











قال رسول الله صلى الله عليه و آله و سلّم :
إنَّ اللّهَ تعالى يُحِبُّ الشابَّ التائبَ .
پیامبر اکرم که درود خداوند براو وآلش باد فرموده اند:
خداوند متعال جوان توبه كار را دوست دارد .
كنز العمّال : 10185 منتخب ميزان الحكمة : 290
روزجوان بر جوانان سرافراز ایران اسلامی مبارک باد









تو علی اکبری؛
علوی سیرت و محمّدی صورت.
آئینت جوانمردیست. صدایت، لرزه بر اندام آنان میاندازد
که نفسهای شیعه را بریده بریده میخواهند.
در آغوش باران زاده شدهای و از سینه بهار، شیر نوشیدهای.
از عشیره گل سرخی و از تبار آفتاب.
کوهستانها، هوای پاک نفسهایت را به عاریت گرفتهاند.
شاعرانهترین واژهها، شعر بلند حماسهات را سرودن نمیتوانند.
محرم در محرم تصویر تابناک توست
که بر صفحه خونرنگ عاشورا میدرخشد.
لبهای ترک خوردهات، سالهاست فرات را
سر در گریبان نگه داشته است.
صفحات آن ظهر سرخ را که ورق میزنم،
ردّ نگاههای پر هیبت توست که بر جا میخکوبم میکند.
تو اردیبهشت فصلهای جهانی.
خاکستریترین روزها را خورشید کلامت به تپش وا میدارد.
امروز میآیی و ما فانوسهای عاشقی در دست،
میلاد خجستهات را نور میپاشیم.
میآیی و چکاوکان روشنی، روز آمدنت را به ترانه مینشینند
و رودهای زمین، بهار آمدنت را آواز میخوانند.











هم درمقام و نام و جلالت تو اکبری
هم اینکه درعشیره شماازهمه سری
گفتااگرکه ختم رسالت نمیرسید
حتما تو اخرین نبی هستی پیمبری
وقتی تورا بدست پدر داد مادرت
بوسیدروی ماهت و گفتا که محشری
بایدبرای رزم تو لشکربیاورند
الحق عرب ندیده شبیه ت دلاوری
وقتی لجام اسب کشیدی سوی نبرد
دشمن ندید اکبری یا این که حیدری
دشمن چشیده مزه شمشیر تیز تو
وقتی چو شیر بر صف او حمله میبری
اقا شما کرامتتان هم محمدیست
حالا شما به کرببلایم نمیبری
صدبار گفته اند و مانیز گفته ایم
اقا غلام دربدرت را نمیخری

