کجا گمت کردم تو این شب جاری
هنوز میخوابم هنوز بیداری
هنوز خوشبینی به سبزی فردا
کجا گمت کردم کجای این دنیا
ما اهل هم بودیم هم شب و هم فانوس
کجا گمت کردم کجای این کابوس
ادامه بده به لبخند، به نگاه، به جشن
از همان حرف های ساده بزن
مثلن بگو چه روز بدی
چه غذای بی نمکی
و هوا چه گرفته ست!
ادامه بده به معجزه به حضور به عطر
مثل خاطرات بد کردار...
تو سرم مثل بوق ممتد شد...
با خودت جور تازه ای تا کن...
با بدی جور تازه ای بد شو...
مثل حرف های بی مخاطب باش...
تو سرم مثل پنکه می چرخی...
دم بکش رو اجاق چشم من...
کنار طاقچه یه ضبط صوت با چند تا نواره
که هر یه دونش واسم هزار تا خاطره داره
جاز و کلاسیک، واترز و بیتلز، غربی و شرقی
رقص پیانو، جادوی سنتور، گیتار غرقی
یکیشون پر از شعرایی که واست می گفتم
حوصله ندارم اما همه ی قصه رو میگم
همه ی قصه رو حتی اونجایی که دوست ندارم
بزار صحبت کنیم این بار جای این که بنویسیم
راجع به دو جین سوالو یه سری عقده ی بدخیم
می دونم که دیگه مردم مرگ من موقتی من نیست
شک میکنم
شک می کنم به خواب، برف می بارد، باد می ایستد باد می ایستد در چشم های باز
شک می کنم به خواب، برف می بارد، باد می ایستد باد می ایستد در چشم های باز
حیف، حیف، فرصتی نیست برای آب شدن در آفتاب
مهتاب تو فانوس ، چالوس تا دریا پوشیدن موجا تو بطن یک رویا هم باور و هم پا از کافه تا مترو سرگیجه تو رویا با عطر اسپرسو از سینما فرهنگ با برف تا دربند دستا گره خورده لبخند در لبخند
میدونم ، با تو سقفی ندارم میدونم باید خودمو کنار بذارم میدونی با من این کوچه بن بسته میدونی این راه با بی راهه هم دسته میدونم که این دل به قلبت گره خورده میدونم دلتنگی هوش و حواست رو برده
من از اون سمت دنیا پَر کشیدم
به رویایی که لبریز از پرندست
برای مردم این خونه هرکس
که این پرچم رو پوشیده برندست
وطن یعنی یه ملت مرد داریم
وطن یعنی خیالت تخت باشه
تو تمام ِ ، سهمم از دنیایی
خاک تو خونه ی، اجدادیمه
سندت ، خورده به نامم دیگه
این همون جوازه
آزادیمه.. پُره زخمنه
ترکشو خمپارست
هر وجب از خاک ِ ، خوزستانِت
تکان دهنده ترین قسمت تو بیداریست
اگه اجازه بدی توی خواب میمونم
برای شادی ارواح اینهمه رویا
هزار ساله که بی لب ترانه میخونم سرم به دور خاطره های پینه بسته ی تو
مثل کشف یه جای پارکی تو توی اوج شلوغی جردن
کاش بدونی دقیقه ها بی تو چه بلایی سر من آوردن
کشف تو نقشه هامو کامل کرد من کریستف کلمب دنیاتم
نیوتون نیستم اما از وقتی تورو دیدم تو فکر چشماتم
خمیازه های کش دار سیگار پشت سیگار
شب گوشه ای به ناچار سیگار پشت سیگار
این روح خسته هر شب جان کندنش غریزیست
لعنت به این خود آزار سیگار پشت سیگار پای چپ جهان را با اَره ای بریدند
از رو پُل هوایی رد میشم دریا کنار اون اتوبانه
انگار داره خواب میبینه که مسته و این شهر دیوانه پایین الان اوج ترافیکه میگن هوا خیلی بده امروز
من بیخیال این هوا میشم رد میشم از این ماجرا هر روز
با یه چاقو توی کتفم میگذرونم زندگی رو
من دارم ادامه میدم خودمو به خاطر تو
این لوکوموتیوِ کهنه از تو رِیلش زده بیرون
شده بی ارتی تو خطه تو و خونه و خیابون مثل فیلمای قدیمی همه چی سیاه سفیده
توی اوج تنهایی هام سر کشید
روی بی کسی های من پا گذاشت
یه عمر آرزوشو به دل داشتم
چقدر خوب با همه فرق داشت
مثل خواب بود یا یه کابوس بود
مثل برق اومد مث باد رفت
وقتی هستی خوب خوبم بی تو غصه منهدم نیست با تو دغدغه ندارم دیگه هیچ چیزی مهم نیست نه مهم نیست جلو آتیش، سونامی، زلزله ، بهمن وسط این همه وحشت، بیا هم قدم شو با من
پشت خط قرمز ترانه ها عابر یه شهر گمشده تو دود راوی خاطره های زخمی ام پر نوستالوژی روزای کبود پر بغضم پر بهت و انتظار انتظاری عبس و پوچ و محال انتظار با تو همسفر شدن
قدم می زنم تا که راهی بشم میدونم یکی چشم به راه منه میدونم تو شبهای تاریک شهر چراغ یه جایی هنوز روشنه قدم میزنم تا یه دنیای خوب یه بی آسمونی که آفتابیه
چه بلاتکلیفم وسط این بحران
تو کجایی بانو تو کجایی الان
من دچار آسمم این هوا آلودس
تو اگه برگردی ماسک اکسیژن هست
این هوا آلودس حتی تو شعر کهن
تو کجایی الان منبع اکسیژن
بی تو هر ویروسی به سرم میچسبه
تو بستی چشمتو دنیا پر از تیتراژ پایان شد...
جهان یه فیلم کوتاه بود که از چشم تو اکران شد...
من اینجا روی مرزش گدرنامه درست کردم...
خودم رو توی یه پاکت به دنیا تو پست کردم...
تو شیراز نگاهت بهار و سعدی و حافظ...
توی تهران قلبت با یکی لبهامو می بافه...