• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

.•o تقدیم به تنها بهانه ی بودنم...

baroon

متخصص بخش ادبیات




.•o به نام آفریدگار قلم o•.





تقدیم به نگارنده ی جان:


تو که دستت به نوشتن آشناست
دلت از جنس دل خسته ی ماست
دل دریا رو نوشتی
همه دنیا رو نوشتی
دل ما رو بنویس...

بنویس هر چه که ما رو به سر اومد
بد قصّه ها گذشت و بدتر اومد
تو اگر رسیده ای ما رو خبر کن
چرا اونجا که تویی من نرسیدم؟

تو که عشقُ با نگاه تازه دیدی
بادبان به سینه ی دریا کشیدی
دل دریا رو نوشتی
همه دنیا رو نوشتی
دل ما رو بنویس...

دل ما رو بنویســـ...


028.jpg


«تقدیم به تنها بهانه ی بودنم...» عنوانی ست دلانه، تقدیم به یادگارهای پرمهر و زیبای احساس؛ نگاشته های احساس شکیرای عزیز.
دوست نازنینم، هنرت بیتا و قلمت سبز و نویسا.:14:
:گل:​


 
آخرین ویرایش:

shakira

متخصص بخش پزشکی
با عرض سلام و خیر مقدم خدمت دوستان ایران انجمنی که این تاپیک را مشاهده می فرمایند.
:احترام:


و با سپاس ویژه از خانم بارون گرامی، جهت محبتی که نسبت به بنده داشتن و این تاپیک رو لطف فرمودن.
:گل:


دوستان گرامی!

در این تاپیک، دلنوشته هایی رو ثبت خواهم کرد، که از هیچ سایت و کتابی کپی نشده،
:بله:

و تنها منبع این نوشته ها، فقط دفتر شعر بنده است.
:5::17::5:


خوشحال می شوم اگر با نظرات ارزشمندتون در بهتر شدن نوشته هام کمک کنید.
:دوست:


منتظر نظرات، انتقادات و راهنمایی های شما عزیزان هستم ...
:احترام:


" شکیرا "
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
"دلتنگی" حرفیست،

که هر لحظه برایت دارم ...


"mah"


:گل:
 
آخرین ویرایش:

shakira

متخصص بخش پزشکی
برف می بارید ...

در کنارم بودی،

با تو حرف می زدم ...

کوچه را تا انتها رفتیم،

گفتم دوستت دارم،

و تنهایت نخواهم گذاشت ...

جوابی نشنیدم ...

سرم را به سوی تو گردانیدم ...

اما نبودی ...

برگشتم و دیدم

فقط یک رد پا روی برفها بود،

فقط رد پای خودم ...

تو در آن سر کوچه،

می رفتی ...

از ابتدا نیز

با من نبودی ...

و من در خیال خود،

می پنداشتم که در کنارم هستی ...

اما تو ساعتی پیش،

همه چیز را تمام شده دانستی و

از من دور شده بودی،

و در آن سر کوچه،

می رفتی ...

می رفتی و هر لحظه،

با هر قدم،

از من دور می شدی ...

برای اولین بار در آن هوای برفی،

سرمای هوا را حس کردم ...

هوا سرد بود، اما ...

به خیال اینکه در کنارم هستی،

سرما را حس نکرده بودم.

هوای نبودنت از سرمای هوا،

سردتر بود ...



"mah"

:گل:
 
آخرین ویرایش:

shakira

متخصص بخش پزشکی
دل شکسته ی من!

از من دلگیر نشو ...

به کسی فکر میکنم که ...

حاضر بودم برای داشتنش

از تمام علایقم دست بکشم ...

اما ...

نمی دانستم ...

او ...

به خاطر علایقش از من دست می کشد ...


"mah"


:گل:

 
آخرین ویرایش:

shakira

متخصص بخش پزشکی
نقش کارگردانی را دارم ...

که
در پشت صحنه،

نهایت تلاشش را انجام میدهد،

اما هیچوقت در طول فیلم،

ظاهر نمیشود ...

تلاش میکنم،

و همه سرگرم تماشای فیلم هستند،

و در مقابل تلاشهایم فقط میگویند ...

چه فیلم خوبی ...

گاهی ...

آنرا چندین بار میبینند،

بدون اینکه به منظور من،

توجهی داشته باشند ...

گاهی ...

برخی قسمتها را،

رد میکنند و

قسمتهای بعدی را میبینند،

بدون اینکه به زحمات من دقت کنند ...