ولادت حضرت علی اکبر (ع)
مرحوم مقرّم مي نويسد: علي اكبر در روز يازدهم شعبان(1) سال 33هجري- دو سال قبل از كشته شدن عثمان(2) به دنيا آمد. و اين موافق است با قول ابنادريس(ره) در « سرائر » كه فرموده: حضرت علي اكبر در خلافت عثمان چشم به دنيا گشود. پس در روز عاشورا آن بزرگوار 27ساله بوده و تاييد مي شود به اتفاق مورّخين و علماء علم نسب كه حضرت علي اكبر ازامام سجّاد (ع) بزرگتر بوده، و امام سجّاد (ع) در روز عاشورا 23سال داشته اند، واينكه بعضي سن آن جناب را 17يا 19سال نقل كرده اند، با اين اتفاق مغاير است، مضافاًبر اينكه شاهدي بر قول خود ندارند.3
ابن شهر آشوب (ره) مي نويسد: علياكبر هيجده سال داشت، و گفته شده 25سال بوده است.(4)
محدّث قمي (ره) گويد: در سن علي اكبر اختلافي عظيم است،ابن شهر آشوب و محمّد بن ابي طالب گويند؛ 18سالهبوده، و شيخ مفيد او را 19ساله دانسته (5)، بنابراين از امام زين العابدين (ع) كوچكتر بوده است. و بعضي گويند 25ساله بوده و غير از اين هم گفته اند. پس علي اكبر ازبرادرش امام سجاد (ع) بزرگتر بود و اين اصلح و اشهر اقوال است. از شيخ اجل ابنادريس در خاتمه كتاب حج نقل مي كند كه حضرت علي اكبر بزرگتر بوده، و آن جناب درزمان خلافت عثمان متولد شده است، و از جدّش اميرالمؤمنين(ع) روايت كرده است، وشعراء در مدح او اشعار سروده اند.
ابن ادريس در رد كساني كه مي گويند علي اكبر كوچك تر بوده مينويسد: دراين باب بايد به خبرۀ اين فن كه علماء نسب و تاريخو اخبارند، مانند زبير بن بكار رجوع نمود، و نام جمعي را مي برد كه همگي علي اكبر (ع) را بزرگتر مي دانند و بر اين قول اتفاق دارند.
سپس محدّث قمي(ره) ميفرمايند: دراينجا گفتار ابن ادريس كه فارس اين ميدان است، وبا تتبّع كافي به صراحتسخن گويد، كافي است، و مضمون اشعاري كه در مدح او وارد شده، و گفتار معاويه ملعوندر حقّ او مؤيّد است. (5)
مرحوم ملا هاشم مي نويسد: آن حضرت 25ساله بودهكه دو سال از حضرت زين العابدين(ع) بزرگتر بوده، و احتمالاً اين قول اقوي مي باشد.
مرحوم مقرّم و بسياري از مورّخين نقل كرده اند:كه حضرت علي اكبر (ع) ازامام سجاد (ع) بزرگتر است. (6)
عدّه اي چون شيخ مفيد(ره) در « ارشاد» وطبرسي(ره) در«اعلام الوري» مي گويند:امام سجّاد (ع) بزرگتر بوده بدون اينكه شاهديبياورند. (7)
بعضي چون ابن شهر آشوب در« مناقب »و ابن طلحه شافعي در «مطالب السؤول » و ابن صبّاغ در « فصول المهمة » تصريح كرده اند كه حضرت حسين (ع) سه پسر داشته اند:علي اكبر ، علي اوسط و علي اصغر .
پي نوشت :
انيسالشيعه از سيد محمدعبدالحسين هندي كربلائيالحدايقالورديهعلي اكبر از مرحوم مقرم /12
مناقب: 4/ 109
ارشاد 2/ 109
زندگاني قمر بني هاشم وعلي اكبر / 356علي اكبر از مرحوم مقرم / 16تا 20

سلام بر جوانانی که در جوشش زندگانی و در اوج جوانی
لبخندهای پیر مراد خویش را، ره توشه نمودند و کشته شدن
در جوانی را بهتر از پیر شدن در حسرت و خسران برگزیدند
و رفتند، تا فراموشی سال های دور از خانه را به یاد ما بیاورند
رفتند، تا همراه با قافله جوانان کربلا، در روشنایی سرسبز
حضور، بال های یکدست خویش را رها نمایند.

بهرِ حسين خدا غزل خوانده ست
حسين غزلخوانِ علي اكبرست
آنچه دهد اهل سماء را سرور
نغمهي قرآن علي اكبرست
آنچه برد از دل زينب قرار
تاركِ مژگان علي اكبرست
اهل خدا نازِ علي ميخرند
خانه به قربانِ علي اكبرست
چشم بني هاشمي ابالفضل
مست دو چشمانِ علي اكبرست
دامن ليلا سر مجنون گرفت
دل سر زلفان علي اكبرست
خنده كند طفل در آغوشِ عشق
عمرِ پدر جان علي اكبرست
ديده به اندام علي ميكشد
هر مژه گريانِ علي اكبرست
ياد حسين پر زده در كربلاست
يكسره حيران علي اكبرست

[h=4]