيز به عنوان يكي ديگر از بلندپروازيهاي جاهطلبانه اينتل با شكست مواجه خواهد شد يا خیر!