حرفی تکراریست ...

اما ...

انسانها شادیهایم را میخواهند

و در غم ها،

در کنارم نیستند ...


"mah"

:گل:
 
آخرین ویرایش:

shakira

متخصص بخش پزشکی
دیشب به یادت بودم ...

و طبق معمول،

اشکهایم دوری تو را

به رخ من می کشیدند ...

اما ...

نمیدانم ...

تو ...

دور از من،

در چه حالی،

در کنار چه کسی،

و در چه خیالی بودی ...


"mah"


:گل:

 
آخرین ویرایش:

shakira

متخصص بخش پزشکی
آمدنت شیرین بود،

بودنت در ابتدا،

لذتبخش ترین واقعیت بود،

اما کم کم ...

سرد شدی،

دور شدی ...

دیگر مهم نیست

که میخواهی

با من و دلم چه کنی،

مدتهاست که جان داده ام

و در مرگ

زندگی میکنم ...


"mah"

:گل:

 
آخرین ویرایش:

shakira

متخصص بخش پزشکی
امشب ...

تنهایم،

خسته ام،

پر از بغضم،

پر از گریه،

...

چشمانم غرق اشک،

گونه هایم خیس از اشک،

بالشم ...

...

اما ...

به هیچ ترتیبی،

آرام نمی گیرم ...

...

رفتی ...

گفتی حرفی نزنم،

گفتی فراموش کنم،

...

باشد،

فقط به خاطر قلب عاشق تو،

به خاطر روح پاک تو،

به خاطر وجود نازنینت،

می روم ...

می روم،

اما هیچ چیز فراموش نخواهد شد ...

هیچ چیز از ذهن و قلبم پاک نخواهد شد ...

...

فقط،

مواظب خودت باش ...

...

مثل همیشه،

دوستت دارم ...

خدانگهدار محبوبم ...


"mah"

:گل:

 
آخرین ویرایش:

shakira

متخصص بخش پزشکی
تنهایم ...

تنها تر از همیشه ...

گفته بودی می مانی ...

گفته بودی عاشقم هستی ...

گفته بودی دیوانه ام هستی ...

...

پس چه شد؟

چرا در یک لحظه،

به زیر تمام حرفهایت زدی؟

...

گفته بودی فراموشم نمیکنی ...

گفته بودی اگر تمام دنیا برای تو باشد،

من برای تو،

چیز دیگری هستم ...

...

یادت می آید؟؟؟

هیچ توقعی از هم نداشتیم،

حتی یکبار هم گرمای دستانت را،

حس نکردم ...

حتی یکبار هم نور چشمان پاک تو،

چهره ام را نوازش نکرد ...

حتی یکبار ...

فقط گرمای قلب و عشقت بود،

که مرا به ادامه ی این عشق،

دلگرم می کرد ...

...

با عاشقانه هایت مرا بارانی کردی ...

...

چقدر گفتم نمیتوانم فراموشت کنم؟

اما باز،

لحظه ی آخر،

گفتی فراموشم کن ...

مگر می شود فراموش کرد؟

مگر می شود چیزی را از این ذهن خسته

پاک کرد؟

...

سؤالم را جوابی ده که از این دنیا خسته ام ...

چه چیز را باید فراموش کنم؟


"mah"

:گل:
 
آخرین ویرایش:

shakira

متخصص بخش پزشکی
کجایی که دلم تو را میخواهد ...

میخواهد بگوید،

دور از تو،

به ادامه ی زندگی،

امیدی ندارد ...

تو که نباشی،

قلبم،

دلیلی برای تپیدن نمی بیند ...

بیا و با حضورت،

بهانه ی بودن را به دست جسم و روحم ده ...

بیا و سرمای نبودنت را،

از زندگیم بگیر ...

بهار است،

سرما،

نباید باشد ...

باید هوای مطبوعی،

پر از بوی دلنشین عشق باشد ...

پس برگرد ...



"mah"

:گل:

 

shakira

متخصص بخش پزشکی
که گفت آغوشِ تو گرم است؟

که گفت گرما در آغوش است؟

باید دانست که این گرما،

تمامِ موجبش عشق است ...


"mah"

:گل:

 

shakira

متخصص بخش پزشکی
حالم؟

مهم نیست ...

هیچ خبر خاصی نیست،

آسمان ابری و گرفته است ... ؛

آری،

همدرد آسمانم ...

شاید خورشید بی وفایی کرده است ...

