دو چتر ساده و عاشق، دو دست پاک و نجیب
دو چتر سایه هم را همیشه در تعقیب
دو چتر آبی و قرمز، چهار چشم قشنگ
و دستهای موازی، و شانه های اریب
به رغم حادثه های کمین نشسته به راه
و جاده های همیشه پر از فراز و نشیب
چقدر شانه به شانه، به پای هم رفتند
به روی جاده، دو عاشق، دو دل، دو نیمه ی سیب!
***
و آسمان حسود، آسمان بغض آلود
و آسمان دو دستش همیشه در تخریب
تمام بغض خودش را به چتر ها کوبید
سکوت جاده عقب رفت با صدای مهیب
غروب دهکده از عمق فاجعه، پر شد
و عشق مثل همیشه، کشیده شد به صلیب
***
کنار جاده دو عاشق، دو دست خون آلود
دو چتر صاعقه خورده، شکسته، خیس، غریب...
دو چتر سایه هم را همیشه در تعقیب
دو چتر آبی و قرمز، چهار چشم قشنگ
و دستهای موازی، و شانه های اریب
به رغم حادثه های کمین نشسته به راه
و جاده های همیشه پر از فراز و نشیب
چقدر شانه به شانه، به پای هم رفتند
به روی جاده، دو عاشق، دو دل، دو نیمه ی سیب!
***
و آسمان حسود، آسمان بغض آلود
و آسمان دو دستش همیشه در تخریب
تمام بغض خودش را به چتر ها کوبید
سکوت جاده عقب رفت با صدای مهیب
غروب دهکده از عمق فاجعه، پر شد
و عشق مثل همیشه، کشیده شد به صلیب
***
کنار جاده دو عاشق، دو دست خون آلود
دو چتر صاعقه خورده، شکسته، خیس، غریب...
پاییز۸۳-تهران