و اینک ...

چشمانِ من،

مثل گل آفتابگردان،

که دنبال خورشیدش می گردد

و دلتنگ است،

دنبال محبوبش میگردد ...


"mah"


:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
در این روزها،

یک فنجان قهوه،

چقدر دیر سرد میشود،

و چقدر دیرتر نوشیده میشود ...

و در آنسوی این سیمهای ارتباط،

دختری منتظرِ

تماس بعد از
نوشیدن یک فنجان قهوه است ...


''mah"

:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
خیلی سخته ...

ده ها یا صدها شخص،

آرزوی داشتن تو رو داشته باشن،

اما اونی که تو رو داره،

و حاضری به خاطر بودن با اون،

همه ی موردهای خوب و عالی رو

حتی برای ازدواج ... رد کنی،

قدر تو رو ندونه ...

و همیشه توی حرفاش،

حتما" موضوعی در مورد
دیگرانی که،

جنس مخالف اون و

جنس موافق تو هستن،

داشته باشه ...



"mah"


:گل:
 

shakira

متخصص بخش پزشکی
میترسم ...

وحشت دارم ...

از روزی که بیایی،

سراغ مرا بگیری،

و ببینی که ...

خیلی دیر شده ...

...

من،

خیلی بیشتر از تو،

از چنین روزی وحشت دارم ...

قلبم می ایستد،

وقتی به چنین روزی فکر میکنم ...


"mah"

:گل:

 

shakira

متخصص بخش پزشکی
دلتنگی ...

مکث و آشوبی است که،

با دیدن اسمش،

میاد سراغت،

وقتی شماره های گوشیتو میاری پایین ...

نمیتونی بهش زنگ بزنی ...

چون میدونی خوابه،

شاید الآن داره ازت دور میشه،

اما دلیلی نداره حرفهای گذشته رو فراموش کنی،

وقتی تمام برنامه ی روزانه و حتی ساعتهای استراحتش رو میگفت،

و قوانینی که به اونها پایبنده ...

تو دلتنگشی،

اما به خاطر خواب آروم عشقت،

نمیتونی دلتنگیتو برطرف کنی،

حتی دلتنگ تر میشی،

چون چشمای مهربونش رو در حال خواب تجسم میکنی ...

وای که چقدر دیوونه میشم وقتی،

به چنین حالتی می رسم ...


"mah"

:گل:

 

shakira

متخصص بخش پزشکی
خیلی سخته ...

حرفهای دلم رو،

از میان پیامها،

اشعار،

و ... گلچین کرده،

و در جایی ارسال کنم،

و ...

افرادی که،

تا به حال سعادت دیدار با آنها را نداشته ام،

حرفهایم را بپسندند،

و با من همدردی کنند ... ،

اما تو در آن سوی این شهر،

به حرفهایم بخندی،

و تمام احساسم را،

نادیده بگیری ...


"mah"

:گل:

 

shakira

متخصص بخش پزشکی
تنهایم ...

تنها تر از درختی میان یک دشت وسیع،

تنها تر از قطره ای شبنم که به زمین نرسید،

تنها تر از کلبه ای میان جنگل،

تنهاتر از مسافری که به مقصد نرسید،

تنهاتر از تنها آرزویم،

تنها تر از عاشقی که به عشقش نرسید،

تنها تر از حرف دلم،

تنها تر از ...

تنها تر از گذشته ام که به هیچ جایی نرسید ...


"mah"

:گل:

 

shakira

متخصص بخش پزشکی
*یک پرنده بی پر، روی زمین به خود می پیچد ...*


دیگر هیچ چیز برایم معنا ندارد ...

دیگر هیچ فردی را نمی خواهم که کنارم باشد،

به یادم باشد،

به فکرم باشد ...

دیگر حمایت هیچ فردی را نمی خواهم،

محبت هیچ انسانی را نمی خواهم،

لطف هیچ آدمی را نمی خواهم ...

...

وقتی در قلبت جایی ندارم،

به یادم نیستی،

به فکر من نیستی،

از من حمایت نمی کنی،

به من محبت و لطف نمی کنی،

دیگران را علیه من سوق می دهی،

دیگر این زندگی را نمی خواهم،

دیگر نمیخواهم نفس بکشم ...

...

تو که مرا کنار گذاشتی،

روزی باید پاسخ دل شکسته ام را بدهی ...

این آخرین حرف من است ...


"mah"

:گل:

 
بالا